تفاوت دیدگاه ۲عالم : آیت الله عزیزالله خوشبخت-آیت الله محمودامجد
تفاوت تفکرودیدگاه۲ آیت الله
درادامه خواهیدخواند:آیت الله خوشبخت:«بنی صدر هر چه بود لات نبود و رعایت ادب را می کردوامااین ... د. وی(احمدی نژاد) ما را فریب داد!»
آیت الله امجد:«نامه بنده در دفاع از نظام و رهبری بوده است»وتقبیح مدیران اجرایی.
«استخاره عجیب» آقای امجدازامام خمینی!
سالها «آیتالله خوشوقت» در مجالس روضه آقای «امجد» حاضر میشد، تا اینکه بعضی از چهرههای سیاسی در این مجلس روضه ورود پیدا کردند(آیت الله سید هادی خامنهای و محمد هاشمی رفسنجانی) حاج آقای خوشوقت به آقای امجد تذکر دادند(آیت الله امجدگفتند:من که نمیتوانم اینهاازمجلسم بیرون کنم)آیتالله خوشوقت باایشان قطع رابطه کردند!
توضیحات نگارنده-پیراسته فر:پیامبران.رسولان .اولیای الهی آمده اند برای هدایت جامعه،بعضاً درراه هدایت جامعه بایدرفت بسوی اهل معاصی(اذْهَبْ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ)نگفته آنهاراازازخودت طردکن،خداوندنگفته که شما فقط مأمورومسئول نیکان جامعه هستید،بدان رادرمجالس ومحافلتان راه ندهید واگرآمدند«بیرونشان کنید»بلکه برعکس،بایددعوتشان کرد..مادرتاریخ انبیاء،نداریم که رسولی باشدکه مسئولیتش هدایت ومعاشرت بانیکان باشد...واگرآدمهای غیرمؤمن آمدندبه مجلس یک عالمی،نشانه عدم سلامت آن عالم است.
مگردراوائل انقلاب ویا درنوفل لوشاتو چه کسانی دوروبر امام بودند؟
مگرغیرازاین است که هم مؤمنان متقی بودند وهم آنهایی که درهنوز«ایمان »دراعماق وجودشان رسوخ پیدانکرده بود.نگارنده این سطوربیاددارد،یکی ازبزرگواران (توکلی بینا) مصاحبه کرده بود ومی گفت:زنگ زدم به شهید«مهدی عراقی» گفتم برویم پاریس ،ببینیم چه کسانی دوروبرش(امام خمینی درنوفل لوشاتو) هستند وایشان می گوید: به شهیدعراقی گفتم :« بماخبردادندمنحرفین امام رادوره کردند!.
.»حالا اگرمرحوم خوشبخت اینهارا متوجه می شد،شایدنگاهش به امام تغییرمی کرد!ویاشهیدچمران درجبهه عده ای از یاورانش رزمندگان عجیب قریب بودند(اشرار،لات ولوتهای تهران-شاهرخ کاباره ای و..)،.... مسئول حسینیه سردارسلیمانی(کرمان)می گفت:سردارسلیمانی بمن می گفت که این جوانانی که طوری دیگرپوشش وتفکردارندرا دعوت کن که من باآنهاجلسه داشته باشم..همشهری سردارسلیمانی(مهندس باهنر) می گوید سردارسلیمانی -برعکس بعضی ازبزرگواران،باجناح مقابل حشرونشرداشت،درعزای وعروسی آنهاشرکت می کرد.
یادتان هست که زمانی که آقایان علما دختران وزنان بدحجاب را بالحن توهین واری تشبیه! می کردند،سردارسلیمانی نوشت»اینها(بدحجابها)دختران منن!..این رفتارها واین سبک وسلوک نتیجه اش این شد،وقتی بدست خبیث ترین فردروی زمین به شهادت رسید،همه آمدنددرتشیعیش(ازچپ وراست،باحجاب وبدحجاب)،اشکهای همه درفراقش جاری شد./پایان توضیحات نگارنده.
تفاوت دیدگاه ۲عالم : آیت الله عزیزالله خوشبخت-آیت الله محمودامجد.طردمنحرفین،جذب منحرفین
استاد«حاج شیخ محمود امجد» تقریباً هجده ساله بود که تحصیلات جدید را با هدف تحصیل علوم دینی رها کرد و به قم رفت. در مدت کوتاهی دورهٔ مقدمات و سطح را به پایان برد و تحصیل دروس خارج را آغاز کرد.
اساتید درس خارج فقه و اصول ایشان حضرت آیات امام خمینی، محقق داماد، حاج آقا حسین فاطمی، سید رضا بهاء الدینی، محمد تقی بهجت و عزیزالله خوشوقت بودند و در فلسفه و عرفان از محضر علامه طباطبایی بهره جست و در ۲۰ سال پایانی عمر ایشان با«صاحب المیزان» محشور بود و در جلسات عمومی و خصوصی او شرکت داشت.
بزرگترین استاد اخلاق و عرفان استاد امجد حضرت « آیت الله سید رضا بهاء الدینی» بود که از سال ۱۳۵۱ با ایشان مأنوس بود و از محضرش بهره میبرد.
حضرت آیت الله محمود امجد از سال ۱۳۵۰ با حضرت « آیتالله العظمی محمد تقی بهجت فومنی» ارتباط پیدا کرد و علاوه بر شاگردی، ارتباطی خاص و نزدیک با او داشت./راوی:محمد اشراقی.
سه سال قبل از رحلت آیتالله بروجردی که در قم بودم، با نام امام با عنوان «حاج آقا روحالله» آشنا شدم.
آقای امجدمی گوید:ایشان(امام خمینی) را به عنوان یک عالم اخلاقی میشناختم و همین مسأله باعث شده بود که ندیده به ایشان عشق بورزم. ایشان که در مسجد سلماسی فقه و اصول تدریس میکردند، بنده شرح لمعه میخواندم. از آنجایی که خیلی دلم میخواست با معنویت آشنا شوم و ایشان بین خواص به معنویت معروف بودند، بعد از اینکه تدریس ایشان تمام شد.
استخاره پُردردسر«استخاره»بگیریدکه بیایم منزل شمایانه!
آیت الله امجد می گوید:در فاصلهای که امام خمینی تنها به منزل میرفتند، وقتی به درب منزل ایشان رسیدم، گفتم: «آقا استخارهای بگیرید!»
استخاره گرفتند و خوشبختانه خوب آمد.
آقای امجدمی گوید،به امام عرض کردم: «استخاره گرفتم تا بیایم منزل شما!»
معظمله ابا و امتناعی نداشتند و «وارد منزل شدیم» و پس از جلوس و سکوت طولانی، به ناچار سکوت را شکستم و عرض کردم:
آیت الله امجد:آقا من آمدم قم و شرح لمعه میخوانم ولی آدم نشدم!
آن بزرگوار(امام خمینی) متعجبانه تماشا نمود و فرمود:شما اهل کجایید و چه میکنید؟
توضیح دادم وگفتم میخواهم از شما استفاده کنم. فرمودند: من دو مباحثه (تدریس فقه و اصول) دارم که همه وقتم را گرفته است،
و-سرانجام- با یک تواضع و بزرگواری فرمودند: «من هم مثل شما یک طلبه هستم!» بعد دستوراتی فرمودند. متأسفانه آنچنانکه باید بدان عمل نکردم!.
«امام خمینی»بعد از مدتی با درایت یا از چهرهام احساس کردند که «خیلی روزه میگیرم»، فرمودند: خیلی روزه نگیر! ریاضتی بالاتر از اتیان واجبات و ترک محرمات نیست. آقای امجدمی گوید:قصدت خیر باشد. این جملۀ ایشان معنای خیلی وسیعی دارد که بسیار جای تأمل است.
* وقتی ایشان را بعد از تبعید اول، شبانه به قم آوردند، ترتیبی داده بودند که مردم متوجه حضور ایشان نشوند اما علیرغم نقشه آنها، مردم فهمیدند و تقریباً ساعت ۱۰ شب بود که مردم همانند مور و ملخ با گریههای شوق به خانه امام رفت و آمد میکردند. حضرت امام پس از بازگشت به قم احکام مُستحدثات را شروع کردند و من همان زمان، سال اول تحصیل درس خارجم را با درس ایشان شروع کردم که با کمال تأسف بعد از مدتی دوباره تبعید شدند. سخنرانی آن روز ایشان مصادف بود با روز تولد فاطمه زهرا (س) و امام و شاه که ایشان فرمودند: به جای جشن باید عزا بگیریم. در همان سخنرانی بود که پیرامون قضیه «کاپیتولاسیون» ایراد سخنرانی کردند و فرمودند: «من این مجلس را منحل اعلام میکنم.»
* بعد از انقلاب دیگر ارتباطی با امام نداشتم. البته امکان ملاقات فراهم بود ولی چون در برخی مسئولیتها بودم و مشکلاتی هم در آن دوره دیده میشد، به خود اجازه ملاقلات نمیدادم و دلیلش این بود که میترسیدم اگر امام از من سوال کند که اوضاع چگونه است بگویم خوب است! که خلاف عقیده ام بود و اگر بگویم بد است، امام را ناراحت میکردم. بنابراین خود را از زیارت امام محروم کرده بودم.
* روزی با آیت الله بهاء الدینی که از مشهد میآمدیم ایشان قصد زیارت و ملاقات امام را داشتند و قرار شده بود که بنده هم با ایشان نزد امام بروم. با خود گفتم که اگر امام سوال فرمودند، جواب میگویم که: الحمدلله! و خوشبختانه یا متأسفانه آیتالله بهاءالدینی منصرف شدند./۲۴ بهمن ۱۳۹۲ایسنا بانشرمصاحبه جماران با آیتالله شیخ محمود امجد.
