0

شرح مناجات شعبانیه (قسمت دوازدهم)

 
aftabm
aftabm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 25059
محل سکونت : اصفهان

شرح مناجات شعبانیه (قسمت دوازدهم)

شرح مناجات شعبانیه (قسمت دوازدهم)

شرح مناجات شعبانیه (قسمت دوازدهم)
اِلهى! فَلَكَ الْحَمْدُ اَبَداً اَبَداً دائِماً سَرْمَداً یَزیدُ وَ لا یَبیدُ كَما تُحِبُّ وَ تَرضى. الهى اِنْ اَخَذتَنى بِجُرمى اَخَذتُكَ بِعَفوِكَ وَ اِنْ اَخَذْتَنى بِذُنُوبى اَخَذتُكَ بِمَغفِرَتِكَ وَ اِنْ اَدْخَلْتَنى النّارَ اَعْلَمْتُ اَهْلَها اَنّى اُحِبُّكَ.
معبود من! حمد و ستایش بى نهایت و دائم و همیشگى از آن توست كه همواره در فزونى است و فنا نمى ‏پذیرد، آن گونه كه دوست دارى ومى‏ پسندى؛ معبود من! اگر مرا به جرمم باز خواست فرمایى، من از تومى‏ پرسم عفوت كجاست؟ و اگر مرا به گناهانم مؤاخذه فرمایى، از مغفرت توخواهم پرسید. و اگر مرا در آتش افكنى، من به همه دوزخیان اعلام خواهم كرد كه تو را دوست دارم.

نكاتى از این فراز

1. حمد و ستایش بیش از حد و دائمى از پروردگار؛
2. یاد نمودن صفات مهر خداوند در صورت مؤاخذه او از بنده‏اش.

«اِلهى فَلَكَ الْحَمْدُ اَبَداً اَبَداً؛ حمد و ستایش كردگار»

شكر و سپاس و منت و عزت خداى را     پروردگار خلق و خداوند كبریا

سعدى

گذشته از آنكه حمد و ستایش معبود و توصیف او، فى نفسه، براى عبد، عملى سرورانگیز و لذت بخش مى‏باشد و اساساً از لذت‏هاى یك عاشق این است كهمعشوقش را حمد و ستایش نماید، چنانچه سعدى مى‏گوید:

یاد تو روح پرور و وصف تو دل فریب     نام تو غم زُداى و كلام تو دلربا

حمد و ستایش، توصیف معشوق، براى عبد بسیار ثمر بخش و پر فایده نیزمى‏باشد و یكى از درهاى ورودى به بارگاه كبریایى حضرت حق تعالى، حمد وستایش او است.
مناسب است براى اثبات اين مهم به حكایتى اشاره شود: نقل است كه: چون حكیم ابوالقاسم فردوسى وفات كرد، شیخ ابوالقاسم كُرَّگانى بر او نماز نكرده و عذر گفته بود كه او مداح كفار بوده است. اندكى بعد، در خوابمشاهده كرد كه فردوسى در بهشت فردوس، غرق در نعمت‏هاى آسمانى است.

شیخ به او گفت: به چه چیز، خداى تعالى تو را آمرزیده و در جنت ساكن گردانید؟ فردوسى گفت: بدان سبب كه بيتى این گونه در توحید و ستايش پروردگار سروده‏ام:

جهان را بلندى و پستى تویى     ندانم چه‏اى، هر چه هستى تویى(79)

«اِلهى اِنْ اَخَذْتَنى بِجُرمى؛ صفات جمالیه در برابر صفات قهریه»

به رخ كشیدن صفات جمالیه خداوند، مانند صفات عفو و مغفرت و كرم و... دربرابر مؤاخذه و توبیخ حضرتش، از رموز گشودن دریچه ‏هاى رحمت به سوى خویش مى‏باشد. در دعاى ابوحمزه ثمالى آمده است كه:

اِلهى وَ سَیِّدى وَ عِزَّتِكَ وَ جَلالِكَ لَئِن طالَبتَنى بِذُنُوبى لَاُطالِبَنَّكَ بِعَفوِكَ وَ لَئِنطالَبتَنى بِلُؤمى لَاُطالِبَنَّكَ بِكَرَمِكَ وَ لَئِن اَدْخَلتَنى النّارَ لَاُخَبِّرَنَّ اَهلَ النّارِ بِحُبّىلَكَ اِلهى اِنْ كُنتَ لا تَغفِرُ اِلاّ لِاَولِیائِكَ وِ اَهْلِ فَاِلى مَنْ یَفْزَعُ الْمُذْنِبُونَ وَ اِنْ كُنتَلا تُكرِمُ اِلاّ لِاَهلِ الْوَفاءِ بِكَ فَبِمَن یَسْتَغیثُ الْمُسیئُونَ.

