مقدمه

خانواد ه به عنوان رکن اساسی تربیت، نقش بسیار مهمی د ر کمک به رشد و تربیت کود کان ایفا می کند، این امر به ویژه د ر نخستین سال های زند گی که تجربه های اولیه کود ک د ر حال شکل گیری است، از اهمیت شایان توجهی برخورد ار است.

غالب رفتارهای انسان براساس یاد گیری است و نخستین و مهم ترین پایگاه یاد گیری، کانون خانواد ه است. بسیاری از مهارت ها د ر نخستین سال های زند گی فراگرفته می شوند. د ر اصل، خانه و خانواد ه پایه های اجتماعی شد ن و ساختار شخصیت کود ک را بنیان می گذارند. ایفای نقش پد ر و ماد ر به عنوان عامل پرورشی د ر چهارچوب خانواد ه شرط استقرار شخصیت سالم کود ک خواهد بود.

از خانه و خانواد ه است که می توان پیرامون محورِ روانی کود کان نخستین نصف النهارهای شخصیت را ترسیم کرد؛ زیرا شکل دهی و شکل گیری انسان د ر د وران کود کی بسیار آسان تر از زمان بزرگسالی است. طبع لطیف و زمینه مساعد ی که کود ک د ر محیط خانواد ه د ارد، بهترین شرایط است که می توان شایسته ترین بذرهای تربیتی را پرورش د اد. حضرت علی(ع) می فرماید: «صفحة د ل کود ک همچون زمین مستعد ی است که هیچ گیاهی د ر آن نرویید ه و آماد ه هر نوع بذرافشانی است». در این مقاله به بررسی انواع خانواده از نظر تربیت، تربیت دینی از منظر قرآن کریم و روایات، شاخص های تربیت اسلامی در قرآن و روش های نوین تربیت در عصر حاضر می پردازیم.

خانواده و عملکرد آن در تربیت دینی

 تربیت دینی از جایگاه رفیعی برخوردار است. تحقیقات انجام شده نشان می دهد که تربیت دینی از سوی خانواده ها نقش اساسی در سلامت روان و سازگاری اجتماعی دارد.

می توان گفت تربیت دینی فرایندی است دو سویه میان مربی و متربّی که ضمن آن مربی با بهره گیری از مجموعه عقاید، قوانین و مقررات دینی تلاش می کند تا شرایطی فراهم آورد که متربی آزادانه در جهت رشد و شکوفایی استعدادهای خود گام بردارد و به سوی هدف های مطلوب رهنمون شود.(1)

یادگیری در تربیت دینی دارای سه بعدِ شناختی، عاطفی و رفتاری است که خانواده ها باید در هر بُعد وظایف خاصی را به کار گیرند که در اینجا به دو نمونه از این ابعاد اشاره می کنیم.

1. بعد شناختی: نخست خانواده ها باید به کودکان اندیشیدن را بیاموزند. این هدف به دست نمی آید، مگر آنکه مقدمات آن فراهم آمده باشد. فکر، نخست با احساس آغاز می شود. از ترکیب تأثرات حسی، عقل حسی و مفاهیم و از ترکیب مفاهیم، ادراک عقلانی حاصل می شود. ابتدا خانواده باید آموزش را از آشنایی کودک با طبیعت آغاز کند؛ بدین معنا که دربارة نظم و زیبایی سخن گوید، سپس رابطه طبیعت را با خدا تبیین کند. به تدریج که کودک رشد می کند می توان مفاهیم دینی را به او آموخت. باید به کودک آموخت که تصور خداوند در هر حالت و هر شکل باید همراه با تقدیس و تکریم باشد. باید مراقب بود تا والدین و دیگر اعضای خانواده بی جهت نام مقدس خداوند را به زبان نیاورند؛ زیرا دیده شده که به خاطر هر چیز بی ارزشی به نام خدا قسم می خورند و با این کار قداست نام خدا را کم رنگ می کنند و کودکان نیز به تبعیت از خانواده به طور مکرر و بی جهت نام خدا را به زبان می آورند.

