انقلاب اسلامی ایران در حالی به پیروزی رسید که اصلیترین حامیان امام خمینی(ره) جوانان انقلابی و پرشوری بودند که توانستند از همان ابتدای انقلاب رکن مهم و عامل پیشرفت هر کشور را که انتقال نسلی است به منصه ظهور برسانند.
انقلاب اسلامی ایران در حالی به پیروزی رسید که اصلیترین حامیان امام خمینی(ره) جوانان انقلابی و پرشوری بودند که توانستند از همان ابتدای انقلاب رکن مهم و عامل پیشرفت هر کشور را که انتقال نسلی است به منصه ظهور برسانند. انتقال نسل یا عبور از کارگزاران سیاسی و اجرایی میانسال و کهنسال مهمترین دستاوردی بود که ویژگی مدیریت جوانگرا در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی است. حضور نسل انقلابی جوان پرشور و فعال در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی انقلاب را در مسیر حرکت اصلی خود قرار داد، بهگونهای که روحیه نشاط، شادابی، آگاهی و خلاقیت ذهنی در کنار بیداری اسلامی منجر به خنثی شدن توطئههای دشمنان داخلی و خارجی در نابودی اهداف انقلاب اسلامی شد.
پشتکار فراوان و انرژی جوانان انقلابی در همان ابتدای پیروزی انقلاب حرکتهای خیرخواهانه و توسعهطلبانهای را با نام فعالیتهای جهادی به نفع اقشار محروم و آسیبپذیر جامعه رقم زد، بهنحوی که مشارکت در فعالیتهای جهادی اصلیترین مؤلفه و رکن مهمی بود که جوانان با اعتقاد به آن دست به فعالیتهای بزرگی در سراسر کشور زدند.
تأسیس نهادهای اجتماعی چون جهاد سازندگی، کمیته امداد و نهادهای انقلابی دیگر را باید ناشی از روحیه آرمانگرایانه و درخواست امداد اجتماعی جوانان انقلابی دانست. این نهادها فی نفسه از این منظر موضوعیت دارند که به صورت دستوری مورد تصویب مجلس شورای اسلامی یا دولت نبوده و از بالا به پایین تأسیس نشدند، بلکه جوانانی که مایل به تأثیرگذاری اجتماعی بودند به صورت خودجوش در ایام مختلف به دنبال رفع محرومیتهای کشور بهخصوص در روستاها میرفتند. پیگیری مشکلات و تداوم ارتباطات در راستای حل محرومیتها ضرورت تأسیس نهادهایی را ملموس کرد؛ از این رو جوانان انقلابی با مشورت با حضرت امام خمینی(ره) دستور تأسیس نهادهای حمایتی را از بنیانگذار انقلاب اسلامی گرفتند.
ارتباط مطلوب امام خمینی(ره) با جوانان و اعتماد ایشان به آنان مقدمه بسیاری از پیشرفتها در فضای بسته تحریمی و توطئههای نهان و آشکار دشمن علیه ایران اسلامی شد. اعتمادی که به افزایش روحیه اعتماد به نفس ملی یا اجتماعی در بین نسل انقلابی جوان پرشور آن دوره انجامید.
از تأثیر اعتماد به جوانان در مباحث روانشناسی با عنوان «خلاقیت» یاد میشود. خلاقیتی که خود را در تحول بسیاری از حوزههای اجتماعی اعم از آموزش و پرورش و مباحث تربیتی تا رشد شرکتهای دانش بنیان، استارتآپها و خلاقیتهای دیگری در حوزه صنعت و کشاورزی نشان داد.
خلاقیت، ناشی از ایجاد اعتماد به نفس در فرد است، بنابراین افزایش اعتماد به نفس به معنای افزایش توانایی در انجام هر چه بهتر امور و عبور از موقعیت فعلی و رسیدن به موقعیتهای فراتر در پیش روی انسان است. به جرئت میتوان گفت مهمترین تحولی که انقلاب اسلامی مبدأ و منشأ آن بود ایجاد حس اعتماد به نفس ملی بود. همه ملت ایران بهخصوص جوانان احساس کردند میتوانند روی پای خود بایستند، پس «ما میتوانیم» جمله غالبی بر تمام بیعملیهای گذشته بود. ما میتوانیم برای خود تصمیم بگیریم، رشد اعتماد به نفس و جرئت ایجاد شده چونان خون تازهای در رگهای مردم بهخصوص جوانان ریخته شد که توانست بسیاری از فعالیتهای انقلابی چون تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و اخراج مفتضحانه جاسوسان آمریکایی را از ایران را رقم بزند. همین روحیه بود که ما را هشت سال با دست خالی در برابر صدام و حمایتهای همه جانبه غرب در جنگ تحمیلی به پیروزی نهایی رساند و داغ یک متر از خاک میهن را بر دل دشمن گذاشت. همین روحیه بود که امروز کشور را به لحاظ تسلیحات نظامی و موشکی و فناوریهای هستهای و فضایی بی نیاز از غرب کرده است.
بهطورقطع اگر مسئولان پس از پیروزی انقلاب اسلامی با برنامهریزی مطلوب به حفظ روحیه ملی همت میگماردند تا کنون مرزهای دانش و خودکفایی را طی کرده بودیم و در همه حوزهها بهویژه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی سرآمد بودیم. عدم اعتماد به نفس مسئولان و سیاستگذاریهای غلط در یکی دو دهه گذشته سایههای رخوت و سستی را بر جامعه حاکم کرد، هر چند جوانان انقلابی در حوزههای مختلفی به صورت خودجوش حرکتهای انقلابی علمی بیشماری رقم زدهاند اما نگاه به غرب مهمترین آفتی بود که روحیه و عزم ملی را خدشهدار کرد. بازتولید اعتماد به نفس ملی و عدم نگاه به غرب با تکیه بر ظرفیتهای داخلی بهترین درسی است که باید از انقلاب اسلامی آموخت و یک بار دیگر آن را در جامعه جاری و ساری کرد.