0

تأثیرپذیری شعر شاعران بزرگ از قرآن

 
hosinsaeidi
hosinsaeidi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1394 
تعداد پست ها : 23615
محل سکونت : کرمانشاه

تأثیرپذیری شعر شاعران بزرگ از قرآن

د

تأثیرپذیری شعر شاعران بزرگ از قرآن کریم (حافظ، فردوسی)بلندهمتی، یکی از سفارش های اخلاقی حافظ است که درحقیقت، وی در این امر از همان پرهیزکاران است و این شاعر معرفت پیشه توصیه می کند پس از آنکه خرقه حافظ با استفاده از این آیه قرآنی می گوید: 2. فردوسیالف) پاسخ بدی با نیکییکی از آیه های اخلاقی قرآنی این است: «یَدْرَوءُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ؛ و (نیکوکاران) به واسطه نیکی ها، » (رعد:22) چنان که از این آیه استفاده می شود، اساس کار انسان های نیکوکار بر این است که به کسانی که در حقشان بدی کرده اند، همواره نیکی کنند. پیام متن: در هیچ شرایطی نباید ناامید شد؛ زیرا بنا بر تأکید قرآن، ناامیدی نشانه کفر است. پناه آوردن به خدا، هنگام روبه رو شدن با وسوسه های شیطانی حقیقتی است که فردوسی پیام متن: خداوند به بندگانش می سپارد که برای رهایی از شر وسوسه های شیطان، به او پناه ببریم. فردوسی حکیم با استفاده از این آیه شریفه چنین می سراید:

چکیده ماشینی

40

1. حافظ

الف) بلندهمتی

به نظر می رسد بزرگ ترین سرمشق حافظ در سخن سرایی، قرآن است. غزل های حافظ با مضمون های قرآنی بسیار نزدیک است و عطرخوش آیات ربانی قرآن از دیوان او کاملاً پیداست. حافظ در این باره می گوید:

«ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد لطایف حکما با نکات قرآنی»

و در جای دیگر گفته است:

ندیدم خوش تر از شعر تو حافظ به قرآنی که اندر سینه داری

بلندهمتی، یکی از سفارش های اخلاقی حافظ است که درحقیقت، وی در این امر از قرآن کریم بهره برده است. در واقع انسان های مؤمن و بزرگ، بلندهمتند و خداوند نیز بندگان بلندهمت را دوست دارد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیثی حکیمانه می فرماید:

اِنَّ اللّه َ یُحِبُّ مَعالِیَ الاُمُورِ وَ اَشرافَها وَ یَکْرَهُ سَفْسافَها.

خداوند، امور والا و برتر را دوست دارد و از امور پست کراهت دارد.

بلندهمتی انسان های والانگر از دعاهایشان نیز پیداست. برای مثال، در قرآن کریم می خوانیم: «وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِمامًا؛ ما را پیشوای پرهیزکاران قرار ده.» (فرقان: 74) از این آیه می آموزیم که در پرتو بلندهمتی می توان از خداوند متعال، موهبتی فراتر از گوهر پرهیزکاری خواست و آن، پیشوا و بزرگ پرهیزکاران بودن است. حافظ شیرازی با عنایت به این آیه شریفه، در بیتی لطیف می گوید:

در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک جهدی کن و سر حلقه رندان جهان باش

واژه رمزگونه «رندان» در این بیت حافظ، به قرینه «عارف سالک» در مصرع قبل، اشاره به همان پرهیزکاران است و این شاعر معرفت پیشه توصیه می کند پس از آنکه خرقه خودپرستی را آتش زدی و به جمع پرهیزکاران پیوستی، توقف نکن، بلکه بکوش سرحلقه و پیشوای پرهیزکاران شوی.

پیام متن:

تو و طوبی و ما و قامت یار فکر هر کس به قدر همت اوست

حافظ

ب) سایه معبود

در آیه های 27 تا 30 سوره مبارکه واقعه می خوانیم:

وَ أَصْحابُ الْیَمینِ ما أَصْحابُ الْیَمینِ * فی سِدْرٍ مَخْضُودٍ * وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ * وَ ظِلِّ مَمْدُودٍ.

و اصحاب یمین، چه خوش روزگارند (در بهشت). آنها زیر درختان سدر پرمیوه بی خار و درختان پربرگ سایه دار و زیر سایه گسترده قرار دارند.

اهل فهم و بصیرت، عبارت «ظلٍّ مَمدود» یا همان سایه گسترده را، سایه رحمت و رأفت خداوند معنا کرده اند. چنان که در روایت آمده است: «یَومَ لاظِلَّ اِلاّ ظِلُّهُ؛ روزی که سایه ای جز سایه خدا نیست».

حافظ نیز با اقتباس از این «آیه شریفه» در یکی از بیت هایش، این گونه به زیبایی می سراید:

«ظلّ ممدود» سر زلف تواَم بر سر باد که در این سایه، قرار دل شیدا باشد

پیام متن:

حافظ، قرار خود را در آن می داند که زیر سایه معبودش باشد.

ج) سراب

خداوند در قرآن کریم، کافران را کسانی می داند که به دنبال سرابند:

وَ الَّذینَ کَفَرُوا أَعْمالُهُمْ کَسَرابٍ بِقیعَةٍ یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً. (نور: 29)

و آنان که کافر شدند، اعمال ایشان همانند سرابی است در زمینی هموار که تشنه، آن را آب می پندارد.

«مردمان کفرپیشه، از یاد پروردگارشان غافل شدند و اعمال صالح را که ثمره آن، سعادت ایشان است، از یاد بردند و پنداشتند که سعادتشان نزد غیر خداست و به واسطه همین پندار غلط، سرگرم اعمال سراب گونه شدند و در این راه، عمر خود را به پایان رساندند، تا آنکه اجل هاشان فرا رسید و به خانه آخرت کوچ کردند. و آن گاه که چشم گشودند، هیچ اثری از اعمال خود که امید آثار آن را در سر می پروراندند، ندیدند.»

روی آوردن به گناهان و لذت های زیان بار، آب را وانهادن و روی کردن به سراب است و به همین سبب، چنین انسان هایی هرگز احساس رفع عطش روحی نمی کنند و به آرامش نخواهند رسید. حافظ با استفاده از این آیه قرآنی می گوید:

دور است سر آب از این بادیه، هشدار تا غول بیابان نفریبد به سرابت

پیام متن:

1. حافظ، دیگران را از گرفتار آمدن به وادی سراب خودبینی و گناهان برحذر می دارد.

2. باید سراب گریز و واقعیت نگر بود.

2. فردوسی

الف) پاسخ بدی با نیکی

یکی از آیه های اخلاقی قرآنی این است: «یَدْرَوءُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ؛ و (نیکوکاران) به واسطه نیکی ها، بدی ها را از میان می برند.» (رعد:22) چنان که از این آیه استفاده می شود، اساس کار انسان های نیکوکار بر این است که به کسانی که در حقشان بدی کرده اند، همواره نیکی کنند. البته تأکید اهل بیت علیهم السلام بر این امر تا آنجاست که موجب تشویق خطاکاران به خطاورزی شان نشود و عزت نفْس نیکوکاران را نیز خدشه دار نکند.

حکیم ابوالقاسم فردوسی با بهره گیری از این آیه نورانی، همگان را به نیک رفتاری در برابر بدرفتاری دیگران فرا خوانده و سروده است:

مکافات بد گر کنی نیکوی به گیتی درون داستانی شوی
که هرگز نگردد کهن نام تو برآید به مردی همه کام تو

پیام متن:

مردان باایمان پاسخ بدی را به نیکی می دهند.

ب) ناامید نشدن از رحمت خدا

شاعر توس، در شاهنامه می سراید:

چو نومید گردد ز یزدان کسی از و نیک بختی نیاید بسی

ز یزدان نباشد کسی ناامیدوگر تیره بینند روز سپید

بریده نباید امید از خدکه تا جاودان او بود پادش

زنده داشتن روح امید به پروردگار جهان و پرهیز از ناامیدی، حقیقتی است که فردوسی، مردمان را بدان رهنمون می شود. وی انسان ناامید را نیک بخت نمی داند و آگاهانه سفارش می کند که حتی در تیره ترین دوران روزگار نیز ناامید نشوید. فردوسی در بیان حقیقتی که در این شعر او نهفته است، خود را وام دار این آیه شریف می داند که:

وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ. (یوسف: 87)

از رحمت خدا ناامید مباشد؛ که جز کافران، کسی از رحمت او ناامید نیست.