2. بعد رفتاری: مربی در خانواده، چه در جایگاه پدر و مادر و چه در جایگاه خواهر و برادر باید سعی کند تا فضایل اخلاقی در کودک به ملکات اخلاقی مبدل شود. برخی از فلاسفه معتقدند که باید فضایل اخلاقی چنان در روح آدمی رسوخ کند که حتی در خواب هم به عمل خلاف نیندیشد و این ممکن نیست مگر آنکه عادات نیک از کودکی در وی پرورش یابد.

یکی از راه هایی که کودک می تواند به وسیلة آن صاحب عاداتی نیک و رفتاری پسندیده شود، داشتن الگوی مناسب است. بهترین الگو برای کودک، خانواده و در خانواده پدر و مادر در رتبه نخست قرار دارند. کودکان از سال های نخستین زندگی خود از راه الگوپذیری به یادگیری می پردازند. والدین که عامل اصلی تربیت او هستند و مهم ترین نقش را در پرورش وی ایفا می کنند؛ آنها از یک سو عامل وراثت هستند و از سوی دیگر عامل محیطی. در جنبة وراثت خصایص بسیاری را از خود و اجداد خود به فرزندان منتقل می کنند و در جنبه محیط نیز دامان والدین نخستین مدرسه برای کودک است که در آن همت های بلند، ارزش های عالی، خلق و خوی نیکو و آزادگی یا به عکس پستی ها، توسری خوری ها، کج خلقی ها و انزواطلبی ها را می آموزد. برای اینکه این الگوپذیری کودک از والدین در خانواده به نحو احسن صورت گیرد، مهم ترین عامل یکسان بودن و هماهنگیِ کردار و گفتار در خانواده است.

آنچه پدر و مادر می گویند و بدان عمل می کنند برای کودک به منزلة حجت تلقی شده و از اعتبار خاصی برخوردار است؛ بنابراین همخوانی کردار و گفتار، تأییدی است بر آنچه والدین، کودک خود را به آن ترغیب می کنند. ناهماهنگی میان گفتار و رفتار ایشان، نه تنها نصایح آنان را بی اثر می کند، بلکه موجب می شود تا شخصیت پدر و مادر نزد فرزند کم رنگ و بی رونق شود و در موارد دیگر نیز خود را ملزم به اطاعت از پدر و مادر نبیند. پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «کل مولود یولد علی الفطره حتی تکون ابواه یهودانه و ینصرانه»؛ (هر نوزادی به فطرت (اسلام و توحید) متولد می شود، آنگاه پدر و مادر او را به یهودیت و نصرانیت گرایش می دهند و از راه فطرت منحرف می کنند).(2)

غریزة تقلید یکی از غرایز نیرومند و ریشه دار انسان است. اگر این غریزه نبود کودک چگونه می توانست بسیاری از رسوم زندگی، آداب معاشرت، غذا خوردن و... را فرا گیرد؟ خانواده و به خصوص والدین باید از غریزة تقلید، کمال بهره را بگیرند و تربیت دینی را به این روش به کودک خود بیاموزند. والدین نمی توانند تنها با توسل به گفتار، کودکان خود را به رفتار نیک رهنمون شوند، مگر آنکه با رفتار و عمل، گفتار خود را تأیید کنند.(3)

امام صادق (ع) می فرماید: «کونوا دعاه الناس باعمالکم و لا تکونوا دعاه بالسنتکم»؛ (مردم را با رفتار و عمل خود به حق رهبری کنید، نه با زبان خویش).

قرآن این حقیقت را به زیباترین لفظ و معنی در آیة 2 سورة صف بیان می کند: «یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون»؛ (ای ایمان آورندگان، چرا می گویید آنچه را که عمل نمی کنید).

در خانواده والدین به عنوان اصلی ترین عضو آن باید در تربیت دینی کودکان تلاش کنند تا متربی از سر شوق و اشتیاق به تجارب درونی دست یابد؛ به نحوی که خود بتواند فطرت خداجوی خود را کشف کند و تجربة دینی را به طور حضوری شهود کند، این ممکن نخواهد شد جز با عشق. عشق کلید تربیت دینی است. کسب فضایل اخلاقی باید به واسطة عشق به خداوند حاصل شود. انسان کامل کسی است که بتواند گرایش های والای انسانی، همچون کمال طلبی، حقیقت جویی، خداجویی، علم طلبی، عدالت خواهی و... را در خود کشف کند و بپروراند.

اهمیت تربیت در خانواده از دیدگاه قرآن و روایات

خداوند متعال در آیة 74 سورة فرقان یکی از ویژگی های بندگان راستین را توجه خاص به تربیت فرزند و خانواده خویش می داند تا آنجا که در برابر آنها احساس مسئولیت فوق العاده ای می کنند، چنان که می فرماید: «و آنان هستند که هنگام دعا با خدای خود گویند پروردگارا! ما را از جفتمان فرزندان مرحمت فرما که خلف صالح و مایة چشم روشنی ما باشند و ما را (سر خیل پاکان) و پیشوای اهل تقوی قرار ده». مسلماً چنین افرادی آنچه در توان دارند در تربیت فرزندان و همسران و آشنایی آنها به اصول و فروع اسلام و راه های حق و عدالت، فروگذار نمی کنند و در آنجا که دستشان نمی رسد، دست به دامن لطف پروردگار می زنند و دعا می کنند. همچنین در آیة 6 سورة تحریم، خیرخواهی برای اعضای خانواده و تربیت دینی آنان را تکلیفی بایسته برعهده مؤمنان دانسته و می فرماید: «ای کسانی که به خدا ایمان آورده اید! خود و خانوادة خویش را از آتش دوزخ نگاه دارید، چنان آتشی که مردم کافر و سنگ خارا آتش افروز اوست و بر آن دوزخ فرشتگانی بسیار دل سخت مأمورند که هرگز نافرمانی خدا را نخواهند کرد و آنچه به آنها حکم شود فوراً انجام دهند».

در حدیثی می خوانیم: «هنگامی که آیة فوق نازل شد، کسی از یاران پیامبر (ص) سؤال کرد: چگونه خانوادة خود را از آتش دوزخ حفظ کنم؟ حضرت (ص) فرمود: آنها را امر به معروف و نهی از منکر می کنی، اگر از تو پذیرفتند آنها را از آتش دوزخ حفظ کرده ای و اگر نپذیرفتند وظیفة خود را انجام داده ای».

امیرمؤمنان علی (ع) نیز در تفسیر آیه یاد شده فرمود: «منظور این است که خود و خانواده خویش را نیکی بیاموزید و آنها را ادب کنید.» همچنین امام سجاد (ع) در رسالة حقوق خود، تربیت نیکو در فرزندان را از وظایف والدین برمی شمارند و فرموده اند: «و اما حق فرزندت آن است که بدانی او از توست و خیر و شر او در همین دنیا به تو نسبت داده می شود و تو نسبت به تربیت شایسته او و راهنمایی اش به سمت و سوی خدا و کمک به خداپرستی اش، مسئولی و در این باره، پاداش یا کیفر داده خواهی شد. پس در کار تربیت فرزند، چنان رفتار کن که اگر در این دنیا آثار خوب داشت، مایة آراستگی و زینت تو باشد و با رسیدگی شایسته ای که نسبت به او داشته ای، نزد پروردگارت عذر و حجت داشته باشی!»(4)

شاخص های تربیت دینی در قرآن

 با استناد به آیات نورانی و هدایتگر قرآن کریم، شاخص های اساسی تربیت اسلامی دو بعد دارد:

 1. معرفت: خلقت جن و انس برای عبادت بوده است، حقیقت این عبادت، بدون معرفت تحقق نخواهد یافت. پیامبر اسلام (ص) از سوی خدا مأمور می شود، صریحاً اعلام کند که حرکت او و پیروانش بر مبنای بصیرت و روشن بینی است.

2. عبادت: عبادت به معنی قرآنی، از اصلی ترین شاخص های تربیت اسلامی است؛ چنان که آیات 63 تا پایان سورة فرقان، «عباد الرحمن» را توصیف می کند، بسیاری شاخص ها و معیارهای تربیت اسلامی، در همین عنصر ممتاز و برجسته نهفته است که متکی بر عناصر بینشی و اعتقادی و ارزش های فردی و اجتماعی است. تواضع، انفاق، شب زنده داری و مناجات با خدا، وفق و مدارا، برخورد کریمانه با افراد نادان، عفت و پاکدامنی، رعایت حق حیات انسان ها، توجه به هدف های تربیتی در خانواده و این قبیل ارزش ها، خصوصیات و صفات عابدان است.(5)

وظایف تربیتی والدین

 1. انتخاب نام شایسته: انتخاب نام خوب برای کودک امری بسیار مهم و حساس است که تأثیر زیادی بر شخصیت و روح و روان او دارد. نام زیبا و شایسته، نماد هویت و شخصیت آینده هر فرد و مایة افتخار و مباهات وی خواهد بود. رسول خدا (ص) انتخاب نام نیک را از حقوق فرزند بر گردن پدر می دانست و می فرماید: «فرزندانتان را به نام انبیا اسم گذاری کنید.»(6)

2. مهر و محبت: محبت اساس موفقیت خانواده و از مؤثرترین روش های تربیتی است که در فرهنگ اسلامی به آن توجه خاصی شده است. اسلام دستور داده که پدر و مادر باید براساس محبت فرزندان را تربیت کنند. کودک بیش از هرکس تشنة محبت والدین خود است. کودکی که در کانون مهر و محبت والدین خود پرورش یافته است دارای آرامش روانی، امنیت خاطر، اعتماد به نفس، اعتماد به والدین، الگوگیری در مهرورزی به دیگران و پیشگیری از انحرافات است و بهتر می تواند با مشکلات و حوادث سهمگین دوران بلوغ و تغییرات جسمی و روانی روبه رو شود و با آرامش و اطمینان قدم به عرصه اجتماع گذارد. خداوند در سورة توبه آیة 128 قرآن کریم، خطاب به پیامبرش می فرماید: «به خاطر رحمت خدا بود که تو با آنان ارتباط صمیمی و مهرآمیزی پیدا کردی، اگر خشن بودی، هیچ کس در کنار تو جمع نمی شد.»

در این میان والدین بسیاری هستند که به فرزندان خود محبت فراوان دارند، اما آن را ابراز نمی کنند. محبت وقتی سازنده و تأثیرگذار خواهد بود که فرد مورد محبت از آن آگاهی یابد. این نیاز را می توان به شکل های گوناگون از جمله بوسیدن کودک، در آغوش گرفتن، گفتن جملات زیبا و محبت آمیز، خریدن هدیه و اسباب بازی و... برآورده کرد. از نکات بسیار مهمی که والدین باید در این زمینه به آن توجه داشته باشند این است که از زیاده روی و افراط در محبت بپرهیزند که این خود نیز مشکلاتی را به دنبال خواهد داشت.(7)

خداوند در آیة 9 سورة منافقون مسلمانان را از محبت و علاقه زیاد به مال و فرزند که سبب غفلت از یاد خدا می شود، برحذر می دارد و می فرماید: «الا ای اهل ایمان! مبادا هرگز مال و فرزندان تان شما را از یاد خدا غافل کند و البته کسانی که به امور دنیا از یاد خدا غافل شوند، آنها به حقیقت زیانکاران عالمند.»

