اشعار یغمای جندقی
یغمای جَندَقی متولد ۱۱۶۰ شمسی در دهکده خور و بیابانک، جندق استان اصفهان
ـ درگذشته ۲۱ آبان ۱۲۳۸ شمسی در خور و بیابانک
میرزا رحیم متخلص به یغما از شعرای غزلسرای سده سیزدهم ایران در عهد محمد شاه قاجار است. یغما به این خاطر لقب جندقی دارد که در زمان زندگی او روستای خور در ناحیه اداری جندق بود.
ما خراب غم و خمخانه ز می آباد است
ناصح از باده سخن کن که نصیحت باد است
خیز و از شعله می آتش نمرود افروز
خاصه اکنون که گلستان ارم شداد است
سیل کُهسار خم از میکده در شهر افتاد
وای بر خانه پرهیز که بی بنیاد است
بجز از تاک که شد محترم از حرمت می
زادگان را همه فخر از شرف اجداد است
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من
آنچه البته به جائی نرسد فریاد است
گفتهای نیست گرفتار مرا آزادی
نه که هر کس که گرفتار تو شد آزاد است
چشم زاهد بشناسائی سِرّ رخ و زلف
دیدن روز و شب و اعمی مادر زاد است
گفتمش خسرو شیرین که ای دل بنمود
کانکه در عهد من این کوه کَنَد فرهاد است
هر که یغما شنود نالهی گرمم گوید
آهن سرد چه کوبی دلش از فولاد است
شاعر: یغمای جندقی