گروه جغرافیا

 

درباره اصل و نسب و سجایای اخلاقی حضرت رضاعلیه السلام و زندگی آن حضرت تا زمان شهادت، تاکنون کتابهای زیادی نوشته شده است. اما درباره حوادثی که برای بارگاه مقدس این بزرگوار پیش آمده، مورخان تنها به صورت جسته گریخته مطالبی بیان کرده اند. بنابراین جا دارد بحثی مستقل در این باره بشود.

 

هر چند همه مسلمانان جهان به ساحت مقدس حضرت علی بن موسی الرضاعلیه السلام ارادت می ورزند و از بذل مال خویش در این راه دریغ ندارند، متاسفانه بعضی از قدرتمندان مهاجم و سلطه جو، در ادوار مختلف اهانتهایی به این ساحت مقدس کرده اند که چون غالبا این اطلاعات به صورت پراکنده آمده است، در این مقاله به صورت مجموعه و به اختصار به اهم آنها اشاره می کنیم.

 

مدفن امام

پس از شهادت امام، مامون به منظور فریب دادن دوستداران علویان دستور داد پیکر مبارک امام را در بقعه هارونیه کنار قبر پدرش واقع در باغ حمیدبن قحطبه طائی والی خراسان دفن کردند. و از آن تاریخ بقعه هارونیه تحت الشعاع قبر مطهر حضرت رضاعلیه السلام قرار گرفت و این بارگاه که اکنون به آستان قدس رضوی معروف است «مشهد الرضا» نامیده شد. (1) اولین بار این نام مقدس در کتاب عیون اخبار الرضا و سپس در کتاب احسن التقاسیم تالیف قرن چهارم هجری آمده است. (2)

 

گنبد و بارگاه حضرت رضاعلیه السلام

درباره سابقه تاریخی حرم مطهر، مورخان و نویسندگان اقوال بسیار نقل کرده اند، برخی از تاریخ نویسان بر این عقیده اند که بقعه مبارکه حضرت رضاعلیه السلام پس از وقایع و حوادث مهم خراسان که در طول قرنها به وجود آمد، در معرض تحولاتی قرار گرفت و به واسطه تاخت و تاز اقوام مختلف و لشکرکشی ها به سرزمین خراسان، مانند تهاجم های سبکتکین و غزهای ترکمان و مغولها بارها به کلی ویران و سپس بازسازی گردید. (3)

 

نویسندگان دیگر بر این نظرند که خرابیهای وارده از تهاجم ها به گونه ای نبوده است که بنای بقعه را به کلی ویران کند، بلکه برخی حملات، خرابیهایی در قسمت فوقانی ایجاد کرده اند و به قسمت تحتانی دیوارها آسیبی نرسیده است، پایه های بقعه همان بنای اولیه است که ابتدا شالوده اصلی آن را با گل چینه ساخته اند و به دفعات قسمتهایی از دیوارهای آن مرمت شده و تزیین یافته است.

 

قراین و شواهد نشان می دهد که نظر اخیر بیشتر مقرون به صحت است و نظریه تخریب کامل بقعه منوره دور از واقعیت است، چه اولا در ادوار مختلف گروهی از مورخان و جغرافیدانان و جهانگردان، شخصا مرقد مبارک امام علیه السلام را از نزدیک دیده و توصیف کرده اند. (4) ثانیا، آثار و سبکهای گوناگون و فنون معماری و کاشیکاری قرون مختلف مانند آثار معماری غزنویان و سلاجقه و عهد تیموریان در حرم موجود است و در آخر عبارات مکتوب بر کاشیهای نفیس و ممتاز بعضا نام بانی و تاریخهای 512، 612 و 761 هجری نوشته شده است. (5) ثالثا، اگر بقعه منوره بکلی ویران شده بود، با توجه به این که اثری از گور هارون برجای نمی ماند، بانیان و ارادتمندان به امام علیه السلام که پس از آن، اقدام به احداث مجدد بنا نمودند، می توانستند از نظر معماری در ساختن مجدد دیوارها به گونه ای عمل کنند که قبر مطهر امام علیه السلام در وسط بنای جدید واقع شود. در صورتی که وضع فعلی بقعه منوره چنین نیست و همان گونه است که مامون برای قبر پدرش در سال 193 ه. ق در نظر گرفت و ده سال بعد که حضرت به شهادت رسید پیکر مقدس او را در داخل بقعه در قسمت بالاسر هارون به خاک سپردند، در نتیجه خاکسپاری پیکر مطهر حضرت، تنگنایی در محل بقعه و بالای سر مبارک به وجود آمد که تا این اواخر باقی بود و در توسعه اخیر نسبتا وسعت یافت. بنابراین، سوابق و ادله قاطع و قراین موجود در بنا نشان می دهد که حرم و بقعه مبارکه از قدیم ترین بناهای مشهدالرضا است ولی البته گنبد مطهر در طول زمان بر اثر حوادث طبیعی و تهاجمهای وحشیانه ویرانیهای مکرر دیده است. (6)

 

عصر دیالمه

پس از ساخته شدن هارونیه برای این که حضرت رضاعلیه السلام در این محل مدفون بود، برای نخستین بار سلاطین شیعه مذهب دیالمه و آل بویه، به تعمیر اساسی این بقعه به نام «مشهد الرضا» همت گماشتند و زیارت این بارگاه همچنان پر رونق بود و حتی بر علاقه مندان و زایران آن روزبه روز افزوده می شد. (7)

 

عصر غزنویان

به دنبال ترمیم و تزیین اساسی بقعه در عهد دیلمیان، به دستور سبکتکین (366-387) پادشاه غزنوی در قرن چهارم سقف و قسمتی از دیوار بقعه ویران شد و مردمان از زیارت حضرت منع شدند. اما شیعیان مخفیانه به زیارت قبر امام علیه السلام ادامه دادند، در حالی که تا مدتها همچنان بقعه نیمه ویران باقی بود. تا این که سلطنت به سلطان محمود غزنوی رسید. می گویند او شبی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و یا به روایتی حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام را در خواب دید که او را مخاطب قرار داده و اشاره به آن گنبد ویران می کند و می فرماید تا کی چنین خواهد بود؟ گفته اند سلطان محمود صبح روز بعد معماری را به حضور طلبید و به طوس فرستاد. بنا به نوشته تاریخ بیهقی در سال 400 ه. ق ابوبکر شهمرد بنای بقعه را بار دیگر بر روی بازمانده دیوارهای گلین با آجر می سازد و مناره ای هم بر آن اضافه می کند که این بنا هسته اصلی حرم مطهر را تشکیل می دهد. (8)

 

سلجوقیان

در این دوره اولین سنگ مزار امام علیه السلام که متعلق به سال 516 ه. ق است به ابعاد6×30×40 سانتی متر بر روی قبر مطهر نصب شد که کتیبه آن چنین است: «امر بعمارة المشهد الرضوی علی بن موسی علیه السلام. العبد المذنب الفقیر الی رحمته ابوالقاسم احمدبن علی بن احمد العلوی الحسینی تقبل الله منه » این قطعه سنگ امروز در میان دیگر آثار تاریخی در موزه آستان قدس رضوی موجود است.

 

مهمترین واقعه این دوره حمله غزهای ترکمان به حرم مطهر رضوی بود.

 

حمله غزها به حرم مطهر

در سال 548 ه. ق ترکان غز به مشهد و ناحیه طوس حمله کردند و همه شهر را به آتش کشیدند و بسیاری از مردم از جمله علما و بزرگان را کشتند. در این جریان به بنای حرم لطمه وارد شد که چند سال بعد شرف الدین ابوطاهر بن سعد بن علی قمی حاکم مرو در عهد سلطان سنجر (511-557 ه.ق) به مرمت آن همت گماشت.

