عقیق: حضرت موسی علیه السلام یکی از پیغمبران اولوالعزم است که نام و ماجرای نبوتش بارها در قرآن کریم عنوان شده است. آن حضرت به قدری برای خدای متعال عزیز و دارای ارج و منزلت است که خداوند او را به عنوان کلیماللهی برگزید، به این معنا که از میان همه انسانها، تنها آن حضرت را برای سخن گفتن انتخاب فرمود.
اما رمز کلیماللهی و همسخن شدن حضرت موسی علیه السلام با خدای متعال چیست و چه عملی از آن حضرت این اندازه در نزد حضرت حق پسندیده آمد که ایشان را به این مقام رساند؟
بر اساس تفاسیر قرآن کریم و روایات رسیده از ائمه اطهار علیهم السلام، حضرت موسی علیه السلام در زمان ستایش خدای متعال دارای خضوع و خشوعی بود که هیچ انسانی به قدر او مورد رضایت خداوند قرار نگرفت. چنانکه از امام محمدباقر علیه السلام نقل شده که فرمودند: خدای متعال به حضرت موسی علیه السلام وحی کرد که: «آیا میدانی به چه علتی تو را برای تکلم و سخن گفتن برگزیدم، نه مخلوقات دیگر را؟» آن حضرت گفت: «نه ای پروردگارم.» خداوند فرمود: «به این دلیل که بندگانم را آزمودم. در بین ایشان احدی را از تو در مقابل خود خاضعتر نیافتم، چراکه هرگاه نماز میخوانی گونههای خود را بر خاک مینهی و اظهار خضوع و خضوع مینمایی.»
کدام عمل حضرت ابراهیم(ع) موجب دوستی او با خداوند شد؟
آشنایی با زوایایی از سبک زندگی پدر خداپرستان/ دعاهای حضرت ابراهیم(ع) چگونه مستجاب میشد؟
در روایت دیگری نیز از امام جعفر صادق علیه السلام نقل شده که فرمودند: مدت سی یا چهل روز بر حضرت موسی علیه السلام وحی نازل نشد. آن حضرت بر بالای کوهی در شام به نام اریحا رفت و خطاب به حضرت حق عرضه داشت: «پروردگارا! اگر به علت گناهان بنیاسرائیل وحی خود را از من بریدی، غفران و آمرزش تو از قبل و دیرزمان شامل همه بندگانت بوده است.»
خدای متعال وحی فرستاد: «ای موسی بن عمران! تو را برای وحی و تکلم خودم اختیار کردم، نه مخلوقات دیگران را. به این دلیل که به تمام مخلوقاتم توجه نموده احدی را در میان آنها متواضعتر از تو در برابر خود نیافتم. از این جهت تنها تو را برای همصحبت بودن با خود برگزیدم.»
سپس اما صادق علیه السلام فرمودند: حضرت موسی علیه السلام هر زمانی که نماز بهجا میآورد، از آن منصرف نمیشد مگر آنکه گونه راست و چپ خود را بر روی خاک میگذاشت و در مقابل پروردگار، خود را متواضع و ذلیل مینمود.
منابع:
- بحارالانوار؛ علامه مجلسی
- صفات الشیعه؛ ترجمه توحیدی
- علل الشرایع؛ ترجمه ذهنی تهرانی
منبع:تسنیم