پیام متن:

در هیچ شرایطی نباید ناامید شد؛ زیرا بنا بر تأکید قرآن، ناامیدی نشانه کفر است.

ج) پناه آوردن به خداوند

خداوند، پشتیبان همیشگی کسانی است که به او پناه می آورند. یکی از حالاتی که لازم است آدمی تنها به خدایش پناه آورد، زمانی است که به وسوسه شیطان گرفتار می آید. خداوند در این باره می فرماید:

وَ إِمّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ إِنَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ. (اعراف: 200)

و آن گاه که از طرف شیطان در تو وسوسه ای به وجود آید، به خدا پناه بر که او شنوا و دانا است.

پناه آوردن به خدا، هنگام روبه رو شدن با وسوسه های شیطانی حقیقتی است که فردوسی در شاهنامه از آن یاد کرده است. وی در این باره می گوید:

سرِ نامه کرد آفرین بزرگ به یزدان پناهش، ز دیو سترگ

باز در قرآن کریم می خوانیم:

وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطینِ. (مؤمنون: 97)

و بگو پروردگارا، از وسوسه های شیاطین به تو پناه می برم.

بی گمان، پناه آوردن به خدا به واسطه آنکه خداوند، پناهِ پناه آورندگان است، همواره برای آدمی سودمند بوده است و برای او در حکم وارد شدن به قلعه ای محکم خواهد بود.

پیام متن:

خداوند به بندگانش می سپارد که برای رهایی از شر وسوسه های شیطان، به او پناه ببریم.

د) عزت و ذلت، هر دو به دست خداست

در فرهنگ اعتقادی خدا باوران، سربلندی و سرافکندگی، همه در دست خداست و اوست که بنا بر مصلحت و بر مقتضای محاسبه دقیق، بر اندام برخی جامه عزت می پوشاند و گروهی را نیز به ذلت می افکند. چنان که در قرآن می خوانیم:

بگو: پروردگارا، تو پادشاه مطلق جهانیانی. هر که را بخواهی، پادشاهی دهی و از هر کس که اراده کنی، سلب پادشاهی کنی. عزیز می سازی هر که را که بخواهی و به خواری می افکنی هر که را اراده فرمایی. (آل عمران: 26)

بر این اساس، توحید محوران، عزتمندی خویش را تنها از خدا می دانند و تنها از او طلب می کنند نه از سبب های مادی و حتی عوامل معنوی. اینان از سرافکندگی و خواری خویش، همواره به خدا پناه می برند، زیرا تا اراده او نباشد، هیچ کس نمی تواند بنده عزتمند او را خوار سازد. فردوسی حکیم با استفاده از این آیه شریفه چنین می سراید:

توانایی او راست، ما بنده ایم همه راستی هاش گوینده ایم
یکی را دهد تاج و تخت بلند یکی را کند بنده و مستمند

کسی را که خواهد کند ارجمندز پستی برآرد به چرخ بلند

دگر، مانده اندر بَد روزگارچو نیکی نخواهد بدو کردگار

 

پیام متن:

خداوند خورشید و گردنده ماه فرازنده تاج و تخت و کلاه
کسی را که خواهد برآرد بلند یکی را کند سوگوار و نژند

شاهنامه فردوسی

چهارشنبه 30 مهر 1399  11:35 PM
تشکرات از این پست
mansoor67
mansoor67
mansoor67
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 3583
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:تأثیرپذیری شعر شاعران بزرگ از قرآن

هر که با قرآن نشیند قامتش چـون سرو راست

راست گوید آنچه گوید چون که فرموده خداست

وحی را باجان گرفتن حرف حق با وحی راست

زندگی  صاف وزلال وعشق ومهری بی ریاست

فی البداهه: منصور مقدم 30/7/1399

 

پنج شنبه 1 آبان 1399  12:20 AM
تشکرات از این پست
hosinsaeidi
دسترسی سریع به انجمن ها