 

بعد از سال 557 ه. ق نیز به دستور زمرد ملک خواهرزاده سلطان سنجر، بنابر نوشته های روی کاشی ها، ازاره حرم با کاشیهای نفیس شش ضلعی، هشت ضلعی و ستاره ای تزیین شد. این بانو دستور داد قرآن کریم را با خط خوش در جزوه هایی نوشتند و آنها را وقف بقعه ساخت. این اثر هم اکنون در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی نگهداری می شود. (9)

 

خوارزمشاهیان

در زمان خوارزمشاهیان نیز در این بارگاه مقدس مرمتهایی صورت گرفت و ضمن آن در سال 612 ه. ق کتیبه ای بسیار زیبا به خط ثلث برجسته بر دیوار و طرف در ورودی حرم از جانب رواق دارالحفاظ نصب گردید. بر روی این لوح ذکر همین تاریخ، نام و نسب حضرت رضاعلیه السلام تا حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نوشته شده و بر حاشیه آن به خط ریز دو بیت در مدح حضرت رضاعلیه السلام از سروده های ابونواس شاعر ایرانی عرب زبان نیز نقش بسته است. (10)

 

مغولان و حرم مطهر

ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه می نویسد که مغولان در سال 618 ه. ق ابتدا به طوس حمله آوردند، شهر را غارت کردند و مرم را به قتل رسانیدند. سپس وارد مشهدالرضا شدند و آنجا را هم خراب کردند. اگر چه بعضی منابع از خرابی بارگاه مقدس رضوی به دست مغولان سخن گفته اند ولی باز مؤلف تاریخ آستان قدس رضوی از قول ابن ابی الحدید می نویسد با وجودی که مردم مشهد را به قتل رسانیدند، بارگاه رضوی را حداقل تخریب نکردند و احتمالا به غارت اموال و اثاثیه آن اکتفا کردند. نیز عطاملک جوینی مؤلف جهانگشا از خرابی حرم مطهر به دست مغولان ذکری به میان نیاورده است. منظومه فضل بن روزبهان خنجی در مهمان نامه بخارا که حمله مغولان را به طوس و مشهد نگاشته است، دلالت می کند که حرم مطهر را خراب نکرده اند، زیرا نوشته های سال 612 که قبل از حمله مغولان بوده هنوز پابرجاست. (11)

 

دوره ایلخانان

در این دوره فرسودگی ها و احیانا خرابی ها و خسارات وارد شده به حرم مطهر رضوی جبران گردید. زیرا نخست به فرمان غازان خان (694-703 ه. ق) و سپس در زمان سلطان محمد خدابنده الجایتو (703-716 ه. ق) پادشاه شیعی مذهب ایلخانی مرمت شد و به بناهای اطراف آن افزوده گردید. «بنای کامل گنبد موجود» را مربوط به این دوره دانسته اند. (12) بدین واسطه این گنبد همانند سایر گنبدهایی که در دوره مغولها ساخته شده دو پوششی است و رویه اش با الواح مسین با روپوشی از طلا ساخته شده است. (13) در همین دوره ابن بطوطه سیاح معروف که در سال 734 ه. ق از راه جام به طبس سفر کرده، در خاطرات خود از حرم مطهر حضرت رضاعلیه السلام و متعلقات آن یاد می کند: «در مشهد مکرم قبه عظیمی است در داخل زاویه و جنب آن مدرسه و مسجد است که همه از این ابنیه عالی متبوعه است دیوارهای این ابنیه را با خشت کاشانی مزین کرده[اند] و بر روی مرقد حضرت رضا صندوقی چوبی نصب شده است ». با توجه به نوشته های ابن بطوطه و دیگر روایات معلوم می شود که در قرن هشتم هجری چنان آثاری وابسته به آستان قدس رضوی وجود داشته است، یعنی: (حرم، مسجد بالاسر، یک مدرسه و چند بنای کوچک متصل به ضلع شمالی). (14)

 

 

دوره تیموریان

در قرن نهم هجری (سال 821 ه. ق) به دنبال کوششهای شاهرخ تیموری در آبادانی مشهد، به همت همسر وی گوهرشادآغا نخستین مسجد جامع شهر با نام وی در سمت قبله حرم که صحن جنوبی آستانه مبارکه را تشکیل می دهد به اتمام رسید و سپس بنای «دارالحفاظ » بین حرم و مسجد گوهرشاد و تحویلخانه یا خزانه در مشرق دارالحفاظ ساخته شد، همزمان با این ابنیه در داخل صحن در پیرامون حرم، مدرسه پریزاد و بالاسر و دو در که تا به امروز برجا هستند، بنا گردید و در دوران تیموری، صحن تیموری (عتیق) و اساس ایوان طلا توسط امیر علیشیر نوایی وزیر سلطان حسین بایقرا به وجود آمد که بعدها در دوره شاه عباس اول صفوی توسعه یافت و ایوان مزبور توسط نادرشاه مطلا گردید. (15)

 

دوره صفویه

در دوره صفویه بر عظمت و شکوه حرم مطهر افزوده شد و مناره نزدیک گنبد که در عهد غزنویان به دستور ابن معتز حاکم نیشابور برپا گردیده بود به امر شاه طهماسب مرمت و طلاکاری شد و در سال 932 ه. ق خشتهای نفیس کاشی روی گنبد به خشتهای طلاب تبدیل شد. در شورش عبدالمؤمن خان ازبک این خشتهای گنبد و گلدسته در کنار دیگر نفایس حرم مطهر به غارت رفت.

 

حمله ازبکان به حرم

در سال 997 ه. ق یعنی دومین سال سلطنت شاه عباس اول شهر مشهد در محاصره عبدالله خان ازبک قرار گرفت، چون از جانب مردم به سوی او تیری شلیک شد غضبناک گردید و دستور به قتل عام مردم مشهد داد به طوری که در روضه منوره حضرت رضا خون جاری گردید.

 

سال بعد عبدالمؤمن خان ازبک با لشکریانش به مشهد حمله کرد، مردم و به خصوص سادات، علما، خدام و مدرسان آستان قدس رضوی که در مشهد بودند به آستانه مبارکه پناهنده شدند. در حالی که اینان به دعا مشغول بودند، عبدالمؤمن خان و دین محمد سلطان به اتفاق عده ای از جنجگویان خود وارد صحن شدند و پناهندگان را قتل عام نمودند. چنان خشمگین بودند که شعله خشم و غضبشان جز به ریختن خون سادات، صلحا و علما خاموش نمی شد. آنان زایران را از داخل حرم بیرون می کشیدند و با کمال قساوت به شهادت می رسانیدند. چنان که میر محمد حسین مشهور به «میربالای سر» را که از سادات متقی مشهد بود و پیوسته در بالای سر مبارک به تلاوت قرآن مجید مشغول بود، دو نفر از ازبکان در کنار ضریح با شمشیر پاره پاره کردند. در این موقع زنان و کودکان در مسجد گوهرشاد جمع شده بودند و در آنجا ناظر قتل عام وحشیانه اقوام و خویشان خود بودند.