هشت درس از محضر استاد امجد :
۱. غیر از کامل و مکمّل، همه خاسرند.
خسران یعنی چه؟ خسران، زیان نیست. خسران یعنی اصل سرمایه از دست برود. سرمایه چیست؟ وقت است. إنشاءالله خدا به ما توفیق بدهد عقلمان را بهکار بیندازیم. عصر یعنی وقت. همه در زیان و ضررند مگر کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام میدهند و به حق دعوت میکنند و براساس حق، پایدارند. یعنی چه؟ یعنی کامل و مکمّلاند. یعنی اگر خروارها پول از دست داد، بگوید خب رفت که رفت! چیزی نشده است! ولی اگر یک لحظه از عمر انسان از دست رفت، دیگر قابل جبران نیست! فخر رازی که در این دنیا ذهنی جوّال مثل او پیدا نشده و فلاسفه را به زحمت انداخته است، میگوید من معنای خسران را از یک یخفروش یاد گرفتم. یخفروش چه گفت؟ «إرحموا من یذوب رأس ماله»؛ رحم کنید به کسی که رأسالمالش ذوب شد. یعنی به دادم برسید! یخ ذوب میشود و تمام میشود. این سرمایهام است!
۲. خیلی از آقایان میگویند چرا صحبت نمیکنی(جواب نمی دهی)؟
ما یک دعای سمات و یک دعای ندبه گذاشتهایم، همیشه هرجا باشیم، این دو را برگزار میکنیم. از این سخنرانیها نتیجهای حاصل نمیشود. البته این آقایان باید حرف بزنند. باید خیلی حرف زد تا کمی اثر بکند. ما آمدهایم روضه نه برای اینکه فقط سینه بزنیم.
روضه برای این است تا کسی که به مجلس میآید مطلب بگیرد.
اما من برنامه سخنرانی ندارم. میگویند چرا صحبت نمیکنی؟ شعر مولوی را خواندم که:
خموش باش که گفتی بسی و کس نشنید
که این دهل ز چه بام است و این بیان ز کجا
گوشها کر است! من کَرَم. گوش نمیدهم. آقا میخواهد مرا نصیحت کند، میگویم حرفت را شنیدم دیگر بس است! این حرف یعنی چه؟ یعنی گوش نمیدهم. همهجا نفاق و دروغ و بازیگری است. «چون نیک بنگری همه تزویر میکنند.»
۳. آیتالله حقشناس به بچهها میگفت «داداشجون! خدا دوستت دارد!» و آدمهایی را که آلوده بودند، با این یک کلمه هدایت میکرد. این ماجرا را از من داشته باشید. با یک واسطه میگویم.
«آقا شیخ محمدحسین زاهد» که از علمای تهران بود، مرحوم میشود. مردم میآیند خدمت آیتالله بروجردی و میگویند ما این آقا را میخواهیم. عین عبارتی که برای من نقل کردند این است.
منظورشان آقای« حقشناس» بود.
آقای بروجردی به ایشان(حق شناس) میگوید خب برو! ایشان میگوید من میخواهم درس بخوانم.
«امام خمینی »آنجا نشسته بوده و به آقای حقشناس میگوید خب برو! ایشان میگوید خودت برو!
امام گفته بود والله اگر اینها سراغ من آمده بودند، میرفتم.
یعنی بحث و درس حوزه را رها میکردم و میرفتم. بعد آقای بروجردی به آقای حقشناس گفته بود برو اما نمیخواهد مردم را دیندار کنی!
این سخن را به آیتالله حقشناس گفته بود که یک «پارچه نور »بود.
به ایشان گفته بود برو ولی نمیخواهد مردم را دیندار بکنی، این یک ذره دین مردم را نگیر! اینها را تبلیغ کنید. در حوزهها بگویید. این مطالب همهجا برود!
۴. میگوییم تا همه عالَم بدانند که اسلام دین فطرت است. دین عقل است. دین انسانیت است. دین همگانی است. دین جاودانی است. اصلاح بشر در این دین است. البته اسلامِ بدون زوائد چنین است. خیال میکنند اسلام، منم و بیدین میشوند.
سابق در مساجد دکترمصطفی چمران و شهیددکترسیدرضا پاکنژاد درست میشد.
حالا چه شده که الان بچهها از مسجد فرار میکنند!؟
چون منِ عمامهبه سر فراریشان میدهم. اسلام دین« عقل» است. ای اهل دنیا بدانید! اعمال ما ربطی به اسلام ندارد.
۵. اسلام صداقت میخواهد. خدمت و خیرخواهی برای همه میخواهد. تعاون همگانی میخواهد. تعامل و هماهنگی میخواهد. دوستی و الفت میخواهد. به حرف زدن نیست. متاسفانه عمل در ما نیست. حتی حقیقت را نمیپذیریم چه رسد به اینکه به حق عمل کنیم. البته ادب این است که جسارت به شما نباشد. من و امثال من حتی حاضر نیستیم حق را بپذیریم چه رسد که حق را عمل کنیم! بعد میگوییم لعنت به فلانکس و فلانکس. ما اگر جانشین فلانی بودیم، فاطمه زهرا را نمیزدیم؟! اسلام این نیست که ما داریم. اسلام اجازه نمیدهد ما تهمت بزنیم. اسلام اجازه نمیدهد ما خیانت کنیم. اسلام اجازه نمیدهد ما با بیتالمال بازی کنیم. اسلام اجازه نمیدهد ما بازیگری کنیم! میخواهم بگویم ما این هستیم. ما دین را خراب کردیم.
۶. درس آقای بهاءالدینی چه بود؟ یک کلمه بود و آن اینکه بازیگری نکنید! حالا همه میگویند من شاگرد آقای بهاءالدینیام. کو؟ یک ذره از حالت آقای بهاءالدینی در چه کسی هست که از آقای سیدرضا بهاءالدینی خرج میکنند؟! یک ذره از آقای بهجت در چه کسی هست؟ چه کسی به سخن آقای بهجت عمل کرده تا بگوید شاگرد ایشان است؟ آقای «بهجت» که میگوید به علمتان عمل کنید. کیست که به علمش عمل کند؟ بنده که نیستم.
۷. این مجالس برای چیست؟ امام حسین کشته شد برای حقایق نه اینکه فقط بیاییم بگوییم یاحسین و گریه کنیم. خیلیها میگویند یاحسین و گریه میکنند.
«عُمرسعد» هم گریه کرد. گول این گریهها را نخورید! گول این دادوقالها را نخورید. اینها معیار نیست.
۸. اگر میخواهیم امام خمینی را بشناسیم باید به «چهلحدیث» مراجعه کنیم.
نه فقط دانشگاهها بلکه علما و حوزهها باید این کتاب را با دقت مطالعه کنند تا ایشان را بشناسند. کسی امام را نمیشناسد.
امام روی وظیفه عمل کرد. برخی هم طبق وظیفه، سکوت کردند. حالا اگر این همه فساد هست، عطف به نتیجه نکنید و همه را به گردن امام نگذارید. اگر این همه فساد هست، از خطاهای ماست.
چراآیت الله خوشبخت رابطه خودراباآیت الله امجدقطع کرد؟
یکی از دوستان نزدیک آیتالله خوشوقت، آیتالله امجد بود.
آیتالله امجد بود. سالها قبل حاج آقای امجد مرتب به مسجد و مجالس آیتالله خوشوقت میرفت و در اکثر مجالس خود، میگفت: من خودم دائم از حاج آقای خوشوقت استفاده میکنم شما هم این فرصت را از دست ندهید، تا میتوانید از ایشان استفاده کنید.
آیتالله خوشوقت هم در مجالس روضه آقای امجد حاضر میشد، تا اینکه بعضی از چهرههای سیاسی در این مجلس روضه ورود پیدا کردند.
از جمله این چهرهها سید هادی خامنهای و محمد هاشمی (برادر آیتالله هاشمی رفسنجانی) بودند از همین رو حاج آقای خوشوقت به آقای امجد تذکر دادند که حضور این چهرهها در مجلس شما، در ذهن مردم به ویژه جوانان جنبه تایید از طرف شما را دارد، آنها را راه ندهید.
اما آقای امجد گفت: نمیتوانم که آنها راه ندهم، مجلس روضه امام حسین(ع) است. آیتالله خوشوقت گفت: اگر نمیتوانی مانع آنها شوید پس مجلس خودتان را تعطیل کنید و الا تایید باطل به هر نحوی حرام است. اما آقای امجد قانع نشد و حاج آقای خوشوقت ارتباط خود را با آقای امجد بطور کلی قطع کردند./خبرآنلاین ۲۹ فروردین ۱۳۸۹ بنقل ازشیعه آنلاین.
آیت الله امجد در سخنانی که به مناسبت مراسم سوگواری حضرت زینب(س) در قم برگزار شد، توضیحات کاملی درباره نامه منتشر شده به مسئولان کشور را ارائه کرد و از کسانی که سعی دارند ایشان را در مقابل رهبری و نظام قرار دهند، شدیدا تبری جست
آیت الله امجد گفت: این نامه مقاصد نادرست بسیاری را برای ما معلوم کرد و اعتراض من در این نامه به مسئولان اجرایی کشور است که در بدنه های مختلف نظام رسوخ کرده و موجب اختلال در کارهای مردم می شوند.
