شخصیتهای بین المللی در گفتگو با مهر (۲)؛
حضور تاثیرگذار حاج قاسم در تغییر موازنه جنگ
کارشناسان و تحلیلگران بین المللی با اعلام اینکه سردار سلیمانی یک اندیشه بود، اعلام کردند که حضور وی در نبرد با گروه تروریستی داعش در تغییر موازنه های جنگ بسیار تأثیرگذار بود.
خبرگزاری مهر- گروه بین الملل: امروز نخستین سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی است، کسی که همچنان پس از شهادتش نیز از محبوبیت بسیار بالایی نزد ملتهای منطقه برخوردار است. نقش شهید سلیمانی در حمایت از جبهه مقاومت در سراسر منطقه و تحمیل شکست نهایی به داعش یکی از عوامل مهم محبوبیت او محسوب میشود.
هر چند دولت آمریکا با تصور اینکه با حذف فیزیکی سردار قاسم سلیمانی میتواند جبهه مقاومت را تضعیف و نفوذ خود را در منطقه بیشتر کند دست به چنین اقدامی زد اما از نظر بسیاری از اندیشمندان بین المللی دولت آمریکا نه تنها نتوانست نفوذ خود را در منطقه افزایش دهد بلکه آغاز روند خروج نظامیان آمریکایی از عراق نشان از تضعیف قدرت منطقهای آمریکا را دارد.
امین حطیط
امین حطیط استراتژیست لبنانی و تحلیلگر امور نظامی و راهبردی درباره سردار حاج قاسم سلیمانی اظهار داشت: نقش فرمانده شهید «قاسم سلیمانی» در منطقه غرب آسیا به طور عام و در کشورهای سوریه و فلسطین به طور خاص، در واقع تجلی یکی از مهمترین اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی ایران به شمار میرفت. اصول جمهوری اسلامی ایران همواره بر ایجاد صلح و ثبات در منطقه مبتنی بوده است.
از همین روی، شهید قاسم سلیمانی پیش از سال ۲۰۱۰ میلادی فعالسازی پروژه مقاومت را به طور جدی در دستور کار خود قرار داد. او نقش مهمی را در حمایت از مقاومت در جنوب لبنان ایفا کرد. نقش شهید سلیمانی در لبنان متمایز بود و به یکی از شرکای اصلی در تحقق پیروزی بر رژیم صهیونیستی به ویژه در سال ۲۰۰۶ تبدیل شد.شهید قاسم سلیمانی، مَرد جبهههای مختلفی بود و یک هدف اصلی و اساسی داشت و آن، حمایت از مسأله امت یا همان مسأله فلسطین بود. او فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود؛ نیرویی که هدف اصلی آن آزادسازی قدس و فلسطین است
او همچنین در سوریه نیز نقشی متمایز را ایفا کرد و توانست گروههای مقاومت در این کشور را در نبرد با تروریسم، منسجم و یکپارچه گرداند.
در پیروزی بزرگ جنگ ۳۳ روزه نقش شهید سلیمانی کاملاً واضح و آشکار است. حمایتهای شهید سلیمانی از مقاومت در لبنان در ایام جنگ ۳۳ روزه در ۳ محور خلاصه میشود؛ محور اول، حمایت معنوی و روانی است. محور دوم، مشارکت در طراحی عملیاتها و هدایت و مدیریت عملیاتها از نزدیک بود. او در جنگ ۳۳ روزه همواره در میدان بود و مُدام از جبهههای نبرد به مقر فرماندهی مرکزی و بالعکس در رفت و آمد بود.
محور سوم، این بود که سردار سلیمانی در واقع حلقه وصل میان مقاومت در لبنان و عمق استراتژی آن در سوریه و ایران بود. او از این طریق در راستای فراهم کردن تسلیحات لازم برای مَردان مقاومت در لبنان گام برمی داشت.
کسانی که نقشه تجاوز به عراق را طراحی کردند، زمانی که با نقش بسیار بزرگ و برجسته سردار سلیمانی در این کشور مواجه شدند، غافلگیر شدند. سردار سلیمانی خیلی زود برای دفاع از عراق به آنجا رفت. در آنجا، وی تلاش کرد تا ساختار و قدرت دفاعی عراق را از صِفر بنا سازد. شهید سلیمانی در عرصه تشکیل نیروهای مقاومت «حشد شعبی» عراق نقشی اساسی و غیرقابل انکار را ایفا کرد.
بدون شک میتوان گفت که در مسأله شکلگیری نیروهای مقاومت حشد شعبی ۳ عامل اصلی و اساسی دخیل بود. عامل اول، فتوای جهاد کفایی آیت الله سیستانی، مرجعیت عالیقدر شیعیان عراق بود. عامل دوم، لبیک گفتن مجاهدان عراقی به فتوای مرجعیت و عامل سوم و مهم، حضور فرمانده شهید حاج قاسم سلیمانی در میدان نبرد در عراق بود. او طراح، مجری و رهبر عملیاتهای نظامی در عراق بود. بنابراین، نمیتوان از نبرد با داعش در عراق و حفظ حاکمیت این کشور سخن گفت و در کنار آن نامی از اقدامات شهید سلیمانی به میان نیاورد.
شهید قاسم سلیمانی، مَرد جبهههای مختلفی بود و یک هدف اصلی و اساسی داشت و آن، حمایت از مسأله امت یا همان مسأله فلسطین بود. او فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود؛ نیرویی که هدف اصلی آن آزادسازی قدس و فلسطین است. شهید سلیمانی با هر مانعی که در مسیر آزادسازی قدس و فلسطین قرار داشت، مقابله میکرد و تمام تلاش خود را به کار میبست تا این مانع را از میان بردارد.
عربستان سعودی یکی از طرفهایی بود که همواره در مسیر آزادسازی فلسطین و قدس حرکت کرده و میکند. سعودیها با همکاری با دشمنان امت اسلامی و حمایت از تروریسم همواره در راستای به تأخیر انداختن آزادسازی قدس گام برداشته و برمیدارند. از همین روی، شهید سلیمانی به خوبی از پس مواجهه با اقدامات و رفتارهای عربستان سعودی برای به تأخیر انداختن آزادی فلسطین برآمد و با این نقش خرابکارانه مقابله کرد.
قادر ارتاچ چلیک
قادر ارتاچ چلیک استاد دانشگاه «حاج بایرام ولی» آنکارا و عضو مرکز مطالعاتی آنکاسام درباره ترور سردار حاج قاسم سلیمانی اظهار داشت: اگر بخواهیم سوءقصد انجام شده از سوی آمریکا را دقیقتر تفسیر کنیم باید بگوییم که یک دولت در خاک دولت دیگری علیه یک مقام سیاسی کشور دیگری اقدام تروریستی انجام داده است. هر چقدر هم این عمل از سوی سیا، پنتاگون و دولت واشنگتن به عنوان یک عملیات تلقی شود اما این اقدام یک سوءقصد به شمار میرود، بنابراین سو قصد خود یک اقدامی علیه قوانین بین الملل است. ضمن اینکه دولت واشنگتن به غیر از عراق در دیگر کشورها نیز چنین اقدامات غیر قانونی را انجام میدهد. کشور عراق نیز اجازه چنین اقدامی علیه ایران را به آمریکا نداده بود، همچنین واشنگتن و تهران از نظر حقوقی دو کشور در حال جنگ نیستند، در نتیجه این حمله مسلحانه از نظر حقوقی مشروع نیست. اما اینگونه اقدامات غیر قانونی از سوی آمریکا زیاد دیده شده است.
دخالت واشنگتن در امور داخلی کشورهای منطقه و چنین اقدامات غیر حقوقی نه تنها نمیتواند برای کشورهای منطقه صلح آور باشد بلکه بی ثباتی را در منطقه حاکم میکندترامپ در ابتدا با هدف تضعیف روحیه بازیگران بین المللی که مخالف سیاست آمریکا هستند، این اقدام را مرتکب شد. همانطور که پیشتر گفتم آمریکا میخواهد زمینه فعالیت گروهای تروریستی در منطقه مهیا شود و از طرفی هم امنیت اسرائیل تأمین شود؛ مهمترین هدف دیگر آمریکا تحریک ایران برای یک جنگ تمام عیار بوده است.
ترامپ با در نظر گرفتن افکار عمومی جامعه آمریکا دست به چنین اقدامی زد. سردار سلیمانی را به عنوان دشمن آمریکا معرفی کرده و با تصور اینکه با از میان برداشتن این شخصیت میتواند اعتبار خود را حفظ کند چنین حملهای را ترتیب داد اما چنین اتفاقی نیفتاد، موضوعاتی مانند همه گیری ویروس کرونا مسیر را برای جو بایدن دموکرات هموار کرد. تحولات مربوط به خشونت پلیس علیه سیاهپوستان شانس پیروزی ترامپ را گرفت.
قبل از هر چیز باید به این نکته اشاره کنیم که اگرچه پس از این اقدام تروریستی تصمیم گیرندگان کشورها حرفی از سرکش بودن یا عدم پایبندی دولت آمریکا به قانون به میان نیاوردند اما دانشگاهیان و افراد روشنفکر به صراحت این موضوع را قبول دارند. بسیاری از کشورهای غربی از این اقدام آمریکا نه حمایت کردند و نه همراهی؛ کشور ترکیه نیز به عنوان همسایه ایران که با آن اشتراکات تاریخی و همکاری منطقهای دارد این اقدام را هم از بعد حقوقی و هم از بعد سیاسی غیر قابل قبول عنوان کرده بود.
ضمن اینکه مقامات تُرکیه انجام چنین اقدام تروریستی در خاک کشوری دیگر را مورد تأیید نمیدانند. دخالت واشنگتن در امور داخلی کشورهای منطقه و چنین اقدامات غیر حقوقی نه تنها نمیتواند برای کشورهای منطقه صلح آور باشد بلکه بی ثباتی را در منطقه حاکم میکند.
عبدالوهاب الخیل
عبدالوهاب الخیل مدیرکل امور حقوقی وزارت آموزش یمن درباره شهید حاج قاسم سلیمانی تصریح کرد: آمریکا به اهمیت نقش سردار شهید قاسم سلیمانی در ممانعت از اجرای معامله قرن و در واقع معامله ترامپ پی برده بود. این کشور به شدت از واکنش ملتهای محور مقاومت از جمله مقاومت فلسطین که متأثر از سردار سلیمانی است، واهمه داشت. وی در تمام محورها و جبههها حضور مؤثر و فعالی داشت. این در حالی بود که آمریکا و مزدوران این کشور از طریق اعلام عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی تلاش کردند به آرمان فلسطین لطمه وارد کنند.
آمریکا پیش از این، چندین بار تلاش کرده بود از طریق مزدوران خود، سردار سلیمانی را ترور کند و زمانی که در تمام این مراحل شکست خورد تصمیم گرفت بنا به دستور دونالد ترامپ در ۳ ژانویه ۲۰۲۰ از طریق یک حمله هوایی بزدلانه در عراق وارد عمل شود. بعد از ترور سردار سلیمانی، آمریکاییها فکر کردند روح مقاومت را از بین بردهاند تا مزدوران خود را به اعلام عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی تشویق کنند؛ اقدامی که یک خیانت آشکار در حق آرمان فلسطین و مسائل امت اسلامی به شمار میرود.
بعد از شهادت سردار سلیمانی، منطقه به ۲ دسته تقسیم شد؛ کشورهای خائن و مزدور و صهیونیست و کشورهای آزادی خواه که در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی و پروژههای عادی سازی ایستادهاند. در واقع شهادت سردار سلیمانی مرزبندیها را در میان کشورهای خائن و مقاوم مشخص کرد. سردار سلیمانی با شهادت خود، به آنچه که میخواست رسید؛ شهادت در راه خداوند؛ اما آنچه که آمریکاییها آن را حساب نکرده بودند این است که تمام آزادگان در محور مقاومت روحیه سردار سلیمانی و دیگر شهدای این جبهه را با خود دارند و خون پاک این شهدا، امت اسلامی را زنده نگه میدارد.
وی در خصوص تلاشهای سردار سلیمانی برای نابودی داعش در منطقه و مشخصاً در عراق بیان کرد: آمریکا تلاش کرد تا از طریق حمایت از گروههای تکفیری و تروریستی، عراق را به لبه پرتگاه سوق دهد. خطرناکترین گروه تروریستی در این بین، تشکیلات داعش بود که در سال ۲۰۱۴ به عراق یورش برده و فجیعترین جنایات را در حق زنان، مردان و کودکان عراقی مرتکب شد. روزی نبود که خبر اسارت زنان عراقی و سر بریدن دهها شهروند این کشور در رسانهها منتشر نشود. آمریکا بر این روند نظارت داشت و عربستان نیز از طریق ترویج تفکرات وهابی تکفیری در میان گروههای عراقی و اعزام عناصر انتحاری به این کشور در این جنایات دست داشت.
مبالغه نیست اگر بگوییم که عراق در سال ۲۰۱۴ در حال نابودی و ذوب شدن در میان داعش، آمریکا و مزدوران آنها بود. سردار سلیمانی در برابر این خطر، توانست عراق را بیدار کرده و مقاومت را در میان شهروندان عراقی گسترش دهد. آزادگان عراقی نیز به دعوت سردار سلیمانی لبیک گفته و وارد میدان نبرد شدند. نکتهای که باید اینجا به آن اشاره کنم این است که سردار سلیمانی خیلی سریع به درخواست کمک مقامات عراقی پاسخ مثبت داد چرا که در آن زمان، آمریکاییها با وجود وعدههای توخالی شان درباره مبارزه با داعش، پشت عراقیها را خالی کردند اما ایران تسلیحات و تجهیزات نظامی در اختیار عراقیها قرار داد تا بتوانند در برابر عناصر داعش بایستند.
این مسئول یمنی همچنین اضافه کرد: سردار سلیمانی معتقد بود که دفاع از عراق یک دفاع عقیدتی به شمار میرود و به خاک این کشور به عنوان خاک خود نگاه میکرد و عراقیها را برادر خود میدانست. وی ارتباطات بسیار خوبی با دیگر رهبران عراقی و فرماندهان مقاومت در این کشور از جمله شخصیتهای سُنی و کُرد داشت و توانست از این طریق، آنها را وارد میدان نبرد با داعش کند.بعد از شهادت سردار سلیمانی، منطقه به ۲ دسته تقسیم شد؛ کشورهای خائن و مزدور و صهیونیست و کشورهای آزادی خواه که در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی و پروژههای عادی سازی ایستادهاند
این در حالیست که شخص سردار سلیمانی در خطوط مقدم جبهههای نبرد حضور داشت تا بتواند مستقیماً بر روند مبارزات نظارت داشته باشد و راهبردهای لازم را به دست مبارزان برساند. بسیاری از مواقع نیز شخصاً برای جمع آوری اطلاعات وارد عمل شده و در عملیات نظامی که خود آنها را طراحی کرده بود شرکت میکرد. به راستی که باید سردار سلیمانی را نجات دهنده عراق خواند و ملت این کشور همواره مدیون او باقی خواهند ماند.
عبدالوهاب الخیل ادامه داد: سردار سلیمانی در سوریه نیز به همین منوال عمل کرد. وی حامی ملت سوریه و تمام کسانی که در برابر تروریسم ایستاده بودند به شمار میآمد. سردار سلیمانی حضور تأثیر گذاری در میادین نبرد علیه تشکیلات تروریستی تکفیری از جمله داعش داشت؛ گروههایی که از سوی آمریکا و مزدوران آنها در منطقه از جمله عربستان حمایت میشدند. رهبران سوریه و ملت این کشور نیز قدردان فداکاریهای سردار سلیمانی که سوریه را از خطر نابودی نجات داد هستند چرا که وی نقشههای مربوط به تجزیه سوریه را خنثی کرد.
وی در خصوص نقش سردار سلیمانی در تقویت اتحاد میان گروههای مقاومت تصریح کرد: ایشان ایمان داشت که آرمان فلسطین مهمترین مسأله جهان اسلام است و باید موضع گیری ها در برابر رژیم صهیونیستی یکسان باشد، بنابراین از لحاظ نظامی و تسلیحاتی از مقاومت فلسطین حمایت به عمل آورد. مقاومت فلسطین توانست در عملیات نظامی خود به صورت محسوسی از سردار سلیمانی یاد گرفته و برای افزایش توان نظامی در زمینههای مختلف به ویژه موشکی از وی بهره بگیرد.
این شهید بزرگ، مقابله با پروژههای آمریکایی صهیونیستی را در رأس اولویتهای خود قرار داده و در تمام میادین نبرد در لبنان، عراق و فلسطین حضور داشت. همین مسأله باعث به وجود آمدن تغییرات در جغرافیای سیاسی منطقه شد که کشورهای مستکبر آن را پیش بینی نمیکردند به طوری که سردار سلیمانی روح انقلابی گری و مقاومت را در منطقه احیا کرد.
ناصر ابوشریف
ناصر ابوشریف نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین درخصوص سردار حاج قاسم سلیمانی و حمایت ایشان از قضیه فلسطین اظهار داشت: بدون هیچگونه شک و تردیدی، جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی نقش مهمی در حمایت از مسأله فلسطین ایفا کرد. این حمایتهای ایران بود که موجب شد گروههای مقاومت فلسطین بتوانند در برابر رژیم صهیونیستی بایستند. ایران از همان ابتدا حمایت از مسأله فلسطین در تمامی عرصهها از جمله عرصههای سیاسی، معنوی، مادی و… را در دستور کار خود قرار داد و همواره نیز در همین مسیر گام برداشته است.
طبیعتاً از زمانی که حاج قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد، جنس حمایت جمهوری اسلامی ایران از مقاومت فلسطین نیز متفاوت گردید. حاج قاسم سلیمانی جنبشهای اسلامی زیادی را برای ایستادگی و رویارویی در برابر رژیم صهیونیستی شکل داد. وی حمایت از جنبشهای اسلامی و مقاومتی را در رأس اولویتهای خود قرار داد.
از سال ۲۰۰۵ میلادی یعنی پس از وقوع انتفاضه اول در اراضی اشغالی وضعیت مبارزه در فلسطین ارتقا پیدا کرد و مبارزه از سنگ به مبارزه با سلاح تبدیل شد. از همین روی، از سال ۲۰۰۵ میلادی بود که فرایند تقویت مقاومت از لحاظ نظامی آغاز گردید. در این میان، حاج قاسم سلیمانی و نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نقش برجستهای در ارتقا بخشیدن به مقاومت مسلحانه در نوار غزه ایفا کردند.
از سوی دیگر، حاج قاسم سلیمانی نقش بسزایی در یکپارچه سازی جنبشهای مقاومت در اراضی اشغالی ایفا کرد. در واقع، نقش شهید سلیمانی در شکلگیری محور مقاومت در منطقه و یکپارچهسازی اجزای مختلف این محور در خصوص مسأله فلسطین، بیبدیل است. اگر امروز شاهد حضور مقاومت قدرتمند در جنوب لبنان هستیم که به طور کامل از آمادگی برای ایستادن و رویارویی با دشمن صهیونیستی برخوردار است، این آمادگی مرهون حمایتهای ایران و حاج قاسم سلیمانی است.
در عراق و سوریه و یمن نیز شاهد آن هستیم که جنبشهای مقاومت جملگی قدرت یافتهاند و اکنون در برابر پروژههای غربی و نیز پروژههای رژیم صهیونیستی ایستادگی میکنند. این مسأله غیرقابل انکار است.
روابط میان سران جهاد اسلامی و حاج قاسم سلیمانی در چارچوب سلسله روابط نظامی نبود بلکه آنچه که جهاد اسلامی و حاج قاسم را بیش از بیش به یکدیگر نزدیک میکرد، بصیرت دو طرف نسبت به پروژه اسلامی بود؛ پروژهای که میبایست در قبال پروژه آمریکا و غرب و صهیونیسم در منطقه صف آرایی کند.
در واقع، اندیشه وحدت اسلامی همان اندیشه واحدی است که میتوان نوع و ماهیت روابط میان گروههای مقاومت با حاج قاسم سلیمانی را بر اساس آن خلاصه کرد. ما به طور کلی روابط دوستانه و برادرانهای با یکدیگر داشتیم و در این میان، هیچ منافع شخصی و حزبی در کار نبود.
حاج قاسم سلیمانی ایمان زیادی به پروژه اسلامی و پروژه انقلاب اسلامی داشت. او قلبا ایمان داشت که بزرگترین دشمن برای اسلام، پروژه غربیها و پروژه صهیونیستیها است. او مسأله فلسطین را اصلیترین و اساسیترین مسأله جهان اسلام قلمداد میکرد و هیچگاه از این مسیر زاویه پیدا نکرد. او معتقد بود که همگان باید به سمت مسأله فلسطین حرکت کنند.
روابط میان سران جهاد اسلامی و حاج قاسم سلیمانی در چارچوب سلسله روابط نظامی نبود بلکه آنچه که جهاد اسلامی و حاج قاسم را بیش از بیش به یکدیگر نزدیک میکرد، بصیرت دو طرف نسبت به پروژه اسلامی بود؛ پروژهای که میبایست در قبال پروژه آمریکا و غرب و صهیونیسم در منطقه صف آرایی کنداز همین روی، حاج قاسم سلیمانی همواره در راستای تقویت وحدت در منطقه و یکپارچه سازی تلاشها برای آزادسازی قدس حرکت کرد. بسیاری از مجاهدان و افراد آزادیخواه نیز با شهید سلیمانی در این مسیر همراه شدند و دعوت او را لبیک گفتند.
نمیتوان گفت که ایالات متحده آمریکا با جنایتی که علیه حاج قاسم سلیمانی مرتکب شد، توانست به هدف خود علیه مقاومت دست پیدا کند. حاج قاسم سلیمانی یک فرد نبود؛ او یک اندیشه بود. از همین روی، چنین این شخصیت و نیز فکر و اندیشه او همواره در طول زمان در ذهن و قلب تمامی مجاهدان و نقش آفرینان در گروههای مقاومت باقی خواهد ماند.
بدون شک فقدان حاج قاسم خسارت بزرگی برای ما محسوب میشود اما باید گفت که پروژه اسلامی و گروههای مقاومت همچنان قادر به رویارویی و ایستادگی در برابر پروژههای دشمنان هستند و تضعیف نشدهاند.
جبار یاور
جبار یاور دبیرکل وزارت پیشمرگه اقلیم کردستان عراق درباره ارتباط حاج قاسم سلیمانی و نیروهای پیشمرگه کُرد اعلام کرد: حاج قاسم بیشتر وقتهایی کە بە اقلیم کردستان و جبهە های جنگ میآمد در سنگر نیروهای پیشمرگه و در خط مقدم جنگ با فرماندە های پیشمرگه دیدار داشتند و گاهی هم با مسئولین ردە بالای سیاسی هم دیدار و گفتگو میکردند.
بە گفتە وی؛ خط دفاع مشترک اقلیم کردستان و ایران در برابر حملات داعش از منطقە خانقین شروع و از مناطق قرە تپت و جلولا عبور کردە و بە طوزخورماتو و کرکوک تا موصل میرسید. زمانی کە سال ۲۰۱۴ برای اولین بار داعش بە موصل حملە کرد و استان صلاح الدین و بعضی از مناطق دیالە و رمادی تا نزدیک دروازەهای بغداد را درنوردید، هیچ ائتلاف جهانی علیه داعش تشکیل نشدە بود، ایران به عنوان اولین کشور و اولین کسی کە بە کمک نیروهای ارتش عراق و پیشمرگه های کُرد آمد حاج قاسم سلیمانی بود.
جبار یاور در ادامە گفت: من از نزدیک حاج قاسم را ندیدەام چون من مسئول دیوان وزارت هستم و در خط مقدم نیستم اما از نیروهای پیشمرگه و دیگر فرماندهان کە با ایشان همسنگر بودەاند، بسیار شنیدەام کە حاج قاسم سلیمانی مردی قدرتمند و مقتدر، سادە و بی ریا، ساکت و خوش اخلاق و مهربان بودە است. شخصیتی باصلابت کە از جنگهای طولانی و سخت و پیادەروی ها و گرسنگیهای طولانی خستە نمیشد.
وی افزود: فرماندە های پیشمرگه میگویند حاج قاسم سلیمانی یک فرماندە بسیار باتجربە در زمینە جنگ بودە است و بر جغرافیای سیاسی منطقە تسلط کامل داشتە است.
دبیرکل وزارت پیشمرگه اقلیم کردستان تاکید کرد کە نیروهای ایرانی بە فرماندهی حاج قاسم سلیمانی بە عنوان نیروی مبارز در سنگرها جنگیدند و بە عنوان مشاور بە انتقال تجارب و آموزش نظامی نیروهای پیشمرگه و نیروهای عراق در نبرد حاضر شدند و اسلحە و مهمات هم برای ما آوردند.
وی افزود: این نیروها با فرماندهی حاج قاسم سلیمانی همکاری بسیار خوبی با نیروهای پیشمرگه کُرد داشتند و توانستند از نفوذ داعش بە مناطق بیشتری از داخل اقلیم کردستان جلوگیری کنند و مناطق اشغال شدە را هم بازپس بگیرند.
جبار یاور تاکید کرد کە نیروهای ایران به محض اینکه مشاهده کردند خطر داعش، عراق و اقلیم کردستان را تهدید میکرد عقب نشینی نکردند و پشت ما را خالی نکردند بە ویژە حضور حاج قاسم و نیروهای ایشان در جلولا و آمرلی و طوزخورماتو و مناطقی از کرکوک در تغییر موازنەهای جنگ بسیار تأثیرگذار بود.
بە گفتە دبیرکل نیروهای پیشمرگه، حاج قاسم فقط در عراق و اقلیم کردستان علیە تروریستها مبارزە نکردە است، ایشان ارتباطات گستردە بین المللی داشتند و در مناطق دیگری همچون لبنان و سوریە نیز با رهبران نظامی و سیاسی رایزنی داشتند و در مبارزات علیە تروریستها حضور مهم و تأثیرگذار داشتەاند.
طراد حماده
طراد حماده وزیر کابینه اسبق لبنان اظهار داشت: این مَردان هستند که تاریخ خود را می سازند؛ مَردانی که خط و مشی و سیره آنها از سیره سرزمینشان جدا نیست. در این میان، شهدا کسانی هستند که خداوند متعال آنها را برگزیده است؛ آنها را برگزیده است تا به مقام رفیع شهادت نائل شوند و این بالاترین مقام و مرتبه است.
وزیر کار اسبق لبنان در ادامه تصریح کرد: حاج قاسم سلیمانی نیز از جمله این شهدا محسوب می شود که باید ابعاد مختلف شخصیت وی و نیز جایگاه والایش در جهاد و نقشش در نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را درک کرد. او از امت و از صلح دفاع کرد. او از مستضعفین دفاع کرد. جمهوری اسلامی ایران پس از موفقیت انقلاب خود به رهبری امام خمینی (ره) مرحله جدیدی را رقم زد و با قدرت وارد تحولات جهانی شد.
وی همچنین اظهار داشت: در این میان، شهید حاج قاسم سلیمانی از جمله فرزندان این انقلاب و از شیرمردان و رهبرانی بود که در مراحل مختلف در مسیر جهاد گام برداشت. او شاگرد امام خمینی (ره) بود. او عاشق ولایت فقیه بود. او از عاشقان امام مهدی (عج) بود. وی از حامیان مسأله فلسطین نیز بود.
حماده همچنین ادامه داد: امام خمینی (ره) مسأله فلسطین را مسأله اول جهان اسلام می دانستند و صراحتاً تأکید می کردند که بر هر مسلمانی در هر نقطه ای از جهان واجب است که از مسأله فلسطین حمایت به عمل آورد. جمهوری اسلامی ایران نگاه و نگرش استراتژیک به مسأله فلسطین داشت. به همین دلیل است که ایشان آخرین جمعه از ماه مبارک رمضان را به عنوان روز جهانی قدس نامگذاری کردند. ایشان نیروی قدس را در ساختار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل دادند و مأموریت مبارزه با استکبار را به آن سپردند.
وزیر کار اسبق لبنان اظهار داشت: شهید حاج قاسم سلیمانی به خوبی مأموریت هایی را که در نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به او سپرده شده بود، انجام داد. او یک فرمانده محبوب بود و در میادین نبرد، شجاعت و دلاوری از خود نشان می داد. او مغز متفکر استراتژی جنگ بود؛ کسی که در تحقق پیروزی ها ید طولایی داشت و می دانست که چگونه می شود شکست را به دشمن تحمیل کرد.
وی همچنین یادآور شد: حاج قاسم سلیمانی یکی از حلقه های فرماندهی جنگ ۳۳ روزه علیه حزب الله لبنان بود. آیت الله خامنه ای (دام ظله) چنین مأموریتی را به او سپرده بودند. او یک مجاهد در راه خدا بود و خدمات بسیاری را به مسأله فلسطین ارائه کرد. افزون بر این، حاج قاسم سلیمانی حمایت های فراوانی را از مقاومت در یمن به عمل آورد. او یمنی ها را در مراحل مختلف جنگ و نبرد همراهی کرد و از آنها الگوهایی برای مقاومت در برابر دشمنان ساخت.سردار سلیمانی مغز متفکر استراتژی جنگ بود؛ کسی که در تحقق پیروزی ها ید طولایی داشت و می دانست که چگونه می شود شکست را به دشمن تحمیل کرد
وزیر کار اسبق لبنان در ادامه تأکید کرد: او در سوریه نیز در برابر تروریسم صف آرایی کرد و از مقاومت دفاع کرد. او در سوریه از حرم مطهر حضرت زینب (س) قهرمان کربلا دفاع کرد. حماده خاطرنشان کرد: در بحرین هم حاج قاسم سلیمانی از مجاهدین حمایت به عمل آورد و در اراضی قطیف و الاحساء و… نیز در کنار مظلومان و مستضعفین ایستاد.
وی همچنین تصریح کرد: او درحالی که برای یاری مقاومت به سرزمین عراق فرستاده شده بود و مأموریت داشت تا بار دیگر دوشادوش برادرانش در حشد شعبی در برابر تروریسمِ تکفیری بایستد، به شهادت رسید.
حماده در پایان نیز گفت: این شهادت در کنار دوست و همراه همیشگیاش شهید ابومهدی المهندس اتفاق افتاد. اینجا بود که حاج قاسم سلیمانی از یک قهرمان ملیِ محبوب و شجاع به یک قهرمان جهانیِ حامی عدالت و آزادی و مقاومت تبدیل شد. آری؛ او به راستی یک عاشقِ علوی بود؛ کسی که خط مشی مهدوی را برگزید.