محبت و ابراز آن ، شاه کلید طراوت خانواده است؛ محبت باعث شیرینی روابط خانوادگی می گردد مشروط بر آنکه بروز داده شود ؛ گاه با نگاهی عاشقانه ، گاه با کلامی دلربا و گاه با عمل ؛ عملی که با محبت عجین شده باشد .
بعضی تصور می کنند همین که از صبح تا به شب برای خانواده زحمت می کشند ، خود نشان دهنده ی محبت است و حال آن که صرفِ کار کردن هنگامی که فاقد روحِ محبت باشد ، اثر چندانی ندارد ؛ گاهی یک پیامک عاشقانه در بین روز ، اثری دارد که ماهها کار شبانه روزی ندارد
چرا که اصل، اظهار عشق درونی است. اظهار محبت نه تنها در طرف مقابل اثر گذار است بلکه اثر بیشتر را در آرامش و لذت درونی خود فرد دارد ؛ لحظاتی را که انسان با یک عشق زنده ، گذران عمر می کند لحظاتی به یاد ماندنی و فراموش نشدنی هستند .
دیدار ، یکی از روشهای زنده گرداندن و اظهار کردن محبت است ؛ طراوتِ دور هم بودنِ اعضاء خانواده – مشروط بر این که با عوامل مزاحم خراب نشده باشد - ، بارها تجربه شده است . همین گونه است زمانهایی که انسان وقت خود را با دوستانش می گذراند ؛ گویا که گذر زمان حس نمی گردد . این کلمات نیستند که رد و بدل می گردند بلکه عُلقه ای طرفینی است که دلها به هم ابراز می دارند .
اگر دوست انسان ، خویشاوند او نیز باشد ، گرمایی مضاعف در دیدارش وجود خواهد داشت چرا که این انس و علاقه از کودکی آغاز گشته و همراه انسان بوده است ؛ نه تنها از کودکی ، بلکه عُلقه ی خویشاوندی، ریشه در خلقت انسانها دارد ؛ علاقه ی به اقوام نَسَبی 1 در درون انسانها می باشد و گویا انسان با محبت به آنها به این دنیا می آید ( البته مشروط بر این که آن را خراب نکند ) . نمونه ی بارز این محبت - که ریشه در درون دارد - ، علاقه پدر و مادر به فرزندان و همین طور علاقه ی آنان به والدین می باشد. چه طراوت بخش است لحظاتی را که ا نسان ،عاشقانه در جمع خانواده یا اقوام می گذراند ؛ نگاهی با محبت به مادر ، بوسه ای گرم بر گونه های فرزند ، آغوش باز کردنی برای اقوام و شیرینی بازی کودکانه ی فرزندان با یکدیگر.
علاوه بر اثر خارق العاده صله ی رحم و دیدار با خویشاوندان در شادابی و طراوت درون ، اثرات متعدد دیگری نیز نسبت به روح و روان خانواده بر آن مترتب است ؛ زیاد تر شدن محبت و سپری شدن لحظاتی شیرین ؛ آگاه شدن از مشکلات یکدیگر و به دنبالش کمک به هم کردن در جهت برطرف کردن آنها ؛ از بین رفتن کدورت ها ( که خود این کدورت ها آرامش روان افراد را بسیار تحت تأثیر قرار می دهد ) ؛ شکل گیری روحیه ی بخشش و انفاق ( انسان برای اقوام خود راحت تر بخششی را انجام می دهد تا افراد غریبه)؛رشد روانی اجتماعی کودکان ؛ یادگیری آداب معاشرت در خصوص فرزندان ( معمولا کودکان و نوجوانان در چنین محیطهایی ساده تر آداب اجتماعی را یاد می گیرند تا محیط های غریبه ) و مواردی از این قبیل که در سلامت روانی فعلی و آتی انسان موثر هستند.
علاقه پدر و مادر به فرزندان و همین طور علاقه ی آنان به والدین می باشد. چه طراوت بخش است لحظاتی را که ا نسان ،عاشقانه در جمع خانواده یا اقوام می گذراند ؛ نگاهی با محبت به مادر ، بوسه ای گرم بر گونه های فرزند ، آغوش باز کردنی برای اقوام و شیرینی بازی کودکانه ی فرزندان با یکدیگر
جدای از این اثرات که هم از لحاظ عقلی و هم به تجربه قابل تشخیص هستند ، اثراتی برای صله رحم وجود دارد که خالق انسان، از آنها آگاه است و توسط اولیائش به ما خبر داده است 2 و بخشی از آنها عبارتند از : پاکیزه گشتن اعمال ، زیاد شدن اموال و روزی انسان ، دور گشتن بلاها ، زیاد شدن طول عمر ، نیکو گشتن اخلاق ، ساده گشتن حساب انسان در روز قیامت.
عدم توجه به صله ی رحم، یکی از علل از هم پاشیدگی اساس خانواده در جوامع غربی است و در طرف مقابل رعایت آن در خانواده های ایرانی ، باعث استحکام اساس خانوده گشته است ؛ در جایی که پایه ای ترین ارکان خانواده ( والدین و فرزندان ) در جوامع غربی، به بهانه هایی مانند مستقل شدن، به راحتی از هم جدا می گردند ، چه انتظاری می توان از استحکام خانواده های بزرگتر داشت ؟! چه انتظاری می توان از شاداب ماندن روابط خانوادگی داشت ؟!
متأسفانه آسیب هایی در خصوص صله ی رحم متوجه خانواده های ایرانی شده است که باعث کم رنگ شدن این سنت حسنه در میان آنان گشته : چشم و هم چشمی های مختلف در میهمانی ها ، رسم و رسوم ها و تعارفات بی پایه و اساس ، به سختی و تکلف افتادن خانواده ها در یک میهمانی ساده و ... : در عوض آن که خانواده ها راحت باشند و آنچه که در توان دارند برای مهمان فراهم کنند ، معمولاً خیلی خود را به زحمت می اندازند و همین امر باعث سخت شدن صله رحم گشته است؛ به جای آن که به هم محبت کنند به دنبال فخر فروشی به یکدیگر هستند؛ در عوض آن که رسم و رسوم های مزاحم در جمع شدن دور یکدیگر را بردارند ، اگر کسی هم آنها را رعایت نکند سرزنشش می کنند.
ای کاش - لا اقلّ- به فکر فرزندانمان می بودیم و با زنده نگه داشتن روابط خویشاوندی، آنان را در این دنیای مکانیزه یاری می کردیم و به زندگیشان لطافت می بخشیدیم .
بخش خانواده ایرانی تبیان
پی نوشت ها:
1 .اقوام سببی انسان کسانی هستند که به سببی مانند ازدواج با انسان فامیل شده اند مانند همسر انسان یا اقوام همسر . در مقابل اقوام نسبی انسان هستند که اصطلاحاً آنان را رحم انسان می گویند و فامیلی با آنها بدون نیاز به سببی بر قرار است .مانند مادر ، پدر و ... ؛ در مقابل اقوام سببی انسان هستند که به سببی مانند ازدواج با انسان فامیل شده اند مانند همسر انسان یا اقوام همسر .
2. ر.ک. به کافی 2 صفحه 150 باب صله رحم