احتمال موفقیت کریمی در انتخابات بسیار شکننده است. او یا رئیس میشود و کارش را شروع میکند که هیچ اما اگر رئیس نشود، قطعا بازندهای ترسناک خواهد شد؛ منتقدی بیپرواتر از همیشه که حالا دیگر زخم لابیهای پشت پرده را بر تن دارد و با هیچکس مماشات نخواهد کرد. اگر به کریمی رأی نمیدهید، حواستان باشد که فردایی هم در راه است؛ فردایی با زبان سرخ او و البته رسانه شخصی فراگیرش.
به گزارش ایسنا، روزنامه همشهری نوشت: «همان طور که از قبل هم شایعه شده بود، علی کریمی تصمیم گرفت رسما برای حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال نامنویسی کند. حالا جادوگر ردای هماوردی با مدیران کتوشلواری این فوتبال را به تن کرده و قرار است دهم اسفند با افرادی همچون مصطفی آجورلو، کیومرث هاشمی، حیدر بهاروند و عزیزیخادم برای رسیدن به کرسی ریاست فدراسیون رقابت کند. در مورد کاندیداتوری کریمی چند نکته وجود دارد.
منتقدان در فضای اجتماعی، سیاسی و ورزشی ایران عموما به بیعملی متهم میشوند. یعنی ایراد اساسی که از آنها گرفته میشود، این است که فقط بیرون گود مینشینند و بدون تجویز نسخه و راهکار، فقط شرایط موجود را به نقد میکشند. با این حال علی کریمی تصمیم گرفته خرق عادت کند. او تندترین منتقد این سالهای فدراسیون بوده که از حساب و کتابهای مالی تا تصمیمات اداری، همه چیز را به چالش کشیده است. این که کریمی حالا تصمیم گرفته با همه وجودش وارد کارزار انتخابات شود، نشان میدهد او واهمهای از عملگرایی ندارد. یعنی اگر ایراد میگیرد، درست یا غلط در ذهن خودش فرمول بهتری برای اداره فدراسیون دارد. بنابراین تا همین جا حقانیت جادوگر ثابت شده است.
حتی تیفوسیترین هواداران علی کریمی هم در مورد توانایی او برای انجام کارهای مدیریتی ابهام دارند. شماره ۸ دوستداشتنی فوتبال ایران پیش از این سابقه کار اجرایی نداشته و دست کم ظاهر و ادبیاتش هم زیاد تناسبی با این قبیل مسئولیتها ندارد. با این حال او بخشی از این نقطهضعف بزرگ را با انتخاب مهدی مهدویکیا بهعنوان نایبرئیس اول پوشش داد. از این منظر کیا وجاهت بسیار بیشتری نسبت به کریمی دارد و زوج این دو میتواند هیجان و کارآمدی را در کنار هم داشته باشد.
زیاد پیش آمده که به طعنه گفتهاند محبوبیت ضامن موفقیت نیست و کریمی با وجود هواخواهان پرشماری که دارد شاید نتواند در فدراسیون کار چندانی از پیش ببرد. این ادعا بیراه نیست اما نباید از یاد ببریم خود محبوبیت - در سطحی که کریمی از آن برخوردار است - چندان فاکتور کمارزشی نیست. به هر حال وقتی او در فدراسیون مسئولیت داشته باشد، جذب اسپانسرها آسانتر است و شاید بسیاری از گرهها به واسطه همین مقبولیت کریمی باز شود. بنابراین رئیسی که جاذبه دارد، حتما متفاوت است با همه روسایی که در این سالها داشتیم و هر کدام بیش از دیگری دافعه داشتهاند.
یک نگرانی بزرگ اگر در مورد علی کریمی وجود داشته باشد، این است که او کلا زیاد تصمیم میگیرد و پشیمان میشود. جادوگر زمانی اعلام کرده بود خیلی زود از میادین بازنشسته خواهد شد اما نهایتا تا سیوچند سالگی بازی کرد. از وجنات او به نظر نمیرسید که سراغ مربیگری برود اما رفت و از دستیاری تیم ملی شروع کرد. بعد هم نوبت به سرمربیگری تیمهای لیگ برتری رسید و البته آقای شماره ۸ بعد از دو، -سه سال فهمید به کار این حرفه نمیآید. بنابراین این بیم وجود دارد که او این بار هم ردای ریاست به تن کند اما چند ماه بعد پی ببرد برای چنین شغلی ساخته نشده است. اینجا دیگر جای پشیمانی نیست. اگر وارد این گود شدی، باید تا آخر بمانی و باری از روی زمین برداری، نه این که خودت به یک گرفتاری مضاعف تبدیل شوی.
ترکیب هشتاد و چند نفره رایدهندگان در مجمع فدراسیون فوتبال طوری است که در آن توازن فوتبالیها و مدیران وابسته به تشکیلات قبلی به نوعی برابر به نظر میرسد. بنابراین احتمال موفقیت کریمی در انتخابات بسیار شکننده است. او یا رئیس میشود و کارش را شروع میکند که هیچ اما اگر رئیس نشود، قطعا بازندهای ترسناک خواهد شد؛ منتقدی بیپرواتر از همیشه که حالا دیگر زخم لابیهای پشت پرده را بر تن دارد و با هیچکس مماشات نخواهد کرد. اگر به کریمی رأی نمیدهید، حواستان باشد که فردایی هم در راه است؛ فردایی با زبان سرخ او و البته رسانه شخصی فراگیرش.»