این استاد اخلاق در سخنرانی خود با انتقاد شدید از عده ای از مسئولان اجرایی کشور افزود: دست های بسیاری با اختلال در نظم کشور می خواهند عملکرد غلط خود را به نام نظام و رهبری تمام کنند که من منتظرم در آینده دست ها و نیت پلید آنها را رو خواهم کرد.
وی با اشاره به اینکه نامه بنده در دفاع از نظام و رهبری بوده است تاکید کرد: اصلا مخاطب نامه من کلیت نظام جمهوری اسلامی و رهبری نبوده و بنده عامل توازن در جامعه هستم و اگر در این سال ها سکوت کرده ام به همین دلیل بوده اس و به حول و قوه الهی دست هایی را که به این کشور خیانت می کنند شناسایی و رو خواهم کرد.
آیت الله امجد ادامه داد:خانمی را که در مدت اخیر در فرودگاه با برخوردهای زشت پاسپورتش را گرفته اند و مانع خروج او شده اند را من به خوبی می شناسم و با کسانی را چنین برخوردی کرده اند و با این برخورد ها، مقاصد سیاسی را دنبال می کنند تا به نظام و مردم خدشه وارد کنند باید برخورد جدی شود.
«حجت الاسلام حسین فتحی» از نزدیکان آیت الله امجد به خبرآنلاین گفت : اخبار درج شده درباره آیت الله امجد کاملا دروغ بافی رسانه هاست.
وی درباره سایت منسوب به آیت الله امجد گفت: ایشان هیچ سایتی نداشته اند که فیلتر شود و وبلاگی منسوب به ایشان بوده که آن هم توسط یکی از مریدان جوان حاج آقا فعالیت می کرده است و به دلیل انتشار برخی موارد از سوی بلاگفا و طبق قوانین بلاگفا بسته شده است که هیچ ارتباطی با آیت الله امجد ندارد.
وی با ابراز تاسف از مواضع برخی دوستان نزدیک و مریدان گذشته درس اخلاق افزود: از همه مریدان و علاقه مندان آیت الله امجد می خواهم که فریب شایعات و دروغ بافی های رسانه ها را نخورند و بدانند که مواضع ایشان همچون گذشته روشن است. /
توضیحات نگارنده-پیراسته فر:دردهه هفتادکه دانشجوبودیم،غروبهامی آمدیم نمازخانه کوی دانشگاه-امیرآباد،آیت الله امجد«امام جماعت»بود،جمعیت زیادی درنمازجماعت شرکت می کردند،ایشان بابرخوردخوبشان توانسته بوداین جوانان آینده سازراجذب بکند.
واماهمه پیامبران آمده اندبرای هدایت جامعه،هدایتِ هادیان نیامده اند،بلکه آنهایی که هنوزسردرگرواله هایی دیگری دارندکه بروندبسوی آنها،اذْهَبْ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ ﴿طه: ٢٤﴾..حالااگرحضرت آیت الله خوشبخت اینهارامنحرف ویاطاغی می داند،اینهاکه آمده اندبسوی شما(علما،هادیان جامعه)چرابایدبجای سخنان جاذب ،آنهاراطردکرد!؟
البته بنظرمی آید منظورمرحوم هاشمی رفسنجانی باشد(امین ومعتمدامام خمینی بودودرقبل وبعدازانقلاب خدمات بزرگی برای جامعه مسلمانان کرد)،
باجانشین امام(رهبرفعلی انقلاب)هم ،صرفاٌ دربرداشتِ پاره ازمسائل اختلاف نظرداشت(غیرطبیعی نیست)،
اما هیچوقت درصددمقابله برنیامد ویاخدای نکرده جسارتی نکرد ورهبرانقلاب هم دررحلتش برایش سنگ تمام گذاشت.
حضوررهبررانقلاب برسرمزار رفیق بی بدلیلش۱۳۹۶/۱۱/۱۱
رهبرانقلاب درباره هاشمی فرموده بودند«هیچکس برایم هاشمی نمی شود».
.مگربرادرمرحومش(محمد)چه جنایتی ویاتخلفی کرده که نبایدآقای امجدبهش نزدیک شود ویا برادررهبرانقلاب(سیدهادی)چه خیانتی وجنایتی کرده که حضورش درمجلس وعظ جای اشکال داشته باشد.
اگرهم اینهاراخطاکار وظالم بدانیم،مگرعالِم نبایدبا خطاکاران سرکارداشته باشد!؟
کجای دین وآیین رسولان واولیاء خداآمده که رهبران جامعه فقط بایدبامؤمنان حشرونشرداشته باشند؟ومنحرفین حق حضوردرپای منبرشان رانداشته باشند؟!... اینجاست که تفاوت عالم وعابدنمایان می شود...پایان توضیحات نگارنده.
جماران :آیت الله محمود امجد در مراسم قرائت دعای عرفه در قم گفت: همه مطالب اسلام در دعای عرفه آمده است. امام سجاد(ع) تمام معارف اسلام را به صورت دعا به ما آموخت. اهل بیت(ع) قرآن ناطق هستند. ما باید شکرگزاری کنیم که نعمت قرآن و اهل بیت برای ما هست و شکرانه آن این است که از خدا بخواهیم با اینها آشنا شویم. حیف است آدم در حوزه علمیه باشد و عرفان و فلسفه خوب بلد باشد ولی معرفت نداشته باشد.
این استاد برجسته حوزه افزود: من از سیاست بدم می آید؛ علتش این است که «زین خلایق برکنار باید بود». پیش از انقلاب امام به آیت الله صدوقی فرمودند «روحانیت باید خودش را اصلاح کند». مدرسه فیضیه که علمای بزرگ دارای درجه های عالی اجتهاد تحصیل کرده اند که حتی یک نفر از آنها الآن در حوزه نیست. آنها آدم ها را هدایت می کردند؛ کسی با برهان ستیزی هدایت نمی شود. وقتی که تزکیه و تهذیب نباشد خطرناک است.
وی تأکید کرد: منبر باید به مردم بصیرت دهد ولی وقتی منبر آلوده به دنیا شد، این حرف زدن مضرّ است. کسانی که مردم را نادان می دانند خودشان نادان هستند. بعضی وقت ها به خاطر منافع و مصالح چیزی نمی گویند ولی می فهمند.
آیت الله امجد اظهار داشت: قطعا امام زمان(عج) از این اوضاع راضی نیست. امام زمان(عج) به چاپلوسی، تهمت و آبرو ریزی راضی نیست. امام رضا(ع) می فرماید اگر به همدیگر تهمت بزنید من شما را نفرین می کنم. عرفان و فلسفه خوب است ولی به شرطی که مهذّب باشد. بر اساس آیه قرآن اگر مردم با هم خوب باشند رستگار می شوند. فریب شیطان و خواسته های نفسانی نمی گذارد ما رستگار شویم.
این غیراز تهدید «تجمع طلاب »(پنج شنبه، ۲۵ مرداد ۱۳۹۷)
«ای مدعی بهشت برجام/ استخر فرح تو را سرانجام»، «ای لرزه بر اندام تو از فیضیه؛ استخر فرح نماد بدعاقبتی است»
وی با بیان بر اینکه جامعه ای که نقد نداشته باشد عاطل و باطل است، گفت: هرچه انسان مقامش بالاتر می رود مسئولیتش بیشتر می شود.
شنیده ام در مدرسه فیضیه گفته اند «استخر فرح در انتظارت».
هر کاری می خواهید انجام دهید ولی وقتی عمامه سر گذاشتید و این حرف ها را زدید، توهین است./۳۱ مرداد ۱۳۹۷پارسینه
استخرسعدآباد-عمارت کوشک-بعبارتی «استخرفرح»محل فوت هاشمی رفسنجانی
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:استخر فرح در انتظارت» پلاکاردی که مرجع ضمیرش کسی جز حسن روحانی رئیس جمهوری ایران نبود و پیامش تهدیدی بود با یادآوری درگذشت آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در استخری به نام «کوشک» متعلق به مجمع تشخیص مصلحت نظام درگذشته بود.
اما اینها -درعالم جهالت-طوری حرف می زنند که انگار«سرهاشمی»رادرآب کردند -خفه اش کردند!
آیت الله امجد با اشاره به لزوم بازگشت به اصل توحید و ترویج صداقت در جامعه، صداقت و دروغ نگفتن را از نتایج ایمان به خدا دانسته و ابراز کرد: همه ما باید حق پرست باشیم. چرا که حضرت علی(ع) هم صداقت می خواهد. باید به خودمان دروغ نگوییم. اگر بنده خدا هستیم، باید صادق باشیم. اگر می گوییم «اهدناالصراط المستقیم» و اگر می گوییم «ایاک نعبد و ایاک نستعین»؛ بنابراین باید حق پرست باشیم. کسی که حق پرست است دروغ نمی گوید.
آیت الله امجد در سخنانی در شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان در مجتمع آموزشی روشنگر؛ با تاکید بر بازگشت به سیره و منش اهل بیت و حضور آموزه های قرآن در شئونات زندگی تاکید کرد: اگر قرآن را بر سر می گیریم، به معنی این است که قرآن باید در تمام زندگی ما حاکم باشد. باید به خدا و اهل بیت برگردیم.
این همه دروغ و «حُقّه بازی »که در جامعه رواج پیدا کرده است، به دلیل فراموش کردن اهل بیت است. نباید دروغ و ریا در زندگی ما حاکم باشد.
* آدم در این ناهنجاریهای جامعه «دق» می کند.
این استاد اخلاق در ادامه، با اظهار تأسف از مشکلات جامعه گفت: آدم در این ناهنجاری های جامعه دق می کند. باید بتوانیم در جامعه حرف حق را بزنیم و حق خود را بگیریم. این بدترین درد است که کسی نتواند حرف حقی را بگوید.
* گناه ایمان را از بین می برد.
آیت الله امجد ضمن تاکید بر پاکی نفس انسان، به نقش گناه در زدودن و از بین بردن خلوص و ایمان به خدا اشاره کرد و افزود: تا وقتی نفسانیت هست، همه کارهای ما خراب است.
همه ما محب اهل بیت هستیم، و همین حضور ما در این مراسم، یعنی اینکه در دل همه ایمان به خدا و حب اهل بیت وجود دارد. اما گناه ایمان را ازبین می برد. دروغ و ریا ایمان را از بین می برد.
وی با اشاره به عظمت و بزرگی شب های قدر، در ادامه دعا کرد: تا زندانیان بی گناه آزاد شوند و مشکلات نسل جوان، مخصوصا مشکلات ازدواج جوانان در پناه امام زمان(عج) مرتفع شود.
* کسی که در این لباس به مردم خیانت کند، بزرگ ترین خیانت را به مردم کرده است.
آیت الله امجد در ادامه صحبت های خود با اشاره به تاثیرروحانیت در هدایت جامعه، به نقش پررنگ روحانیون اشاره کرد و مسئولیت روحانیون را در خصوص گفتار و رفتارشان سنگین و حائز اهمیت برشمرد. وی افزود: روزگار عجیبی است. بسیاری از روحانیون بزرگ در زمان های گذشته بودند که مردم را هدایت می کردند. و مردم با دیدن آنها خدا و اهل بیت را می شناختند. اما اگر کسی در این لباس یک ذره خطا کند، بزرگ ترین گناه است. کسی که در این لباس به مردم خیانت کند، بزرگ ترین خیانت به مردم را کرده است.
*بهترین عمل نماز است.
استاد امجد در بخش دیگری از صحبت های خود، با اشاره به اهمیت و نقش نماز در تربیت افراد و اصلاح امور جامعه گفت: نماز انسان را نجات می دهد. بهترین عمل نماز است. بهترین اعمال در شب های قدر استغفار است. توبه گناهان را از بین می برد.
*دین گریز کردن و دین ستیز کردن مردم بزرگ ترین خیانت است.
آیت الله امجد با اشاره به وجود نارسایی های اجتماعی؛ دین گریزی و دین ستیزی در میان جوانان را از مهم ترین مشکلات جامعه برشمردند و آن را از نشانه های عدم هدایت و تربیت صحیح جامعه دانستند. ایشان در این خصوص فرمودند: اولین کسی که به جوانان عنایت دارد خود خداوند است. امروز شاهد دین گریزی مردم و جوانان هستیم. دین گریز کردن و دین ستیز کردن مردم بزرگ ترین خیانت است.
* کسی که اجازه ندهد از او انتقاد شود مشرک است.
این استاد اخلاق در ادامه با تاکید بر لزوم وجود نقد در جامعه اشاره کرد: هیچ کس نمی تواند به کسی بگوید که معصوم است. عصمت دادن به افراد کار خداست. همه خطاکاریم و قابل انتقادیم. اگر کسی را نقد نکنیم، مصداق شرک است. کسی که اجازه ندهد از او انتقاد شود، مشرک است.
وی در ادامه به سه گروه اجتماعی اشاره کرد و گفت: دسته اول کسانی بودند، که می گفتند انقلاب غلط است و اصولا با همه چیز مخالف بودند. دسته دوم کسانی بودند که می گفتند ما به این مسائل کاری نداریم، و زندگی خودمان را می کنیم. اما دسته سوم کسانی بودند که نسبت به وضع موجود انتقاد داشتند و نقاد بودند. خیرخواهان نقاداند و بهترین افراد بشر کسانی هستند که منتقدند. اگر این افراد نباشند، جامعه از دست می رود. باید کاری کنیم که جوانان دین گریز و دین ستیز نشوند.
*اگر بدانیم خدا ما را عذاب می کند، آمرزیده می شویم.
وی در بخش دیگری از سخنرانی خود، با اشاره به مفهوم و تاثیر توبه خطاب به جوانان ابراز کرد: توبه یعنی پشیمانی. کسی که پشیمان شد، دیگر گناه نمی کند. اگر بدانیم خدا ما را عذاب می کند، آمرزیده می شویم. روایت ها و داستان های بسیاری داریم که خدا کسی را که توبه کند و بازگردد می بخشد.
*گویا همه داریم از خدا فرار می کنیم.
وی ادامه داد: بی احساسی و بی اهمیتی به حقوق انسان ها و حقوق یکدیگر، نشان دهنده فرار از خدا و پیامبر است. گویا همه داریم از خدا فرار می کنیم. همه ما باید نسبت به یکدیگر مسئول باشیم.
*مدار اسلام، مدار صداقت است.
آیت الله امجد ضمن تاکید بر تاکید اسلام بر صدق گفت: مدار اسلام مدار صداقت است. باید با همدیگر با صداقت برخورد کنیم. خدایا ما پشیمانیم. توبه ما را بپذیر.
وی ادامه داد: ادعای علم نشان دهنده نا آگاهی است. کسی که می گوید من علم دارم، بیش از همه نادان است. خداوند دنیا را برای انسان و انسان را برای تکامل خلق کرده است. کسانی در جامعه هستند که از این نعمت های خدادادی استفاده می کنند و تکامل می یابند؛ مثل شهید چمران.
*وجود علمای ربانی سبب تقویت دین می شود.
استاد امجد گفت: همه باید توبه کنیم و به خدا بازگردیم. باید از خدا بخواهیم که به ما عصمت دهد. از معجزات اسلام این است که انسان می تواند مصون و معصوم بماند و زندگی کند. بسیاری از علمای ما هستند که کوچک ترین خطایی ـ به اندازه سر سوزن ـ در زندگی خود نداشتند. وجود علمای ربانی سبب تقویت دین می شود.
*جهنم شوخی نیست.
این استاد اخلاق و عرفان ضمن برشمردن ویژگی ها و صفات جهنم افزود: خداوند انشالله ما را از آتش غضب و شهوت نجات دهد. همه بدانید که جهنم شوخی نیست. چه کسی می تواند بگوید که کافر از دنیا می رود یا مسلمان؟ ما نباید به اشخاص نمره دهیم.
*کسی که به فکر جامعه نباشد مسلمان نیست.
وی در ادامه افزود: این که می گوییم : «اللهم اصلح کل فاسد من امور المسلمین» و «اللهم اشف کل مریض» و... یعنی به فکر جامعه هستیم. کسی که به فکر جامعه نباشد مسلمان نیست. اگر مسلمانیم باید به فکر جامعه باشیم. این قدر سنگ جلوی ازدواج جوانان انداخته اند که این مشکلات در جامعه به وجود آمده است.
استاد امجد در پایان از خداوند خواست؛ انشاالله به آبروی موسی بن جعفر (ع) همه زندانیان بی گناه را آزاد شوند./۲۹ تیر ۱۳۹۳پارسینه
حجت الاسلام صدیقی، چهارشنبه، شب ولادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام، در مراسم بزرگداشت حضرت آیت الله خوشوقت در تالار شیخ صدوق در جوار حرم مطهر حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام در میان سخنان خود به این حکایت اشاره کرد و گفت: حضرت آقا در دیداری که جمعی از بزرگان و خواص خدمتشان رسیده بودند، فرمودند: طوفان های بزرگی در راه است، خودتان را متصل کنید.
وی گفت: در آن جلسه یکی از افراد از حضرت آقا می پرسند، به چه کسی خود را باید متصل کنیم؟ و حضرت آقا، آیت الله خوشوقت را از بزرگانی معرفی می کنند که اتصال به ایشان مایه نجات در گردبادها و طوفان های تند اعتقادی و سیاسی آینده خواهد شد.
و اما ذکر اینکه نکته، من را یاد برخی ها می اندازد که متاسفانه باد ها و گردبادها بردشان و نیز برخی که هنوز هم در مقابل بادها مقاومت می کنند و همچنین عده ای که کالجبل الراسخ، استوار و محکم دربرابر بادها ایستادگی کرده اند.
در این میان اما، افراد وجود دارند که خودشان محل رجوع جوانان و مردم از اقشار مختلف اند که انحراف ایشان و اسیر گردباد شدن شان، خرابی های بزرگ تری را به بار می آورد.
از جناب حاج آقای امجد که من از دوران نوجوانی ارادت خاصی به محضرشان داشته ام این روزها خبرهایی در برخی سایت ها و وبلاگ ها منتشر می شود که برای امثال من ناراحت کننده است برای مایی که نمازهایی پشت سر ایشان، اقامه کرده ایم و اوقات جوانی خود را با منبرهای اخلاقی ایشان گذرانده ایم سخت است که اکنون مواضع عجیب و غریب ایشان را نظاره گر باشیم.
روی سخن من البته اینجا با جناب آقای امجد نیست که نصیحت بزرگان کار بزرگان است و اما آنچه برای من در مطالعه احوال کنونی ایشان جالب می نمود این است که در آن، به برهه ای برخورد کردم که رابطه ایشان با حضرت آیت الله خوشوقت به دلیل عمل نکردن به راهنمایی های ایشان قطع شده است.
یکی از نزدیکان حضرت آیت الله خوشوقت می گوید: حاج آقای امجد مرتب به مسجد و مجالس آیتالله خوشوقت میرفت و در اکثر مجالس خود، میگفت: من خودم، دائم از حاج آقای خوشوقت استفاده میکنم شما هم این فرصت را از دست ندهید، تا میتوانید از ایشان استفاده کنید.
آیتالله خوشوقت هم در مجالس روضه آقای امجد حاضر میشد، تا اینکه بعضی از چهرههای سیاسی در این مجلس روضه ورود پیدا کردند.
از همین رو حاج آقای خوشوقت به آقای امجد تذکر دادند که حضور این چهرهها در مجلس شما، در ذهن مردم به ویژه جوانان جنبه تایید از طرف شما را دارد، آنها را راه ندهید. اما آقای امجد گفت: نمیتوانم که آنها راه ندهم، مجلس روضه امام حسین(ع) است. آیتالله خوشوقت گفت: اگر نمیتوانی مانع آنها شوید پس مجلس خودتان را تعطیل کنید و الا تایید باطل به هر نحوی حرام است. اما آقای امجد قانع نشد و حضرت آیت الله خوشوقت ارتباط خود را با آقای امجد بطور کلی قطع کردند. الهی لا تکلنی علی نفسی طرفة عین، ابدا./جهان نیوز۲۹ خرداد ۱۳۹۰
***
شب گذشته (یکشنبه) محمد هاشمی در مجلس وعظ آیتالله امجد واقع در خیابان نجات الهی تهران حاضر شد و برای دقایقی نیز به بیان مطالبی در این جمع پرداخت.
با این حال، زمانی که وی خارج از موضوع جلسه به مسائلی مانند توقیف روزنامه کارگزاران و بهرهبرداری سیاسی از این جلسه اقدام کرد، برخی از جوانان حاضر در مجلس، به وی اعتراض کردند و گفتند ما برای شنیدن این حرفها اینجا نیامدهایم.تعدادی از همراهان هاشمی قصد ساکت کردن معترضان را داشتند که آیتالله امجد با تأیید این اعتراض، یادآور شد که حق با این جوانان است./،دوشنبه، ۲۱ بهمن ۱۳۸۷رجانیوز
***
چرا رابطه آیتالله خوشوقت با آیتالله امجد قطع شد؟
یکی از دوستان نزدیک آیتالله خوشوقت، آیتالله امجد بود. سالها قبل حاج آقای امجد مرتب به مسجد و مجالس آیتالله خوشوقت میرفت و در اکثر مجالس خود، میگفت: من خودم دائم از حاج آقای خوشوقت استفاده میکنم شما هم این فرصت را از دست ندهید، تا میتوانید از ایشان استفاده کنید.
آیتالله خوشوقت هم در مجالس روضه آقای امجد حاضر میشد، تا اینکه بعضی از چهرههای سیاسی در این مجلس روضه ورود پیدا کردند.از جمله این چهرهها سید هادی خامنهای و محمد هاشمی (برادر آیتالله هاشمی رفسنجانی) بودند از همین رو حاج آقای خوشوقت به آقای امجد تذکر دادند که حضور این چهرهها در مجلس شما، در ذهن مردم به ویژه جوانان جنبه تایید از طرف شما را دارد، آنها را راه ندهید. اما آقای امجد گفت: نمیتوانم که آنها راه ندهم، مجلس روضه امام حسین(ع) است. آیتالله خوشوقت گفت: اگر نمیتوانی مانع آنها شوید پس مجلس خودتان را تعطیل کنید و الا تایید باطل به هر نحوی حرام است. اما آقای امجد قانع نشد و حاج آقای خوشوقت ارتباط خود را با آقای امجد بطور کلی قطع کردند./۰۳ اسفند ۱۳۹۱انتخاب
«محمد امجد» فرزند ارشد آیت الله محمود امجد است.
محمدرضا زائری: جمعه روز ی از روزهای آغاز جوانی و اتاق آخر شبستان مسجد شارعی که پاتوق ما بود برای جلسه محفل انس با قرآن ودم غروب و وصف روحانی سالخورده و اهل دلی از فضلای قم که قرار بود از آن شب امامت مسجد را بر عهده بگیرد .
و گفتند : حاج آقا آمد ،نامش حاج آقا امجد . نامی که ماند برای ما و آیت الله امجد و استاد امجد و حضرت ایت الله و جناب استاد هیچ وقت روی زبانمان نچرخید . حاج آقای ما از راه رسید و در ذهن و دل و خاطر ما با همان قامت بلند و قدم زدن سریع و لبخند شیرین ماندگار شد .
حاج آقای ما آمد و در تهران ماند و با همان شوریدگی و سادگی و بی تکلفی که " تکلف گر نباشد خوش توان زیست " و با بی تعلقی که " تعلق گر نباشد خوش توان مُرد " . حاج آقا یما از همان عصر جمعه که به تهران آمد در دل جوان ها و دانشجو ها و طلبه ها جا گرفت و شد حاجآقا امجد . بعدها هم هر چه از آیت الله بهاء الدینی وصفش را شنیدیم یا از حضرت آیت الله بهجت اشاره ای دیدیم یا در محضر آیت الله جوادی نکته ها خواندیم باز همچنان آیت الله نازنین و دوست داشتنی و نزدیک و راحت ما همان حاج آقا امجد بود.
دیگر ما بودیم و حاج آقا . در مدرسه عالی شهید مطهری ، در کوی دانشگاه تهران ، در حلقه دعای سمات ، در روضه محرم و صفر ، در قم و دماوند وتهران ، آخر شب یا میانه روز . هر سؤال پاسخی سریع داشت پیش حاج آقا و هر مشکل راه حلی ساده ، گویی این مرد زندگی نداشت ، گویی خانواده نداشت ، گویی استراحت نداشت .
وقتی دلمان می گرفت دست بر سرمان می کشید و وقتی آشفته می شدیم آراممان می کرد . وقتی به دیوارهای بلند و درهای بسته می خوردیم با مهربای راهی می یافت و وقتی به چهره های عبوس و اخمهای درهم می رسیدیم لبخند و مهربانی او بود که امیدمان می بخشید .
مسافری بود که روی زمین قرار نمی گرفت و به چیزی بسته نمی شد ، این آزادگی و رهایی ، این شوریدگی و بی قراری شیفته مان می کرد . شاید برای همین بود که خانه ای نداشت و زندگی اش را دو سه بار کامل بخشیده بود . درها را باز کرده بود که هر کسی هر چه نیاز دارد بردارد و برود . یکی یخچال را نیاز داشت و یکی فرش را و دوباره حاج آقا بود که با همراهی بانوی صبور و همراه زندگی اش از نو شروع می کرد با میز شکسته ای یا فرش پاره ای .
امجدحاج آقا شد پدر برای همه مان ، وقتی خواستیم برویم خواستگاری او را جلوتر فرستادیم و وقتی بچه دارشدیم او در گوش نوزادمان اذان گفت . وقتی خانه اجاره کردیم او به مهمانی کوچکمان آمد و وقتی ماشین خریدیم او در کنارمان نشست .
در نرمریز اشک با او " علی علی مولا " گفتیم و در گرمسوز آه " مکن ای صبح طلوع " را ناله کردیم . در زیارت خورشید خراسان با او همقدم شدیم و در پابوس ماه قم او را همراهی کردیم . کتب اگر خواندیم با او خواندیم و بحث اگر کردیم با او گفتیم و شنیدیم . هم حلقه اتصال و پیوند ما جوان تر ها بود با بزرگان حوزه و پیران عالم عرفان و معنویت ، و هم از افتادن به بیراهه هایی به ادعای عرفان و سلوک و معنویت بازمان می داشت که مردانه می ایستاد و می گفت : " آمده ام تا دکان ها و کاسبی ها را تعطیل کنم "
در روزگاری که کمتر کسی " آخوندی " می کند به معنای پدری و همراهی و همدلی . در روزگاری که کمتر کسی رها و بی تعلق و بی بستگی است ، در روزگاری که هزار و یک ملاحظه و مناسبت و مراعات در لابلای هر کلام و نگاه و حرف و حدیث هست وجود مردی به نام " محمود امجد " گمشده ما بود .
حاج آقا مال ماست ، نه مال کسانی که با هزار و یک فتنه و نیت شوم در پی مصادره اش هستند . حاج آقا مال ماست ، نه مال کسانی که تازه از راه رسیده اند . حاج آقا مال ماست نه مال آنها که دیر آمده اند و می خواهند زود بروند .
حاج آقا مال ماست و برای همین دلمان می گیرد وقتی می بینیم برخی از صفا و سلامتش سوء استفاده می کنند . برای همین نگران و اشفته می شویم وقتی می بینیم چنگال های خطرناکشان را برای دریدن آبرو و حرمتش تیز کرده اند . برای همین می ترسیم وقتی می بینیم این پدر و برادر همدل و همراه را می خواهند از ما بگیرند .
شاید برخی از دیدگاه ها و افکار ایشان را نپذیریم ، شاید بعضی مواضع سیاسی ایشان را نپسندیم ، شاید گاهی سلیقه هایمان متفاوت باشد ، اما این همه باعث نمی شود پدری و برادری این مرد نازنین را فراموش کنیم . این همه موجب نمی شود قدر و قیمت این گوهر کمیاب را ندانیم ، این همه سبب آن نیست تا از خاطر مان برود که " به هر الفی الف قدی برآید "
حاج آقا بزرگ اسـت ، دوست داشتنی است ، قیمتی است اما معصوم نیست . ما مرید و نوچه او نیستیم که او اصلا آمده تا بساط همین مرید بازی ها و نوچه گری ها را به هم بزند . حاج آقا بزرگی است که ممکن است اشتباهات بزرگ هم بکند و افسوس که این روزها عادت کرده ایم همه را معصوم بخوانیم و بدانیم .
حاج آقای ما قیمتی است و برای همین به او طمع می کنند ، دوست داشتنی است و از همین روی به سراغ او می روند ، عزیز است و به همین خاطر برایش نقشه می کشند ، اما هر چه هست حاج آقا مال ماست . بی خود به او طمع دارند و بی جا به او چشم شوم دوخته اند . حاج آقا مال ماست و برای ما خواهد ماند .
حاج آقای ما ممکن است عصبانی شود ولی هرگز سخنی نخواهد گفت که آسایش دشمن را به دنبال داشته باشد . ممکن است دل نازکش بشکند ولی محال است کلمه ای بر زبان بیاورد که دل دوستان خدا را بیازارد . ممکن است انتقادی بکند ولی هیچ گاه این انتقاد از مرز این خانه و این خانواده بیرون نخواهد رفت .
حاج آقا مال ماست و دل های پریشان ما مثل فرشتگان قدسی پیرامون وجود نازنینش مراقب است . حاج آقا مال ماست و دعاهای همیشه ما مثل دیوارهای بلند ، نام و حرمتش را پاس می دارند . حاج آقا مال ماست و اشک هایمان ، لبخندهایمان ، نگاه هایمان مثل زنجیری دل نازنین او را به خاک این عقیده و باور و تعهد بسته است .
حاج آقا مال ماست ، بیهوده خود را معطل نکنید . او که هماره زمزمه اش " خدایا چنان کن "بوده است " سرانجام کار " ش " جز " تو خشنود باشی و ما رستگار " نخواهد بود و " الهی عاقبت محمود گردان را به نام محمود او نوشته اند . خیالتان را راحت کنم . حاج آقا مال ماست/۰۹ تیر ۱۳۹۰پارسینه
***
پس از حضور آیتالله محمود امجد در انتخابات خبرگان رهبری و رد صلاحیت از سوی شورای نگهبان، این استاد اخلاق به پرسشهایی درباره این حضور و اعتراض نکردن به رد صلاحیت خود پاسخ داده است.
متن پرسشهای مطرح شده توسط «شفقنا» و پاسخهای آیتالله امجد بدین شرح است:
- برای جمع کثیری از ارادتمندان شما این سؤال ایجاد شد که چطور شد حضرتعالی که همیشه از مناصب و تعینات دنیوی (حتی کرسی تدریس و محراب و ریاستهای دینی) احتراز داشتهاید، اینبار به نحو غیرمترقبه خودتان را داوطلب نمایندگی مردم در خبرگان رهبری کردید؟
به حکم «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته» که وظیفه اخلاقی همه مؤمنان است و فریضه همگانی امر به معروف و نهی از منکر. یعنی همه ما نسبت به جامعه و سیاست و سرنوشت و امنیت مردم مسئولیم. من احساس وظیفه کردم. احساس کردم میتوانم و لازم است در مواضعی احقاق حق کنم، از ارزشها حمایت کنم و از سقوط جامعه جلوگیری و از حقوق مردم دفاع کنم. تمام موضعگیریهای من در این سالها هم از همین باب بوده است.
این ابتکار امام بود که جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیش و تمام وجود من همین را تصدیق میکند. جمهوری به همین معناست که همه مردم در سرنوشت خود سهیم باشند، محترم باشند، رسانهها در اختیار مردم و انتخابات آزاد باشد. ما باید این مقاصد عالی امام را دنبال کنیم.
- شما اقدام به استفاده از فرصت قانونی برای اعتراض رسمی و پیگیری رد صلاحیت خود نکردید. لطفاً در مورد دلایل این تصمیم توضیح بفرمایید.
معلوم شد ملاک قانونی برای رد صلاحیت وجود ندارد؛ بنابراین دلیلی ندیدم که اعتنا کنم. مردم هم میفهمند و ما هم یکی از همین مردمیم. بنده احساس کردم در خبرگان میتوانم مدافع حقوق مردم باشم و کَانّه آقایان گفتند: نمیخواهیم مردم به تو رأی دهند! وگرنه چه اتهامی به افراد ارزشمندی که رد صلاحیت شدند، وارد بود؟ ضد دین بودند؟! ضد انقلاب بودند؟!
دیدم صداقت نیست. بنده هم اهل بازی نیستم. ما آدمهایی را دیدهایم که بازیگری را حرام میدانستند. انسان نمیتواند در لباس روحانیت بازیگری کند.
- امید برخی علاقهمندان شما این بود که احتمالاً اعتراض منجر به تجدیدنظر و ورود شما به خبرگان میشد. آیا بهتر نبود از اعتراض استفاده میکردید؟
خیر. بنا بر آنچه که گفتم، نتیجهای در پی نبود و این عدم نتیجهگیری ممکن بود ناراحتی و اعتراض برخی دوستان کمتجربه را بدنبال داشته باشد و تبعات بعدی... . من هم راضی نیستم تنش ایجاد شود. راضی نیستم کسی یک سیلی بخورد. با مردم رفیق و یکرنگم و مردم هم با ما چنینند وگرنه بنده نه امکاناتی دارم و نه موقعیتی و نه منصبی ... چون از نفاق و منافقپروری بیزارم، افراد صادقی اطراف ما هستند. هر کسی با مردم صادق باشد، مردم جانشان را برایش فدا میکنند. تکرار میکنم نباید با مردم و با عمامه بازی کنیم. کونوا مع الصادقین ... بنده در خبرگان باشم یا نباشم، در خدمت مردم خواهم بود و تا آخر به وظیفه خودم عمل خواهم کرد؛ انشاءالله./۲۷ بهمن ۱۳۹۴پارسینه.
فتحی با ابراز تاسف از مواضع برخی دوستان نزدیک و مریدان گذشته درس اخلاق در گفت وگو با خبرآنلاین گفت : اخبار درج شده درباره آیت الله امجد کاملا دروغ بافی رسانه هاست.
وی درباره سایت منسوب به آیت الله امجد گفت: ایشان هیچ سایتی نداشته اند که فیلتر شود و وبلاگی منسوب به ایشان بوده که آن هم توسط یکی از مریدان جوان حاج آقا فعالیت می کرده است و به دلیل انتشار برخی موارد از سوی بلاگفا و طبق قوانین بلاگفا بسته شده است که هیچ ارتباطی با آیت الله امجد ندارد.
گفتنی است آیت الله امجد در سخنانی که به مناسبت مراسم سوگواری حضرت زینب(س) در قم برگزار شد، توضیحات کاملی درباره نامه منتشر شده به مسئولان کشور را ارائه کرد و انتشار نامه اخیر را در اعتراض به مسئولان اجرایی دانست.
به گزارش خبرآنلاین آیت الله امجد گفته است: این نامه مقاصد نادرست بسیاری را برای ما معلوم کرد و اعتراض من در این نامه به مسئولان اجرایی کشور است که در بدنه های مختلف نظام رسوخ کرده و موجب اختلال در کارهای مردم می شوند.
این استاد اخلاق در سخنرانی خود با انتقاد شدید از عده ای از مسئولان اجرایی کشور افزود: "دست های بسیاری با اختلال در نظم کشور می خواهند عملکرد غلط خود را به نام نظام و حقیقت اسلام تمام کنند که من منتظرم در آینده دست ها و نیت پلید آنها را رو خواهم کرد./۳۱خرداد۱۳۹۰افکارنیوز
***
دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری اعلام کرده بود که نمایندگان فعلی خبرگان، از جمله افرادی هستند که از شرکت در آزمون اجتهاد مجلس خبرگان معاف شدند و به همین جهت در این آزمون حضور نداشتند.
علاوه بر آنها برخی افراد سرشناس که پیرو خبرسازیهای دیروز برخی رسانه ها، احتمال حضورشان در این آزمون داده می شد، از غایبان بودند.
افرادی چونحجت الاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی نوه امام خمینی،آیت الله محمود امجد،حجت الاسلام و المسلمین مجید انصاری معاون رئیس جمهور، آیت الله محمدموسوی بجنوردی،آیت الله سیدمصطفی محقق داماد،حجت الاسلام و المسلمین ابوالحسن نواب رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب،حجت الاسلام و المسلمین عماد معاون پژوهشی حوزه های علمیه،
حجت الاسلام و المسلمین احمد مبلغی رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی از جمله افراد سرشناسی بودند که در آزمون اجتهاد مجلس خبرگان رهبر شرکت نکردند و البته مشخص نیست که برای شرکت در این آزمون از آن ها دعوت شده بود یا با عدم دعوت، آن ها نیز مانند نمایندگان فعلی مجلس خبرگان رهبری، از شرکت در این آزمون معاف شده اند.روح الله حسینیان هم که در اینستاگرام حمید رسایی اعلام شده بود، نامزد انتخابات خبرگان شده است، امروز نامزدیش را تکذیب کرد و گفت که در آزمون شرکت نکرده است. سقای بیریا هم گفت که آقاتهرانی نیز در این آزمون حضور نداشته است/۱۵ دی ۱۳۹۴پارسینه
آیت الله خوشبخت:احمدی نژادمارافریب داد
«بنی صدر» هر چه بود« لات» نبود و رعایت ادب را می کرد واما این.. د.ا.ی. و.ی.. ما را فریب داد!
محمد حسین خوشوقت فرزند ارشد مرحوم آیت الله عزیز خوشوقت می گوید: یک روز به پدرگفتم: من تصورم این است که آقای احمدی نژاد بوی بنی صدر گرفته است. پدر سری تکان دادند و لبخندی زدند و فرمودند: بابا جان! بنی صدر هر چه بود لات نبود و رعایت ادب را می کرد... د. وی ما را فریب داد.
محمدحسین خوشوقت مدیرکل اسبق مطبوعات و رسانه های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در بخش چهارم گفت و گو با «پروژه تاریخ شفاهی ایران خبرگزاری جمهوری اسلامی» به مواردی از جمله نگرش آیت الله عزیز خوشوقت نسبت به محموداحمدی نژاد می پردازد.
ایرنا: نظر مرحوم آیت الله خوشوقت را درباره صحبت هایی که آقای سعیدی درباره تولد مقام معظم رهبری فرمودند را سوال کردید؟
خوشوقت: برخی آقایان حرف هایی را می شنوند و آنها را مورد بررسی عقلی هم قرار نمی دهند. شاید شدت ارادت مانع از این بررسی شده باشد. بله. من با مرحوم پدر درباره نقل قولی که آقای سعیدی کرده بودند صحبت کردم. پدر خیلی خیلی ناراحت شدند و گفتند این حرف ها حرف های باطلی است و اصلا نباید زده شود. حالت استهزا نسبت به این مطلب داشتند که این حرف ها از کجا آمده است!؟
پدر، به شدت مخالف خرافات بودند.
ایرنا: پدر به طور مشخص مخالف چه خرافات دیگری بودند؟
خوشوقت: خوشبختانه مردم ایران به شدت برخی ملت های اروپایی و آمریکایی و آسیای جنوب شرقی خرافاتی نیستند. اما مرحوم پدر با چیزهایی مانند سبزه گره زدن، شگون داشتن سبزی پلوماهی خوردن شب عید، در مسجد زدن به شدت مخالف بودند.
با این که خودشان به شدت مقید بودند و رونق گرفتن مجالس روضه برای امام حسین(ع) را خیلی تشویق و ترغیب می کردند و خودشان هم به این کار مقید بودند. اما با این تصور که هر گناهی در طول سال کردیم یک روضه برای امام حسین(ع) بگیریم و گریه کنیم خدا گناهان ما را می بخشد و مثل زمان تولد می شویم به شدت مخالف بود.
پدر می گفتند اصلا این گونه نیست. کار خدا حساب و کتاب دارد. خداوند می فرماید اگر می خواهی نزد من گرامی باشی باید تقوا داشته باشی نه این که بروی گناه کنی و بعد بیایی برای امام حسین(ع) گریه کنی و گناهانت پاک شوی. امام حسین(ع) برای این خون خود و فرزندان و اصحابش را در راه خدا داد که اسلام حفظ شود و اسلام یعنی تقوی و اطاعت بی چون و چرا از خدا.
عزادار حسین(ع) برای کسی گریه می کند که خونش را در راه اسلام داده است پس چگونه چنین کسی می تواند تقوا را با گناه کردن لگدمال کند و سپس فکر کند با گریه گناهانش پاک می شود.
ایرنا: نظر مرحوم خوشوقت درباره موضع گیری سیاسی مداحان چه بود؟
خوشوقت: ایشان مخالف این قضیه بودند. می گفتند بهتر است وارد مسائل سیاسی نشوند چون بساط و دستگاه امام حسین(ع) متعلق به خدا و اسلام است. اگر مسائل مربوط به رقابت های سیاسی در این جلسات مطرح شود، این جلسات را خراب می کند.
ایرنا: پدر درباره مسائل روز جامعه هم صحبتی داشتند؟
خوشوقت: ایشان با استناد به قرآن و برخی روایات و آیه شریفه «ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس» یعنی فساد در آب و خشکی ظاهر شد به خاطر آن چه مردم انجام دادند.
همچنین برخی روایات که گناهانی خاص باعث بروز بعضی گرفتاری ها برای مردم می شود، پدر می فرمودند اگر مردم تقوا را رعایت کنند زندگی دنیایشان هم آباد می شود.
ایشان اشاره به رفتار برخی رقبای سیاسی در کشور می کردند و می گفتند اگر تقوا بود شاهد این رفتارها نبودیم. این که دروغ بگویند و آبروی همدیگر را ببرند و هر کاری انجام دهند تا رقیب از میدان به در شود.
می گفتند من تعجب می کنم این دو روزه دنیا چه ارزشی دارد که آدم نانش را در خون بزند و بخورد. این نامزدها این همه خرج می کنند و گناه می کنند تا رییس جمهور یا نماینده مجلس شوند. این تازه اول گرفتاری آنهاست. نه شب دارند نه روز. بهتر از این می شود زندگی کرد. چه اصراری دارند این همه وامدار و بدهکار برخی محافل و جریان ها شوند برای این که ۴ سال نماینده مجلس باشند.
ایرنا: این که آقای احمدی نژاد مدعی بود آیت الله خوشوقت در انتخابات ریاست جمهوری از ایشان حمایت کرده است واقعیت داشت؟
خوشوقت: مرحوم پدر صفای باطن خیلی زیادی داشتند. علمای ربانی معمولا صفای باطن دارند؛ بازیگران سیاسی را عرض نمی کنم.
محیط پرورش پدر محیط سالمی بود و رفقایشان همه اهل تقوا بودند. با آدم هایی خوب حشر و نشر داشتند. از طلبگی یاد گرفته بودند که اصل بر برائت است مگر این که خلافش اثبات شود.
من شخصی را دیده ام که متدین است و تا آن جایی که من می دانم سابقه خوبی هم دارد، حرف های خیلی خوبی هم می زند، از انقلاب و اسلام و خون شهدا دفاع می کند، مخالف با اشرافیت است، ضد آمریکا و ضد ظلم است. تا خلاف این ثابت نشده است باید اصل را بر این بگذارم که همین طور است.
بسیاری از علما این گونه هستند.
آقای احمدی نژاد هم در دوره ای که شهردار بود با معاونین خود هر چند یک وقت بار برای درس اخلاق خدمت پدر می آمدند. فرد بسیار زحمت کشی هم بود. خادم مردم بود. زحماتی که برای مردم می کشید خیلی عیان بود. پدر هم این ها را می دیدند و تاییدش می کردند.
پدر با مظاهر اشرافیت خیلی مخالف بود و از این که مسوولی از موقعیت اجتماعی و سیاسی خود سواستفاده کند و رانت خواری کند و بعد از رسیدن به قدرت مردم را فراموش کند خیلی ناراحت می شد.
آقای احمدی نژاد هم ظاهر خیلی خوبی از نظر مبارزه با اشرافیت داشت.
ایرنا: آقای احمدی نژاد با چه کسانی در جلسات درس اخلاق مرحوم پدر شرکت می کرد؟ این جلسات خصوصی بود؟
خوشوقت: بله. برای آقایان احمدی نژاد و همراهانش تشکیل می شد. به غیر از معاونان، بعضی از کسانی که امروز به جبهه پایداری هم معروفند همراه ایشان می آمدند. این جبهه پایداری ها خیلی تلاش کردند تا آقای احمدی نژاد رای بیاورد و جز اعوان و انصار او بودند. برخی از این اعضای جبهه پایداری به مسجد پدر زیاد رفت و آمد داشتند.
در مجموع متدینین بسیاری از نامزدی آقای احمدی نژاد حمایت کردند و پدر هم یکی از آنها بود. اما اواسط دوره دوم آقای احمدی نژاد نظر پدر درباره احمدی نژاد عوض شد و البته به نظر من یک مقدار هم دیر این اتفاق افتاد.
من از همان اواسط دوره اول احمدی نژاد با مرحوم پدر خیلی خاضعانه و خاکسارانه گاهی اوقات بحث می کردم که حاج آقا این جریان دارد از نام شما سوءاستفاده می کند. این جریان آن چیزی که می گوید نیست و کارهای دیگری دارد می کند.
اما چون مشی پدر بر این بود که تا یقین پیدا نمی کرد قضاوتی نمی کرد صبر کرد تا اطلاعاتش کامل شود.
اما در اواسط دور دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد من یکبار با پدر صحبت کردم. دیدم از اقدامات احمدی نژاد خیلی ناراحتند.
از ایشان سوال کردم آقا جان شما تصور می کنید آقای احمدی نژاد از ابتدا همینی بوده است که الان بروز داده است و قبل از آن ریاکارانه رفتار کرده و حالا دستش رو شده است یا این که احمدی نژاد اول خوب بود و الان منحرف شده است ایشان فرمودند من برداشتم این است که ایشان از اول همین بود و ما فریب خوردیم.
بعد از درگیری که آقای احمدی نژاد با رییس قوه قضاییه بر سر بازدید از زندان اوین پیدا کرد که درگیری این دو رییس قوه به رسانه و مطبوعات کشیده شد. مقام معظم رهبری صحبتی فرمودند که کوتاه بیایید و ماجرا را تمام کنید.
آقای لاریجانی نامه ای به مقام معظم رهبری نوشت که سمعا و طاعتا.
اما آقای احمدی نژاد تا ۳ روز هیچ نامه ای ننوشت. سه روز بعد یک نامه ای به مقام معظم رهبری نوشت که نامه خیلی سنگین و خارج از پروتکلی بود. در آن نامه سه چهارخطی استناد به قانون اساسی کرد که من قانونا می توانم بروم از زندان اوین بازدید کنم و آخر نامه هم نوشته بود عزت زیاد.
من فردای روزی که این نامه پخش شد خدمت پدر رفتم و از ایشان سوال کردم: این نامه را ملاحظه فرمودید؟
پدر گفتند: بله.
گفتم: من تصورم این است که آقای احمدی نژاد بوی بنی صدر گرفته است. پدر سری تکان دادند و لبخندی زدند و فرمودند: بابا جان! بنی صدر هر چه بود لات نبود و رعایت ادب را می کرد.
