فلسفه قیامت در قرآن کریم
خداوند در قرآن برای قیامت اوصاف و ویژگی هائی را بیان می کند که از جمله آن ها، بزرگی و عظمت قیامت است. به این معنا که قیامت روزی بزرگ و با عظمت است که انسان ها با آن مواجه خواهند شد و در برابر خداوند یکتا و یگانه می ایستند. این روز از جهات دیگر نیز بزرگ و عظیم است، زیرا روزی طولانی است که گویی برای آن پایانی نیست، چرا که هر روز قیامتی به اندازه پنجاه هزار سال دنیوی است. البته در سوره سجده، از نظر زمانی، طول هر روز آن به اندازه هزار سال گفته شده است که به نظر می رسد روزهای آن همانند روزهای کوتاه و بلند تابستان متفاوت باشد.
منبع : کیهان، شماره 19859 ,
رستاخیز و قیامت از اصول دین شرایع وحیانی و الهی است. بی گمان محوری ترین اصول آموزه های وحیانی، سه اصل توحید، نبوت و معاد است. قیامت یکی از مسائل مرتبط با معاد است، چنان که اصول دیگر چون عدل مرتبط با توحید و امامت مرتبط با نبوت می باشد. بنابراین، شناخت مهم ترین اصول دینی، از طریق آموزه های وحیانی بهترین نوع شناخت است که انسان می تواند کسب کند. نویسنده دراین مطلب بر آن است تا تحلیل قرآن را از مساله قیامت و اوصاف آن ارایه دهد و خوانندگان را با مهم ترین و تاثیر گذارترین مسائل در زندگی انسان، آشنا سازد. اینک با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم. قیامت که در زبان عربی دراصل به معنای برپایی و قیام دفعی انسان است، در فرهنگ قرآنی به معنای زمان و روز برپایی مردم در پیشگاه خداوند به کار رفته است. (مفردات الفاظ القرآن الکریم، ص 691، ذیل واژه قوم) قرآن به قیامت از ابعاد و جهات مختلف توجه داده است و در ذیل واژگانی چون القیامه، الساعه، یوم، امر الله، واقعه، حاقه و مانند آن، موضوعات و مسائل و مطالب چندی را مطرح و تبیین و تحلیل نموده است. از جمله مطالبی که درباره قیامت می توان در آموزه های قرآنی یافت، موضوعاتی چون آخرت، حسابرسی، حشر، میزان، معاد، بهشت، دوزخ، عذاب ها و پاداش های اخروی و مانند آن است. خداوند در آیه 9 سوره عمران و 43 سوره روم ونیز 47 سوره شوری و 1 و 2 سوره واقعه، به صراحت بر حتمی بودن وقوع آن اشاره و تاکید می کند و آن را امری برگشت ناپذیر برمی شمارد. در تحلیل قرآنی، گردآوردن انسان ها در قیامت وعده حتمی خداوند است و هرگز نمی توان آن را منکر کرد و به تکذیب وقوع آن پرداخت. (نساء آیه 87، هود، آیه 103 و دخان، آیه 40و تغابن، آیه 9 و مرسلات، آیات 13 و 16 و 17و 38)
حتمیت قیامت
از نظر آموزه های قرآنی، وقوع رستاخیز و قیامت به امر تکوینی، خدا، مساله ای غیر قابل انکار و تکذیب است (انعام، آیه 73 و نحل، آیه 77 و غافر، آیه 78) چنان که برپایی قیامت، برای خداوند آسان تر از چشم بر هم نهادنی است. (نحل، آیه 77) هر چند که علم درباره زمان وقوع آن، امری در انحصار خداوند است (لقمان، آیه 34 و احزاب، آیه 63و فصلت، آیه 47 و آیات دیگر) ولی این امر محتوم و قطعی در زمان خود اتفاق می افتد و از نظر زمانی بر اساس آموزه های قرآنی، در زمانی نزدیک است و به زودی رستاخیز برپا خواهد شد، هر چند که برای بسیاری از مردم امری بعید به نظر می رسد که می تواند بعید از نظر اتفاق تحققی آن باشد، چنان که کافران و تکذیب کنندگان قیامت بر این باورند، یا می تواند بعید از نظر زمانی باشد که باور بسیاری از توده های مردم است. (طه، آیه 15 و احزاب، آیه 63 وشوری، آیه 17 و قمر، آیه 1 و نیز معارج، آیه 6) قیامت و معاد دغدغه همگانی بشریت است؛ زیرا از زمانی که با مرگ آشنا شد، از ماهیت آن پرسش هایی مطرح کرد و تلاش نمود تا با شناخت ماهیت مرگ از ادامه زندگی آگاهی یابد. لذا با مساله معاد و بازگشت ارواح و جان ها وحتی انسان ها همراه با کالبد جسمانی، آشنا می شود.
مهم ترین سوالی که انسان ها از پیامبران داشتند مساله معاد و چگونگی تحقق و وقوع آن بود. همین مساله حتی برای پیامبران اولوالعزمی چون حضرت ابراهیم (ع) مطرح بوده و وی با آن که از وقوع آن علم حصولی داشت، خواهان آگاهی شهودی نسبت به این واقعه می شود که در داستان پرندگان قرآن به آن اشاره شده است. آن حضرت(ع) پس از امکان تحققی قیامت با شهود عینی و ملموس، به این اطمینان رسید که رستاخیز امری محتوم و قطعی است و اتفاق خواهد افتاد و کیفیت و چگونگی آن را نیز به چشم عیان دید. (بقره، آیه 260) خداوند در آیاتی چند از جمله 187 سوره اعراف و 63 سوره احزاب و 12 سوره ذاریات و 1و 2 سوره نبا و نیز 42 سوره نازعات، گزارش می کند که یکی از پرسش های مکرر مردم از پیامبر گرامی(ص) درباره زمان وقوع قیامت بوده است. به این معنا که توده های مردم بواسطه آموزه های وحیانی با اصل قیامت آشنا شدند، ولی همواره مسائل و مطالب پیرامونی آن، دغدغه ذهنی و فکری آنان بوده است.
اهداف و فلسفه قیامت
شاید آگاهی از فلسفه قیامت و هدف ازبرپایی آن بتواند معنا و مفهوم درستی از زندگی و مرگ نیز ارائه دهد و شیوه های درست زندگی را درپیش روی ما بگشاید و ما را از غفلت رهایی بخشد. از این رو در این جا نگاهی به فلسفه واهداف قیامت در تحلیل قرآنی خواهیم داشت. خداوند در قرآن برای برپایی قیامت، اهدافی چند برشمرده است که عبارتند از: رحمت، حساب و کتاب، پاداش به صالحان، کیفر طالحان، جداسازی میان صفوف حق و باطل، جزاء و کیفر بندگان و برپایی عدالت کامل و اجرای آن در حق بندگان. خداوند در آیه 12 سوره انعام، برخورداری مردم از رحمت خداوندی را از فلسفه های برپایی و تحقق قیامت برمی شمارد. در حقیقت، قیامت، نوعی تکریم و اکمال و اتمام رحمت الهی برمردم است، زیرا در قیامت است که انسان ها، می توانند از زندگی جاودانه بهره مند شوند و از آرامش و آسایش ابدی سود برند؛ هرچند که شماری از انسانها، با انتخاب نادرست و غلط خویش، خود را در شقاوت ابدی و جاودانه گرفتار می کنند. ولی اصل قیامت و فلسفه وجودی آن، رحمت الهی به بندگان و آفریده های خود است.
بی گمان، شرایط دنیا نمی تواند زمینه های احقاق حق و اجرای عدالت کامل و تمام خداوند نسبت به بندگان مکلف و عاقلی باشد که با انتخاب آزاد و اراده مختار خویش، رفتارهای دوگانه و متضادی را در پیش گرفته اند. از این رو خداوند از اهداف برپایی قیامت را قیام و اجرای عدالت و برخورداری هر فرد از نتایج اعمال مختار خویش برمی شمارد. (احقاف، آیه19) در حقیقت با حسابرسی اعمال بندگان بر مبنای قسط و عدل در قیامت است که هر کسی به حق عادلانه خویش می رسد. از این رو حسابرسی نیز به عنوان فلسفه برپایی قیامت در آیه 47 سوره انبیاء و 26 سوره معارج مطرح می شود.
خداوند در آیات 3و 4 سوره سبا پاداش دادن به مومنان دارای عمل صالح را از علل برپایی رستاخیر برمی شمارد و در آیه 5 همان سوره نیز کیفر نمودن تلاشگران علیه آیات خدا و آموزه های وحیانی را از جمله این علل معرفی می کند. در حقیقت جزا و کیفر و پاداش بندگان، از اصلی ترین و اساسی ترین علل و فلسفه وجودی قیامت و هدف از برپایی آن است که در آیات 26 و 28 سوره ص و 26 سوره معارج بیان و بر آن تاکید شده است. قرآن در آیه 26 سوره سبا و 17 سوره نبا، جدا شدن و شفاف گردیدن صفوف حق مداران از باطل گرایان را فلسفه تحقق رستاخیز معرفی می کند. بنابراین می توان گفت که از آن جایی که دنیا قابلیت و شانیت این امور را ندارد و شرایط برای تحقق آن کافی نیست، قیامت به عنوان مکمل دنیا برپا می شود و رستاخیز تحقق می یابد تا به این امور به طور کامل رسیدگی شده و حق مطلب چنان که شایسته و بایسته است ادا شد.
اوصاف و ویژگی های قیامت
خداوند در قرآن برای قیامت اوصاف و ویژگی هائی را بیان می کند که از جمله آن ها، بزرگی و عظمت قیامت است. به این معنا که قیامت روزی بزرگ و با عظمت است که انسان ها با آن مواجه خواهند شد و در برابر خداوند یکتا و یگانه می ایستند. (انعام، آیه 15 و اعراف، آیه 59 و یونس، آیه 15 و آیات دیگر) این روز از جهات دیگر نیز بزرگ و عظیم است، زیرا روزی طولانی است که گویی برای آن پایانی نیست، چرا که هر روز قیامتی به اندازه پنجاه هزار سال دنیوی است. (معارج، آیه 4) البته در آیه 5 سوره سجده، از نظر زمانی، طول هر روز آن به اندازه هزار سال گفته شده است که به نظر می رسد روزهای آن همانند روزهای کوتاه و بلند تابستان متفاوت باشد.
اما آن چه به نظر درست تر می آید، ارتباط کوتاهی و بلندی روز قیامت با موضوعات و متعلقات آن باشد؛ زیرا در آیه 4 سوره معارج از مسئله عروج فرشتگان و روح سخن به میان آمده که این عروج در مدت زمانی اتفاق می افتد که پنجاه هزار سال دنیوی است ولی عروج امر الهی، در مدت زمان کوتاه تری اتفاق می افتد. این تفاوت همانند تفاوت سرعت حرکتی نور با سرعت صوت می باشد. چنان که سرعت نور بیش تر است و در زمانی کم تر به مقصد می رسد و زمانی را که صوت می پیماید تا به مقصد برسد بلندتر و طولانی تر است، هم چنین، عروج امر از نظر زمانی برای بازگشت، کوتاه تر از زمان بازگشت روح و فرشتگان است. براین اساس، مراد آن نیست که روزهای قیامت از نظر کوتاهی و بلندی متفاوت است، بلکه به معنای آن است که سرعت عروج امر الهی بیش تر از سرعت عروج فرشتگان و روح است؛ زیرا سرعت بازگشت یک روزه امر الهی، به اندازه ای است که معادل هزار سال دنیوی است ولی سرعت بازگشت یک روزه فرشتگان و روح به اندازه پنجاه هزار سال دنیوی می باشد. با این همه، نباید فراموش کرد که روزهای قیامت بلند و طولانی است، زیرا مفهوم عظیم (انعام، آیه 15) و کبیر (هود، آیه 3) می تواند افزون بر بزرگی و عظمت وجودی آن رخداد، اشاره ای نیز به بلندی و طولانی بودن روز بزرگ داشته باشد.
خداوند در آیه 46 سوره قمر، از قیامت به عنوان روزی هولناک و وحشت زا یاد می کند که خود بر عظمت و بزرگی آن می افزاید. هم چنین توصیف قیامت به روزی سخت و مشقت بار (هود، آیه 26 و حج، آیات 1 و 2 و انسان، آیه 10و 27 و آیات دیگر) خود بیانگر بزرگی و عظمت آن روز از جهات دیگر است. خداوند در آیه 7 سوره انسان، قیامت را روزی فراگیر و گسترده از شر و عذاب بر می شمارد و به انسان ها نسبت به آن روز هشدار شدید می دهد. همچنین در سوره مطففین، از قیامت به عنوان «یوم عظیم» یاد می کند و ضمن هشدار به کم فروشان می فرماید: «آیا آنان گمان نمی کنند که برانگیخته می شوند در روزی بزرگ؟! روزی که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان می ایستند!»(مطففین/6)
مستان غیرمست
خداوند در سوره حج آیه 1 برای ترسیم عظمت قیامت از آن به زلزله قیامت یاد می کند و می فرماید: «ای مردم! از (عذاب) پروردگارتان بترسید که زلزله رستاخیز امر عظیمی است» و درآیه بعد برای به تصویر کشیدن سختی آن روز می فرماید: «روزی که آن را می بینید (آنچنان وحشت، سراپای همه را فرامی گیرد که) هر مادر شیردهی، کودک شیرخوارش را فراموش می کند هر زن بارداری، جنین خود را سقط می کند و مردم را مست می بینی، در حالی که مست نیستند بلکه عذاب خدا شدید است»!
آیه فوق یکی از صریح ترین آیات در بیان احوالات قیامت است که تصویر سازی دقیق و زیبائی از آن روز ارائه می دهد بطوری که برای هیچ انسان عاقل غیر غافلی کوچک ترین تردیدی باقی نمی ماند که برپایی قیامت همراه با وحشت و سختی و هول و هراس برای مردم خواهد بود و لذا حواس خود راجمع کرده و از هم اکنون که فرصت چند روزه عمر را در اختیار دارد برای مواجه شدن با آن روز وحشت زا خود را آماده می کند و در اندیشه تدارک و جبران مافات برمی آید و سعی می کند توشه کافی را برای آن روز - که به تعبیر قرآن هیچ مال و فرزندی برای او سودمند نخواهد بود- فراهم نماید.
از ویژگی های این روز آن است که روزی تلخ برای کافران و مجرمان (قمر، آیات 43 و 46 و 47) و روزی امن، نور، آرامش و آسایش برای مومنان (تحریم، آیه 8) و محسنان (یونس، آیه 26) است و چهره های مومنان و محسنان در آن زمان شادان به خداوند می نگرد و لذت معنوی می برد. از دیگر اوصاف و ویژگی های قیامت آن است که امری ناگهانی و غیر قابل پیش بینی برای انسان هاست و ناگهان واقع می شود بی آن که انسان متوجه آن شود. (انعام، آیه 31 و یوسف، آیه 107 و حج، آیه 55 و زخزف، آیه 66 و آیات دیگر)
خداوند در آیاتی از جمله آیه 103 سوره هود و 3 سوره هود، این روز را روزی آشکار و قابل مشاهده برای همگان معرفی می کند؛ زیرا در این روز آن چه برای توده های مردم غیب بوده است به امر مشهود تبدیل می شود و همگان شاهد آن روز خواهند بود و خود جزئی از آن درمی آیند و شاهد و مشهود یکی می شود؛ چنان که انسان های اهل بصیر که کشف الغطا برای آنان تحقق یافته و قیامت آنان بروز و ظهور کرده است، هم اکنون قیامت برای آنان مشهود می باشد. در حقیقت این آیه می گوید همان گونه که اهل شهود در دنیا قیامت شان قیام کرده و مشهود آنان است، در قیامت همگان از این قدرت و توان بهره مند خواهند شد و پرده های حجاب از جلوی چشمشان برداشته می شود و حقیقت قیامت برای آنان مشهود می شود. بنابراین، قیامت در حال حاضر برای مومنان خاص مشهود است و دیگران به سبب پرده نمی توانند آن را ببینند ولی پس از قیامت و فرو افکنده شدن پرده ها آنان نیز با این واقعیت مواجه خواهند شد.
خداوند در آیه 75 سوره قصص، از بصیرت و آگاهی کامل انسان ها به احوال و اعمال خود در قیامت سخن به میان می آورد که چگونه ایشان در آن زمان خود را مشهود می بینند و شاهد و مشهود یکی می شود. بنابراین هر انسانی در قیامت، خود را چنان که در دنیا ساخته و پرداخته می بیند و همه پرده های غفلت دنیوی از میان برداشته می شود و حجاب تن از جان کنار می رود و حقیقت و شاکله وجودی خود ساخته انسان برایش آشکار می گردد. (سجده، آیه 12 و نیز سوره ق، آیه 22 و قیامت، آیات 13 و 14) از دیگر ویژگی های قیامت، داشتن مواقف معین و ایستگاه ها و به اصطلاح امروزی پست های ایست بازرسی است که در آیاتی از جمله آیه 27 و 30 سوره انعام و آیه 31 سوره سبا و 24 سوره صافات به آن اشاره شده است. این بدان معناست که در آن روز، انسان ها در هر ایستگاهی می بایست پاسخگوی موضوعی باشند. گفته شده توقف در هر ایستگاهی برای پاسخگوئی، 50 هزار سال طول خواهد کشید.
نام های قیامت
برخی از صفات قیامت را می توان از روی نام هایی که خداوند در قرآن برای قیامت بیان کرده به دست آورد. از جمله این نام ها می توان به حاقه (حاقه، آیات 1 تا 3) به معنای حقیقت و روز واقع شدنی، ساعت (انعام، آیات 31 و 40 و آیات دیگر) به معنای زمان معین شده، صاخه (عبس، آیه 33) به معنای روز فریاد و صیحه، طامه (نازعات، آیه 34) به معنای روز حادثه بزرگ، غاشیه (غاشیه، آیه 1) به معنای روز فراگیر و همگانی، قارعه (قارعه، آیه 1 تا 3) به معنای روز عذاب کوبنده، نبا عظیم (نباء، آیه 2) به معنای خبری مهم و رخدادی بزرگ، واقعه (واقعه، آیات 1 و 2) به معنای روز تحقق یافتنی، یوم الازفه (غافر، آیه 18) به معنای روز نزدیک و حتمی، یوم البعث (روم، آیه 56) به معنای روز رستاخیز و برانگیخته شدن از خاک، یوم التغابن (تغابن، آیه 9) به معنای روز احساس خسارت و زیان، یوم التلاق (غافر، آیه 15) به معنای روز دیدار و ملاقات، یوم التناد (غافر، آیه 32) به معنای روز فریاد برای کمک خواهی، یوم الجمع (تغابن، آیه 9) به معنای روز اجتماع و گرد آمدن، یوم الحساب (ابراهیم، آیه 41) به معنای روز حسابرسی، یوم الحسره (مریم، آیه 39) به معنای روز افسوس و ندامت، یوم الحق (نبا، آیه 39) به معنای روز استواری و حق، یوم الخروج (ق، آیه 42) به معنای روز بیرون آمدن از قبر، یوم الخلود (ق، آیه 34) به معنای روز جاوید، یوم الدین (حمد، آیه 4) به معنای روز جزا و پاداش و کیفر، یوم الفتح (سجده، آیه 29) به معنای روز پیروزی، یوم الفصل (صافات، آیه 21) روز جدایی اهل حق از باطل، یوم القیامه (بقره، آیه 85) روز برپایی مردم نزد خداوند، یوم الموعود (بروج، آیه 2) به معنای روز وعده داده شده، یوم الوعید (زخرف، آیه 83) به معنای روز وعده هولناک، یوم الوقت المعلوم (حجر، آیه 38) به معنای روز معین و یوم عظیم به معنی روز بزرگ اشاره کرد. البته برخی روزالوقت المعلوم را به معنای آخرالزمان و مسایل پیش از قیامت دانسته اند که زمین و زمان زیر و رو می شود. از این نام ها می توان به برخی از ویژگی ها و صفات قیامت و رستاخیز پی برد و آن را روزی بزرگ و عظیم دانست که سرنوشت جاودانگی بشر در آن روز رقم خواهد خورد. البته آنچه در این مقاله کوتاه بیان شد گوشه ای از اوصاف قیامت در قرآن است که صرفا برای یادآوری بیان شد، حال آن که سخن گفتن درباره این واقعه بزرگ، حد و اندازه یک کتاب و چند کتاب را می طلبد نه یک مقاله