0

شرح مناجات شعبانیه (قسمت هشتم)

 
aftabm
aftabm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 25059
محل سکونت : اصفهان

شرح مناجات شعبانیه (قسمت هشتم)

شرح مناجات شعبانیه (قسمت هشتم)

شرح مناجات شعبانیه (قسمت هشتم)

اِلهى قَد سَتَرْتَ عَلىَّ ذُنُوبا فِى الدُّنْیا وَ اَنَا اَحْوَجُ اِلى سَتْرِها عَلَىَّ مِنْكَ فِى الْاُخْرى اِذْلَمْ تُظْهِرْها لِاَحَدٍ مِنْ عِبادِكَ الصّالحینَ فَلا تَفْضَحْنى یَوْمَ القِیامَةِ عَلى رُئُوسِ الْاَشهادِ.
معبودِ من! همانا گناهانم را در دنیا پوشانیدى و من به این پرده پوشى، درآخرت محتاج‏ترم. همانا در دنیا، حتى نزد بندگان شایسته‏ ات نیز، گناهانم رافاش نكردى، پس در روز قیامت، نزد آنها كه شاهد مى ‏باشند رسوایم مفرما!.

نكاتى از این فراز

1. خداوند، ستّار العیوب؛
2. مهم‏تر بودن پرده‏پوشى از گناهان در آخرت.

«اِلهى قَدْ سَتَرْتَ عَلَىَّ ذُنوبا؛ خداوندِ ستّارالعیوب»

یكى از عنایت‏هاى خداوند مهربان در حق بندگان، موهبت پرده‏پوشى او ازگناهان و زشتى‏هاى آنان مى‏باشد. در واقع هر انسانى، آبرو و عزت خویش درمیان جامعه را مدیون پوشانده ماندن لغزش‏هایش از جانب خداوند كریممى‏باشد. مِهرورزى پروردگار در حق آدمیان سبب شده است كه تا آخرین حدممكن، با پرده‏پوشى از معاصى او، عزت و اعتبار آنها را در برابر دیگرانمحفوظ بدارد.
از جمله نكاتى كه در دعاهاى اهل‏بیت علیهم‏السلام مورد توجه آنها بوده است، صفت«ستّاریّتِ» خداوند مى‏باشد كه به طور مكرر و بارها، پروردگار خود را به اینصفت حمیده و زیبا ستوده‏اند. در اینجا به عنوان نمونه، به برخى از این فرازهاىدل‏نشین اشاره مى‏نماییم:

اَىْ رَبِّ جَلِّلْنى بِسِتْرِكَ، فَلَوِ اطَّلَعَ الْیَوْمَ عَلى ذَنْبى غَیْرُكَ ما فَعَلْتُهُ وَ لوْ خِفْتُتَعْجیلَ الْعقُوبَةِ لاَجْتَنَبْتُهُ لا لِاَنَّكَ اَهْوَنُ النّاظِرینَ وَ اَخَفُّ الْمُعطَّلِعینَ بَلْ لِاَنَّكَ یارَبِّ خَیْرُ السّاتِرینَ.(68)
پروردگارا! كردار زشتم را در پرده دار. اگر بر گناهم كسى غیر از تو آگاهمى‏شد، آنرا مرتكب نمى‏شدم و نیز اگر از تعجيل عقوبت مى‏ترسيدم باز هم ازخطا اجتناب مى‏كردم.
و این حیا نمودن از مردم و عدم حیا از تو، نه بدان سبب است كه قدر واهمیت تو از دیگران كمتر است و آگاهى تو از گناهانم نسبت به سایرینپایین‏تر است، بلكه بدان خاطر است كه تو اى پروردگارم، بهترین پوشانندهگناهانى.
در جاى دیگر از دعاى ابوحمزه ثمالى مى‏خوانيم:
«اِلهى فَبِحِلْمِكَ اَمْهَلْتنى وَ بِسِتْرِكَ سَتَرْتَنى حَتّى كَاَنَّكَ اَغْفَلْتَنى؛ معبود من! به سببِ حلمى كهورزیدى مُهلتم دادى، و چون، ستّار بودى، پرده بر لغزش‏هایم كشیدى تا آنجا كه گویا ازكارهایم غافل بودى و نمى‏دیدى».
همچنین سیّدالسّاجدین علیه‏السلام در دعاى شانزدهم صحیفه سجّادیه، این گونه،پروردگارش را به پرده‏پوشى مى‏ستاید:

یا اِلهى فَلَكَ الْحَمْدُ، فَكَمْ مِنْ عائِبَةٍ سَتَرْتَها عَلَىَّ فَلَمْ تَفْضَحْنى، وَ كَمْ مِنْ ذَنْبٍغَطَّیْتَهُ عَلَىَّ فَلَمْ تَشْهَرْنى وَ كَمْ مِنْ شائِبَةٍ اَلْمَمْتُ بها فَلَمْ تَهْتِكْ عَنّى سِتْرَها، وَ لَمْتُقَلِّدْنى مَكْرُوهَ شَنارِها وَ لَمْ تُبْدِ سَوْءاتِها لِمَنْ یَلْتَمِسُ مَعایبى مِنْ جیرَتى وَ حَسَدَةِنِعْمَتِكَ عِنْدى.

اى معبودِ من! شكر و سپاس تو را كه چه بسیار عیبم را پوشاندى و رسوایمنكردى و چه فراوان گناهم را پنهان كردى و در گناهان، مشهورم نساختى وچه بسیار، زشتى‏ها كه انجام دادم و پرده ـ آبرویم ـ را ندریدى و طوق زشتآن را بر گردنم نیفكندى و بدى‏هاى آن را بر همسایگان كه در جستجوىِعیب‏هایم هستند و بر حسودانى كه تحمل دیدن نعمت‏هایت را ندارند،آشكار نساختى.
این همه پرده كه بر كرده ما مى‏پوشى     گر به تقصیر بگیرى نگذارى دَیّار(69)

فعل‏هایى كه ز ما دیدى و نپسندیدىبه خداوندى خود پرده بپوش اى ستّار

سعدى

نكته دیگر اینكه خداوند مهربان، نه تنها خود «ستّار الْعُیُوب» است، بلكه ازبندگانش خواسته كه آنها نیز در این صفت زیبا، آینه پروردگارشان باشند و آنهانیز از لغزش‏هاى یكدیگر چشم‏پوشى و پرده‏پوشى كنند و بدین‏گونه آبروىیكدیگر را محفوظ بدارند. در روایتى از حضرت نبى‏اكرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نقل شده‏است كه:«اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ حَیّىٌ سِتّیرٌ یُحِبُّ الْحَیَاءَ وَ السِّتْرَ؛ به درستى كه خداى عزّ و جلّ، بسیار باحیا وپرده‏پوش است و حیا و پرده‏پوشى را (نیز در دیگران) دوست مى‏دارد».(70)
بارى خداوند، نه تنها زشتى‏ها را مى‏پوشاند بلكه به همان نسبت، زیبایى‏هاىدیگران را نیز آشكار مى‏سازد، در دعاى جوشن كبیر مى‏خوانیم: «یا مَنْ اَظْهَرَ الْجَمیلَوَ سَتَرَ الْقَبیحَ؛ اى آنكه زیبایى را آشكار مى‏سازى و زشتى را مى‏پوشانى».
در تفسیر این عبارت از دعا، روایتى دل‏نشین از امام صادق علیه‏السلام نقل شدهاست كه:
هيچ مؤمنى نیست مگر آنكه در عرش، صورتى دارد شبیه به صورت او درزمین، پس هرگاه كارهاى نیكى چون ركوع و سجود و دیگر افعال نیكو از اوصادر شود، صورت این اعمال نیكویش در عرش ظاهر مى‏شود، و ملایكه آنرا مى‏بینند و بر او درود مى‏فرستند و برایش استغفار مى‏كنند، ولى اگر معصیتىاز او سر زند، خداوند، حجابى بر آن مى‏نهد تا ملایكه بر آن مطلع نگردند، واین است تأویل: «یا مَنْ اَظْهَرَ الْجَمیلَ وَ سَتَرَ الْقَبیحَ».(71)

«وَ اَنا اَحْوَجُ اِلى سَتْرِها؛ مهم‏تر بودن پرده ‏پوشى خداوند در آخرت»

آن گونه كه امام علیه‏السلام اشاره كرد: احتياج آدمى به ستاريت حق تعالى در جهان دیگربيشتر است تا اين جهان مادى.
در اینجا مى‏توان در بیان دلیل این امر، گفت: از آنجا كه این دنیا، سراى گذرا وفريب و فراموشى و غفلت و بى‏توجهى و نیستى و نابودى است، اگر انسان، دراین دنیا، رسوا شود، گذر زمان و گردش روزگار، فراموشى‏ها، فرصتِ جبران،تغییر آدمیان و مشغول بودن آنها به زر و زیور دنیوى، باعث مى‏شود كه رسوایىاز یاد دیگران برود و یا بسیار كمرنگ گردد.
ولى در قیامت كه همه این امور، منتفى است، مصیبت رسوايى آن روز بسياربزرگ‏تر از مصیبت رسوايى عالَم دنياست، علاوه بر اینكه رسوایى در آن روز،بسیار گسترده‏تر و در برابر دیدگان همه آفریدگان مى‏باشد. از اینجاست كه امام علیه‏السلام مسئلت مى‏كند كه: «من به پرده‏پوشى تو اى خدا، در آخرت، محتاج‏ترم تا عالَمدنیا».

یا رب به لطف خویش گناهان ما بپوش     روزى كه رازها فتد از پرده برملا

سعدى

و به قول ابوسعید ابوالخیر:

افعال بدم ز خلق پنهان مى‏كن     دشوار جهان بر دلم آسان مى‏كن
امروز خوشم بدار و فردا با من     آنچ از كَرَم تو مى‏سزد آن مى‏كن

دو نكته و پایان سخن

نخست آنكه اگر خداوند، «ستّار العیوب» نمى‏بود و در نتیجه، آدمى با ارتكاب هرگناهى، خود را رسوا و یا در معرضِ رسوایى مى‏دید، در این صورت، رمز برترىانسان بر ملایكه كه همان «اختیار» باشد از بین مى‏رفت.

توضیح آنكه آنچه در واقع سبب شده است كه آدمى را از فرشتگان نيز برترساخته و او را صدرنشين مَلَك نمايد، همچنین رمز آن همه شگفتى و عظمتانسان در آن است كه او ابتدا در مقام اختیار بین سعادت و شقاوت بوده و سپس بامیل و اراده خویش و آزادانه، راه (سعادت) را بپیماید، تا سپس به آن همه عظمتو شگفتى كه ملایكه را وادار به سجده در برابر خویش نمود، دست یابد. حال اگربنده‏اى، بداند به محض ارتكاب معصیت، رسوا خواهد شد و آبرویش از میانخواهد رفت، در اینجا به نوعى، «اختیار» در ترك معاصى از او سلب شده و او بهگونه‏اى «جَبر» در ترك گناهان مبتلا خواهد شد كه آن جبر، خوف از بى‏آبرویىبعد از هر لغزش مى‏باشد. در این حال، آدمى اگرچه با این انگیزه نیز ترك معصیتنماید، امرى نیكو و پسندیده است، ولى رمز عظمت و شكوه انسان كه او را معلمفرشتگان نموده بود، از بین رفته و او را از آن اوج به مقام فرشته شدن تنزلمى‏دهد.
بنابراین «ستّار العيوب» بودن حق تعالى، ریشه در «رَبُّ العالَمین» بودن او واینكه او پرورش دهنده جهانیان بر طبق آنچه استعدادشان تقاضا مى‏كند، (دارد)،و اینكه اگر «رَبُّ العالمین» بخواهد آدمى را پرورش داده تا آنجا كه آینه تمام‏نماىخداوند خویش گشته و حیرت ملایكه را در پى داشته باشد، باید از پرتو «ستّارالعیوب» بودن بهره گیرد، تا قبل از هر چیز مقام «اختیار» از انسان، سلب نگردد.
نكته دیگر اینكه اساسا ستّاریّت از رموز دلبرى جاودانه خداوند مى‏باشد و ازهمین دست صفات زیباى حق تعالى است كه شیدایى و حیرانى همواره بندگانعارفش را سبب شده است.

شناساييش بر كس نیست دشوار     و لیكن هم به حیرت مى‏كشد كار(72)


پی نوشتها:
68. مفاتیح الجنان، دعاى ابوحمزه ثمالى.
69. جنبنده.
70. سُنَن ابو داوود، ج 4، ص 40.
71. حكیم حاج ملا هادى سبزوارى، شرح جوشن كبیر، صص 279 و 280.
72. مراد از حيرت در اینجا، سرگردانىِ بى‏حاصل نمى‏باشد، بلكه حيرت در اینجا، شگفتى فوق العادهحاصل از شناخت خداوند است كه آدمى را سرگردان از این شگفتى مى‏سازد.

منبع: شرح مناجات شعبانیه، سید محمود طاهری

یک شنبه 15 فروردین 1400  8:53 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها