عقیق:امیرحسین کسائی: آسیبهای اجتماعی در هر محل، شهر و روستایی متفاوت است، اما فساد، اعتیاد، بیکاری، فقر فرهنگی و ... شاه بیت همه آنهاست که متناسب با شرایط محلی ابعاد مختلفی به خودش میگیرد. رفع این آسیبها شاید در هر محلهای یک نسخه واحد داشته باشد؛ آن هم عزم همه اعضای محله با محوریت و رهبری امام جماعت مسجد به عنوان امام محله است. روحانی محله میتواند با عزم و همت خود برای رفع آسیبهای اجتماعی آستین همت بالا بزند و با کمک مردم برای رفع چارهگشا باشند.
طلبهای که ۲ سال در خیابانها راه رفت تا مردم را بشناسد
در حاشیه شهر اراک محلهای به نام کوی هجرت وجود دارد که حدود ۱۵ هزار سکنه دارند. در این منطقه مردم دچار فقر و مشکلات بسیاری در حوزه آسیبهای اجتماعی هستند. حجتالاسلام بهنام حبیبی امام جماعت ۳۲ ساله مسجد حجتبنالحسن ۵ سالی است که در این محله مستقر شده و برای رفع مشکلات در حال برنامهریزی و تلاش است. او میگوید: «در ابتدایی که وارد منطقه شدم، با یک شهر کاملاً روستایی با بافت فرسوده مواجه شدم که هیچ ارگانی آن را حمایت نمیکرد. در اولین روزها نمیدانستم در منطقه کی به کی هست، بنابراین تصمیم گرفتم روابطی با افراد برقرار کنم تا منطقه را بشناسم این ارتباطاتگیری با صحبت کردن، شب نشینیها و نشستهای مختلف همراه بود که باعث شد، یک سری ایده و تصمیمات مهم برای کارها بگیرم.»
حجتالاسلام حبیبی مدتها برای شناسایی مشکلات محله به میان مردم رفت و با آنان گفتوگو کرد
رصد مشکلات مردم با لباس مبدل
مردم این منطقه به خاطر مشکلات و محرومیتهای فراوان مسؤولان را مقصر میدانستند و نسبت به نظام و مسؤولان مخالفت شدیدی داشتند، آنها حتی روحانیت را هم قبول نداشتند. با همه این مشکلات و اوضاع طلبه گزارش ما وارد عرصه شد. او میگوید: «من برخی شبها با لباس شخصی با خانواده در منطقه میچرخیدم و مشکلات را میدیدم. مشکلاتی مثل تیربرق خیابان، چاله و جوی خراب، خانوادههای نیازمند و ... را شناسایی کردم و این کار حدود ۲ سال زمان برد. با کسبه، معتمدین و مردم صحبت کردم تا اطلاعات کاملی از محله به دستم رسید. مردم هم که عزم و اراده من را برای کار و کمک مشاهده کردند، دور ما را گرفتند و فرصتی شد تا کارها را انجام دهیم.»
یکی از مراسمهای جشن در محله کوی هجرت با حضور جمعیت انبوه مردم
مسجدی که فقط دو نمازگزار داشت
مردم این محله با آسیبهای اجتماعی مختلفی مثل استعمال مواد مخدر، مواد فروشی، طلاق و از همه بدتر تنفروشی برخی زنان مواجه بودند که برای شناسایی و احصاء آن مرحله به مرحله کار شد. زمانی که حجتالاسلام حبیبی وارد منطقه شد، در مسجد تنها دو نفر برای نماز حضور پیدا میکردند و برای مجالس جشن و عزاداری هم نهایت جمعیت چهار نفر بود. او میگوید: «برای حل این مشکلات و عدم اقبال مردم، مجالس را به بیرون آوردیم برای یک مجلس عزاداری ۵۰۰ صندلی قرار دادیم که مردم میگفتند کسی نمیآید اما شروع که شد جمعیت بیش از ۲ هزار نفر شد حتی صندلی کم آمد و مردم فرش و گلیم میانداختند و مینشستند، این یک کار فرهنگی بود که از آن به بعد، تمامی مراسمها را در فضای باز برگزار کردیم.»
ایجاد کارگاه قالی بافی برای کمک به زنان و جلوگیری از ورود آنها به جرگه مفاسد
زنان تنفروشی که پای دار قالی آمدند
مشکلات اقتصادی و معیشتی هم که در این محله پای ثابت بود و متاسفانه بخش بسیاری از مردم درگیر آن بودند که حتی عواقب بدی را هم به همراه داشته است. حجتالاسلام حبیبی میگوید: «بعد از شناساییها متوجه شدم در برخی از خانوادهها متاسفانه خانمها تن فروشی میکنند مثلا به این دلیل که شوهرش زندان است یا شوهرش مواد فروش است. برای حل این مشگل تصمیم گرفتیم قالی بافی را رواج دهیم. سه تا دار قالی زدیم و رایگان آموزش دادیم و بعد به آنها دار قالی دادیم. آنها در خانه یا در کارگاه قالی میبافتند. آنها کار میکردند و پول میگرفتند و از گذشته تلخ خود دور شده بودند. کنار این قالی بافی، خیاطی هم راهاندازی کردیم و تا الان حدود ۵۰ زن مشغول به کار شدند که تعدادی از آنها متاسفانه دچار تنفروشی بودند.»
خاطره تلخی که شیرین شد
امام جماعت مسجد حجتابنالحسن در بیان خاطرهای تلخ میگوید: «من یک شب در سجاده نماز خودم کاغذی دیدم که در آن یک خانمی نوشته است که حاج آقا اگر کسی برای رفع نیاز جنسیاش بود، من میتوانم به صورت ساعتی با او باشم؛ به این دلیل که نیاز مالی دارم. من با او صحبت کردم و همسرم نیز با او بسیار صحبت کرد و تصمیم شد تا او در کارگاه قالی بافی کار کند و دیگر سراغ این کارها نرود.»
ریش سفیدی در سایه ارتباط نزدیک با نیروی انتظامی
حجتالاسلام حبیبی تلاش میکند تا لااقل هر هفته یک مرتبه نماز ظهر و عصر خود را در کلانتری اقامه کند و با این کار توانسته ارتباط خوبی با مسؤولان نیروی انتظامی برقرار کند. او میگوید: «به واسطه این ارتباط در برخی از امور فضای ریشسفیدی و میانجیگری برای من فراهم شده است. گاهی افراد برای شکایت که مراجه میکنند رئیس کلانتری یا به من ارجاع میدهد یا تماس میگیرند تا من در کلانتری حاضر شوم و با افراد صحبت کنم. گاهی نیز که تجمعات اعتراضی از سوی مردم به دلایلی رخ میدهد من وارد میشوم و با صحبت به مردم آنها را قانع و برای حل و فصل مشکلات شخصا پیگیر میشوم.
مسجد با کارها و تلاشهای امام جماعت پرشور و پرجمعیت شد
مسجدی که رونق گرفت
زمانی که مردم دیدند این امام محله برای رفع مشکلات آنها پای در میدان گذاشتند، پشت سرش برای نماز جماعت در مسجد جمع شدند. حبیبی میگوید: « از مردم در خصوص نماز سوال کردم، میگفتند ما در خانه خود نماز میخوانیم. گفتم این مسجد که شما میآیید، فقط نماز خالی نیست، این حمایت از من است، زبان من را دراز میکنید. من را حمایت میکنید که من مطالبات شما را بخواهم و مشکلات شما را بگویم. الان در مسجد ما شصت تا هفتاد مرد و صد تا خانم میآید.»
برنامهها و جشنهای مسجد محله این روزها پررونق شده است
مشکلات مردم کم شد و رنگ عوض کرد
یکی از کارهای مهمی که این طلبه انجام داد، شبکه سازی بود. او میگوید: «ما دیدیم که مشکل طلاق و اعتیاد در منطقه ما زیاد برنامههای بسیاری در حوزه مشاوره و مبارزه با فساد انجام دادیم. پانزده نفر به کمپ رفتند و در چندین مرحله رزمایش مواد فروشهای بسیاری را دستگیر کردیم. این معضلات در منطقه ما پایین آمد. اما در حال حاضر با مشکلاتی مثل همسرآزاری و کودک آزاری مواجه هستیم که برای رفع آنها در حال برنامهریزی هستیم. به این صورت که ما چند کارگروه ایجاد کردیم تا به پیشگیری و شناسایی آسیبهای اجتماعی بپردازیم که ریاست آن برعهده رئیس کلانتری منطقه با عضویت مدیران مدارس، رئیس مرکز بهداشت، دو تا از کسبه، چهار نفر از معتمدین و ... است، در این کارگروه برای رفع مشکل اعتیاد در حال برنامهریزی و تلاش هستیم. یکی دیگر هم مسئله صلح و سازش است. موضوع همسر آزاری به خاطر بیکاری و کرونا این روزها زیاد است که برای حل آن به دنیال صلح و سازش هستیم. یک خانم حقوقدان را عضو کارگروه آن کردیم و رئیس کلانتری، مسئول مرکز بهداشت، دو تن از ریش سفیدان عضو آن هستند. اگر موردی گزارش شود، به منزل آنها میرویم و ریش سفیدی میکنیم تا حل شود.»
حل و فصل حسابهای دفتری مردم با کمک یک پزشک خیر
در این منطقه مشکلات اقتصادی بسیاری وجود دارد که موجب میشود مردم نتوانند بدهیها و از همه شایعتر حسابهای دفتری خود را پرداخت کنند. امام محله اما برای رفع این معضل هم تدبیری اندیشیده است. او میگوید: «ما به کسبه گفتیم که اگر کسی هست که جنس نسیه برده و نمیتواند مبلغ آن را پرداخت کند، بعد از گذشت سه تا چهارماه که مشکل مالی داشتید، به مسجد ما بیاید و ما پرداخت میکنیم. خداراشکر ما با کمک یک پزشک خیر منابع مالی خوبی جمعآوری کردیم و این گونه مشکلات را رفع و رجوع میکنیم.»
محله کوی هجرت اراک که روزی از نظر اعتیاد، طلاق و فساد مشکلات فراوانی داشت این روزها با همت و تلاش امام محله خود و یاری مردم به جایگاهی رسیده است که از این مشکلات عبور کرده و درگیریهایش در حد همسرآزاری به دلیل شرایط کرونایی کوتاه آمده است. اینها برکات تلاشها و نگاه والای یک طلبه است که وظیفه خود را فراتر از اقامه نماز جماعت بداند.