 

سرانجام عبدالمؤمن دستور داد، قندیلهای مرصع طلا و نقره و شمعدانها و نیز میل طلای بالای گنبد و بسیاری از ظرفها و فرشها و کتابهای کتابخانه آستانه مبارکه را به غارت بردند و زنان و کودکان را که اسیر شده بودند به ماوراءالنهر فرستادند. عبدالمؤمن خان سرانجام به سخت ترین وجهی به دست اتباع خود به قتل رسید. (16)

 

در پی این خرابی در سال 1010 ه. ق که شاه عباس پیاده به زیارت آمد مجددا دستور ترمیم گنبد را داد و آن را طلاکاری کرد. کتیبه ای از کاشی به عرض دو متر و به خط ثلث علیرضا عباسی بر گرداگرد گنبد مطهر نوشته شد که ترجمه آن چنین است: «یکی از عنایات بزرگ خداوند سبحان این است که سرور ملوک عرب و عجم، صاحب نسبت پاک نبوی و حسب درخشان علوی، خاک پای این روضه منور ملکوتی، مروج آثار اجداد معصومش، سلطان ابوالمظفر شاه عباس حسینی موسوی صفوی، بهادرخان را توفیق داد تا از دارالسلطنه اصفهان پای پیاده به زیارت این حرم اشرف درآید و به تزیین این بقعه از مال خاص خویش مفتخر گردد، در سال 1010 ه. ق آغاز و در سال 1016 ه. ق پایان یافت ». به دنبال این اقدامات تحولات دیگری در قلمرو حرم مطهر صورت گرفته از جمله توسعه صحن عتیق، احداث ایوان شمالی و اطاقها، غرفه ها، سردرها، و ایوانهای شرقی و غربی آن ایجاد رواق توحیدخانه و نیز گنبد اللهوردیخان. شاه عباس با توجه خاص به آستانه حضرت رضاعلیه السلام، دستور داد تا هر کس به زیارت آن حضرت توفیق یابد می تواند عنوان «مشهدی » را مانند حاجی و کربلایی بر نام خود بیفزاید و این لقب از آن زمان رواج یافت. (17)

 

زلزله و حرم مطهر رضوی

زلزله های زیادی در مشهد رخ داده که حدود 14 واقعه متعلق به سالهای 1008، 1052،1053،1059،1077، 1084،1087، 1118، 1119، 1214، 1232،1236، 1254، 1274 ه. ق در کتب تاریخ به ثبت رسیده که کمابیش آسیبهایی به مسجد گوهرشاد وارد نموده است و احتمالا به دیوارهای صحنهای حرم مقدس و تزیینات آن نیز آسیبهایی اندک همانند مسجد گوهرشاد رسیده است. ولی در پانزدهم ربیع الثانی سال 1084 ه. ق به هنگام سلطنت شاه سلیمان صفوی زمین لرزه ویرانگری در مشهد رخ داده که حدود دو سوم شهر مشهد از جمله گنبد مرقد مطهر حضرت رضاعلیه السلام، سقف گنبد مسجد گوهرشاد و مدارس پریزاد، دودر، مدرسه بالاسر، مدرسه پایین پا آسیب فراوان دیده و حدود چهارهزار نفر از مردم مشهد زیر آوار جان سپرده اند.

 

پس از این حادثه شاه سلیمان مامورانی را از اصفهان برای بررسی خسارات وارده و انجام تعمیرات فرستاد. آنان نیز کار را شروع کردند، در نتیجه، گنبد مطهر و دارالسیاده در سال 1086 و مسجد گوهرشاد در سالهای 1084،1087،1089 و مدرسه پریزاد در سال 1091 و مدرسه دودر در سال 1088 و مدرسه بالاسر در سال 1091 و مدرسه پایین پا در سال 1087ه. ق. بازسازی شد. (18)

 

افشاریه

در این دوره به ویژه در زمان نادرشاه افشار ایوان طلای صحن عتیق (انقلاب) و مناره بالای آن و بنای مناره ایوان شمالی طلاکاری و تذهیب شد و سقاخانه اسماعیل طلایی صحن عتیق احداث گردید. اما چندی بعد به وسیله نوادگانش به این ساحت مقدس اهانتهایی شد که اینک ذکر می شود.

 

غارت جواهرات حرم مطهر به وسیله نصرالله میرزا و نادرمیرزا افشار در سال 1183 ه. ق شاهرخ فرزند رضا قلی میرزا فرزند نادرشاه افشار در خراسان حکومت می کرد. احمد شاه درانی به مشهد حمله کرد و نصرالله میرزا پسر شاهرخ که ولیعهد بود با او مقابله ای مردانه کرد و وی را شکست داد و او را وادار به صلح نمود. این امر موجب غرور وی شد که خیال جهانگیری را در سر پرورانید.

 

در سال 1190 ه. ق که خزانه پدرش خالی شده و برای پرداخت حقوق سپاهیانش درمانده شده بود به تحریک برخی از فرومایگان طلا و جواهرات حرم مطهر رضوی را از قندیلها و درها جدا کرد، مقداری را به فروش رسانید و مقداری از طلاها و نقره ها را سکه زد و صرف پرداخت حقوق و تهیه سپاه نمود.

 

نادرمیرزا برادر نصرالله میرزا نیز که پس از خلع وی توسط پدرش رضاقلی میرزا، ولیعهد شده بود دست تعدی و تجاوز به اموال موقوفه و غیرموقوفه گشود و حتی خشتهای طلای روی گنبد مطهر را کند و به نام خود سکه زد و جواهرات حرم را به فروش رسانید. حتی سرطوق مکلل را که بالای گنبد نصب بود کند و نیز قالی زربافت را که هفتهزار تومان ارزش داشت سوزانید.

 

نصایح مرحوم آیة الله میرزا مهدی مجتهد تولیت وقت آستان قدس نیز مانع اعمال ناشایست و تجاوزگرانه او نشد. اما مردم به او اعتراض کردند و سکه های ضرب شده را که در بازار بود جمع آوری می نمودند و به میرزا مهدی مجتهد جد سادات شهیدی مشهد برمی گرداندند. مردم سرانجام سر به شورش برداشتند. نادر میرزا نیز که این شورش را از ناحیه میرزا مهدی می دانست وی را در سال 1218 ه. ش به شهادت رسانید و مرحوم میرزا مهدی مجتهد به «شهید رابع » معروف شد. (19)

 

عصر قاجاریه

تعمیرها و تغییرهایی که در طول دوران حکومت قاجار در آستانه مقدسه به انجام رسید عبارتند از: بنای صحن آزادی (نو) در سمت مشرق حرم به امر فتحعلیشاه و به مباشرت فرزندش علینقی میرزا و معماری حاج آقاجان صاحب بازارچه معروف در مشهد، ساخته شد. بنای دارالسعاده توسط اللهیارخان آصف الدوله به سال 1251 ه. ق احداث شد و ترکیب رواق دارالضیافه در سال 1320 ه. ق انجام یافت. متاسفانه حرم مطهر در این دوره دوبار مورد بی حرمتی و اهانت متجاوزان قرار گرفت:

 

1 - غارت سالار - محمد حسن خان سالار فرزند اللهیارخان آصف الدوله در سال 1263 ه. ق یعنی یک سال قبل از پایان پادشاهی محمدشاه قاجار از آشوب هرات و هرج و مرج دربار استفاده کرد و در خراسان علم مخالفت برافراشت و در اندک زمانی قلعه کلات را متصرف شد. او نزدیک به دو سال در خراسان به استقلال حکومت کرد. در سال بعد به فرمان وی تمامی قندیلها، چراغها و اثاثیه زرین حرم حضرت رضاعلیه السلام را ذوب کردند و به نام وی سکه زدند. همچنین او طلا و جواهرات در مرصع و جواهرنشانی که فتحعلیشاه قاجار در سال 1233 ه. ق به شکرانه استیلا بر خراسان تقدیم آستان قدس نموده بود غارت کرد. اما پس از رفع فتنه در سال 1268 ه. ق حسام السلطنه عموی ناصرالدین شاه مجددا سطح در مزبور را از طلای ضخیم پوشانید و آن را با دانه های یاقوت و زمرد و لعل زینت بخشید و در جای اولیه اش نصب نمود.

 

اما در پی این غارتگریها و بی حرمتی ها نسبت به بارگاه مقدس، سالار در سال 1266 ه. ق به دست حسام السلطنه مغلوب گردید و به حرم مطهر پناهنده شد.

 

در این موقع میرزا عسکری امام جمعه مشهد از خاندان میرزا مهدی شهید و علما و متولیان بارگاه مقدس رضوی به نزد سالار آمدند، و ضمن ملامت او به خاطر جسارتهایش به آستانه مقدسه او را از روضه منور طرد کردند. در نتیجه وی تنها ماند و به دستور حسام السلطنه او را از بست خارج کردند و سپس با برادرش محمد علیخان و پسرش اصلان خان به سزای اعمال شنیع شان به هلاکت رسانیدند. (20)

 

2 - توپ بستن حرم - در محرم سال 1330 ه. ق هنگام تولیت مرتضی قلیخان نایینی مردی به نام یوسف هراتی در شهر مشهد آهنگ مخالفت با مشروطه ساز کرد و به تحریک بیگانگان جمعی از اراذل و اوباش را به دور خویش جمع کرد و آرامش شهر را بر هم زد.

 

در خطه خراسان مخصوصا مشهد عده ای سالدات (سرباز) روس با تجهیز کامل مستقر شدند و مرکز خود را ارگ دولتی قرار دادند. طبیعی است ورود سربازان روس به منظور پشتیبانی از کسانی بود که با مشروطه خواهان و حکومت مشروطه سر مخالفت داشتند. در همین هنگام دو نفر دیگر به نامهای سید محمد طالب الحق یزدی پسرعموی سید ضیاءالدین نخست وزیر کودتای رضاخان و نایب علی اکبر نیز با یوسف هراتی همداستان شدند و در گوشه و کنار شهر آشکارا بر ضد مشروطه طلبان تبلیغ می کردند. کار به جایی رسید که رهگذران نیز در کوچه و بازار از تعرض کسان این اشخاص درامان نماندند. یوسف هراتی خود را سردار می نامید و هزرگی و بی بندوباری را به حد اعلا رسانید. طالب الحق نیز همه روزه به منبر می رفت و نوید و هشدار می داد که محمدعلی شاه به ایران آمده و در گرگان می باشد و ما احمد شاه پسر او را قبول نداریم، سربازان روسی که هدفشان مداخله مستقیم در امور شهر بود و اساسا به همین نیت به اشرار پر و بال داده بودند زد و خورد بین سربازان دولتی و اشرار را دستاویز قرار دادند و به نام حفظ اتباع روسیه در مقابل تجارتخانه یکی از اهالی بادکوبه که تبعه روس بود یک عده سالدات روس مستقر کردند. کسبه و اصناف که چنین دیدند بازارها را بستند و دست از کار کشیدند. روز شبنه دهم ربیع الثانی 1330 ه. ق مطابق با دهم فروردین 1290 ه. ش اعلامیه ای از طرف کنسولگری روس صادر شد، که اگر اشرار و متجاسرین تا دو ساعت به غروب مانده از صحن و حرم خارج نشوند و کسبه بازار به سر کارهای خود برنگردند ناگزیر به کمک قوای مسلح و گلوله های توپ مردم را متفرق خواهند ساخت.

 

چیزی نگذشت که سربازان مسلح جلو مسجد جامع و کاروانسرای بانک صف آرایی کردند و از آن طرف هم اشرار و آشوب طلبان روی پشت بام مسجد و بالای گلدسته ها با تفنگ جمع شدند و خود طالب الحق که سردسته آنها بود مقابل حرم مطهر مستقر گردید. سربازان روس و توپچیهای آنان نیز از چند نقطه آماده شلیک شدند. ضرب الاجل به پایان رسید و به یکباره از چند جانب صدای غرش توپ ها بلند شد و گلوله های آتشین به طرف گنبد مطهر و صحن امام هشتم علیه السلام پرتاب گردید; هدف آنها به ظاهر امر متفرق کردن اوباش و در واقع انهدام قبه مبارک و نهب و غارت اموال نفیس حرم مطهر بود.

 

عده ای با مسلسل و توپهای سبک پیشروی کردند و حرم مطهر و ضریح حضرت را به گلوله بستند. صدای غرش توپ و شلیک نظامیان روس در همه جای شهر طنین انداز شد و در منازل شهر غوغایی برپا گردید. اصابت گلوله های توپ بر گنبد آسیب زیاد وارد کرد، در 18 محل گلوله های توپ که مانند کله قند بود، گنبد مطهر را سوراخ کرد و به داخل گنبد افتاد و خرابیها به بار آورد. پس از دو ساعت بمباران نمودن، به هنگام غروب نظامیان سواره و پیاده روس با حال تهاجم وارد صحن مقدس شدند، زوار و مردم به داخل حرم مطهر پناهنده شدند و درهای حرم را بستند. عده ای از نظامیان روس به پشت بام حرم رفته از پنجره های گنبد و رواقها به داخل حرم شلیک می کردند. عده ای از آنان وارد دارالسیاده شده از شبکه های پنجره نقره به داخل حرم شلیک می کردند و نیز دسته دیگر از شبکه های پنجره فولاد صحن عتیق (انقلاب) حرم مطهر را تیرباران کردند. در صحن و حرم مطهر تعداد زیادی کشته و زخمی شدند. مرتضی قلیخان متولی باشی آستان قدس رضوی بیرق سفیدی بر سر چوب بلند کرد و از قوای روس امان خواست. فرمانده روسی که چنین دید دستور آتش بس صادر کرد. سپس متولی باشی و خدام حرم و مردم نیز به جمع آوری کشتگان و زخمیها پرداختند. مدت چهار روز این مکان مقدس در تصرف روسها بود و مقدار زیادی اشیاء نفیس و قیمتی به یغما رفت. یوسف خان هراتی و طالب الحق به دست حامیان خود یعنی سالداتهای روس کشته شدند و به کیفر اعمال خود رسیدند. (21)

 

به دنبال این ویرانگریها سلطان حسین میرزا نیرالدوله به استانداری خراسان تعیین شد و در سال 1331 ه. ق به رمت خرابیها پرداخت هزینه تعمیر گنبد مطهر به پول رایج آن زمان که قران نقره بود، سی هزار تومان برآورد شد که بیست هزار تومان آن را نیرالدوله و ده هزار تومان مرحوم حاج میرزا محمدعلی قائم مقام التولیه رضوی پرداخت نمودند. اکنون جای چند گلوله در ایوان طلای صحن عتیق دیده می شود. استاد ملک الشعرای بهار به مناسبت این واقعه اشعاری تحت عنوان «توپ روس » سروده که در دیوان او آمده است. (22)

 

عصر پهلوی

در سال 1307 ه. ش در شبکه پیرامون فلکه حرم مطهر تغییرات اساسی به عمل آمد و فلکه دور حرم به شعاع 180 متر از نوک گنبد و به پهنای 30 متر احداث گردید که بعدا ساختمان های موزه و کتابخانه و تالار تشریفات نیز به این مجموعه اضافه شد، اماچندی نگذشت که به دستور رضاخان پهلوی در مجموعه بارگاه مقدس رضوی حادثه موهن و اسفناک «مسجد گوهرشاد» به وجود آمد.

 

واقعه مسجد گوهرشاد

علت اصلی وقوع حادثه مسجد گوهرشاد در سال 1314 ه. ش آن بود که رضاخان تصمیم حمله به فرهنگ و سنن ملی از طریق تغییر لباس را داشت و نیز کشف حجاب بانوان را هم زمزمه می کرد. در این موقع روحانیان مشهد زبان به اعتراض گشودند و مردم را به جمع شدن و تظاهرات تشویق می کردند که خطبای معروف شهر مانند شیخ مهدی واعظ خراسان، شیخ عباسعلی محقق و شیخ محمدتقی بهلول در مسجد گوهرشاد و صحنهای مطهر به منبر می رفتد. بخصوص شیخ بهلول قهرمان معرکه، که سخنرانیهای طولانی و پرحرارت انجام می داد. صبح روز جمعه 20 تیرماه 1314 برابر با دهم ربیع الثانی 1354 ه. ق قزاقان مستقر در مشهد برای متفرق ساختن مردم وارد عمل شدند و بی محابا در صحن جدید به روی مردم تیراندازی کردند که در نتیجه عده ای کشته و زخمی شدند پس از این هجوم مردم اطراف مشهد با داس و چهارشاخ و بیل و... به سوی بارگاه مقدس رضوی سرازیر شدند و در صحنها و مسجد گوهرشاد اجتماع نمودند. روحانیان به ویژه شیخ بهلول نیز به سخنرانیهای اعتراض آمیز خویش ادامه می دادند. روز شنبه 21 تیرماه که بارگاه رضوی بخصوص مسجد گوهرشاد همچنان در التهاب بود، پاکروان استاندار خراسان، سرهنگ نوایی رئیس شهربانی و سرلشکر مطبوعی فرمانده لشکر به بهانه حفاظت از بانکها دستور می دهند نظامیان بارگاه رضوی و مسجد گوهرشاد را محاصره کنند. در این موقع اسدی نایب التولیه وقت آقایان مجتهدان را به بهانه این که رضاشاه جواب تلگراف آنان را داده است به کشیکخانه و دارالتولیه حرم رضوی دعوت کرد. پاسی از نیمه شب گذشته صدای غرش مسلسلهای قزاقان بلند شد و دژخیمان رژیم پهلوی به روی مردم تیراندازی کردند. صدای «وامحمدا» و «واعلیا» بلند شد، گفته اند در این واقعه بین دو تا پنج هزار تن به شهادت رسیدند و حدود 1500 نفر دستگیر شدند. سپس کشته شدگان و حتی نیمه جان ها را شبانه با کامیون از محل خارج کردند و در گودال خشتمالها و باغ خونی دسته جمعی دفن نمودند. سپس به شستشوی مسجد پرداختند. روز23 تیرماه اثر چندانی از قتل و غارت باقی نماند. (23)

 

توسعه حرم

در گذشته بین ضریح مطهر و ضلع غربی حرم (صفه بالاسر) تنگنایی به عرض 85 سانتی متر وجود داشت که امر طواف و زیارت را مشکل کرده بود، در سالهای (1341-1342 ه .ش) برای رفع این تنگنا طرحی عظیم تهیه شد. براساس این طرح، مهندسان و معماران با تجربه آستان قدس تنها راه توسعه تنگنای بالاسر مبارک را حذف دیوار ضلع غربی حرم دانستند. ضخامت دیوار مزبور 90/2 متر بود و قسمتی از سنگینی گنبد را بر دوش داشت.

 

در اجرای این کار عظیم لازم بود ابتدا پیش بینی های استحکامی صددرصد فنی و اطمینان بخش در نظر گرفته شود، لذا حفاری و بتون ریزی و نصب پایه ها و پلهای نگهدارنده و کارهای استحکامی دیگر آغاز شد و پس از احداث تاقی از بتون بر ضلع غربی، سرانجام دیوار از زیر گنبد بیرون کشیده شد بدون این که در زمان اجرای طرح وقفه ای در امر تشرف به حرم و زیارت زایران ایجاد گردد. بدین ترتیب بالاسر مبارک تعریض یافت و بیش از 2 متر به آن قسمت از فضای حرم افزوده شد و آن تنگنای سابق در سال 1344 ه .ش توسعه یافت. (24)

 

تیراندازی دژخیمان شاه به حرم مطهر

در روز29 آبان ماه 1357 ه. ش مطابق نوزدهم ذیحجه 1398 ه. ق در جریان انقلاب اسلامی به زعامت امام راحل قدس سره حادثه ای دلخراش در حرم مطهر رضوی پیش آمد. آن روزها همواره ماموران ساواک در بین مردم و زوار مراقب و گزارشگر اوضاع بودند. مردم اینان را شناسایی کردند و در محاصره خود قرار دادند. نتیجه این محاصره به زد و خورد و دستگیری عوامل رژیم انجامید، ولی یک نفر از آنان، مجهز به سلاح کمری فرار کرد و ماجرا را گزارش داد. ماموران مسلح به صحن وارد شدند تا دستگیر شدگان را از دست مردم نجات دهند، مردم به مقابله با آنان پرداختند. چند نفر از مبارزان که مورد تعقیب ماموران قرار داشتند به داخل حرم فرار کردند، و ماموران ضمن تعقیب آنها به تیراندازی پرداختند که چند گلوله به توحیدخانه مبارکه اصابت کرد. سپس از طرف کفشداری گنبد اللهوردیخان تیراندازی شروع شد، به طوری که چند نقطه از در و دیوارهای حرم بر اثر اصابت گلوله آسیب دید. در اثر پرتاب گاز اشک آور در داخل حرم عده ای از زوار متوحش و بی هوش شدند و حتی یک نفر از زوار از ناحیه پا مجروح گردید.

 

با ازدحام زایران و فریاد اعتراض مردم، ماموران فرار کردند. اندکی بعد استاندار خراسان به وحشت افتاد و از طریق رادیوی مشهد معذرت خواهی کرد. این رویداد در میان مردم مشهد بازتابی گسترده یافت.

 

روز 5 آذرماه 1357 ه. ش به مناسبت هفتمین روز حادثه از جانب علمای مشهد اعلام عزا و تعطیل عمومی شد و در مشهد و سراسر کشور راهپیماییهای بزرگ به راه افتاد، مردم در راهپیمایی خود شعار می دادند:

 

روز همه شیعیان، شام غریبان شد قبر امام هشتم گلوله باران شد (25)

 

عصر جمهوری اسلامی

این عصر را می توان «عصر طلایی آستان قدس رضوی » نامید. زیرا فعالیتهای چشمگیری که در این دوره بیست ساله انجام گرفته، چندین برابر 1200 ساله ادوار گذشته می باشد، که شرح این همه خدمت خالصانه در این مختصر نمی گنجد و تحقیقی مستقل طلب می کند. فقط به ذکر چند مورد اکتفا می شود:

 

ادامه توسعه حرم

از نخستین اقدامات پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در اماکن متبرکه، توسعه قسمتهایی دیگر از حرم مطهر مانند: پشت سر، پیش روی و پایین پای مبارک بود، که پس از انجام عملیات توسعه نمای آن همانند بالاسر مبارک با کاشکاری مزین گردید و در 25 اسفند ماه 1359 ه. ش در حضور علمای اعلام بازگشایی شد. در این بازسازی در پایین پا تعویض شد و 70/1 متر افزایش یافت، بطوری که عرض در چهارلتی فعلی 7/3 متر می باشد. پیش روی مبارک دارای سه راه ورودی گشت و وسعتی چشمگیر یافت، به طوری که زایران آسان تر می توانند تشرف حاصل کنند و یا هنگام توقف در دارالحفاظ نیز ضریح مطهر را ببینند. آنچه در این عملیات قابل اهمیت است، کارهای فنی نظارت شده و کارهای اجرایی ماهرانه ای است که وضع موجود گنبد را در مقابل حرکات احتمالی زمین تامین کرده است.

