رأفت و رحمت پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ : خداوند مي فرمايد: پيامبري براي شما آمده که از ميان خودتان برخاسته انحراف شما براي او بسيار سخت است با حرص و شوق کوشش مي کند تا شما مؤمن بشويد، او مظهر رأفت و رحمت خدا براي مومنان است.
عواملي مختلف در موفقيت پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نقش داشته اند که به همه آنها اشاره کردن خارج از قدرت بشر است و يا اين که کدام يک اهميت بيشتر داشت را نتوان به خوبي و در واقع امر نشان داد ولي مواردي را از منابع روائي و سيره آن حضرت مي توان برداشت و بيان کرد، که در اينجا به برخي از آن موارد اشاره مي شود:
1. امين بودن حضرت رسول اعظم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ قبل از آن که حضرت به پيامبري مبعوث شود در بين مردم با اين صفت شناخته شده بود و طوري شهرت يافته بود که حتي خديجه ـ سلام الله عليها ـ پذيرفت با آن همه دارايي و اموال با آن حضرت که از مال دنيا هيچ چيز نداشت ازدواج کند و بعد از مبعوث شدن آن حضرت تعداد زيادي از مسلمين به اين خاطر که پيامبر امين است و راستگو به وي ايمان آوردند.[1]
2. توکل به خدا: در عين اين که عمل هر فردي در هدايت افراد ديگر بسيار مؤثر است ولي بايد توجه داشت که مؤثر واقعي خداست، در اين زمينه خداوند مي فرمايد: اي رسول خدا تو نمي تواني هر کسي را بخواهي هدايت کني امّا خدا هر کس را بخواهد هدايت مي کند.[2]
در جاي ديگر مي فرمايد: پس هنگامي که تصميم به کاري گرفتي به خدا توکل کن.[3]
3. ايمان به هدف: يکي ديگر از رموز موفقيت پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ايمان به هدف بود، چرا که ايمان به هدف همان محرک باطني است که انسان را به سوي مقصد مي کشاند و مشکلات را در نظر او آسان مي سازد و شب و روز وي را براي رسيدن به مقصد دعوت مي کند زيرا چنين فردي اعتقاد راسخ دارد که سعادت و سيادت و خوشبختي و نيک فرجامي او وابسته به آن است وقتي به تاريخ مراجعه مي کنيم.
مي بينيم که از همان سال هاي اول علني شدن دعوت پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ اشراف قريش با انواع و اقسام ترفندها، تهديدها و تطميع ها مي خواستند پيامبر را از هدفش باز دارند ولي آن حضرت آن قدر در اين راه به هدف خود ايمان داشتند که فرمودند: اگر خورشيد را در دست راستم و ماه را در دست چپم قرار دهيد از هدف خود دست بر نخواهم داشت.[4]
4. استقامت و کوشش براي رسيدن به مطلوب: قرآن مجيد رمز کاميابي را علاوه بر ايمان به هدف، استقامت در راه رسيدن به هدف مي داند و مي فرمايد: کساني که ايمان آورده اند، سپس در طريق تحصيل آن استقامت و بردباري نشان داده اند (به طور مسلم به هدف خواهند رسيد) و با نيروهاي غيبي مؤيد مي کردند.[5] در تاريخ مشاهده مي کنيم که انواع تهمت ها، تمسخرها و آزار و رنج ها و حتي خطرات جاني را پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به جان خريدند ولي با ايمان آوردن يک غلام.[6] حضرت همه سختي را به فراموشي مي سپرد و در راه خويش مستقيم تر و با استقامت بيشتر قدم بر مي داشت.
5. اخلاق نيکو و رفتارهاي زيباي رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نحوه رفتار پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ با مردم قبل و بعد از بعثت موجب جذب گروه هاي متعددي مي شد. چنان چه خداوند در قرآن کريم پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را به عظمت اخلاق مي ستايد: «وَإِنَّک لَعَلي خُلُقٍ عَظِيمٍ».[7]
تو داراي اخلاق عظيمي هستي. وقتي خداي سبحان از چيزي به عظمت ياد مي کند، معلوم مي شود که از عظمت فوق العاده اي برخوردار است.
