آذر
در اوستا «آتر - آثر» در زبان پارسی باستان «آتر» در زبان پهلوی «آتر» و در زبان فارسی «آذر» میگویند. آذر فرشته نگهبان آتش و یکی از بزرگترین ایزدان است. آریائیان بیش از دیگر اقوام به عنصر آتش اهمیت میدادند و ایزد آذر نزد هندوان «آگنی» خوانده شده و در کتاب کهن و مقدس هندوان «ودا» از خدایان بزرگ بهشمار رفتهاست. آفتاب در این ماه در برج قوس یا کماندار قرار میگیرد.
ریشه نام آذربایجان
گویند این کلمه از آترپاتوس ، نام یکی از سرداران اسکندر مأخوذ است و صاحب معجم البلدان و بعض دیگر گفته اند که از لفظ آذر به معنی آتش و بادگان یا بایگان به معنی حافظ و خازن آمده است و معنی مجموع آن حافظ النار (به فارسی: نگهبان آتش) یا حافظ بیت النار(به فارسی: نگهبان آتشکده) باشد. آتروبات یا آذربدآتش پناه و اتروبات مانسارسپندان نام موبدی وزیر شاهپور دوم و شارح اوستاست که تمام نام او «پسر قانون مقدس آتش پناه » معنی میدهد. در صورتی که کلمه آتروبات و آذربد واسامی مانند این دو در زبان فارسی قدیم هست انتساب نام آذربایجان به نام سردار اسکندر محتاج به ادله ٔ قاطعتری از تاریخ است (که از غیر مآخذ یونانی و رومی باشد) نام ایالتی از ایران که آن را آذر و آذرباد و آذربادگان و آذرباذگان و آذربایگان و آذربیجان و اَذْرَبیجان بر وزن عندلیبان (معجم البلدان ) نیز نامند. آذربایجان در قدیم از شمال ارّان و از جنوب غربی به آشور و از مغرب به ارمنستان و از مشرق بدو ایالت مغان و گیلان محدود میشده و پای تخت آن شهر گنجک بوده است در تخت سلیمان در جنوب شرقی مراغه و عرب آن را کزناو یونانیان گازا می نامیده اند. [۱]
ریشهشناسی
بر اساس پژوهش های واژه شناسی، واژهٔ آذربایجان نشأت گرفته از واژهٔ آتروپات[۲][۳] که از نامِ ساتراپ، حکمرانِ ایرانی[۴][۵][۶] هخامنشیان در زمان حملهٔ اسکندر به ایران است.[۷] از نظر زبانشناسان، نام وی ریشه در پارسی باستان و دین زرتشتی داشته و به معنی «آذربُد» یا «نگهبان آتش» یا «نگهبانی شده توسط آتش» است.[۷][۸]
این نام همچنین در فروردینیشت اوستا ذکر شده است: âterepâtahe ashaonô fravashîm ýazamaide (ترجمهٔ تحتاللفظی: فروهر أتهرهپات مقدس را ستایش میکنیم)[۹]
بر اساس دانشنامهٔ اسلام، نام این استان به صورتهای زیر تلفظ میشده است: در پارسی میانه این استان Āturpātākān (آتورپاتاکان) نامیده میشده که شکل قدیم واژهٔ فارسی نو Ād̲h̲arbād̲h̲agān (آذرباهَدگان)، Ād̲h̲arbāyagān (آذربایاگان) بوده و واژهٔ امروزی آن Āzarbāyd̲j̲ān (آذَربایجان)، Āzerbāydjān (آذِربایجان) است. (یونانی: ᾿Ατροπατήνη، یونانی بیزانسی: ᾿Αδραβιγάνων، ارمنی: Atrapatakan، آشوری: Ad̲h̲orbāyg̲h̲ān.)[۱۰]
نام «آتروپات» که پس از فتح ایران توسط اعراب از پارسی میانه به «آذرباد» تبدیل شد، رابطهٔ تنگاتنگی با زرتشتیگری دارد؛ بهطوری که یک موبد مشهور زرتشتی به نام آذرباد مهراسپندان به عنوان مشاور در دربار شاپور دوم حضور داشت.[۱۱] همینطور آذربایجان به دلیل تعداد آتشکدههایش در بسیاری از منابع تاریخی به عنوان زادگاه زرتشت مورد توجه قرار گرفته است. آذربایگان محل مهمترین آتشکده باستانی ایران به نام آتشکده آذرگشسپ است. همچنین آتشگاه باکو نیز از جایگاه ویژهای در زمان ساسانیان برخوردار بود. با این وجود محققین امروزه هنوز به اجماعی در باب زادگاه وی نرسیدهاند.[۱۲] بنا بر نظر دکتر منظور احمد" نام آذربایجان تغییر یافته یا معرب «آتروپاتکان» (مکان آتروپات) است. ریشهٔ این نام به سردار پارسی «آتروپات» Atropat و آترو پاتگان برمیگردد. به این منطقه در قرنهای ۱۷ و ۱۸ نام آلبان و آران نیز گفته میشد که احتمالا هر دو تلفظ یک نام هستند. آذر تغییر یافته "آتر " و بایجان تغییر یافته "پاتگان" است. (کتاب آذربایجان چاپ اسکای لین دهلی نو 2014)[۱]
رودیگر اشمیت نام آتورپاتگان[۱۳] را بدین گونه تفسیر میکند:[۱۴]
آذرباد ʾtwrpʾt، برگرفته از ایرانیباستان *AÚtær-pāta آتورپاته به معنی محافظت شده از خدای آتش
آدورداد ʾtwrdʾt، برگرفته از ایرانیباستان *Ātṛ-dāta- اهدا شده توسط خدای آتش (بنگرید به اوستایی Ātərə-dāta-)