مقایسه قوای مسلّحه شاه با همان قوا در جمهوری اسلامی
![مقایسه قوای مسلّحه شاه با همان قوا در جمهوری اسلامی مقایسه قوای مسلّحه شاه با همان قوا در جمهوری اسلامی](data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw==)
میرویم سراغ قوای مسلّحه: از ارتش شروع میکنیم، تا بیاییم سراغ این رفقایی که الآن موجودند اینجا. ارتش حالا و فرماندهان ارتش حالا مثل ارتش شاهنشاهی بود و فرماندهان هم همان فرماندهها هستند؟! آن سپهبدها، آن سرلشکرها، آن بالا و پایینترها، اینها همان جور هستند؟! وضع زندگیشان مثل آن سپهبدهاست؟! مثل سپهبد باتمانقلیچ «۱۴» است حالا هم؟! منتها یک لفظی را ما تغییر دادهایم به جای دیگری، و مردم جمع شدهاند یک باتمانقلیچ را بردارند، یک باتمانقلیچ دیگری جایش بگذارند؟! همان ترتیب با همان وضع و ارتش هم به همان نظام سابق است و با همان وضع سابق است و تغییری هیچ نکرده؟ یا بین این دو تغییر زیاد شده است. اگر نقیصهای هم باشد، خودشان مشغول هستند دارند درست میکنند. پس این هم [نیست] که روسای فرماندهان ارتش مثل آن فرماندهان باشند. فرمانده ارتش حالا با فرمانده ارتش سابق زمین تا آسمان در طرز تفکر، در طرز عمل و در زندگی روزمَرّهاش فرق دارد. پس این هم که با آن یکی نشد. یک لفظی را به جای لفظ دیگری [نگذاشتهاند].
خوب، ژاندارمری چطور؟ ژاندارمری آن وقت آن طور بود که رضا خان وقتی که وارد شد در یک پادگان ژاندارمری، دست در جیبش گذاشت که مبادا از جیب او دزدی کنند! با اینکه خودش در راس دزدها بود. شما هر کدام که درک کردید آن زمان ژاندارمری را و مبتلا شدید به دست اینهایی که سر راهها گذاشته بودند؛ میدانید مطلب را. حالا هم آن طوری است؟! ژاندارمری حالا هم مشغول به غارتگری و دزدی و این چیزهاست؟! یا نه، حالا این طور نیست. ملت ما جمع شدند یک دسته غارتگر را کنار گذاشتند، یک دسته غارتگر دیگر را به جای آنها گذاشتهاند؟! یک دسته دزد را بردهاند، یک دسته دزد دیگری را به جای آنها گذاشتهاند؟! یا این قلمفرساییهای انحرافی برای این است که نمیتوانند ببینند این جمهوری را؟ مبادی مختلف هم دارد در نفوس خبیثه آنها.
خوب، شهربانی چطور؟ من خودم به شهربانی، به کلانتریها گاهی ابتلا پیدا کرده بودم در جوانی. شما هر کدام مبتلا شده باشید به این کلانتریهایی که در سابق بود میدانید که وضع چه جور بود، و مردم در نظر آنها چطور بودند و با مردم چه رفتار میکردند.
پاسبانهایی که باید پاسبانی کنند از یک ملت و باید پاسبان ملت باشند آن طور بودند. حالا هم همان است؟! الآن هم پاسبانهای ما حکومت میکنند به مردم؟! یکیشان میآمد بازار تهران را میبست! حال همهشان هم بیایند آن جا، میآیند یک همچو کاری بکنند؟! نمیآیند. و ثانیاً بیایند، ملت همان ملت است که پذیرا باشد این را؟! این را باید در قضیه خود ملت هم بگوییم. آن وقت کسی که شکایت از کسی داشت، میخواست برود به کلانتری خوف این را داشت که در خود کلانتری گرفتاری برایش پیدا بشود! مردم از کلانتری آن طور میترسیدند که از دزدهای سر محله، از چاقوکشها! حالا هم آن طور است؟! مردم آن طور میترسند از کلانتریها و از شهربانی؟ و شهربانیها و کلانتریها هم همان معاملات زمان سابق را دارند؟ یا نه، این آقایان نویسندهها دلشان میخواهد آن وقت باشد، لکن خوابشان آشفته است!
امام خمینی (ره)؛ 27 بهمن 1359