به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، درست است که تشویق کردن برای تربیت کودک و نوجوان کفایت نمیکند. درست است که گاهی اوقات لازم میشود والدین برای آموزش دادن رفتار درست به فرزند خود از روشهای مختلفی استفاده کنند. اما باید توجه داشت که تنبیه کردن هم آدابی دارد که با چوب و ترکه و کمربند تعریف نمیشود. حالا، اگر فکر میکنید که تنبیه بدنی و کتک زدن کودک باعث میشود که او بچه حرف گوشکن شود و تحت امرتان باقی بماند، کاملاً در اشتباه هستید. این را نه فقط روانشناسان و محققان این علم میگویند، بلکه روایتهای بسیاری در سبک زندگی اسلامی وجود دارد که شیوه تنبیه کردن را به ما یاد میدهد.
خبرگزاری تسنیم در گفتوگویی که با دکتر محبوبه فرهمند، استاد و محقق اسلامی، انجام داده به بررسی شیوههای تنبیه کردن کودک و نوجوان در خانواده پرداخته است. آنطور که این کارشناس اسلامی توضیح میدهد، داشتن رفتاری صحیح نه از طریق تنبیه و شکنجه، بلکه با مهربانی و نرمش آموخته میشود. البته از طرف دیگر باید توجه داشت که رفتار درست همیشه از طریق مهربانی کردن و خوش رفتاری به دست نمیآید. گاهی اوقات لازم است که پدرها و مادرها در رفتار با فرزند خود جدیت داشته باشند و گاهی لازم است که نرمخو باشند. چراکه مهربانی کردن بیش از اندازه با کودک یا نوجوان، باعث میشود که فرزند احساس خودمحوری پیدا کند و به این صورت به سختی به پدر و مادر خود احترام میگذارد و از آنها اطاعت میکند. درنتیجه بهتر است والدین به جای تنبیه و به خصوص تنبیه بدنی کودک، با او با جدیت برخورد کنند و هر گاه که لازم است از ابزارهای تشویقی هم بهره بگیرند.
جدیت به جای تنبیه
برای اینکه کودک یا نوجوان یاد بگیرد که باید رفتاری مناسب شأن و منزلت خانواده داشته باشد، چه شیوههای مختلف آموزشی وجود دارد؟
برای رسیدن به این هدف میتوان از طریق صحبت کردن او را به این کار تشویق کرد، میتوان با جدیت یا حتی سرزنش او را به این کار وادار کرد و... اما در کتاب شریف غرر الحکم روایتی به نقل از حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام نوشته شده مبنی بر اینکه آن حضرت فرمودهاند: «لا أدَبَ مَعَ غَضَبٍ؛ با خشم، تربیت ممکن نیست.» این روایت به وضوح تنبیه کردن و عصبی شدن در زمان تربیت افراد و به خصوص کودک و نوجوان را نفی میکند.
نمونه بارز این روایت در رفتار بعضی از بزرگترها دیده میشود. بعضی از پدرها و مادرها عادت کردهاند که هر موضوعی را که میخواهند به فرزند خود یاد بدهند، آن را به صورت دستوری بیان کنند. مثلاً با جدیت بگویند: «باید درس بخوانی»، «باید کارهای خودت را انجام بدهی»، «باید به دیگران کمک کنی » و...
در چنین شرایطی بزرگترها و به ویژه پدران و مادران توجه داشته باشند که درست است که آنها به دلیل سرپرستی کودک، میتوانند خواستههای خود را با اجبار به او تحمیل کنند و کودک یا نوجوان خود را وادار کنند تا مطابق میل آنها رفتار کند، اما این موضوع با زور و اجبار امکانپذیر نخواهد بود.
آیا درست است که نتیجه بگیریم والدین میتوانند فرزند خود را مجبور کنند تا خیلی از کارها را مطابق میل و خواسته آنها انجام بدهد، اما نمیتوانند او را وادار کنند تا در غیاب آنها هم رفتار صحیحی داشته باشد؟
همینطور است. چراکه داشتن رفتاری صحیح نه از طریق تنبیه و شکنجه، بلکه با مهربانی و نرمش آموخته میشود.
البته از طرف دیگر باید توجه داشت که رفتار درست همیشه از طریق مهربانی کردن و خوش رفتاری به دست نمیآید. گاهی اوقات لازم است که پدرها و مادرها در رفتار با فرزند خود جدیت داشته باشند و گاهی لازم است که نرمخو باشند. چراکه مهربانی کردن بیش از اندازه با کودک یا نوجوان، باعث میشود که فرزند احساس خودمحوری پیدا کند و به این صورت به سختی به پدر و مادر خود احترام میگذارد و از آنها اطاعت میکند.
در نتیجه بهتر است والدین به جای تنبیه و به خصوص تنبیه بدنی کودک، با او با جدیت برخورد کنند و هرگاه که لازم است از ابزارهای تشویقی هم بهره بگیرند.
تنبیه بدنی فرزندان از منظر اسلام
یکی از روشهای والدین برای تربیت فرزند خود این است که اقدام به تنبیه بدنی و به عبارت دیگر کتک زدن او میکنند. رویکرد اسلام در این باره چیست؟
هر کسی که به طور دقیق زندگی نامه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و روایتهای مربوط به آن حضرت را مطالعه کند و با سبک زندگی ایشان آشنا شود، متوجه خواهد شد که آن حضرت در هیچ شرایطی برای تربیت کودکان از تنبیه بدنی استفاده نمیکرد.
هرچند که تنبیه کردن در بعضی از شرایط امری ضروری و غیر قابل اجتناب است اما کمتر کودکی پیدا میشود که در دوران تربیتش درباره او هیچ نوع تنبیه و جدیتی اتفاق نیفتاده باشد. اما نکته مورد بحث این است که تنبیه بدنی باید از برنامههای تربیتی کودک و نوجوان حذف شود، نه اینکه بهکل والدین از هیچ شیوه تنبیهی استفاده نکنند.
در دنیای امروز هم از لحاظ تربیتی و علمی ثابت شده است که تنبیه بدنی و به عبارت دیگر، کتک زدن و صدمه رساندن به کودک و نوجوان به قصد ادب کردن و آموزش دادن رفتار مناسب به آنها، مضموم و اشتباه است.
به همین دلیل است که در بسیاری از کشورها قوانینی وضع شدن است که از تنبیه بدنی کودکان جلوگیری شود و حتی پدرها و مادرها اجازه نداشته باشند که به کودک خود آسیب برسانند. نکته جالب این است که چنین مواردی که در چند سال اخیر به عنوان قانون در کشورهای غربی به اثبات رسیده، صدها سال قبل در سبک زندگی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام رعایت میشده است.
به عنوان مثال در کتاب بحار الانوار روایتی در این باره نوشته شده است، با این مضمون که روزی مردی در حضور امام موسی کاظم علیه السلام از فرزندش گله کرد که از او نافرمانی میکند. امام علیه السلام به او فرمودند: «فرزندت را کتک نزن و برای ادب کردنش با او قهر کن. البته مراقب باش تا قهر کردن تو طولانی نشود، بلکه هر چه زودتر با او آشتی کن.»
در مورد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم روایتهای بسیاری نوشته شده است مبنی بر اینکه آن حضرت نه تنها کودکان خود را به طور بدنی تنبیه نمیکردند، بلکه اگر متوجه میشدند که کسی کودک خود را کتک میزند آن حضرت به شدت او را منع میکرد و به سختی اعتراض میفرمود تا کسی فرزند خود را کتک نزند.
به عنوان مثال در کتاب بحار الانوار نوشته شده که شخصی به نام ابومسعود، که در دوران حیات پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله زندگی میکرد، تعریف کرده است که: من غلامی داشتم که او را کتک میزدم. یک بار که در حال کتک زدن آن غلام بودم، از پشت سرم صدایی شنیدم که میفرمود : «ابومسعود! خداوند متعال به تو توانایی داده و این بنده اش را غلام تو کرده است. پس او را کتک نزن.» برگشتم. نگاه کردم و دیدم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است که من را از این کار نهی میکند. من هم به آن حضرت عرض کردم: «من این غلام را در راه خدا آزاد کردم.» ایشان فرمود: « اگر این کار را انجام نمیدادی، شعلههای آتش تو را فرا میگرفت.»
تربیت انسان یا تربیت حیوان؟!
با این توضیحات، در مطالعه و بررسی سبک زندگی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و دیگر پیشوایان دینی، هیچ موردی دیده نمیشود که آن بزرگواران در کار تربیت فرزندان خود به کتک زدن و تنبیه بدنی آنها روی آورده باشند.
بله. چراکه ایشان همیشه و در هر شرایطی به عنوان والدینی مهربان و راهنمایی دلسوز در کنار فرزندان خود حاضر بودند، که در کودکی با آنها بازی میکردند و در حین بازی نکات اخلاقی را به آنها آموزش میدادند و در بزرگسالی هم به عنوان دوست و یاور راهنماییشان میکردند.
در همین مورد، در کتاب شرح غررالحکم هم نوشته شده که حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام هم درباره نفی تنبیه بدنی در مورد کودک و نوجوان میفرمایند: «انسان عاقل به وسیله ادب و تربیت پند میپذیرد. چهارپایان و حیواناتاند که تنها با تازیانه تربیت میشوند.»
بنابراین تنبیه بدنی، ابزارهای تربیتی مخصوص حیوانات است و پدرها و مادرها باید توجه داشته باشند که تربیت بدنی در مورد فرزند انسان به هیچوجه مؤثر و کارآمد نخواهد بود. امکان دارد که کودکی بعد از چند بار کتک خوردن از بزرگترها به دلیل رفتار ناشایستهاش، از آنها بترسد و طور دیگری رفتار کند. اما بزرگترها باید بدانند که این نوع رفتار در وجود او نهادینه نخواهد بود و امکان دارد که کودک در غیاب بزرگترها طور دیگری رفتار کند و یا از سر لجبازی در موارد دیگر موجب رنجش خاطر آنها شود.
پس تنبیه بدنی و کتک زدن به هیچ وجه نباید در تربیت به عنوان یک عامل تعیین کننده و راهگشا انتخاب شود. درست است؟
همین طور است. به ویژه اگر این روش به مدت زیادی ادامه پیدا کند که به شخصیت کودک ضربه وارد میآورد و اثر تنبیه هم از بین میرود و دیگر، فرزند آن را امری عادی میشناسد و از آن پرهیزی ندارد و احساس شرم و سرافکندگی نمیکند.
به همین دلیل، دوری کردن از تنبیه بدنی تا اندازهای اهمیت دارد که در جلد سوم کتاب مستدرک الوسائل تأکید شده است که درباره کسانی که به حد بلوغ نرسیدهاند و خلافی را مرتکب میشوند اجرای حد جایز نیست، بلکه این افراد باید مجازات تأدیبی شوند.