سیاست¬های راهبردی و کارآمد
1- نقش رسانه در ازدواج جوانان
از جمله کارکردهای رسانه می¬توان به دگرگونی و تغییر ارزش¬های اجتماعی اشاره کرد. امروز رسانه کارکرد آموزشی پیدا کرده در واقع با ظهور رسانه فرایند آموزش از انحصار مدرسه و آموزشگاه¬ها خارج شده و جهان به عرصه آموزش تبدیل گردیده است. در این فرآیند رسانه محدودیت¬هایی از قبیل مکان، زمان و محدودیت¬های سنی را از میان برداشته و به ابزاری همه¬گیر به منظور انتقال اطلاعات تبدیل گشته است.
با در نظر گرفتن جنبه¬های مثبت و منفی کارکردهای رسانه، این پدیده می¬تواند در جهت¬دهی افکار عمومی و هماهنگ¬سازی نظریات توده مردم مؤثر باشد. نقش رسانه در القای تفکر ازدواج به موقع، آگاهانه، آسان و پایدار قابل کتمان نیست. در حالی¬که بسیاری از موضوعاتی که امروز در رسانه¬های جمعی به آن پرداخته می¬شود شاید دغدغه جامعه ما نباشد. رسانه بالاخص رسانه ملی (رادیو و تلویزیون) در یک کشور می¬تواند نقش پیام¬رسانی فرهنگی که از آموزه¬های دینی – فرهنگی هر کشور جهت می¬گیرد را بر عهده داشته باشد. اکنون رسانه¬ها به عنوان یکی از بزرگترین ابزارهای فرهنگ¬ساز به حساب می¬آیند.
2- نقش روحانیون در ازدواج جوانان
حضور موفق و هدایت¬گرانه روحانیت در پیروزی انقلاب اسلامی و دیگر صحنه¬ها اثبات می¬کند که روحانیت می¬تواند موج¬آفرین و تأثیرگذار باشد. این آفرینش موج در هر زمینه¬ای از جمله مباحث ازدواج انجام شدنی است و مهم¬ترین رسالت روحانیت در این زمینه، فرهنگ سازی صحیح است؛ از طریق 1- رصد وضع موجود حوزه ازدواج 2- ترسیم و الگوسازی ازدواج به موقع، آگاهانه، آسان و پایدار 3- تشریح و تبیین الگوی صحیح 4- تقدیر از چهره¬های الگو، تشویق گروه¬های مرجع، خیرین، اساتید و والدین به حضور فعال در امر ازدواج جوانان
3 – بسیج افکار عمومی و ورود عملی گروه¬های مرجع
یکی از راهکارهای کارآمد جهت برطرف کردن بحران ازدواج، برانگیختن احساس وظیفه در قشرهای مختلف و افکار عمومی در جهت رفع بحران ازدواج است. این راهکار منوط به اجرای موارد زیر میباشد:
الف) تغییر نگرش به ازدواج: متأسفانه یکی از مشکلات اساسی، نگرش نادرست مردم به ازدواج است. این نگرش اشتباه را میتوان به وضوح مشاهده نمود.
با یک نگاه اجمالی بر روی تحقیقات میدانی متوجه می¬شویم که مهم¬ترین مانع در ازدواج از دیدگاه جوانان مسایل اقتصادی است ولی با یک نگاه دقیق¬تر می¬توان ثابت کرد بسیاری از عواملی که باعث شده موضوع اقتصاد را تنگنای مهمی ببیند ریشه فرهنگی دارد. بالا رفتن سطح توقعات در همه زمینه¬ها اعم از مهریه¬های کلان، خریدهای سنگین، مراسم¬های تجملی و مسکن شخصی و جهیزیه¬های تشریفاتی همه معضلات فرهنگی هستند. پس اگر این نگرش فرهنگی عوض نشود هر چه اقتصاد خانواده رشد کند خانواده به رضایت نمی¬رسد. البته این نکته به معنی نادیده گرفتن علل و موانع اقتصادی نمی¬باشد.
ب) تشویق برای حل مسأله ازدواج: مسأله ازدواج و مشکلات آن در کشور ما، یک موضوع تنها مربوط به دولت نیست؛ برای حل این مشکل بایستی عزم ملی وجود داشته باشد. یکی از راهکارهای بسیار مؤثر در رفع یا کاهش این مشکل تشویق به ایجاد نهادهای مردمی مرتبط با ازدواج جوانان توسط خود مردم و نهادهای وابسته به آنها است. "نهادهای خیر برای آموزش، مشاوره¬ای، همسریابی و..."
فرهنگ¬سازی در ازدواج وقتی موفق است که دست¬های نیرومندی از همه جهت یاریگر این موضوع باشند. نهادهای مردمی واسطه¬های نیکویی بین جوانان و دولت هستند پس می¬توانند با جهت دادن بخشی از سرمایه¬های مادی و معنوی خود برای این امر مهم جوانان را یاری کنند و این توجه به نسبت احتیاج جوانان می¬تواند بلاعوض یا به صورت وام¬های درازمدت یا استفاده از موقوفات همچنین پشتیبانی و همراهی آنان باشد. البته هم¬زمان با این سیستم حمایتی باید از نظر کیفی با بالابردن سطح آگاهی زوجین برای پایداری عشق در زندگی این بنای مقدس تلاش کرد.
الف-1) خیریههای خانوادگی: ایجاد صندوقهای قرضالحسنه و وام مخصوص ازدواج از طرف وابستگان، یکی از راهکارهایی است که با شیوههای گوناگون از قدیم در سنت مردم ایران بوده و مورد تأیید شرع نیز قرار گرفته است.
مشارکت افراد خیّر در امور ازدواج جوانان، مسألهای ریشهدار در فرهنگ دینی و ملی کشور ما است. خیّرین از گذشتههای دور تا به حال به صورتی فعالانه و مؤثر در مراحل گوناگون ازدواج اعم از انتخاب همسر، خواستگاری، تهیه جهیزیه، برگزاری مراسم ازدواج و... ایفای نقش نموده و به این ترتیب در بسیاری موارد، گرهگشای مسایل و مشکلات جوانان بودهاند. اما از چند دهه گذشته تا کنون به تدریج و با محدودشدن حوزه فعالیت آنان در قالبهای سنتی به نحو چشم¬گیری از کارآیی و تأثیر فعالیتهای آنان در حوزه ازدواج کاسته شده، به طوری که این دسته از افراد قادر نیستند همانند گذشته ایفای نقش نمایند. این مسأله که عمدتاً ناشی از ضعف آگاهی آنان نسبت به شرایط جدید و ناتوانی در انطباق خویش با این شرایط است هر روز با گسترش شهرها و پیدایش پیچیدگیهای فراوان در زندگی انسان امروز، ابعاد گستردهتری مییابد. با توجه به ریشهدار بودن حضور خیرین در امر ازدواج جوانان، شایسته است دولتمردان به سرمایهگذاری بر روی این نیروی خودجوش و پرنقش، همت گمارند. این امر که در سایه ساماندهی افراد خیر امکانپذیر است زمینه مناسبی را فراهم خواهد ساخت تا آنان با روز آمد کردن شیوهها و روشهای خود نقش مفید و مؤثری در ابعاد فرهنگی و اقتصادی ازدواج ایفا نمایند.
الف-2) مؤسسات آموزشی و مشاورهای: یکی از راهکارهای بسیار مورد نیاز، ایجاد مؤسسات آموزشی و مشاورهای با صبغه مردمی است؛ البته این امر از دیرباز در میان مردم با برگزاری جلسات سخنرانی و معارف شمرده بوده است اما با کمی تأمل میتوان آن را به صورت علمی سامان داد.
4- رفع موانع اقتصادی و تسهیل ازدواج
تبعات روزافزون بالا رفتن سن ازدواج، که موجب پیدایی بسیاری از آسیبهای فردی، اجتماعی و مشکلات رفتاری و نابسامانیهای فراوانی در زمینههای گوناگون میگردد، دستاندرکاران را بر آن میدارد تا در جهت و رفع موانع و معضلات ازدواج جوانان شتاب نموده و در ساماندهی این مهم ایفای نقش نمایند. یکی از گام¬های بزرگ در این راستا برگزاری نشست¬های توجیهی در موضوع ازدواج در استان¬های سراسر کشور می¬باشد.
الف) ایجاد اشتغال: حقیقت آن است که اشتغال عامل مؤثری در ازدواج مردان جوان به شمار میآید؛ چنان¬که به دلیل پایین بودن درصد اشتغال در سنین 15 تا 19 سالگی، شمار مردان متأهل در این گروه سنی بسیار کم است و با افزایش سن و بالا رفتن درصد اشتغال بر تعداد مردان دارای همسر افزوده میگردد.
البته مشکل اشتغال وابسته به ضعف هویت¬یابی شغلی جوانان نیز برمی¬گردد. این ضعفها موجب گردیده است که هویت شغلی نسل جوان به درستی شکل نگیرد. به این ترتیب که جوانان به رغم کسب مدارج علمی نه تنها مسیر علایق شغلی خویش را نمییابند بلکه به علت نظری بودن آموزش، تجربه عملی موفقی در هیچ زمینهای کسب نمیکنند و آگاهیهای لازم را در جهت چگونگی کاربرد علوم فراگرفته در خلال دوازده سال تحصیل، به دست نمی¬آورند. از این رو است که جوان امروز پس از اخذ مدرک دیپلم تازه باید مدتی را صرف کسب مهارتهای عملی لازم در زمینههای شغلی مورد نیاز جامعه نماید تا امکان اشتغال را بیابد. مسلماً این امر وقتی را از او میگیرد ضمن آن که یافتن شغل نیز خود مستلزم صرف وقت و گذر زمان دیگری است.
فقدان سیستم اطلاعرسانی شغلی جهت آشنایی هرچه بیشتر جوانان با نیازهای بازارکار و چگونگی راهاندازی مشاغل گوناگون و... نیز این وضع را تشدید میکند. با توجه به آن که اشتغال یکی از مهم¬ترین شرایط وقوع ازدواج است، این مشکلات موجب بالارفتن سن ازدواج و تأخیر در این امر میگردد.
این در حالی است که با قرار گرفتن کشور در دوره گذار توسعه، ما با مشکلات عدیده دیگری نیز مواجهیم. به دلیل انفجار جمعیت از یک سو و ارتقای سطح تکنولوژی از سوی دیگر، اشتغالزایی تولید همواره به مراتب کمتر از افزایش حجم تولید است. البته شایان گفتن است که رشد ناگهانی جمعیت جوان در سالهای اخیر، که ناشی از فقدان کنترل جمعیت در خلال دهة 60 می¬باشد، موجب تشدید این وضع شده است. رشد و گسترش روزافزون فناوری که از لوازم توسعه به شمار میآید، از یک سو موجب کاهش میزان اشتغالزایی و از سوی دیگر، سبب تخصصی شدن مشاغل و حرفه¬های گوناگون شده است. این در حالی است که جوانان پس از اتمام تحصیلات متوسط و حتی تحصیلات عالی هیچ نوع مهارت و تجربهای برای ورود به بازار کار ندارند. به این ترتیب، ملاحظه میکنیم که فرایند توسعه سبب افزایش سن آغاز به کار در کشور ما گردیده است و افراد را واداشته تا سالهای بیشتری را خارج از بافت تولید به زندگی خود ادامه دهند. حال آن که در جامعه سنتی، افراد از سنین 10ـ 8 سالگی، یعنی، دقیقاً از زمانی که توان کارکردن مییابند، جزو نیروی کار محسوب میشوند و به فاصلهای اندک تشکیل زندگی مستقل میدهند.
بیکاری و نداشتن ثبات شغلی مشکلی است بر سر راه ازدواج جوانان که حمایت خانواده¬ها، احساس مسئولیت اطرافیان، حمایت¬های دولتی و همت خود افراد در کاهش مشکلات آنها مؤثر است.
ب) مقوله مسکن:
- بسیاری از پسران توانایی کسب اندک درآمدی (مثلاً پول توجیبی خود را) دارند که اگر مشکل مسکن از راه¬های دیگری؛ مانند حمایت والدین، طرح مسکن مهر و... حل شود امکان ازدواج و گذران یک زندگی حداقل وجود دارد.
- زمینهسازی برای ازدواج جوانان توسط همه مردم خصوصاً خیرین و تلاش برای رفع مشکل مسکن توسط والدین، خیرین و مسئولان ضامن هدایت درست نسل جوان به سوی ازدواج صحیح و پایدار خواهد بود.
- برای حل مشکل مسکن نیز سکونت موقت در منزل والدین در صورتی که باعث درگیری و توهین و تحقیر نشود، اجاره¬نشینی و کمک والدین به زوجین در این امر راه¬گشاست.
ج) اهمیت آموزش: در جامعهای که شعارش تعالی انسان است و قانون اساسی آن بر محور این مهم تدوین گردیده آیا میشود به خانواده به عنوان مهمترین و اصلیترین عنصر سرمایه ملی و بستر مهم تربیت انسان بیتوجه بود؟!! آیا میشود در مسیر سیل ازدواجهای ناآگاهانه و غیرکارشناسانه و اغلب آلوده به اغراض مادی و بعضاً به وساوس شیطانی بنای خانواده و پایگاه تعلیم و تربیت و تزکیه انسان برپا ساخت، در حالی که اغلب امور جامعه مثل آموزش و بهداشت و امنیت و اشتغال و خلاصه تأمین نیازهای اولیه مردم مثل نان و آب و برق و گاز و غیره نهادینه گردیده و سعی میشود بهرهوری در این زمینه افزایش یابد، وقت آن رسیده است که آموزش در ازدواج به عنوان مهمترین و فراگیرترین و سرنوشتسازترین و پیچیدهترین و حساسترین مسأله جامعه نهادینه گردد تا زن و شوهر در پرتو آن، و در شیرینترین دوران عمر؛ یعنی جوانی بهترین بهرهوری را به نفع نسل آینده از یکدیگر داشته باشند و رودخانه حیات خانواده در عین جوشش و جریان، شفاف و زلال بماند و غبار خشم و خشونت از سیمای آن زدوده شود؟
- نقش آموزش، امروزه اهمیت دو چندان یافته است و حضور کمتر خانوادهها در فرایند ازدواج فرزندان، لزوم آموزش را بیش از گذشته نمایان کرده است و این مهم نیاز به فرهنگ¬سازی فراگیر دارد.
- نقش مشورت و مشاوره به خصوص در قبال سؤالهای فردی و مصداقی که جوانان دارند باید با ساز و کارهای امین و دقیق و فرهنگ-سازی روزافزون دنبال شود.
- سامانهها و سازوکارهای آموزش در مراحل زمانی خاص باید اجباری شود؛ مانند ابتدای ورود به دانشگاه، هنگام ثبت ازدواج، درخواست طلاق و...
د) ایجاد تسهیلات برای ازدواج: هم اکنون در کشور ما تسهیلاتی جهت ازدواج وجود دارد که در افزایش ازدواج جوانان موثر بوده است همچنین ایجاد قانون فراگیر، تقویت و ایجاد نهادهای دولتی همچون کمیته امداد و نهاد دانشجویی، تقویت و ایجاد نهادهای مردمی چون مؤسسات خیریه، اتخاذ سیاست¬های حمایتی از جوانان توسط بانکها با برطرف کردن مشکلاتی که هماکنون وجود دارد تسهیل¬گر ازدواج جوانان خواهد بود.
ه) ترویج الگوهای موفق: به نظر می¬رسد آن¬چه بر شناسایی و معرفی الگوهای موفق ازدواج مقدم است شناسایی ویژگی¬هایی است که این الگوها بر آن بنا شده¬اند. عده¬ای بر این باورند که دلیل موفقیت زوج¬های خوشبخت این است که از همان آغاز آشنایی، میان زن و مرد چیزی به نام "مسأله" وجود ندارد آنها لجاجت و خودخواهی را مهار کرده، روحیه گذشت و ایثار را تقویت می¬کنند. لذا خطاهای کوچک و ضعف¬های ناچیز را نادیده می¬گیرند و در نتیجه مشکلات چندانی در زندگی نخواهند داشت. جمعی دیگر معتقدند هسته اولیه یک خانواده سالم و مطلوب از همان آغاز ازدواج شکل می¬گیرد و ریشه آن، شناختن و داشتن معیارهای مکتبی و عقلانی در انتخاب همسر است.
معرفی الگوهای موفق در زمینه ازدواج و بررسی علل موفقیت آنها از جمله اقداماتی است که رسانه می¬تواند در امر ازدواج به منظور تهییج جوانان انجام دهد. تأثیرپذیری جوانان از رسانه¬ای مانند تلویزیون آنقدر زیاد هست که مدعی شویم ترویج الگو از این رسانه مورد قبول این قشر قرار خواهد گرفت.
و) امر وساطت: در قدیم¬الایام خانواده و حضور بزرگترها در بسیاری از مسایل و مشکلات امر ازدواج جوانان را تسهیل می¬نمود. از جمله نقش¬ها و کارکردهای خانواده و به خصوص بزرگترهای فامیل، معرفی گزینه، مشاوره و وساطت در امر ازدواج جوان¬ترهای فامیل و یا محله بود. با پیچیده شدن دنیای کنونی و جابه¬جا شدن بسیاری از مناسبات، ارتباطات و به خصوص مهاجرت جوانان به دلیل شغل، تحصیل و... امر وساطت به صورت قبل امکان خود را از دست داده است. آنچه به عنوان راه¬حل و با پوشش برخی کاستی¬های موجود به نظر می¬رسد حضور فعال¬تر مؤسسات امین و کارشناس و فعال در امر همسریابی و وساطت به ویژه در گروه¬های کوچکتر اجتماع به عنوان مثال دانشگاه-ها و... است. همچنین احیاء نقش بزرگترهای فامیل و الگوسازی از مقتضیات زمانی امر همسریابی از اهمیت زیادی برخوردار است.