محبت زیاد و بیجا، موجب نازپروردگی، لوس بار آمدن و از خود راضی شدن کودک می شود و به سبب وابستگی شدید کودک به والدین، فرزندان را از کسب استقلال باز می دارد و در حقیقت زمینه ضعف و سستی کودک و عدم شکیبایی و پایداری او در مقابل مشکلات را فراهم می کند. امام باقر (ع) در این باره می فرماید: «بدترین پدر کسی است که در نیکی از حد اعتدال خارج شود و به زیاده روی بگراید و بدترین فرزندان، فرزندی است که در اثر کوتاهی، به عاق والدین دچار شود.».(8)

3. سالم سازی محیط رشد فرزندان: پرورش صحیح فرزندان بدون توجه به ایجاد فضای سالم و مناسب و آرام میسر نمی شود. در روایات بسیاری به موضوع حسن خلق در خانواده اشاره شده است و این دلیل بر آن است که خوش رفتاری اعضای خانواده با یکدیگر تأثیرات مثبتی بر زندگی فرزندان می گذارد. امام باقر (ع) در زمینه اهمیت خوش رفتاری در کانون خانواده می فرماید: «هرکس احسان و نیکی به خانواده اش کند، عمرش طولانی می شود».(9)

حضرت لقمان در آیات 18 و 19 سورة لقمان چند نکته اخلاقی مهم را به فرزندش گوشزد کرده است؛ نخست به فرزند خود تواضع، فروتنی و خوشرویی را توصیه کرده و می گوید: «و هرگز به تکبر و ناز از مردم (اهل نیاز) رخ متاب و در زمین با غرور قدم برمدار که خدا هرگز مردم متکبر را دوست نمی دارد. در رفتارت میانه روی اختیار کن، سخن آرام گو، نه با فریاد بلند که منکر و زشت ترین صداها، صوت الاغ است».

 4. بازی و همراهی با کودکان: بازی از مهم ترین فعالیت های کودک به شمار می رود که تأثیر مثبتی در روحیه و شخصیت او می گذارد و موجب شکوفایی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت در وی می شود. والدین باید به بازی کودکان اهمیت دهند و شرایط سالم برای بازی آنها فراهم کنند و خود به عنوان همبازی در آن شرکت داشته باشند. آنان باید کاری کنند که بازی به صورت تجربه ای لذت بخش در ذهن کودک باقی بماند؛ زیرا زندگی او در بازی، شکل واقعی به خود می گیرد. در بازی با کودک، والدین نباید خواست و اراده خود را به کودک تحمیل کنند. آنان باید همپا و هم ردیف او قرار بگیرند. در شیوة تربیت دینی نیز بر این مسئله تأکید فراوان شده است تا جایی که رسول خدا (ص) می فرمایند: «هرکس کودکی پیش اوست، باید برای او کودکی کند».(10)

 5. تکریم و احترام به کودک: احترام و تکریم شخصیت انسان یکی از شیوه های تربیتی آیین حیات بخش اسلام است و آموزه های قرآنی بر پایه و اصول احترام به انسان و کرامت انسانی بنا نهاده شده است. خداوند متعال در سورة اسراء آیة 70 قرآن کریم انسان را مورد تکریم و ستایش خود قرار داده، می فرماید: «ما فرزندان آدمی را گرامی داشتیم و آنها را در خشکی و دریا بر مرکب های راهوار سوار کردیم و از انواع غذاهای پاکیزه به آنان روزی دادیم و بر بسیاری از مخلوقات برتری بخشیدیم.» والدین در این خصوص وظیفه مهم و خطیری برعهده دارند. آنان باید شخصیت کودک را مورد توجه قرار دهند و براساس اصل کرامت و حرمت انسان با او رفتار کنند. امیرالمؤمنین علی (ع) می فرمایند: «با بچه هایتان به گونه ای برخورد کنید که آنها خودشان را کریم و با شخصیت بدانند».(11)