اى خداى من و اى آقاى من، به عزت و جلالت سوگند!اگر به گناهانم مؤاخذه‏ ام نمایى، من عفوت را به رخت مى‏كشم و اگر مرا به خواریم باز خواست نمایى، تو را به كرمت بازخواست خواهم نمود و اگر داخل (آتشم) نمایى، اهل آتش را آگاه خواهم نمود كه تو را دوست مى‏دارم. معبود من! اگر تو، تنها ازلغزش‏هاى اولیا و اهل طاعت در مى‏ گذرى، پس گنهكاران به كه پناه آورند، و اگركرم تو تنها نصیب اهل وفا مى‏ شود، پس بدكاران به كدام در استغاثه نمایند.
همچنین در دعاى كمیل مى‏خوانیم:

اَفَتُراكَ سُبْحانَكَ یا اِلهى وَ بِحَمْدِكَ تَسْمَعُ فیها صَوتَ عَبدٍ مُسلِمٍ سُجِنَ فیهابِمُخالَفَتِهِ وَ ذاقَ طَعْمَ عَذابِها بِمَعصِیَتِهِ وَ حُبِسَ بَینَ اَطْباقِها بِجُرمِهِ وَ جَریرَتِهِ وَ هُوَیَضِجُّ اِلَیكَ ضَجیجَ مُؤَمِّلٍ لِرَحْمَتِكَ وِ یُنادیكَ بِلِسانِ اَهلِ تَوحیدِكَ وَ یَتَوَسَّلُاِلَیكَ بِرُبُوبِیَّتِك. یا مَولاىَ فَكَیَْف یَبْقى فى الْعَذابِ وَ هُوَ یَرجُو ما سَلَفَ مِنْحِلْمِكَ اَمْ كَیفَ تُؤلِمُهُ النّارَ وَ هُوَ یَأمُلُ فَضلَكَ وَ رَحمَتَكَ اَمْ كَیفَ یُحْرِقُهُ لَهیبُهاوَ اَنتَ تَسْمَعُ صَوتَهُ وَ تَرى مَكانَهُ اَم كَیفَ یَشتَمِلُ عَلَیهِ زَفیرُها وَ اَنْتَ تَعْلَمُ ضَعفَهُاَمْ كَیفَ یَتَغَلْغَلُ بَینَ اَطْباقِها وَ اَنتَ تَعلَمُ صِدقَهُ... .

آیا درباره تو اى خداى منزه و ستوده صفات گمان مى‏توان كرد كه بشنوى درآتش، فرياد بنده مسلمانى را كه به نافرمانى در دوزخ زندانى شده و سختىعذابت را به كيفر گناه مى‏چشد و ميان طبقات جهنم به جرم و عصيان محبوس گرديده و ناله‏اش با چشم انتظار و امید به رحمت، به سوى تو بلند است و به زبان اهل توحید، تو را مى‏خواند و به ربوبیت تو متوسل مى‏شود. اى مولاى من چگونه در آتش عذاب خواهد ماند در صورتى كه به سابقه حلم نامنتهایت چشم دارد، یا چگونه آتش به او آسیب رساند، در حالى كه او به فضل و كرمت امیدوار است، یا چگونه شراره‏هاى آتش، او را بسوزاند با آنكه تو ناله‏اش را مى‏شنوى و مكانش را در آتش مى‏بینى، یا چگونه شراره‏هاى دوزخبر او احاطه كند با آنكه ضعف و بى طاقتیش را مى‏دانى، یا چگونه در طبقات آتش به خود بپیچد و مضطرب بماند با آنكه تو به صدق او آگاهى...».

حاصل سخن آنكه، بخش‏هاى زیادى از فرازهاى دعاى اهل بیت علیهم ‏السلام یادنمودن صفات رحمت خداوندى به هنگام غضب و سخط حضرتش مى ‏باشد كه مى ‏توان از این‏گونه مناجات، نكته مهمى را عنوان كرد و آن اینكه:
از باب گفتار پروردگار كه فرموده است: «سَبَقَت رَحْمَتى غَضَبى، رحمت من برغضبم پیشى گرفت»(80) و نیز «اِنَّ رَحْمَتى تَغْلِبُ غَضَبى، به درستى كه رحمت من برغضبم غلبه خواهد كرد».(81) در واقع این گونه مناجات نمودن و معرفت ورزيدن،نوعى غلبه دادن عملى رحمت حق تعالى بر مؤاخذه او و نوعى بارش بارانمغفرت او بر سرزمین گناهان باشد كه در نتیجه، هر جا، رحمت آید، از سخط وخشم خدایى اثر و خبرى نخواهد بود و هر جا كه بارش مغفرت او نازل گردد،خس و خاشاك معاصى را از صحراى جان آدمى خواهد زدود.

زان كه این دَم‏ها چه گر نالایق است     رحمت من بر غضب هم سابق است

بارى، قطعاً حق تعالى، از اینكه بنده‏اش او را به صفات جمالیه و مهر او یادنماید، خشنودتر خواهد شد، تا آنكه او را به صفات قهریه‏اش خوانده و خود رامقهور قهر و غضب خدایش بداند.


پی نوشت ها:

79. پناهى سمنانى، فردوسى سروده خوان وحدت و حماسه ملى، صص 398 و 399.
80. عبدالرحمان جامى، نقد النقوص فى شرح الفصوص، ص 189.
81. بدیع الزمان فروزانفر، احادیث و قصص مثنوى، ص 114.

منبع: شرح مناجات شعبانیه، سید محمود طاهری

پنج شنبه 19 فروردین 1400  8:05 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها