آشنای آسمانیان - ۲
خلفای معاصر امام حسن عسکری علیه السلام در دوران زندگی کوتاه خود، با شش تن از خلفای عباسی هم عصر بود که هر کدام از آن ها، از دیگری فاسدتر و ستمگرتر بودند. سه تن از اینان، در زمان حیات امام هادی علیه السلام به خلافت رسیدند که عبارت اند از متوکل عباسی، فرزند هارون الرشید، منتصر عباسی و مستعین. اما سه تن از خلفای عباسی، در دوران شش ساله امامت امام عسکری علیه السلام بر تخت خلافت نشستند و از ناحیه آنان، ستم های زیادی بر حضرت وارد شد. این انسان های پلید عبارت اند از: معتزّ که از سال ۲۵۲ تا ۲۵۵ حکومت کرد. مهتدی که از سال ۲۵۵ تا ۲۵۶ خلیفه عباسی بود و معتمد عباسی که آن حضرت را به شهادت رساند. خلفای عباسی که روز نخست به نام طرفداری از علویان و به عنوان گرفتن انتقام آنان از بنی امیه قیام کردند، مانند خلفای بنی امیه و بلکه بدتر از آنان، به ستمگری و خودکامگی های خود ادامه دادند. قیام ها در عصر امامت امام عسکری علیه السلام قیام های فراوانی از سوی علویان بر ضد دستگاه عباسی شکل گرفت. علت این انقلاب ها و قیام ها، ظلم و فساد بی پایان خلفای عباسی به مردم و علویان بود. افزون بر این که آنان معتقد بودند رهبری جامعه اسلامی، حق علویان است و عباسیان، غاصبان خلافت اند. برخی از این قیام ها عبارت است از: ۱. قیام علی بن زید بن الحسین: او از نوادگان امام سجاد علیه السلام بود که در کوفه قیام کرد و در این راه، فداکاری های بسیاری از خود نشان داد و بارها با نیروهای خلیفه عباسی درگیر شد. ۲. قیام احمدبن محمدبن عبداللّه : او نیز از علویان عصر امام عسکری علیه السلام بود که بر ضد معتمد عباسی قیام کرد، ولی به قتل رسید و سرش را نزد آن حاکم ستمگر فرستادند. اوضاع سیاسی خلفای عباسی، از هر گونه اعمال فشار و محدودیت به امامان شیعه دریغ نکرده و فضای غبارآلودی را در اطراف آنان به وجود آورده بودند. این فشارها، در عصر امام حسن عسکری علیه السلام به اوج خود رسید. درباره علت این فشارها و محدودیت ها، به دو مطلب عمده می توان اشاره کرد: نخست این که در زمان امام عسکری علیه السلام ، شیعه به صورت قدرتی عظیم در عراق درآمده بود و همه مردم می دانستند که این گروه، به خلفای وقت معترض بوده و حکومت عباسیان را مشروع و قانونی نمی داند؛ دوم این که، خاندان عباسی و پیروان آن ها می دانستند مهدی موعود(عج) که نابود کننده حکومت های خودکامه است، از نسل حضرت عسکری علیه السلام خواهد بود. به همین دلیل، پیوسته مراقب اوضاع زندگی او بودند تا بتوانند فرزند حضرت را به چنگ آورده و ایشان را از سر راه خود بردارند. فعالیت های امام در دوران امامت الف) کوشش های علمی امام عسکری علیه السلام به رغم شرایط نامساعد و محدودیت بسیار شدیدی که حکومت عباسی برقرار کرده بود، موفق به گسترش دانش دامنه دار خود در سطح جامعه نشد، ولی شاگردانی تربیت کرد که هر کدام از آن ها، سهم به سزایی در نشر و گسترش معارف اسلام و دفع شبهه های دشمنان داشتند. مرحوم شیخ طوسی رحمه الله ، تعداد شاگردان حضرت را بیش از یکصد نفر ثبت کرده که در میان آنان، مهره های روشن، شخصیت های برجسته و مردان وارسته ای به چشم می خورد. امام حسن عسکری علیه السلام افزون بر تربیت