ب)ویژگی های فیزیکی خانه
در متون دینی به اندازه خانه، مانند ارتفاع، مساحت و مقدار زمین، اشاره شده است. بنابراین مسکن از دیدگاه اسلامی مطلوبیت هایی از حیث بنا دارد که به مهم ترین آنها که به آپارتمان نشینی مربوط است اشاره می شود:
1.استحکام بنا
استحکام بنا و طول عمر ساختمان نقش مهمی دارد. دین مبین اسلام تأکید فراوانی بر استفاده بهینه از منابع موجود و بالا بردن استحکام خانه دارد. رسول خدا(ص) می فرماید: «به راستی خدای متعالی دوست دارد هریک از شما هرگاه کاری می کند آن را محکم و استوار کند».[10] در استحکام بنا باید از مصالح خوب و مناسب استفاده کرد و در استفاده از مصالح، مطابق مناطق مختلف انعطاف پذیر بود؛ برای مثال در برخی مناطق استفاده از مصالح چوبی امنیت را فراهم می کند و به بنا استحکام می بخشد و خانه را از خطرات محافظت می کند و در برخی مناطق سیمان و گچ و آجر و آهن. این مسئله در روایات آمده است.
2.وسعت خانه
از دیدگاه اسلام بهترین خانه باید آن قدر وسعت داشته باشد که اهل آن راحت باشند و برای پذیرایی از مهمانان با تنگنا مواجه نشوند. البته نباید آن قدر وسیع باشد که از حد متعارف عرفی و شأنی بیشتر شود که در این صورت نه تنها مطلوب نخواهد بود، بلکه مذموم نیز هست.
در روایت نبوی(ص) وارد شده که: «کُلُّ بَناءٍ لَیسَ بِکَفافٍ فَهُوَ وَبالٌ عَلَی صَاحِبِهِ یومَ القِیامَة؛ هر بنایی که بیشتر از نیاز باشد، و وبال صاحبش در روز قیامت خواهد بود».
امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «مَن بَنی فَوقَ مَسکنِهِ کلِّفَ حَملَهُ یومَ القِیامَةِ؛ هرکه بنایی بیش از نیاز سکونتش بسازد، در روز قیامت مکلّف به حمل آن می شود».
امروزه دیگر خبری از خانه های وسیع نیست و خانه های امروزی به سمت کوچکی و کوتاهی رفته و آسیب هایی را بر خانواده ها تحمیل کرده اند.
حضرت امام رضا(علیه السلام) خانه ای خرید و به یکی از موالیان خود فرمان داد تا به آن خانه منتقل شود و فرمود: منزل تو تنگ است. آن شخص گفت: این خانه (منزل تنگ) را پدرم بنا کرده است. آن حضرت فرمود: اگر پدر تو نادان بود، سزاوار است که تو نیز مانند او باشی؟».[11]
امام کاظم(علیه السلام) در مسجدالحرام در میان جمعی از بنی هاشم، که درباره خوشی های دنیا باهم صحبت می کردند، حاضر بود. در این مورد از آن حضرت نیز پرسیدند. حضرت فرمود: «سَعَةٌ فی المَنزِلِ وَ فَضلٌ فِی الخادِمِ؛ [خوشی دنیا در دو چیز است: ] وسعت منزل و فضل و خوبی خدمتکار».
پیامبر خدا(ص) می فرماید: «مِن سَعادَةِ المَرءِ المُسلمِ المَسکنُ الواسِعُ؛ از خوشبختی مرد مسلمان، داشتن مسکن فراخ است».
امام باقر(علیه السلام) می فرماید: «مِن شَقاءِ العَیشِ ضِیقُ المَنزِلِ؛ از سختی زندگی، تنگی منزل است».
وسعت خانه زمینه ساز اجرای برنامه های اسلام در جامعه است که برخی از آنها عبارت اند از:[12]
الف)امکان تحقق تفریح و شادابی با فراخ بودن منزل:
در روایت آمده است که «العیش السعة فی المنزل»، یعنی بستر تحقق عیش و شادی وسعت منزل است. در برخی روایات نیز بستر برترین لذت ها، که یک مسلمان به دنبال آن است، خانه فراخ معرفی شده است.
ب)راحتی مؤمن در خانه:
در روایتی از امام صادق(علیه السلام) آمده است که فراخ بودن منزل، راحتی را برای مؤمن به دنبال دارد. مؤمن در این دنیا به دنبال نوعی راحتی است تا بتواند در سایه امکانات آن به وظایف شرعی خود نسبت به اهل و عیال، آشنایان و همسایگانش در بهترین حالت عمل نموده، حقوق آنها را به نحو احسن و اکمل ادا نماید. از طرفی مؤمن باید خانه ای بسازد که در آن همه لوازم و اقتضائات زندگی به گونه ای فراهم گردد که کمترین آسیب به طبیعت و محیط پیرامونش وارد آید.
ج)ایجاد سعادت دنیوی با خانه وسیع:
یکی از ابعاد و بسترهای تحقق سعادت مطلوب اسلامی مسکن بزرگ و واسع است که در روایات به آن اشاره شده است.
د)پوشاندن بدی ها و حفظ حریم خصوصی:
روایتی از امام صادق(علیه السلام) در صدد بیان این امر مهم است که خانه باید مانع از دیده شدن حالات خصوصی انسان باشد؛ زیرا انسان در خلوت خود رفتارها و حالاتی دارد که آنها را در عرصه جامعه بروز نمی دهد و باید از دید مردم پوشیده بماند. پوشیدگی و مطابقت با عفت، مانند قرارگیری مستراح در مخفی ترین نقطه بنا و دور از دید بودن اتاق های خواب و آشپزخانه، فقط با فراخ بودن مسکن قابل طراحی است و در ابعاد کوچک تر، شدنی نیست و فقط می توان از تبعات نامطلوب آنها کاست.
ه)سعادت اخروی با وسعت منزل:
امام علی(علیه السلام)در روایتی اشاره دارد بر اینکه اگر مؤمن در دنیا به دنبال آخرت خود باشد، باید خانه وسیع برای خود فراهم سازد تا در آن مهمانی داده، صله رحم بجا آورد و حقوق الهی و مردم را در آن خانه ادا نماید.
در دین مبین اسلام، علاوه بر سطح برای منزل مطلوب، ارتفاع حداقلی و حداکثری نیز مطرح می شود که هم نیازهای انسان از جمله آرامش، حفاظت از گرما، سرما و خطرات را برطرف کند و هم از حد معقول فراتر نرود. آموزه های اسلامی مرتفع ساختن سقف و دیوارها را نهی کرده و ارتفاع را تا هفت یا هشت ذراع [هر ذراع تقریبا 47 سانتیمتر] مجاز دانسته شده است. در برخی روایات آمده: اگر سقف بلندتر از هشت ذراع باشد، مَلَکی می گوید کجا می خواهی بروی ای فاسق.[13] در روایتی آمده اگر ارتفاع سقف از هفت ذراع بیشتر بود در قسمت بالای دیوار آیةالکرسی نوشته شود تا شیاطین در آن لانه نکنند.
البته امروزه آنچه در آپارتمان ها نمود دارد، پایین بودن ارتفاع سقف است که هم از لحاظ ایمنی خطرناک است و هم باعث خفگی های ناشی از گاز گرفتگی و تنگی بیش از پیش خانه می شود. فراخ بودن خانه فقط از حیث منظور افقی نیست؛ بلکه از حیث عمودی نیز باید فراخ بودن رعایت شود. پایین بودن ارتفاع از لحاظ بهداشتی نیز از دو جنبه آسیب وارد می کند: 1. تهویه هوا که در صورت پایین بودن سقف، به خوبی صورت نمی گیرد. 2. بهداشت روانی؛ خانه هایی که از لحاظ افقی و عمودی تنگ هستند، اضطراب زا است و اهالی را با استرس و اضطراب همراه می کند.
حالا که گریزی از آپارتمان نشینی نیست، نباید کاری کرد که معضلات آن افزایش یابد. باید از برخی مزایا مثل قیمت پایین خانه چشم پوشید. خانه را هم از لحاظ سطح و هم از حیث ارتفاع باید وسیع طراحی کرد تا معضلات اجتماعی و آسیب های روانی و معنوی را کاهش داد.
3.حیاط
در روایات اسلامی تأکید فراوانی بر وجود حیاط وسیع و فراخ شده است.[14] ایجاد باغ و کاشت درخت و پذیرایی از مهمانان نیاز به حیاط وسیع دارد. ایجاد سرویس بهداشتی در حیاط، رفت و آمد در حیاط برای فراهم کردن وسایل پذیرایی از مهمانان اهمیت فراوانی در آموزه های اسلامی دارد. بازی های پرجنب و جوش کودکان و نیز خاک بازی نیازمند حیاطی نسبتاً وسیع است.
بنابراین در آپارتمان سازی باید به این مهم توجه ویژه شود. طراحان و معماران و به دنبال آنها مسئولین شهرداری باید با تعبیه بالکن ها و ایوان های وسیع و قابلیت کاشت برخی گل ها و گیاهان و نیز طراحی سرویس بهداشتی در بالکن را ایجاد کنند تا از مخاطرات آپارتمان ها بکاهند.
4.تعداد طبقات
ساختن خانه چندطبقه مورد تأیید آموزه های اسلامی نیست.[15] اصل در خانه سازی یک طبقه بودن آن است، ولی به ضرورت می توان طبقه ای دیگر بر آن افزود تا نیازها تأمین شود. در صورتی که طبقه اول برای تأمین نیازهای اهل خانه کافی باشد و نیازها در سطح افقی تأمین شود، ساخت طبقات بیشتر نشانه تجملات و اشرافی گری های مذموم خواهد بود. در صورتی که طبقه دوم برای رفع احتیاجات ساخته شد، در روایت وارد شده که زنان را در طبقات بالا و جایی که برای جاهای دیگر اشراف دارد قرار ندهید. به نظر می رسد وجود خانه های مستقل روی هم مورد تأیید دین مبین اسلام نباشد و به طور کلی آپارتمان نشینی به شکل امروزی آن مورد تأیید آموزه های اسلامی نیست. معایب زیادی که برای آپارتمان در قسمت آسیب ها ذکر شد همگی نشان از این دارد که آپارتمان نشینی نمی تواند مورد تأیید دین مبین اسلام باشد.
5.استفاده از عایق های صوتی
یکی از مشکلات آپارتمان ها، آزار و اذیت های صوتی و نیز به خطر افتادن حریم شخصی از طریق انتقال صداها است. برای این کار بهتر است طراحان و معماران عایق های صوتی مناسبی در دیوارها، سقف ها و درهای واحدهای آپارتمانی تعبیه کنند تا هم کودکان آزادانه به بازی خود بپردازند و هم اعضای خانواده از به خطر افتاده حریم خصوصی خویش نگران نباشند.
6.تعداد اتاق ها
تعداد اتاق ها از دیدگاه اسلام باید به مقدار مورد نیاز باشد؛ یعنی نه آن قدر کم باشد که اعضای خانواده در فشار و تنگنا قرار گیرند و نه آن قدر زیاد که اهالی خانه را برای نگهداری، نظافت و تعمیر آن به مشقت بیندازد. داشتن اتاق مجزا برای والدین و نیز جدا بودن اتاق فرزندان از والدین (نه برای فرزندی یک اتاق) مورد تأکید روایات است که تأمین آنها از لحاظ تربیتی آثار فراوانی دارد. تعیین اتاقی برای پذیرایی از مهمانان، تعیین نمازخانه یا جایی مخصوص نماز در خانه و مواردی از این دست نیز در صورت توان مالی از مطلوبیت های معماری اسلامی است. این امر می تواند در طراحی واحدها و مجتمع های آپارتمانی مورد توجه قرار بگیرند.
عده ای ایجاد اتاق اختصاصی برای هر یک از زن و مرد را از برخی روایات استنباط کرده اند. همچنان که در سیره عملی برخی ائمه(علیهم السلام) مثل امام باقر و امام حسین(علیم السلام) دیده شده است؛ گویا آیات 33 و 34 سوره مبارکه احزاب نیز مؤید این مطلب است.[16] بنابراین خوب است در طراحی خانه، ضمن توجه به وسعت آن، اتاق مخصوصی برای هرکدام از زن و مرد خانه نیز تعبیه شود.