 

طلاکاری مجدد حرم مطهر

به نقل از کارنامه دو ساله آستان قدس رضوی طلای روکش گنبد منور به علت کمی ضخامت و گذشت زمان و تاثیر حوادث طبیعی ساییده و بدنما شده بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، خشتهای قدیمی برچیده شد و خشتهایی با ورقه های طلایی جدید جایگزین آن گردید، لایه زیر و نگهدارنده این ورقها مسی است و در حدود شانزده هزارم میلی متر یعنی به ضخامت چهار برابر پیش از ورقهای قبلی به طریق الکترولیت روکش طلا شده و بر روی بتونی که روی گنبد ریخته شد بود نصب گردید، این خشتهای زرین حدود هفتصد متر مربع را پوشانده است.

 

در وسط کتیبه کمربندی سمت شمال گنبد لوحه ای است که تاریخ تجدید طلاکاری گنبد را پس از پیروزی انقلاب نشان می دهد. متن لوحه چنین است: «در آغاز پانزدهمین قرن بعثت نبوی و در آستانه سالروز پیروزی انقلاب عظیم اسلامی ایران به رهبری قائد اعظم امام خمینی تجدید طلاکاری و تعمیرات گنبد مطهر انجام پذیرفت. صفرالمظفر 1400 قمری ».

 

همان طور که قبلا گفته شد هسته اصلی آستانه مبارکه به آخر قرن دوم هجری مربوط می شود که در طی 13 قرن همواره با خرابیهای ناشی از جنگ و تجاوز، توسعه چشمگیری یافته است به ویژه بعد از انقلاب اسلامی رواق دارالولایه، صحن قدس به وسعت دو هزار و پانصد متر مربع و یک ایوان به وسعت یکصد و پنجاه متر مربع و سقاخانه بهداشتی و نیز صحن جمهوری اسلامی به وسعت ده هزار متر مربع و دو گلدسته در پشت درهای شمالی و جنوبی هر یک به ارتفاع سی متر و بست شیخ بهایی و کتابخانه جدید و دانشگاه علوم رضوی به مجموعه حرم مطهر افزوده شده است و طرح توسعه فلکه حرم و زیرگذر نیز در دست اجراست. (26)

 

انفجار بمب در حرم مطهر رضوی (عاشورای رضوی)

در دهه اول محرم الحرام سال 1415 ه. ق (1373 ه. ش) تعطیلات سه روزه جمعه، تاسوعا و عاشورا فرصتی برای تجمع زایران حضرت رضاعلیه السلام فراهم آورد. از سپیده دم روز دوشنبه (عاشورا) مصادف با 30 خرداد عزاداران حسینی در حال نوحه خوانی و سینه زنی و زنجیرزنی و نیز شعارهای مذهبی جهت برپایی مراسم عزاداری و گرامیداشت سالروز شهادت حضرت حسین بن علی علیه السلام و یاران باوفایش به سوی حرم مطهر روان بودند. دسته های مختلف با حالتهای گوناگون به نوبت مشرف می شدند و با ابراز همدردی با سایر عزاداران و زیارت حریم پاک رضوی بازمی گشتند. این مراسم و سیل عزاداران همچنان ادامه داشت و صحنهای ششگانه و بستهای چهارگانه و نیز حرم مطهر مملو از جمعیت بود.

 

در گرماگرم عزاداری و اوج جوش و خروش و غوغای ظهر روز عاشورا، در ساعت 14 و26 دقیقه بعدازظهر ناگهان بمبی قوی که مخفیانه و از قبل در کنار ستون بالاسر مبارک نزدیک ضریح مقدس جاسازی شده بود منفجر شد. بر اثر این صدای مهیب شیشه های حرم فروریخت، چراغها خاموش شد، مردم، به شدت روی هم ریختند و صدای واالها، وامحمدا، واعلیا، واحسیا در میان غوغایی عجیب و بی سابقه بلند شد. در اثر این انفجار هولناک و خونین،27 نفر از زایران امام هشتم علیه السلام به درجه رفیع شهادت رسیدند و حدود 290 نفر مجروح شدند. این ولوله و هیاهو تا هنگام شستشوی حرم مطهر از خون شهدا و مجروحان و انتقال اجساد به سردخانه و مجروحان به بیمارستانها در تمام شهر ادامه یافت و مردم به عاملان این عمل ننگین و ضدانسانی لعنت می فرستادند. بدین جهت از سوی دولت جمهوری اسلامی در خراسان سه روز، و در کشور یک روز عزای عمومی اعلام شد. (27)

 

مجموعه بارگاه حرم رضوی

اکنون که پیشینه تاریخی و رویدادهای مهم حرم مطهر رضوی به اختصار آمده بی مناسبت نیست که به تاریخچه مجموعه آثار و ابنیه آن نیز اشاره شود:

 

صندوق و ضریح مطهر

درباره صندوق و مرقد مبارک باید گفت که به اعتبار برخی نوشته های تاریخی، نصب اولین صندوق مربوط می شود به سال 500 ه. ق و پس از آن در دوره سلطنت سلطان محمد خوارزمشاه 600 ه. ق. اما آنچه محقق است شاه طهماسب اول صندوقی با تنگه ضخیم طلا بر روی مرقد نصب کرده است. صفحه های مشبک کتیبه طلای صندوق حاوی سوره الدهر، مشتمل بر166 قطعه کوچک و بزرگ به خط ثلث شیوا بر روی صندوق نصب گردید. کتیبه صندوق بر روی یک صفحه طلایی بزرگ چنین است: «به توفیق الهی و تایید حضرت رسالت پناهی و ائمه معصومین علیهم السلام طهماسب صفوی به وضع این محجر طلا در این موضع عرض اعتلا موفق و مؤید گردید سنه 957». سالها بعد با پوسیده شدن صندوق، قطعه های طلا از آن جدا گردید، در زمان شاه عباس صفوی صندوق جدید طلاپوشی با کتیبه هایی به خط ثلث یا نستعلیق آیة الکرسی و صلوات بر چهارده معصوم علیهم السلام و اشعار فارسی ساخته شد و بر روی مرقد مبارک نصب گردید. تنگه های طلای صندوق همراه با قندیل بزرگ طلا و قفل مرصعی که نادرشاه به نذر فتح هند و ترکستان ساخته بود، چنان که گفته شد توسط نادر میرزا و نصرالله میرزا نوه های نادرشاه تصاحب شد و با بخشی از آن به نام خود سکه

 

مردم که تمایلی به تصرف سکه ها نداشتند، آنها را جمع آوری و پنهانی به میرزا مهدی مجتهد سپردند تا به جای مناسب اصلی نصب شود.

 

با بازگرداندن قطعه ها، صندوق در سال 1311 ه. ش به موزه انتقال یافت و سپس کتیبه های طلا به خط علیرضا عباسی با تنگه های طلا به وزن 36 هزار مثقال نقره های آستانه مربوط به ضریح سوم مرقد به عنوان پشتوانه اسکناس به تهران انتقال داده شد و در برابر املاک قشقاییها در درگز خریداری و وقف آستان قدس گردید. کتیبه های مزبور بعد از شهریور 1320 به آستانه بازگردانده شد و همچنین در سال 1311 ه. ش به جای صندوق مزبور صندوقی مرکب از یازده قطعه مرمر لیمویی رنگ شاندیز به ابعاد 10/2×60/1×950/0 متر ساخته و بر روی مرمر قرار داده شد. کتیبه روی آن اشعاری است به عربی ماده تاریخ آن «الرضا قبره جددا» 1351 ق می باشد. بر روی ضریح سه ضریح تودرتو قرار دارد که ضریح کوچکتر داخلی از مفرغ ساخته و با سنگهای زبرجد و یاقوت جواهرنشان شده است و بانی آن شاهرخ از نوادگان نادرشاه افشار است و به سال 1160 ه. ق مربوط می شود. ضریح دوم از فولاد جوهری است که از نقره باارزش تر است. ضریح سوم یا ضریح پرکار نفیس کنونی که به جای ضریح نقره قبلی در سال 1338 ه. ش نصب شده زیر نظر استاد گرانقدر حاجی محمدتقی ذوفن اصفهانی به مدت دو سال و نیم ساخته شده است. در ساختن این ضریح 338488 مثقال نقره با عیار نود و 10/7052 مثقال طلای 18 عیار و یک تن مفرغ و دو تن چوب گردوی خشک و دو تن آهن به کار رفته است. ارتفاع آن 60/3 متر، درازایش 5/4 متر و عرضش 06/3 متر است، بر روی هر یک از قابهای چهارده گانه نام یکی از معصومین به خط ثلث بر صفحه ای از طلا که گرد آن فیروزه نشان شده نقش بسته است. همچنین در چهارگوشه ضریح چهار خوشه انگور از طلا نصب شده است. بر روی ضریح، افزون بر طلاکاری، تزیینات میناکاری لاجوردی و گلهای رنگین نیز ایجاد شده است. داخل ضریح از بلور فرش شده که مربوط است به سال 1238 ه. ق. (28)

 

رواق دارالسیاده: بعد از سال 821 ه. ق به امر گوهرشاد آغا به طول 86/32 متر و عرض متفاوت و ارتفاع 75/20 متر احداث شده است.

 

رواق دارالحفاظ: بعد از سال 821 ه. ق به امر گوهرشادآغا به طول 18 متر و عرض 65/8 متر احداث شده است.

 

رواق حاتم خانی: بانی آن حاتم بیک اردوبادی از اعقاب خواجه نصیر طوسی و از وزرای شاه عباس است که در سال 1010 ه. ق به طول 5/13 متر و عرض 30/7 متر و ارتفاع 60/11 متر ساخته شد.

 

گنبد اللهوردیخان: به امر اللهوردیخان از امرای شاه عباس در سال 1022 ه. ق به ابعاد19/16×75/8 متر و ارتفاع 20/11 متر احداث شده. سردر ورودی آن از داخل دارالضیافه بود که کتیبه و تاریخ داشت ولی در تولیت باقر پیرنیا از بین رفته است و مسلما عکسهای آن در آستان قدس موجود است.

 

رواق دارالفیض: (مسجد ریاض) یا زنانه، بانی احتمالی آن مرحوم فیض کاشانی مجتهد عصر صفویه (طول 59/15، عرض 9/5 و ارتفاع 5/9 متر) می باشد.

 

رواق توحیدخانه: بانی احتمالی آن مرحوم فیض کاشانی است، به ابعاد 35/7×60/8 متر و ارتفاع 15 متر.

 

دارالضیافه: بانی آن میرزا شفیع اعتمادالدوله قزوینی وزیر آستان قدس رضوی در سال 1031 ق به ابعاد 10×15 متر و ارتفاع 15 متر است.

 

دارالسرور: احداث سال 1334 ه. ق.

 

دارالشکر: احداث سال 1344 ه. ش به ابعاد 5/6×5/6 متر در ارتفاع 5/9 متر.

 

دارالعزه: احداث سال 1343 ه. ش به ابعاد 12/3×11 متر و ارتفاع 35/4 متر.

 

دارالذکر: احداث سال 1343 ه. ش به ابعاد 5/6×82×12 متر و ارتفاع 9 متر.

 

دارالسلام: احداث سال 1346 ه. ش به وسیله مرحوم دکتر سید فخرالدین شادمان نایب التولیه وقت آستان قدس به ابعاد 22×10 متر و ارتفاع 5/9 متر.

 

دارالسعاده: بانی آن اللهیارخان آصف الدوله در سال 1251 ق به ابعاد 90/14×80/12 متر و ارتفاع 80/14 متر.

 

دارالشرف: احداث سال 1386 ه. ق.

 

دارالزهد: بین سالهای 1350-1352 ه. ش ساخته شده، ابعاد آن 5/17×16 متر و به ارتفاع 90/5 متر است.

 

دارالعباده: در سال 1353 ه. ش ساخته شده و ابعاد آن 16×12 متر و ارتفاع 90/5 متر است.

 

دارالاخلاص: در غرب حرم مطهر، مقابل مسجد بالاسر و بین سه رواق دارالسیاده، دارالشرف و دارالولایه قرار دارد.

 

دارالولایه: این رواق با 2305 متر مربع وسعت، بزرگترین رواق حرم مطهر است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ساخته شده است.

 

رواق شیخ بهایی: قبر شیخ بهایی داخل آن واقع است.

 

دارالهدایه: بین مدرسه دو در و صحن جمهوری به وسعت 837 متر مربع قرار دارد، پس از پیروزی انقلاب ساخته شده است.

 

دارالرحمه: بیست و یکمین و یا آخرین رواق به وسعت 520 متر مربع است که در جنوب رواق دارالهدایه و بین بست شیخ بهایی و صحن جمهوری واقع است. (29)

 

نقاره خانه

در زمانهای قدیم در دربار سلاطین برای اعلام حادثه ای خاص نقاره زدن رسم بوده است. در سال 860 ه. ق که پسر بایسنقر بن شاهرخ تیموری از هرات به زیارت امام رضاعلیه السلام آمده بود، برای اعلام حضور وی، که به روایتی بیمار شده بود و برای شفا یافتن در آستانه مبارکه معتکف بود، شروع به نقاره زدن نمودند. از آن زمان به بعد هر روز پیش از طلوع و غروب آفتاب جز ایام سوگواری نقاره می زنند.

 

سقاخانه اسماعیل طلایی

در وسط صحن انقلاب (عتیق) سقاخانه ای است با کتیبه ای مطلا از دوران سلطنت نادرشاه افشار و به همین علت آن را گاهی سقاخانه نادری نیز می گفته اند. سنگاب مرمر مسدس آن را به دستور نادرشاه از هرات افغانستان آورده اند. آجرهای طلایی که با آنها کتیبه سقاخانه نوشته شده ساخته اسماعیل نامی است که سقاخانه امروزی به نام این هنرمند شهرت یافته است.

 

صحنهای حرم

چون زوار از زیارت مرقد مبارک حضرت بیرون می آیند پس از گذشتن از رواقها وارد صحنهای مجاور می شوند. این فضاهای روحانی محل تجمع زوار است که نماز جماعت را نیز در آنها برگزار می نمایند و در ایام سوگواری به صورت دسته های مذهبی به عزاداری می پردازند. تعداد شش صحن (با مسجد گوهرشاد) و چهار بست که مساحت آنها بالغ بر225553 متر مربع می باشد.

 

1 - صحن انقلاب (عتیق) که به صحن کهنه معروف است در زمان سلطان حسین بایقرا به دستور وزیر دانشمندش امیر علیشیر نوائی ساخته شده و بعدها به امر شاه عباس توسعه یافته، ابعاد آن 5/104×44 متر است که چهار ایوان بزرگ تاریخی به قرینه یکدیگر و 48 غرفه تحتانی و فوقانی در پیرامون خود دارد.

