خبرگزاری میزان - خدای متعال در طول حیات بشری نعمتهای فراوانی را در اختیار انسان قرار داده است که استفاده صحیح و هوشمندانه از آنها موجب سلامتی و امنیت انسان در حیات مادی است؛ نعمتهای فراوانی که به هیچ وجه قابل شمارش نبوده و جامعه بشری یارای حمد و سپاس آن را نداشته است. نعمتهایی همچون امنیت و سلامتی، [۱]، ولی با این وجود جامعه انسانی نه تنها قدردان و شاکر آن نعمتها نبوده، بلکه با سوء مدیریت و عملکرد خود موجبات تباهی آنها را در حیات مادی فراهم کرده است.
***نعمت امنیت و چالشهای مرگبار
امنیت یکی از ارکان و لوازم ضروری زندگی سعادتمند است که بسیاری از انسانها تلاش دارند در حیات مادی زمینههای دست یابی به آن را برای خود فراهم سازند. امنیت اجتماعی، امنیت غذایی، امنیت اقتصادی، امنیت نظامی، امنیت سایبری، امنیت فرهنگی، ... اگر انسان به اهمیت و ارزش این شاخص ارزشمند در حیات مادی واقف بود متوجه میشد چنانچه این اصل مهم حیات اجتماعی با چالش مواجه شود، زندگی روزمره انسان مختل شده و بسیاری از خواستهها و نیازهای اساسی آنها با چالش جدی مواجه خواهد شد. این موضوع وقتی بحرانیتر میشود که نه فقط امنیت یک انسان، بلکه امنیت یک جامعه مختل شده و تمام امور و حیات مادی آنها در معرض تهدید و فروپاشی قرار میگیرد. در ادامه به برخی از مواردی که زمینه ساز تخریب امنیت در جامعه اسلامی میشود اشاره میکنیم.
***عدم تحلیل و درک صحیح از مسألهی دشمن شناسی
یکی از مهمترین و مرگبارترین چالشهایی که امنیت و حیات جامعه انسانی را تهدید میکند، سهل نگاری در مسائل دشمن شناسی و فقدان تحلیل هوشمندانه و جامع از موضع گیریها و تحرکات دشمن است. انسانهای ساده اندیش همواره از این موضوع غافل بوده و درک و تصور درستی از نقشه و کید دشمن و برنامههای شیطانی و کشنده او ندارد. به همین جهت در روایتی بسیار زیبا «امام علی (ع)» لزوم بیداری و همچنین خطر سهل انگاری در این خصوص را این چنین به جامعه اسلامی تذکر میدهند: «وَ إِنَّ أَخَا الْحَرْبِ الْأَرِقُ وَ مَنْ نَامَ لَمْ یُنَمْ عَنْهُ وَ السَّلَامُ؛ [۲]مرد جنگجو همیشه بیدار و هوشیار است، و هر که از دشمن آسوده بخوابد دشمن نسبت به او نخواهد خفت؛ و السلام». خدای متعال آیات متعددی از قرآن کریم را به این موضوع راهبردی و اساسی اختصاص داده و انسان را با دشمنانی که حیات جامعه اسلامی را با چالش جدی مواجه میکنند آشنا فرموده و جامعه اسلامی را متوجه دشمنی و کینه دیرینه یهودیان کرده و جامعه اسلامی را از این دشمنی آگاه ساخته است [۳]جامعه و افرادی که از این کینه و دشمنی با خبر نیستند یا اصلاً باوری به این مباحث ندارند به طور قطع و یقین به راحتی در دام و کمین دشمن گرفتار خواهند شد.
***تکیه و اعتماد به دشمن
یکی دیگر از چالشهای بسیار خطرناکی که جامعه اسلامی را در ورطهی فروپاشی قرار میدهد، تکیه و اعتماد به دشمن در مباحث مختلف زندگی اجتماعی، از جمله علمی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی، درمانی و بهداشتی است. از این رو باری تعالی با یک هشدار سخت این چنین جامعه اسلامی را از تبعات خطرناک تکیه بر کفار و دشمنان دین برحذر میدارد: «وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیاءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ؛ [۴]و بر ظالمان تکیه ننمایید، که موجب مى شود آتش شما را فرا گیرد؛ و در آن حال، هیچ ولىّ و سرپرستى جز خدا نخواهید داشت؛ و یارى نمى شوید!».
۱-عقب ماندگی فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی
اصولا تکیه و اعتماد بر دیگران که در شکل وابستگى آشکار میشود، نتیجه اى جز بدبختى نخواهد داشت چه رسد به اینکه این تکیه گاه، ظالم و ستمگر باشد. جامعه پیشرو و پیشتاز و سربلند و قوى، جامعه اى است که روى پاى خود ایستاده باشد. [۵]جامعه و کشوری که تمام فکر و ذهن خود را معطوف به کمک و یاری دشمنان کرده است، علاوه بر اینکه روح عزت، استقلال، خودکفایی و امنیت خود را در معرض تضعیف قرار میدهد، ملت خود را در یک عقب ماندگی دردناک، به مرگ تدریجی مبتلا خواهد کرد.
۲-گرفتار شدن در آتش و کینه جهنمی
خدای متعال در آیهای دیگر پرده از رازی بر میدارد که گویای کینه و دشمنی حداکثری برخی اقوام و ملل با جامعه اسلامی است، دشمنی و کینهای که هیچگاه به دنبال مصالح و منافع جامعه اسلامی نبوده، به طوری که اگر توانایی و امکانات کافی نیز فراهم شود در جهت براندازی اقدام خواهند کرد: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ؛ [۶]اى کسانى که ایمان آورده اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار مى کنید، در حالى که آنها به آنچه از حقّ براى شما آمده کافر شده اند». در آیه دیگر این کینه و دشمنی این چنین بیان شده است: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا؛ [۷]قطعاً سختترین دشمنان اهل ایمان را یهودیان و مشرکان خواهى یافت».
۳-ممانعت از هر گونه خیر و منفعت
برخی افراد ساده اندیش این چنین میپندارند که برای گشایش اقتصادی و تقویت و رونق تولید ملی باید در برابر ابر قدرتهای جهانی سر تعظیم فرو آورد و دست دوستی سوی آنها دراز کرد و چشم امید به سوی آنها دوخت این در حالی است که از آیات الهی استفاده میشود که انتظار امداد رسانی از سوی آنها چیزی جز ساده اندیشی نیست؛ چرا که آنها به دنبال خیر رسانی به امت اسلامی نبوده، بلکه تنها انگیزه آنها تثبیت منافع خودشان است. «ما یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ لَا الْمُشْرِکِینَ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ؛ [۸]نه کفّار از اهل کتاب ونه مشرکان، هیچ کدام دوست ندارند که از طرف پروردگارتان به شما هیچ خیرى برسد». از برخی آیات به خوبی بدست میآید که آنها نه تنها خیر و منفعتی برای جامعه اسلامی ندارند، بلکه اگر بر کیان اسلامی تسلط یابند از هیچ گونه بدی در حق جامعه اسلامی دریغ نخواهند ورزید: «إِنْ یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْداءً وَ یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَ وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ؛ [۹]اگر آنها بر شما مسلّط شوند، دشمنانتان خواهند بود و دست و زبان خود را به بدى کردن نسبت به شما مى گشایند، و دوست دارند شما به کفر بازگردید!».
سخن آخر:
ممنوعیت دوستی و ارتباط با کفار به معنای قطع هر گونه ارتباط با آنان نیست؛ چرا که در میان آنها امتهایی وجود دارند که در مقام ستیز نیستند و دشمنی و جنگی با کیان اسلامی ندارد، برخی از آیات الهی از ارتباط با آنها هیچ گونه نهی ندارد، بلکه رابطه اخلاق مدارانه با آنها را نیز توصیه مینماید: «خدا شما را از نیکى کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانى که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نکردند، نهى نمى کند؛ چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد. تنها شما را از دوستى و رابطه با کسانى نهى مى کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه هایتان بیرون راندند یا به بیرون راندن شما کمک کردند و هر کس با آنان رابطه دوستى داشته باشد ظالم و ستمگر است!». (۱۰)
نویسنده: علی بیرانوند
پی نوشت ها:
[۱]. الخصال:ص۳۴ ح۵، بحار الأنوار: ج ۸۱ ص ۱۷۰ ح۱. «نِعمَتانِ مَکفورَتان؛ الأَمنُ وَالعافِیَهْ؛ دو نعمت قدرشان ناشناخته است: امنیّت و سلامت».
[۲]. نهج البلاغه، نامه ۶۲.
[۳]. ر. ک: سوره مبارکه مائده، آیه ۵۱.
[۴]. سوره مبارکه هود، آیه ۱۱۳.
[۵]. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۹، ص ۲۶۲.
[۶]. سوره مبارکه ممتحنه، آیه ۱.
[۷]. سوره مبارکه مائده آیه ۸۲.
[۸]. سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۵.
[۹]. سوره مبارکه ممتحنه، آیه ۲.
[۱۰]. همان، آیات ۸ و ۹.