جنین ، ضربان قلب مادرش را در رحم احساس می کند . صدای آرام و نوازش بخشی که پس از تولد نیز زمانی که مادر به طور غریزی فرزندش را بر سینه می فشارد ، ادامه می یابد ؛ نمونه ای از نظم طبیعی کیهان.
همین ضربان است که آرامش می آورد ، ایمنی و اعتمادی که ما را می پروراند و کمک می کند تا رشد کنیم و بعد ما را به آهنگ ژرف تر زندگی در خانواده مان پیوند می دهد . کودکان در زندگی شان به این ضرباهنگ نیاز دارند و اگر این را نداشته باشند ، زندگی شان مختل می شود . این عامل برای رفاه و خوشی خانواده شما صد در صد حیاتی است.
هر خانواده ای ضرباهنگ منحصر به فرد خودش را دارد . خانواده ای با شش فرزند ضرباهنگی کاملا متفاوت با خانواده تک فرزند دارد . اگر شما زندگی خانوادگی همسایه ی دست راست را با زندگی خانواده ی همسایه ی دست چپ مقایسه کنید ، ضرباهنگی متفاوت را خواهید شنید ، همان طور که وقتی به دو سرود متفاوت گوش می دهید ضرباهنگ متفاوتی می شنوید . گرچه ممکن است هر دو سرود عالی باشند ،هر کدام به طور ذاتی متفاوت هستند.
ما در این مقاله به شما والدین گرامی کمک می کنیم تا ضرباهنگ زندگی خودتان را بیابید و نگه دارید:
در زندگی خانوادگی تان آهنگ پیش بینی پذیری ایجاد کنید:
می دانم حوادث روزانه یا هفتگی را برنامه ریزی کردن کار مشکلی است ؛ ولی خانواده شما به آهنگی نیاز دارد . برای مثال ، زمان مخصوصی برای صرف شام ، وقت معینی برای خوابیدن ، برای کارها فهرست خاصی تهیه کردن ، اوقات مخصوصی برای انجام دادن تکالیف مدرسه ، دیدن تلویزیون ، استفاده از رایانه واین قبیل چیزها . تداوم این برنامه ها بعدها پیوستگی زندگی خانوادگی را موجب می شود ، که همه می توانند به آن متکی باشند . این پیش بینی پذیری می تواند اثر بسیار آرام بخش و سامان دهنده ای داشته باشد .
بازیها و فعالیتهای خانوادگی داشته باشید: کودکان به طور ذاتی مخترع هستند و از بازی های خانوادگی لذت می برند . یک شب در هفته را به بازی یا حل معما اختصاص دادن ، به خانواده شما ساختاری مثبت می دهد . چیزی که همه در انتظارش می مانند و شما فرصتی برای گفت و گو و ارتباط ایجاد می کنید . راستی ، تنها دیدن برنامه تلویزیون یا تماشای فیلم را نمی توان فعالیت خانوادگی به حساب آورد ، زیرا ارتباطی به وجود نمی آورند .
برنامه های دسته جمعی داوطلبانه را زیاد کنید: راه دیگری که برای ایجاد ضرباهنگ در خانواده وجود دارد ، افزایش برنامه های داوطلبانه جمعی و یا یاری رساندن به مستمندان است . وقتی شما چنین می کنید به فرزندانتان احساس عالی توفیق را می دهید و ارزشِ کمک کردن ، آنقدر با تار و پود زندگی خانوادگی شما در هم بافته می شود که مشخص خواهد کرد خانواده شما چه کسانی هستند و به چه اصولی پایبندند .
شناخت نسل های گذشته را که شامل درگذشتگان هم می شود جزو برنامه ریزی خودتان بگذارید . کسی چه می داند ؟ شاید شما به یک فرد مشهور یا غیر مشهور وابسته باشید . دانستن تاریخچه زندگی خانوادگی رشته های خانوادگی را مستحکم می کند
ارزشهای خانوادگی خودتان را تقویت کنید
با شناخت و زندگی بر اساس ارزشهای خودتان این ضرباهنگ بسیار ضروری را به زندگی خودتان می آورید . یک روش انجام دادن چنین کاری اظهار کردن این ارزشها از راه گفت و گوی پیوسته است به منظور تقویت آنچه مورد احترام و قبول خانواده شما قرار دارد . برای مثال ، پدر و مادر همیشه به فرزندانشان بگویند که « خانواده ی ما دروغ نمی گویند ، دزدی نمی کنند ، هیچ چیزی را به تمسخر نمی گیرند ، در مورد همسایه ها ، افراد مسن غیبت و بی احترامی نمی کنند . » شما بایستی برای فرزندانتان توضیح دهید چرا خانواده شما چنین کارهایی نمی کنند – چرا این کارها پذیرفتنی نیست . می توانید بگویید که این کارها خوب یا درست نیستند . این کارها چیزی نیست که بتوان به آن افتخار کرد و کارهای سازنده ای نیستند .
هویت خانواده خودتان را مشخص کنید
یک شیوه برای انجام دادن این کار، پژوهش در مرد شجره نامه خانوادگی است .اغلب رویدادهای مهم خانوادگی فراموش می شوند و در نتیجه مردم در خاطره های ما نمی مانند . شناخت نسل های گذشته را که شامل درگذشتگان هم می شود جزو برنامه ریزی خودتان بگذارید . کسی چه می داند ؟ شاید شما به یک فرد مشهور یا غیر مشهور وابسته باشید . دانستن تاریخچه زندگی خانوادگی رشته های خانوادگی را مستحکم می کند .
معیارهای هدایت وضع کنید
احتمالا چیزهایی وجود دارد که خانواده پیوسته از آنها استقبال و تکرارشان می کند ،و اینها بخشی از معیارهای شما برای هدایت خانواده است.
بسیاری از این معیارها بایستی کاملا ثابت باشند و به دلیل مباحثه دایم همگانی نشوند . برای مثال ، از زمان کودکی به پسرتان بگویید :« پسر! وقتی کسی را می بینی از جایت بلند شو ، سلام کن، در چشمهایش نگاه کن و با او محکم دست بده .» بنابراین هرگاه کسی به خانه شما می آید یا فرزندتان کسی را در خیابان می بیند ،کاملا می داند چه باید بکند ، سرگشته و گیج نمی شود ، و در نتیجه فشاری تحمل نمی کند.
مسئولیت انتخاب های خودتان را بپذیرید
شما و هر فرد دیگر خانواده شما ، کاملا مسئول انتخاب هایی هستید که همه شما می کنید . انتخاب هایی که کرده و می کنید صد درصد مسئولیتش با شماست و هر یک هزینه ای دارند خوب یا بد که دیگر افراد خانواده را هم سهیم می کند ،زیرا انتخابهای شما بر همه اثر می گذارد .
مسئولیت خود را صادقانه شناختن و اینکه چگونه انتخابهای شما در دیگر افراد خانواده اثر می گذارند ، به معنای این است که شما مشتاقید پرسشهایی از این دست را از خود بپرسید:
** آیا من رفتارهای خاص و عادات بدی دارم که لازم است از آنها دست بردارم ؟ اگر چنین است آن رفتارها و عادات کدام هستند ؟
**آیا من بیشتر از درآمدم خرج می کنم که امکان دارد شرایط اقتصادی خانواده ام را به خطر بیندازم ؟
**آیا من بدون توجه به ایمنی شخصی دست به جسارت می زنم ؟
**آیا به علت دیدگاهها یا رفتارهایم ، یا نادیده گرفتن اصول در کارم دچار مشکل هستم ؟
** آیا پیامدهای مثبت یا منفی تغییر شغلم را بر خانواده ملاحظه می کنم ؟
** آیا بی جهت دست به خطر می زنم ؟
**آیا به هیچ شکلی با فرزندانم ناعادلانه رفتار می کنم ؟
** آیا تنها بر اثر بی توجهی مراقب سلامتم نبوده ام ؟
** آیا من حرمتها و تعهدات ازدواجم را جدی نگرفته و از نظر احساسی دور از دسترس و یا حتی بی وفا بوده ام ؟ آیا متوجه شدت تأثیر این رفتار بر خانواده ام بوده ام ؟
** آیا کارم را مقدم بر خانواده ام می دانم ؟
به این پرسشها و هر پرسش دیگری که به ذهنتان می رسد پاسخ دهید تا ببینید چگونه انتخابهای شما قدرت اثر گذاری بر خانواده تان را دارند .
لازمه ایجاد ضرباهنگ درست ، شرکت پدر و مادر با هم نیست . برای ایجاد ضرباهنگ منتظر شریک زندگی تان نباشید . وقتی که تصمیم می گیرید با خانواده خود چه بکنید ، تغییر با شما آغاز می شود
از خانواده و هر کس که جزو آن است پشتیبانی کنید
در خانواده نمونه ، خانواده مقدم برهر چیز است ، بنابراین وفاداری برای برقراری ضرباهنگ زندگی امری حتمی است . شما خانواده خودتان را برای کسی که قرار است با او ازدواج کنید فدا نمی کنید . عبارتی به نام " آنان در برابر ما" نداریم ، بلکه فقط ما هستیم .
افراد خانواده باید از یکدیگر پشتیبانی و از همدیگر دفاع می کنند . وفاداری از خانه آغاز می شود . افراد خانواده برای یکدیگر فداکاری می کنند . جلوی دیگران از هم پشتیبانی می کنند . در کنار خانواده شان می ایستند . دوستان می آیند و می روند ؛ اما شما یک خانواده دارید و این تا ابد مال شماست .
یک نکتهی طلایی:
فرض کنید در ضرباهنگ خانواده شما « نُت ناجوری » وجود دارد . مثلا پدری که معتاد به کار است ، یا مردی که از خواسته همسرش برای ایجاد خانواده سالم پشتیبانی نمی کند .
لازمه ایجاد ضرباهنگ درست ، شرکت پدر و مادر با هم نیست . برای ایجاد ضرباهنگ منتظر شریک زندگی تان نباشید . وقتی که تصمیم می گیرید با خانواده خود چه بکنید ، تغییر با شما آغاز می شود . فکر سازنده شما به اطرافیانتان سرایت می کند ، به ویژه به شریک شما . آنچه امیدوارید اتفاق بیفتد این است که از راه مباحثه و الگو شدن و از راه انتخاب هایتان الهام بخش دیگر افراد خانواده خود بشوید .
شما به احیا و یافتن ضرباهنگ برای خانواده خودتان نیار دارید ، ضرباهنگی که در آن الگوهای مثبت ، از قبیل قوانینی که نظم را برقرار می کنند نه ستم ، جَوی که برای تغییر الهام بخش است ، و ارزش هایی که قبول دارید و تعریف می کند که شما در خانواده تان چه کسی هستید و به چه چیزی اعتقاد دارید ، یافت می شود . مهم ترین چیز این است که خانواده دارای ضرباهنگ ، آن خانواده ای است که شما در جایگاه پدر و مادر در آن زندگی می کنید و عشقی را که می گویید ، احساس می کنید.