6. اخلاص در عمل: رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ همچون ساير انبياء در رسالت خويش اين صفت را به کار برد و خداوند در اين زمينه از زبان پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي فرمايد: من براي رسالت خويش از شما پاداشي نمي خواهم و پاداش من تنها نزد خداوند عالميان است.[8]
7. مردمي و درد آشنا بودن: پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ که بزرگترين مبلغ بشريت است از ميان خود مردم برخاست آيه شريفه مربوط به ترجمه اي که بعد از آن شده است، نمي باشد به نظر مي رسد آيه اشتباه نوشته شده است اصلاح شود «فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُلْ حَسْبِيَ اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَکلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ».[9] به تحقيق رسولي از ميان خودتان به سوي شما آمد، طبيعي است فرستاده اي که از خود مردم باشد و از درد و مشکلات آنان شناخت داشته باشد، همچون آنان زندگي کند و در تمام شئونات و فعاليت اجتماعي مانند مردم باشد و خود را از مردم جدا نداند به موفقيت خواهد رسيد. پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در سفري، همانند اصحاب که هر يک به کاري مشغول شدند، تهيه هيزم را براي پختن غذا تقبل نمودند و متذکر شدند: «خداوند متعال زشت مي دارد که بنده اي در بين دوستانش، براي خويش امتيازي قائل باشد.[10]
8. رأفت و رحمت پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ : خداوند مي فرمايد: پيامبري براي شما آمده که از ميان خودتان برخاسته انحراف شما براي او بسيار سخت است با حرص و شوق کوشش مي کند تا شما مؤمن بشويد، او مظهر رأفت و رحمت خدا براي مومنان است.[11]
علاوه بر مؤمنين، افرادي که آن حضرت را سخت آزرده بودند نيز از رحمت واسعه آن حضرت محروم نمي شدند نمونه بارز اين گونه موارد عفو وحشي قاتل حمزه عموي پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ است.[12] باز خداوند مي فرمايد: رحمت الهي شامل حال تو شده که نسبت به امت اسلام نرم و مهربان شدي و اگر زمامداري خودسر خود رأي سرسخت و سنگين دل بودي مردم از تو فاصله مي گرفتند و تو را تنها مي گذاشتند.[13]
9. شهامت و شجاعت: حضرت نه در جنگ ها پشت به دشمن مي کرد و نه در دعوت رسالت خويش از کسي وا همه داشت.
علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: وقتي که جنگ و نبرد شدت مي گرفت و نبرد تن به تن آغاز مي شد به رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ پناه مي برديم و او را سپر خويش قرار مي داديم و در اين هنگام هيچ کدام از ما از او نزديک تر به دشمن نبود.[14]
از بارزترين فعاليت هاي شجاعانه و انقلابي رسول خدا اخراج يهوديان بني نضير بود که نشان مي داد حضرت با پيمان شکنان به هيچ وجه سازش نمي کند.[15]
10. ساده زيستي و بي تکلّف بودن: پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ هيچ گونه تمايلي به تشريفات و زندگي تجملاتي نداشتند هيچ گاه خود را از انسان هاي بي چيز و مستضعف جدا نمي کرد و از معاشرت با آنها اکراه نداشت و حتي در مسابقات مردم شرکت مي کرد.[16] با مرم غذا مي خورد. شوخي مي کرد و هيچ کس را به زحمت نمي انداخت.
با اين که رموز موفقيت حضرت پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ منحصر به موارد ذکر شده نبود لکن به نظر مي رسد امين بودن و توکل به خدا، ايمان به هدف، استقامت و صبر در راه رسيدن به هدف، اخلاق پسنديده و نيک و ساده زيستي و مردمي بودن در پيشبرد اهداف پيامبر و ترويج اسلام نقش بسزائي داشتند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ سيره رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در قرآن، آيت الله جوادي آملي.
2ـ سنن النبي، علامه طباطبايي.
3ـ قرآن و تبليغ، محسن قرائتي.
4ـ فروغ ابديت، آيت الله جعفر سبحاني.
[1]. همداني، اسحاق بن محمد. سيرت رسول الله، تهران، خواندمي، 1377ش، ج1، ص17.
[4]. طبري، محمد بن جرير، تاريخ طبري، بيروت، موسسه اعلمي، بي تا، ج12، ص67.
[6]. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابي طالب، نجف، حيدري، 1376ش، ج1، ص62.
[10]. صالحي، شامي، سبل الهدي و الرشاد، بيروت، دارالکتب العلميه، 1414ق، ج7، ص13.
[12]. ابن عبدالبر، الاستيعاب، بيروت، دارالجيل، 1412ق، ج4، ص1564.
[14]. بيهقي، احمد بن حسين، دلائل النبوه، بيروت، دارالکتب العلميه، 1405ق، ج3، ص70.
[15]. واقدي، محمد بن عمر، المغازي، بيروت، موسسه اعلمي، 1409ق، ج1، ص363 ـ 376.
[16]. مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، بيروت، موسسه الوفاء، 1403ق، ج76، ص238.