آن وقت همین جا وظیفه ای بر دوش دولت است. باید به آن خانم هائی که حالا به هر دلیلی، به هر جهتی، با هر ضرورتی، کار تمام وقت یا نیمه وقت را قبول کرده اند، کمک بشود تا بتوانند به مسئله ی مادری برسند، به مسئله ی خانه داری برسند. با مرخصی ها، با
زمان بازنشستگی، با مدت کار روزانه، به نحوی بایستی دولت کمک کند تا این خانمی که حالا به هر دلیلی آمده اینجا شاغل شده، بتواند به آن قضیه هم برسد.
دومین مسئله، مسئله ی محرم و نامحرم است. مسئله ی محرم و نامحرم در اسلام جدی است. البته بخش عمده ای از این قضیه ی محرم و نامحرم باز برمی گردد به خانواده. یعنی چشم پاک و دل بی وسوسه و ریب برای هر یک از زوجین موجب می شود که محیط خانواده از طرف او تقویت و گرم شود؛ مثل یک کانون گرمابخشی، محیط را گرم می کند. اگر آن طرف مقابل هم همین چشم پاک و دل خالی از وسوسه را داشت، طبعاً این دوجانبه خواهد شد و محیط می شود محیط کانون خانوادگیِ گرم و بامحبت. اگر چنانچه نه، چشم خائن، دست خائن، زبان دو وجه، دل بی محبت و بی اعتقاد به همسر و همسری وجود داشت، ولو ظاهرسازی هائی هم باشد، محیط خانواده سرد می شود.
در مقالات دوستان خواندم که همین بیرون رفتنها و همین اشتغالات و اینها موجب می شود که گاهی سوءظن های بیجا به وجود بیاید. لیکن فرقی نمی کند؛ بالاخره اگر سوءظن پیدا شد، چه سوءظن، مستند درستی داشته باشد، چه نداشته باشد، اثر خودش را می بخشد؛ مثل گلوله ای است که از این لوله بیرون می آید؛ اگر توی سینه ی کسی خورد، می کشد؛ چه این شخص عامد باشد، چه اشتباهاً دستش رفته
ص:28
باشد روی ماشه. گلوله فرقی نمی گذارد. گلوله نخواهد گفت چون کسی که من را شلیک کرد، عامد نبود، پس من سینه ی این طرف مقابل را نَدَرم؛ نه، گلوله می دَرد. این سوءظن کار خودش را می کند؛ چه منشأ درستی داشته باشد، چه ناشی از وسواس و مثلاً تصورات و توهماتِ بیجا باشد.
یک نکته هم مسئله ی ازدواج است. ازدواج یک تقدسی دارد از نظر ادیانی که حالا من می شناسم. من در این خصوص، تفحص زیادی نکردم. بد هم نیست که بعضی از دوستانِ آماده ی به کار در این زمینه تفحص کنند. غالباً مراسم ازدواج، یک مراسم مذهبی است؛ مسیحی ها آن را توی کلیسا انجام می دهند، یهودی ها آن را در کنائسشان انجام می دهند؛ مسلمان ها هم اگرچه در مسجد انجام نمی دهند، اما اگر بتوانند، در مشاهد مشرفه، والّا در ایام متبرک دینی و عمدتاً به وسیله ی رجال دین، این را انجام می دهند. رجل دینی هم وقتی برای ازداوج نشست، مبالغی دین بیان می کند. بنابراین صبغه، کاملاً صبغه ی دینی است. ازدواج یک جنبه ی قدسی دارد؛ این جنبه ی قدسی را نباید از آن گرفت. گرفتن جنبه ی قدسی به همین کارهای زشتی است که متأسفانه در جامعه ی ما رائج شده. این مهریه های سنگین به خیال اینکه می تواند پشتوانه ی حفظ خانواده و حفظ زوجیت باشد، تعیین می شود؛ در حالی که اینجور نیست. حداکثر این است که شوهر از دادن
امتناع می کند، میبرندش زندان؛ یک سال، دو سال زندان می ماند. در این اقدام، به زن چیزی نمی رسد؛ او بهره ای نمی بَرد، جز اینکه کانون خانواده اش هم متلاشی می شود. اینکه در اسلام از حضرت امام حسین7 نقل شده که فرمود ما دخترانمان و خواهرانمان و همسرانمان را جز با مهرالسّنه عقد نکردیم، به خاطر این است؛ والّا می توانستند. اگر امام حسین7 می خواست مثلاً با هزار دینار هم عقد بکند، می توانست؛ لازم نبود مثلاً با پانصد درهم - دوازده و نیم اوقیه - مقید به این کار بشود. آنها می توانستند، اما کمش کردند. این کم کردن، با یک محاسبه است؛ این خیلی خوب است.