 

الف) ایوان طلا، این ایوان که در ضلع جنوبی صحن کهنه واقع شده سالهای 875 تا 885 ه. ق به فرمان امیر علیشیر نوایی ساخته شده و 70/14 متر طول و 80/7 متر عرض و 5/21 متر ارتفاع دارد.

 

ب) ایوان غربی صحن عتیق، این ایوان به «ایوان ساعت » معروف است، در شرق بست شیخ طوسی واقع و متصل به آن است. بر سر در آن ساعت بزرگی نصب است که از چهارطرف زمان را نشان می دهد.

 

ج) ایوان عباسی، این ایوان در ضلع شمالی صحن کهنه واقع است، و چون به دستور شاه عباس ساخته شده به «ایوان عباسی » شهرت دارد.

 

د) ایوان نقاره خانه، در ضلع شرقی صحن کهنه واقع شده و مانند ایوان غربی از دو ایوان تشکیل گردیده است. سر در خارجی آن مقابل بست شیخ حر عاملی قرار دارد.

 

2 - صحن آزادی (نو)، بنایی است بسیار زیبا به طول 58 متر و عرض 54 متر که در زمان فتحعلیشاه ساخته شده و دارای 56 غرفه و حجره در دو طبقه می باشد.

 

3 - صحن امام خمینی، این صحن به وسعت 7798 متر مربع در جنوب شرقی حرم مطهر بین مسجد گوهرشاد و کتابخانه قدیم و موزه واقع است.

 

4 - مسجد گوهرشاد، یکی از باشکوهترین و زیباترین مساجد ایران است که بین سالهای 807 تا 821 ق به دستور گوهرشاد همسر شاهرخ تیموری ساخته شده است.

 

5 - صحن قدس، این صحن به وسعت تقریبی 4472 مترمربع بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در جنوب مسجد گوهرشاد و متصل به بست شیخ بهایی ساخته شده است.

 

6 - صحن جمهوری اسلامی، این صحن یکی از بزرگترین صحنهای منوره است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در غرب حرم مطهر به وسعت 17500 مترمربع احداث شده است. در اضلاع آن چهار ایوان بزرگ به قرینه یکدیگر و به سبک معماری سنتی اسلامی ساخته شده است که تکمیل کاشیکاری و تزیینات آن هنوز ادامه دارد. در وسط این صحن، سقاخانه بهداشتی به صورت هشت ترک و سقف گنبدی بنا شده است و سیستم آب آشامیدنی و آبدهی آن مجهز به چشم الکترونیکی است که از طریق شیرهای برقی 12 ولت اجرا می شود.

 

ساعت آفتابی یا شاخصی در وسط آن قرار دارد که در تمام فصول سال بیانگر ظهر شرعی است. دو گلدسته زیبا هر کدام به ارتفاع 30 متر بر فراز سردر ایوانهای شمالی و جنوبی صحن ساخته شده که تزیین و طلاکاری آن به تازگی انجام شده است. (30)

 

پی نوشتها

 

1- زندگانی امام رضا، عمادزاده، ج 2، ص 112.

 

2- مقدسی، ابوعبدالله، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ترجمه علینقی منزوی، تهران، کاوه، 1362، ص 488; تاریخ بیهقی، ص 539.

 

3- فردوس التواریخ، ص 31;36; دایرة المعارف تشیع، ص 56،57.

 

4- احسن التقاسیم، ص 488; ابن حوقل، صورة الارض، ترجمه دکتر جعفر شعار، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، 1345، ص 363.

 

5- پیرنیا، محمدکریم، شیوه های معماری ایرانی، تهران، مؤسسه نشر هنر اسلامی،1369، ص

 

6- دایرة المعارف تشیع، ج 1، ص 54-62; فردوس التواریخ، ص 23-29.

 

7- بسطامی، نوروزعلی، فرودس التواریخ، چاپ سنگی، بی تا، بی نا، بی جا، ص 31.

 

8- همان منبع، ص 31-30; دایرة المعارف تشیع، ج 1، ص 56.

 

9- عزالدین علی بن اثیر، کامل التواریخ، ترجمه عباس خلیلی، شرکت چاپ و انتشارات کتب ایران، ج 11، ص 181.

 

10- دایرة المعارف تشیع، ج 1، ص 56.

 

11- عطاردی، عزیزالله، تاریخ آستان قدس رضوی، تهران، انتشارات عطارد، 1371، ج 1، ص 101-103 به نقل از شرح نهج البلاغه، ج 8، ص 235; جهانگشا، ج 1، ص 114-115; دایرة المعارف تشیع، ج 1، ص 57; به نقل از تاریخ عالم آرای عباسی، ج 2، ص 854; دانشنامه ایران و اسلام، ج 1، ص 89-94; مطلع الشمس، ج 3، ص 50، 52،127.

 

12- دایرة المعارف تشیع، ج 1، ص 57.

 

13- مجله اطلاعات هفتگی، (9-16، شهریور 1362) ص 39-41.

 

14- ابن بطوطه، سفرنامه، ترجمه محمدعلی موحد، تهران انتشارات علمی و فرهنگی، 1361، ج 1، ص 441.

 

15- دایرة المعارف تشیع، ج 1، ص 57.

 

16- اسکندربیگ ترکمان، (منشی)، عالم آرای عباسی، تصحیح شاهرودی، تهران، نشر طلوع، 1364، ج 2، ص 307; فردوس التواریخ، ص 33، 34 تا39; اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان، مطلع الشمس، چاپ سنگی، تهران 1303، ص 586.

 

17- دایرة المعارف تشیع، ج 1، ص 58.

 

18- تاریخ زمین لرزه های ایران، ترجمه ابوالحسن رده، تهران، انتشارات آگاه، ص 163، 515; مطلع الشمس، ج 2، ص 44، 97، 140، 148، 151، 245،256، 258; خانیکف، سفرنامه، ترجمه دکتر اقدس یغمایی، ص 115.

 

19- مطلع الشمس، ص 632-634; قدسی، محمدحسین، نادرنامه، تهرن، انجمن آثار ملی،1339، ص 431-434; ریاض السیاحه، ص 283; یادواره دویستمین سالگرد میرزا مهدی مجتهد، ص 29-30.

 

20- طاهری، ابوالقاسم، جغرافیای تاریخی از نظر جهانگردان، تهران، 1348، ص 73; شیبانی، میرزا ابراهیم، منتخب التواریخ، تهران، انتشارات علمی،1366، ص 98-99.

 

21- احتشام کاویانی، محمد، شمس الشموس یا انیس النفوس، بی نا، 1350، ص 87-88; روزنامه خراسان، 18 جمادی الثانی 1394 ه. ق.

 

22- عالم زاده، بزرگ، راهنمای حریم رضوی، ص 24-45; دیوان بهار، ج 1، ص 229-239.

 

23- واحد، سینا، قیام گوهرشاد، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، 1361، ص 48-50; مجله سروش (30 مرداد 1361)، ش 158، ص 41-46; مجله جهاد، ص 2، ش 37، ص 4.

 

24- راهنمای حریم رضوی، ص 63-65.

 

25- شاکری، رمضانعلی، انقلاب اسلامی مردم مشهد، مشهد، چاپ دوم، 1362، ص 100- 102.

 

26- راهنمای حریم رضوی، ص 63-65.

 

27- روزنامه های خراسان و قدس روزهای 31 تا ششم تیرماه 1373 ش و اعلامیه آستان قدس رضوی.

 

28- دایرة المعارف تشیع، ج 1، ص 65-62.

 

29- راهنمای حریم رضوی، ص 49-62.

 

30- همان ماخذ.