تکریم کودک سبب به وجود آمدن احساس شخصیت و عزت نفس، پذیرش سخنان و آموزش های والدین و همچنین جلوگیری از سقوط در ورطه بزهکاری و گناه، جلوگیری از احساس خود کم بینی و جلوگیری از نفاق و دورویی در وی می شود. سلام کردن به کودکان از سنن پیامبر اکرم (ص) و یکی از مصادیق تکریم فرزندان است که موجب به وجود آمدن شخصیت و ایجاد استقلال در آنان می شود. کودکی که بزرگسالان به او سلام کنند و بدین وسیله به او احترام گذارند، لیاقت و شایستگی خود را باور می کند.(12)

امام رضا (ع) از پیامبر خدا (ص) نقل فرمودند: «پنج چیز است که تا لحظة مرگ آنها را ترک نمی کنم؛ یکی از آنها سلام گفتن به کودکان است و در انجام این عمل مراقبت می کنم».(13)

کودکانی که از همان کودکی با تربیتی اسلامی و با ایمان به خدا تربیت می شوند، دارای ایمانی قوی و روحیه و اراده ای نیرومند خواهند شد. آگاهی جوان از دین، در تربیت او نقشی مهم دارد.

6. رعایت عدالت و مساوات بین فرزندان: از جمله وظایف تربیتی والدین اجرای عدالت میان فرزندان است. کودک انتظار دارد که پدر و مادر در زندگی با وی به عدالت رفتار کنند و از هرگونه تبعیض و تفاوت نا بجا در مورد فرزندان پرهیز کنند. در آموزه های اسلامی بر رعایت عدالت و مساوات در برخورد عاطفی با فرزندان تأکید و سفارش فراوان شده است. پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «میان فرزندانتان عدالت را رعایت کنید، چنان که دوست دارید آنان در احسان و لطف به شما به عدالت رفتار کنند.»

7. ازدواج به موقع: ازدواج گامی محکم و مقدس برای تشکیل نهاد خانواده است که مایة آرامش زن و مرد است و سبب کرامت و شرافت انسان می شود. نقش والدین در این زمینه و برای پیشگیری از انحرافات اخلاقی جوانان، نقش مهم و اساسی است. آنها می توانند با اقدام به موقع برای ازدواج فرزندانشان زمینة مناسب و لازم را فراهم کرده و به مسئولیت دینی و اخلاقی خود در برابر فرزندان، عمل کنند.(14)

 

پی نوشت ها:

1. واحدی، 1390.

2. سیدرضی، 1374، ترجمه و شرح نهج البلاغه، نامه 31.

3. واحدی،1390.

4. یثربی کاشانی، 1384.

5. ذوعلم،1390.

6. کلینی، 1365، الکافی، ج6، ص 18.

7. ترکمندی،1390.

8. آمدی، 1337، غررالحکم و دررالکلم، ص317.

9. مجیدی، 1379، نهج الفصاحه، حدیث 112، ص44.

10. مجیدی، 1379، نهج الفصاحه.

11ـ آمدی، 1337، غررالحکم و دررالکلم.

12ـ ترکمندی،1390.

13. محمدی ری شهری، 1377، میزان الحکمه، ج4، ص38.

14. ترکمندی، 1390.

سوتیتر:

سوتیتر 1: یکی از راه هایی که کودک می تواند به وسیلة آن صاحب عاداتی نیک و رفتاری پسندیده شود، داشتن الگوی مناسب است. بهترین الگو برای کودک، خانواده و در خانواده پدر و مادر در رتبه نخست قرار دارند

سوتیتر 2: غریزة تقلید یکی از غرایز نیرومند و ریشه دار انسان است که خانواده و به خصوص والدین باید از آن، کمال بهره را بگیرند و تربیت دینی را به این روش به کودک خود بیاموزند

سوتیتر 3: عشق کلید تربیت دینی است. کسب فضایل اخلاقی باید به واسطة عشق به خداوند حاصل شود. انسان کامل کسی است که بتواند گرایش های والای انسانی، همچون کمال طلبی، حقیقت جویی، خداجویی، علم طلبی، عدالت خواهی و... را در خود کشف کند و بپروراند.