یا همین تشریفات زائد ازدواج – خرج های زیاد، مجالس متعدد - که واقعاً انسان دلش می گیرد وقتی می شنود. اینها از آن مواردی است که گفتمان سازی می خواهد. خانم های مؤثر، آقایان مؤثر، اساتید دانشگاه، روحانیون، به خصوص صدا و سیما و رسانه ها باید در این زمینه ها کار کنند؛ این را از این حالت بیرون بیاورند.
یک کلمه هم درباره ی نقش مردان عرض کنیم. در خانواده هی گفته می شود نقش زن. دلیلش هم واضح است؛ چون زن در خانواده عنصر محوری است. اما اینجور نیست که مرد در خانواده وظیفه و مسئولیت و نقشی نداشته باشد. مردهای بی خیال، مردهای بی عاطفه، مردهای عیاش، مردهای قدرنشناس زحمات زن خانه، اینها به محیط
خانه لطمه می زنند. مرد باید قدردان باشد. جامعه باید قدردان باشد. حتماً بایستی بر روی کار زن های خانه دار ارزش گذاری ویژه بشود. بعضی می توانستند بروند کار بگیرند، بعضی می توانستند تحصیلات عالیه بکنند، بعضی تحصیلات عالیه هم داشتند - من دیدم زنانی را از این قبیل - گفتند ما می خواهیم این بچه را بزرگ کنیم، خوب تربیت کنیم، نرفتیم کار بگیریم. زن نرفته کار بگیرد، آن کار هم زمین نمانده؛ آن ده نفر دیگر رفتند آن کار را گرفتند. باید از اینجور زنی قدردانی شود. در بیاناتی که حضرات فرمودند، این بود که مثلاً بیمه هائی برای اینها در نظر گرفته شود. بله، تأمین اقتصادی شان، بیمه شان، بقیه ی چیزهائی که لازم است، باید در نظر گرفته شود.
فرزندان هم نقش دارند. یکی از مهمترین بخشهای خانواده، فرزندانند؛ نقش آنها هم احترام به والدین است. که دیگر حالا این هم داستان مفصلی است.
به هر حال از شما تشکر می کنیم. من از این جلسه راضی هستم. الحمدلله جلسه ی خوبی بود. ان شاءالله خداوند هم از همه ی ما راضی باشد و زحماتی که کشیدید، منظور نظر حضرت بقیهالله ارواحنا فداه باشد و کار هم ان شاءالله دنبال شود و دنبال می شود. یک طرح خوبی هم در زمینه ی یک کار بین المللی در خصوص زن مطرح شد، که حالا مجال نشد درباره ی آن صحبت کنیم. من آن طرح را دیدم و آن را
تأیید می کنم. از نظرات خانمی هم که درباره ی مسائل بین المللی صحبت کردند، می شود استفاده کرد. خوب است یک کار بین المللی در زمینه ی زنان انجام بگیرد.
خداوند متعال به همه ی شماها خیر بدهد.
پروردگارا! رحمت و فضل و هدایت خودت را بر این جمع نازل کن.
پروردگارا! آنچه گفتیم و شنیدیم و انجام دادیم و خواهیم داد، برای خودت و در راه خودت و خالصاً و مخلصاً قرار بده.
پروردگارا! آن را از ما قبول بفرما. پروردگارا! توفیقات خودت را بر این جمع و بر همه ی ملت ایران و به خصوص بر مسئولینی که در این زمینه مسئولیتهای زیادی دارند، نازل بفرما.
والسّلام علیکم و رحمهالله و برکاته
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی ، موضوع زن و خانواده ،صص 31-26