به مناسبت سالروز شهادت امام هشتم(ع) روایت هایی از دانشنامه ها و آثار مختلف است، نگاه متفاوت مستشرقان در سفرنامه ها و دائره المعارف ها که درباره امام رضا نگاشته شده است را بخوانید
روایت های متفاوت سیاحان و مسافران مشهد
سفرنامه ها یكی از منابع مورد استفاده در منابع تاریخی هستند و اگر در زمانی نزدیك به واقعه تاریخی مورد نظر نوشته شده باشند، از اهمیت خاصی برخوردارند. مسلم است كه تا قرن ها پس از وفات امام رضا(ع) سفرنامه ای از غربی ها درباره سرزمین های اسلامی به رشته تحریر درنیامد تا در آنها بتوان مطلبی در خصوص آن حضرت جست اما با این حال در سفرنامه های متأخرتر مطلبی یافت می شود.
از قرن نهم هجری به بعد به سبب گسترش روابط سیاسی و تجاری اروپا با بلاد اسلامی و از جمله ایران، شمار قابل توجهی از غربی ها به این نواحی سفر می كردند. به خصوص در دوره صفویان تاجران، سیاحان و سیاستمداران متعددی به ایران آمدند كه شرح گزارش های آنان در قالب سفرنامه هایی به جا مانده كه در خلال آنها به مطالبی درباره امام رضا(ع) می توان دست یافت. در ادامه معرفی چند سفرنامه با مطالبی درباره امام رضا(ع) را می خوانید.
برداشت «انگلبرت كمپفر» درباره عقیده شیعیان نسبت به امام رضا
در بین سفرنامه های اروپائیان یكی از مفصل ترین توضیحات درباره امام رضا(ع) را می توان در سفرنامه «كمپفر» یافت.
«انگلبرت كمپفر» مستشرق آلمانی در سال 1683 میلادی و در زمان شاه عباس اول (996-1038هجری) از جانب دولت سوئد به عنوان سفیر به ایران آمد.
نگلبرت کمپفر- Engelbert Kaempfer متولد ۱۶ سپتامبر ۱۶۵۱ و درگذشته ۲ نوامبر ۱۷۱۶، پزشک و طبیعیدان اهل آلمان بود که به واسطهٔ سفر جهانگردیاش به روسیه، ایران، هند، آسیای شرقی و ژاپن در بین سالهای ۱۶۸۳ تا ۱۶۹۳ مشهور است. او دربارهٔ این مسافرتها دو کتاب نیز نوشتهاست. یکی از این کتابها با نام سفرنامه کمپفر توسط کیکاووس جهانداری به فارسی ترجمه شدهاست.
او نزدیك به دو سال در ایران اقامت داشت. کمپفر در بخشی از سفرنامه خود به توضیح اعتقادات ایرانیان كه شیعه بوده اند می پردازد و دراین باب نام دوازده امام را برمی شمرد و سپس تذكر می دهد كه از بین این دوازده نفر فقط امام رضا(ع) در ایران و در شهر مشهد مدفون است.
كمپفر اعتبار و شهرت شهر مشهد را به همین سبب می داند و می گوید مردم از اكناف و اطراف برای زیارت به این شهر می روند. برداشت او از عقیده شیعیان این بوده كه آنان بعد از امام علی(ع) و امام صادق(ع) حضرت رضا(ع) را بیش از دیگر ائمه محترم می شمرند و در همین زمینه به شفا خواستن آنان از امام اشاره می كند.
کتابدار آلمانی که از نذورات شاه عباس برای حرم امام هشتم نوشته است
آدام اولئاریوس با نام اصلی آدام اولشلگر Adam Ölschläger متولد ۱۶ اوت ۱۶۰۳ بود و در ۲۲ فوریه ۱۶۷۱ درگذشت. او پژوهشگر و کتابدار آلمانی و همچنین دبیر سفیر دوک هولشتاین - فریدریک سوم- به شاه ایران -شاه صفی- بود.
او پیرامون دیدههایش از سفر به ایران دو کتاب نگاشتهاست. همچنین نخستین ترجمهٔ آلمانی گلستان و بوستان سعدی توسط او در سال ۱۶۵۴ میلادی منتشر شد.
یكی از این آثار سفرنامه «آدام اولئاریوس» است كه در عهد شاه عباس كبیر به ایران آمده و مدتی ملازم وی بود. اولئاریوس شرحی از سفر شاه عباس به مشهد را آورده است كه ضمن آن به نذورات شاه برای حرم و ساخت دو درب گران بها برای آن نیز اشاره شده است.
روایت «پیترو دلا واله» از امام رضا(ع)/ جهانگردی ایتالیایی که همراه شاه عباس به مشهد رفت
پیترو دلا واله - Pietro Della Valle در سال ۱۵۸۶ میلادی متولد شد و در سال ۱۶۵۲ درگذشت. او جهانگرد ایتالیایی بود که به چند کشور شرقی سفر کرد.
جهانگرد ایتالیایی نیز در سفرنامه خود از امام رضا(ع) یاد می كند. او در سال 1029 هجری در سفر شاه عباس به سمت مشهد برای زیارت امام و ادای نذر خویش همراه با شاه بود.
او شرحی از رویای شاه را می آورد مبنی بر این كه امام، وجود شاه را در دیگر ایالات لازم تر می داند و بر این اساس شاه در دامغان از ادامه سفر منصرف شده و به سمت آذربایجان شتافت.
در کتاب زندگانی شاه عباس اول آمده است: «آنتو نیو دو گوه آ» نیز دیگر جهانگرد ونیزی است که در سفرنامه خود اظهار می دارد كه شاه عباس درباره رویایی با او صحبت كرده كه در آن امام رضا(ع) را دیده بود و آنتونیو شرحی از آن رویا را می آورد..
«الكس بارنز» در کتابش امام رضا را امام پنجم شیعیان نامیده است
از سفرنامه های متأخری که به موضوع امام رضا(ع) پرداخته است، باید به سفرنامه «الكس بارنز» انگلیسی اشاره كرد.
او كه عضو انجمن سلطنتی انگلستان و مأمور عالی رتبه كمپانی هند شرقی بود، در ایام سلطنت فتحعلی شاه قاجار و در سال1831 میلادی به ایران آمد. «بارنز» یكی از كسانی است كه خود شهر مشهد را دیده است.
او در مسیر خود از تركستان به ایران از مشهد عبور كرده از این توصیف نسبتاً مفصلی از این شهر آورده كه در ضمن آن به امام رضا(ع) و آرامگاه وی نیز اشاره می كند.
«بارنز» در معرفی امام رضا(ع) به اشتباه آن حضرت را پنجمین سلاله امام علی(ع) می نامد و درباره علت حضور امام در این ناحیه به گفته مردم تركستان استناد می كند كه می گفتند امام به خاطر اخلاق مردم مشهد به آن شهر مهاجرت كرد كه موجب می شد شرایط زندگی در این شهر برای امام بهتر باشد. سپس به توصیف حرم امام و علاقه مردم شیعه و سنی به زیارت آن حضرت می پردازد.
امام رضا(ع) در دایرة المعارف ها
دایرة المعارف به عنوان مجموعه ای از اطلاعات فشرده و موجز در موضوعات متنوع، یكی از منابع عمومی در مراحل نخستین پژوهش به شمار می روند. دایرة المعارف یا دانش نامه ها را بر حسب موضوع می توان به دو دسته عام و خاص تقسیم كرد كه دانش نامه های خاص بر خلاف دانش نامه های عام بر یك موضوع كوچك تر متمركز شده اند، مثل دایرة المعارف اسلام كه تمامی مقالات آن به نحوی مرتبط با اسلام است.
در اینجا به دو نمونه از دو نوع دایرة المعارف اشاره می شود که در آن به موضوع امام رضا(ع) در مدخل های مختلف اشاره شده است:
امام رضا به قلم «برنارد لوئیس» در (The ncyclopaedia of Islam)
دایرة المعارف اسلام چاپ لیدن، یكی از معروفترین دایرة المعارف های انگلیسی زبان است كه به طور خاص به موضوعات مربوط به اسلام اختصاص یافته است. شماری از مدخل های این مجموعه به توضیح عقاید و آموزه های شیعی از جمله مسأله امامت پرداخته است. از این میان دوازده مقاله به طور خاص درباره امامان شیعه می باشد كه به قلم چند تن از اسلام شناسان به رشته تحریر درآمده است.
مقاله مربوط به امام هشتم(ع) با عنوان «علی الرضا ابوالحسن بن موسی بن جعفر» نوشته «برنارد لوئیس» شرق شناس و اسلام شناس معروف و پر كار انگلیسی است.
«لوئیس» سعی كرده اطلاعات جامعی از امام و زندگانی وی ارائه دهد. او از تاریخ ولادت و وفات امام شروع می كند و اختلاف اقوال در این باب را نیز متذكر می شود. پس از ذكر نسب امام اظهار می دارد كه آن حضرت با وجود این كه در بخش عمده حیاتش فعالیت سیاسی نداشت، به سبب علم و تقوایش معروف بود.
سپس درباره روایت امام و فتوا دادن وی در مدینه سخن می گوید. طبق معمول بخش عمده مطالب لوئیس به مسأله ولایت عهدی امام تعلق یافته و به تحلیل جنبه های مختلف موضوع پرداخته است. او تأكید دارد كه مأمون پس از انتصاب آن حضرت به ولایت عهدی لقب «رضا» را به ایشان داد. لوئیس بر خلاف اكثر شرق شناسان كه از موضعگیری امام در قبال این تصمیم مأمون سخن نگفته اند، اظهار می دارد كه آن حضرت فقط تسلیم پافشاری خلیفه شد.
موضوع دیگری كه لوئیس بدان پرداخته و نظری تقریباً متفاوت با همه نویسندگان غربی دیگر از خود ارائه داده، علت انتصاب امام به ولایت عهدی و هدف مأمون از آن می باشد. به نظر او مأمون امام را صرفاً به دلیل ویژگی های فردی، مناسب ترین شخص برای جانشینی خود می دانست و بر همین اساس از اختلاف اصولی موجود میان خاندان عباسی و خاندان علوی صرف نظر كرد.
بدین ترتیب لوئیس با دیگر شرق شناسان كه علت این اقدام مأمون را جلب توجه و حمایت شیعیان و علویان ناراضی و نیز ایرانیان شیعه گرا دانسته اند، موافق نیست. شگفت آور این كه او این نتیجه گیری خود را فقط بر متن سند ولایت عهدی مستند ساخته است كه آن هم مبتنی بر گزارش های دو منبع متأخر یعنی صبح الاعشی قلقشندی و مراه الزمان ابن جوزی است.
مسأله مهمی كه لوئیس تلاش داشته روشن سازد، علت و چگونگی وفات امام است. ظاهرا او شهادت و مسمومیت امام را نپذیرفته و اظهار می دارد كه آن حضرت پس از یك روز بیماری در طوس درگذشت. با این حال او نظر شیعیان درباره مسمومیت امام به دست درباریان مأمون را نیز نقل می كند، اما در پایان با ذكر این نكته كه طبری هیچ اشاره ای به احتمال قتل نمی كند، نظر نهایی را صادر می نماید و با تأكید بر این كه مأمون در انظار عمومی برای امام عزاداری كرد و بر جنازه وی نماز خواند مهر تأیید بر آن می زند و جای هیچ شكی مبنی بر دخالت مأمون در شهادت امام باقی نمی گذارد.
اگر چه مقاله برنارد لوئیس، یكی از كاملترین نوشته ها درباره امام رضا(ع) است، ولی كاستی های قابل ملاحظه ای در آن وجود دارد. لوئیس به جز چند جمله نخستین مقاله، درباره تاریخ های ولادت و وفات و نیز نسب امام، بقیه مقاله را به زندگی سیاسی امام در عصر مأمون اختصاص داده و اساساً مطلب چندانی درباره زندگانی امام تا پیش از این دوران نیاورده است. بدین ترتیب جای مباحثی چون سیره اخلاقی و عبادی و اجتماعی امام، جایگاه علمی و مناظرات ایشان با علما و نیز پرورش شاگردانی اندیشمند در این مقاله خالی است.
از دیگر كاستی های این مقاله باید به ذكر مطالب غیر مستند و یا ضعیف اشاره كرد. لوئیس در توصیف مقام علمی امام می گوید: آن حضرت از شخصی به نام عبیدا... بن ارطاه روایت می كرد. در حالی كه در هیچ یك از كتابهای رجالی و حدیثی شیعه و مهمترین كتب حدیثی اهل سنت چنین نامی نیامده است.
همچنین لوئیس علت نامیده شدن امام به لقب «رضا» را، اعطای این لقب به امام از جانب مأمون نقل كرده، در حالی كه منابع روایی شیعه آن را رد كرده و بلكه لقبی الهی دانسته اند.
نكته اساسی قابل تأمل در مقاله لوئیس، عدم توجه و ارجاع به منابع مهم و معتبر شیعی مثل آثار شیخ صدوق و شیخ مفید و دیگران است. در میان منابع شیعی او تنها به یك منبع یعنی تاریخ یعقوبی استناد جسته كه احتمالاً به جهت قدمت آن بوده، حال آن كه از منابع متأخری چون قلقشندی و صفدی - الوافی بالوفیات- در قرن نهم هجری به گونه ای اساسی بهره برده است. نویسنده در یك جا از مقاتل الطالبیین نیز نقل می كند كه البته تشیع امامی وی هنوز به اثبات نرسیده است.
گذشته از مقاله فوق می توان احتمال داد كه همانند دایرة المعارف امریكانا برخی مدخل های دیگر به تناسب موضوع درباره امام رضا(ع) نیز مطالبی آمده باشد كه در این جا از بحث درباره آنها صرف نظر شد.
امام رضا به روایت امریكانا (Americana)
دایرة المعارف امریكانا، از دایرة المعارف های عام و قدیمی ترین دایرة المعارف انگلیسی زبان جهان به شمار می رود و طبعاً به لحاظ این قدمت از اعتبار خاصی در میان تألیفات مشابه خود برخوردار است. بنیانگذار این دایرة المعارف، «فرانسیس لیبر» آلمانی بود كه در ایالت بوستون آمریكا زندگی می كرد و در سال 1829 میلادی تدوین این اثر را آغاز كرد.
این مجموعه كه در ابتدا سیزده جلد بود، اكنون در سی جلد و مشتمل بر 45 هزار مقاله می باشد و 6 هزار و 500 محقق در نگارش مقالات آن مشاركت داشته اند. از این حجم مقالات فقط 93 مقاله به موضوع تشیع و شیعه مربوط می شود كه 22 مقاله آنها بدون نام نویسنده آورده شده است و مقاله شیعه با چهار سطر مطلب كوچكترین آنهاست.
در این میان تنها دو مقاله درباره امامان شیعه وجود دارد، یكی با عنوان «علی(ع)» و دیگری «حسن و حسین(ع)» و درباره دیگر امامان به مدخل هایی جداگانه در نظر گرفته نشده است. ولی می توان در برخی مدخل های مربوطه مطالبی درباره بعضی امامان دیگر یافت، چنان كه نسبت به امام رضا(ع) این گونه است.
درباره امام رضا(ع) در چهار مدخل (مقاله) مطالبی به شرح زیر آمده است.
الف- مقاله خراسان
این مقاله به قلم سی. ای. بازورث از دانشگاه منچستر انگستان می باشد. نویسنده در این مقاله نسبتاً كوتاه به وضعیت طبیعی و سیاسی و اجتماعی این استان پرداخته و به همین مناسبت متذكر می شود كه مركز این استان شهر مشهد است. نویسنده در باب اهمیت شهر مشهد، اولین ویژگی كه برمی شمرد «وجود مرقد هشتمین امام شیعیان» است و اضافه می كند كه به همین دلیل این شهر «یكی از مقدس ترین شهرهای زیارتی مسلمانان شیعه می باشد.» (تصویر شیعه در دایرة المعارف امریكانا، 231)
ب- مقاله زیارت
نویسنده مقاله زیارت، به تفصیل درباره باورهای مردمان جهان در خصوص زیارت شخصیت ها و اماكن مقدس پرداخته و عقیده مسلمانان و به ویژه شیعیان را بیان می كند. یكی از نكاتی كه وی به آن اشاره می كند، وجود آرامگاه امام رضا(ع) در مشهد است و می گوید شیعیان به زیارت اماكن مقدس از جمله «قبر امام علی بن موسی الرضا(ع) در مشهد ایران» می روند.
ج- مقاله مأمون
مدخل دیگری كه در آن مطالبی درباره امام رضا(ع) آمده مقاله مأمون است به قلم دبلیو. مونتگمری وات از دانشگاه ادینبورو انگلستان. این مقاله در میان مقالات مربوطه بیشترین مطلب درباره امام را دارد و طی آن به وقایع سیاسی مهم زندگانی آن حضرت در عصر خلافت مأمون اشاره شده است. «وات» در این مقاله به اختصار ولایت عهدی امام و علل آن و پیامدهایش را ذكر می كند و در نهایت به مسأله مسمومیت امام اشاره می كند. او پس از بیان اختلاف های امین و مأمون بر سر خلافت و كشته شدن امین به دست مأمون و به دنبال آن مشكلات سیاسی پدید آمده برای وی، اظهار می دارد كه مأمون برای آن كه این مشكلات را رفع كند و بر گروه های سیاسی - علوی ها و ایرانی ها- و كشمكش هایشان غلبه نماید، امام رضا(ع) را كه هم تباری علوی داشته و «شاهزاده ای علوی» بود و هم مورد علاقه ایرانیان شیعه و دیگر شیعیان بود، به عنوان ولی عهد خویش تعیین كرد. «وات» به جزئیات این واقعه نپرداخته و نیز موضع امام در قبال این سیاست مأمون را بیان نكرده است و تنها به این نكته بسنده كرده كه ولایت عهدی امام تعداد كمی از مردم را خوشحال ساخت. «وات» سپس به وفات امام اشاره كرده و این احتمال را مطرح می كند كه مسمومیت امام چه بسا توسط خود مأمونیان صورت گرفته باشد، هر چند اصل مسمومیت امام را به طور كامل نپذیرفته و آن را یك ادعا می داند.
د- مقاله مشهد
رالف. اچ مگنوس از دانشگاه ایالتی كالیفرنیا این مقاله را نوشته است. او در توصیف اولیه خود از شهر مشهد آن را محل حرم مهم شیعیان و مركز زیارت و تعلیمات دینی برشمرده و اظهار می دارد مشهد به معنای محل شهادت می باشد و این شهر دراطراف مرقد امام رضا(ع) توسعه یافته است. «مگنوس» سپس درباره درگذشت امام صحبت می كند و آن را ناگهانی توصیف می نماید و در عین حال، این كه امام را مسموم كرده باشند شایعه ای می داند كه بر اساس آن شیعیان معتقد شده اند، امام رضا(ع) به شهادت رسیده است و همین امر سبب شده كه محل درگذشت و دفن اورا مقدس بشمرند.
گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
منبع : khabaronline.ir