شاگردان، مشکلات و تنگناهای پیش آمده برای مسلمانان و امت اسلامی را در پرتو علم امامت حل می کرد. ب) استفاده از آگاهی غیبی امامان معصوم در پرتو ارتباط با پروردگار جهان، از آگاهی غیبی برخوردار بوده و در مواردی که اساس حقانیت اسلام یا مصالح عالی امت اسلامی در خطر می افتاد، از این آگاهی به صورت «ابزار» استفاده می کردند. امام حسن عسکری علیه السلام نیز از این قاعده بیرون نبود. شرایط نامساعد و جوّ پراختناق آن عصر و شک و تردید و تزلزل گروهی از شیعیان در مورد امام هادی علیه السلام و امام عسکری علیه السلام ، باعث می شد که امام عسکری علیه السلام پرده های حجاب را کنار زده و از آن سوی جهان ظاهر خبر دهد که این کار، از مؤثرترین شیوه های جلب مخالفان و تقویت ایمان شیعیان بود. مرحوم علامه مجلسی رحمه الله در کتاب شریف بحارالانوار، ۸۱ مورد از کرامات و گزارش های غیبی آن حضرت را ثبت کرده است. ابوهاشم جعفری نیز در این باره می گوید: هر زمان که به حضور امام عسکری علیه السلام می رسیدم، برهان و نشانه تازه ای بر امامت حضرت مشاهده می کردم. ج) آماده سازی برای دوران غیبت از آن جا که غایب شدن امام و رهبر هر جمعیت، حادثه ای غیرطبیعی و نامأنوس است و تحمل مشکلات ناشی از آن برای نوع مردم دشوار می باشد، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و امامان پیشین، به تدریج مردم را با این موضوع آشنا ساخته و افکار ایشان را برای پذیرش آن آماده می کردند. این تلاش، در عصر امام عسکری علیه السلام به صورت روشن تری به چشم می خورد و جلوه بیشتری پیدا می کند؛ زیرا آن حضرت، از یک طرف حضرت مهدی(عج) را تنها به شیعیان خاص و بسیار نزدیک خود نشان می داد و از طرف دیگر، تماس مستقیم شیعیان با خود حضرت عسکری علیه السلام نیز روز به روز محدودتر و کمتر می شد، به طوری که حتی در خود شهر سامراء، به مراجعات و مسایل شیعیان به وسیله نامه یا توسط نمایندگان خویش پاسخ می دادند. آن حضرت با این شیوه، به شیعیان فهماندند که امام زمان می تواند زنده بوده، ولی از نظر و چشم مردمان پنهان باشد. د) ایجاد شبکه ارتباطی در زمان امام حسن عسکری علیه السلام ، شیعیانْ در مناطق مختلف و شهرهای متعددی مانند کوفه، بغداد، نیشابور، قم، آوه( در ۴۵ کیلومتری قم)، مدائن، خراسان، شهرری و... گسترش یافته و در آن ها سکونت داشتند. گستردگی و پراکندگی مراکز تجمع شیعیان، وجود سازمان ارتباطی منظمی را ایجاب می کرد تا پیوند شیعیان را با حوزه امامت و با یکدیگر برقرار سازد و از این رهگذر، آنان را از نظر دینی و سیاسی رهبری کند. امام حسن عسکری علیه السلام برای این هدف بلند، نمایندگانی از میان برجستگان علمی و معنوی شیعیان برگزیده و در مناطق متعدد منصوب کرد و ازاین راه، پیروان خود را در همه مناطق زیر نظر داشت. افزون بر شبکه ارتباطی وکالت، آن حضرت به وسیله اعزام پیک ها و نامه ها نیز، با شیعیان و پیروان خود در ارتباط بود و مشکلات آنان را برطرف می نمود. ه) فعالیت های سرّی سیاسی امام حسن عسکری علیه السلام ، به رغم تمامی محدودیت ها و کنترل هایی که از طرف دستگاه خلافت به عمل می آمد، یک سلسله فعالیت های سری سیاسی را رهبری می کرد و با گزینش شیوه های بسیار ظریف پنهانکاری، از