به هر حال نظرشان کاملا نسبت به آقای احمدی نژاد برگشته بود.
ایرنا: آن جریان زلزله تهران چه بود؟ احمدی نژاد مدعی شده بود عالمی به من گفته است به زودی زلزله ای عظیم در تهران می آید؟
خوشوقت: آقای احمدی نژاد بدون این که نام ببرد منظورش از آن عالم پدر من بود. من در این باره با مرحوم پدر صحبت کردم و گفتم آقای احمدی نژاد چننی ادعایی کرده است آیا شما به ایشان چنین مطلبی را فرموده اید؟
پدر گفتند: نه. من مضمون یک روایت از امام صادق(ع) را بیان کردم. من پیش بینی زلزله نکردم. زلزله را کسی نمی تواند پیش بینی کند. و چون گناه دارد در جامعه شایع می شود باید نگران بود.
ایرنا: ظاهرا عده ای از سکنه تهران این ادعای احمدی نژاد را جدی گرفته بودند؟
خوشوقت: بله. عده ای می رفتند و شبها در پارک ها می خوابیدند. این ادعای احمدی نژاد خیلی بد بود. این بازی با اعتقادات مردم است. انشاالله که آقای احمدی نژاد از روی جهل این حرف ها را زده است.
ایرنا: درباره مشی مرحوم پدر مطلب دیگری دارید؟
خوشوقت: یکی از ویژگی های پدر شخصیت مستقل ایشان بود. تلاش ایشان اصولا این بود که هیچ وقت وامدار کسی نباشد. شخصی مستقل باشد که هر زمان تشخیص داد کاری را باید انجام دهد به راحتی این کار را بکند. بنابراین وامدار کسی یا جایی نبود.
من هم تا حدود زیادی از این اخلاق و مشی ایشان سعی کردم تبعیت کنم که بعدها خواهم گفت که در کار وزارت ارشاد و فرارو خودش را نشان داد. ایشان اخلاق بسیار خوبی داشت، می توانست در قم بماند یا مرجع تقلید و صاحب کرسی در فلسفه و فقه و عرفان شود، رساله چاپ کند و شاگردان زیادی داشته باشد، ولی چنین نکرد.
اما تلقی ایشان این بود که الحمدالله تعداد کسانی که به این جا برسند زیاد است و همین تعداد مرجع و فلسفه دان هم مومنین را کفایت می کند.
پدر قائل به تربیت از نزدیک و چهره به چهره بودند. ارتباطی که با جوان ها داشتند خیلی جذب کننده بود و جوان ها عاشق ایشان می شدند. چون روحانیونی که متواضع و اهل شوخی باشند و با جوان ها راه بیاید طوری که محضرشان برای جوان ها شیرین باشد خیلی نفوذ کلام و رفتار دارند.
ایرنا: درباره آیت الله مهدوی کنی هم می فرمایید؟
خوشوقت: ایشان سعه صدر داشتند. اگر کسی برخلاف میل و تشخیص ایشان رفتاری می کرد برخورد تند نمی کردند. پدری می کرد برای همه. ما می دیدم که برخی چهره های چپ و راست با ایشان رفیق و نزدیک بودند. خدا رحمتشان کند. جایشان خیلی خالی است. در بین جناح راست جای ایشان بسیار بسیار خالی است. عمود معنوی و روحانی جناح راست بودند. با حضور ایشان هر کسی در این جناح نمی توانست به خود اجازه انجام هر کاری را بدهد. متاسفانه جایگزینی برای ایشان در جناح راست وجود ندارد و بعید می دانم حالاحالاها کسی بتواند جای ایشان را پر کند/۳ دی ۱۳۹۷،ایرنا
ایرنا: حاج آقا خوشوقت در ۳۳ سالگی ازدواج کردند. معمولا طلاب خیلی زودتر ازدواج می کنند. از ایشان در این باره پرسیدید؟
خوشوقت: بله. فرمودند دیدم طلبه هایی که ازدواج می کنند گرفتار خانواده می شوند و نمی توانند درست درس بخوانند. من برای این که بتوانم خوب درس بخوانم گذاشتم درسم تمام شود بعد ازدواج کنم.۶ دی ۱۳۹۷
عزیز الله خوشوقت در ماه رجب سال ١٣٠٥ هجری شمسی در شهر بادکوبه(باکو) به دنیاآمد
پدر و مادر وی اهل زنجان بودند اما چند سالی را به خاطر نا امنی منطقه، به باکو مهاجرت کرده بودند که عزیز، دومین فرزند خانواده، در آنجا تولد یافت.
ایشان پس از تحصیلات دبیرستان، به علوم حوزوی روی آورد و پس از ۵ سال تحصیل در مسجد «لُرزاده »تهران راهی دیار علم و تقوا، قم شد.
حضرت آیت الله خوشوقت، دروس خارج فقه و اصول را نزد حضرات آیات عظام سید حسین بروجردی و امام خمینی سپری کرد و حکمت و فلسفه و تفسیر را نزد علامه طباطبایی آموخت.
انفاس ملکوتی رادمرد فرزانه، آیت الله العظمی محمد حسین طباطبایی، ایشان را بیش از دیگران با دقایق و رموز اخلاق و مدارج معرفت آشنا ساخت و همین امر ایشان را مورد توجه و محبت ویژه علامه قرار داد.
آیت الله خوشوقت پس از پایان دروس حوزوی، به تهران بازگشت و در سن ٣٣ سالگی ازدواج کرد. حاصل ازدواج ایشان، دو فرزند پسر و چهار دختر است.
پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، طی حکمی از سوی امام خمینی به عنوان نماینده ویژه ایشان در ستاد عالی انقلاب فرهنگی منصوب شدند و نیز اغلب در زمینه های فرهنگی، ارشاد و هدایت جوانان و تربیت فضلای مستعد، نقشی بزرگ ایفا نمود.
اقامت در تهران، برپایی نماز جماعت در مسجد امام حسن مجتبی(ع)، تربیت طلاب و فضلای حوزه علمیه، درس اخلاق و توجه به خواسته ها و حاجات مردم، انس با جوانان، بسیجیان، رزمندگان و خانواده های شهدا در طول بیش از پنجاه سال از ایشان چهره ای دوست داشتنی و مردمی ساخت.
وی به جهت فهم عمیق و آرای بدیعی که در آیات و روایات و دعاها به ویژه صحیفه سجادیه و نهج البلاغه داشت، گنجینهای از تقوا و زهد و معارف در عصر حاضر به شمار می رفت.
شیوه سلوک و تقرب به خدا نزد آیت الله خوشوقت تا حد زیادی برگرفته از علامه طباطبایی است و خلاصه آن، این است که برای رشد ایمان و سلوک در صراط مستقیم الهی، دو امر لازم است؛ اول ترک گناه و انجام واجبات و دوم، ذکر قلبی و لسانی خداوند متعال.
آیت الله خوشوقت، به رغم اجتناب از زندگی در شهر قم و تدریس سنتی علوم حوزوی در آن شهر مقدس، طی دو دهه اخیر، مرتبا در حوزه علمیه قم حضور مییافت و طلاب تشنه سیر و سلوک حقیقی، از محضر ایشان بهره ها می بردند.
دفاع صریح و غیرتمندانه ایشان از انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی و مقام معظم رهبری دام ظله العالی، و نیز حضور مکرر ایشان در جبهه های نبرد حق علیه باطل در دوران دفاع مقدس، زبانزد خاص و عام است.
حضرت آیت الله خوشوقت روز ۱۵بهمن ۱۳۹۱، در حالی که اعمال حج عمره را به پایان برده بود، به علت عفونت حاد ریوی در بیمارستانی در شهر مکه بستری شد. شدت عفونت ریوی، موجب عفونی شدن خون ایشان و نیز از کار افتادن کلیه های وی شده بود.
روند درمان وی طی بیش از دو هفته به گونه ای پیش رفته بود که امکان انتقال ایشان به تهران را در روز اول اسفند، فراهم ساخته بود اما بازگشت دوباره عفونت ریوی، اختلال عملکرد قلب و ضعف شدید جسمانی، موجب شد حضرت آیت الله خوشوقت، که عمری را خالصانه برای خدا و تبلیغ راه راستین حضرت پروردگار زندگی کرده بود، در کنار خانه خدا، به آغوش خدا باز گردد.آیت الله عزیزالله خوشوقت، ۲اسفند ۱۳۹۱ درگذشت.
سخن پایانی مدیریت سایت-پیراسته فر:بعدازاعدام نیما(روح الله)زم-مدیرآمدنیوز(۲۲ آذزماه ۱۳۹۹ )،آقای امجدواکنشی نشان دادکه دورازشأن یک عالم دینی بود،حضورمنحرفین وزاویه داران باولایت،کاردست این آیت الله ساده اندیش داد،بجای اینکه گمراهان را جذب بکند،جذب گمراهان شد!.
هرآدمی بااندکی اندیشه وتعقل این رامی فهمدکه «جاسوسی»قابل دفاع نیست،دلسوزی برای خائن غیرمعقول است.
ماازروز«الست» که بارب مان پیمان بستیم،برعهدمان پایداریم،حمایت ازاهل البیت رسول الله(ص) ،انبیاء واولیای الهی و«ولایت»رابرخودواجب می دانیم واین ارادت راباهیچ چیز عوض نمی کنیم وباهیچکس عقداخوت نبستیم،خط قرمزمان،امام ورهبری است،هرکسی کوچکترین جسارتی به این ارزشهایمان بکند،ازنظرمامطروداست.