چشم بیدار و مراقب جاسوسان دربار عباسی به دور می مانْد. عثمان بن سعید که از نزدیک ترین و صمیمی ترین یاران امام بود، زیر پوشش روغن فروشی فعالیت می کرد و اموال و وجوهی را که باید به امام می رسید، در ظرف ها و مشک های روغن قرار داده و به امام می رسانْد. آن حضرت در اقدامی کاملاً سری، اسناد، نامه ها و نوشته های سری را در میان چوب جاسازی کرده و برای نماینده خود می فرستاد. امام این کار را برعهده مأمور حمام خود گذاشته بود که سوءظن کسی را جلب نکند. بازداشت امام متوکل عباسی، دستور جلب امام هادی علیه السلام را به همراه امام عسکری علیه السلام به منظور کنترل بیشتر آن ها و شیعیان صادر کرد و آن دو امام بزرگوار را به شهری نظامی وارد نمود که تفاوتی با زندان نداشت. در عین حال، خلیفه عباسی در بازداشت امام هادی و عسکری علیهماالسلام سخت گیری بیشتری می کرد و در هنگام پیدایش جریان های خاصی که نوعی تهدید بر ضد حاکمیت به شمار می آمد، شخص امام و یاران نزدیک حضرت را به زندان می انداخت. اگر چه مدت زمان زندانی شدن امام حسن عسکری علیه السلام به طور دقیق مشخص نیست، از روایات چنین بر می آید که آن حضرت در زمان خلافت هر سه نفر خلیفه معاصر، به زندان افتاده است. امام عسکری علیه السلام در زمان معتز به همراه برادرش جعفر به زندان افتاد. حضرت در دوران مهتدی هم به زندان افتاد که مقارن با کشته شدن خلیفه بود. آن حضرت در سال ۲۵۹ ق، هم زمان با حکومت معتمد عباسی نیزدر بازداشت او به سر می برد. نقشه شوم معتز، خلیفه جوان و مغرور عباسی، در سال ۲۵۲ قمری به خلافت رسید و در سال ۲۵۵ قمری، کشته شد. او برای حفظ قدرت و حکومت خود، دست به هر جنایتی زد و از هیچ عمل وحشیانه ای فروگذار نکرد. معتز در دوران سه ساله حکومت خودکامه خود، مسلمانان راستین و بزرگان شیعه را تحت فشار قرار داد. شیعیان و سادات علوی در دوران حکومت او، با شدیدترین شکنجه ها در زندان ها به سر می بردند. او برای از بین بردن موانع حکومت خود، دستور قتل امام حسن عسکری علیه السلام را صادر کرد و به یکی از درباریان خود به نام سعید حاجب دستور داد تا امام را به طرف کوفه روانه کرده و حضرت را در بین راه به شهادت برساند، ولی با کشته شدن خلیفه توسط گروهی از ترکان دربار، نقشه شوم او عملی نشد و آن حضرت از این حادثه جان سالم به در برد. شمع پروانگان امام حسن عسکری علیه السلام مدتی در زندان دژخیم زمان خود به نام «نحریر» گرفتار بود. همسر نحریر به او اعتراض کرد و او را از عاقبت بدرفتاری با آن حضرت برحذر داشت، ولی او برعکس توصیه های زن خود عمل کرده و دستور داد تا حضرت را در قفس درندگان و شیران بیندازند. دستور نحریر به اجرا در آمد. او بعد از مدتی برای بازدید چگونگی قتل امام و فرستادن گزارش، نزدیک قفس آمد و با صحنه بی نظیری مواجه شد؛ امام علیه السلام در میان درندگان در حال عبادت بود و آن ها در گرد آن حضرت حلقه زده و زانوی ادب و احترام در مقابل حضرت به زمین زده بودند، نحریر بعد از دیدن این منظره، امام عسکری علیه السلام را آزاد کرد.
منبع: گلبرگ - فرودین ۱۳۸۴، شماره ۶۱ - آشنای آسمانیان(شهادت امام حسن عسکری علیه السلام)
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست