چرا به سخنان امام حسین علیه السلام گوش نسپردند؟
لقمه حرام باعث می شود که انسان در برابر امام عصر خویش بایستد و بجنگد. همچنان که در واقعه عاشورا چنین شد.
۱۱ شهریور ۱۳۹۹ 14 64.7 KB 0 0
چرا به سخنان امام حسین علیه السلام گوش نسپردند؟
اعمال انسان از خوراكي های و لقمه هایی که می خورد ساخته مي شود بنابراین اگر آدمى از خوردني هاى پاك بخورد موجب اعمال صالح می شود و اگر از خوردني هاى حرام و ناپاك بخورد نمي تواند اعمال صالح و نيك به جاى آورد، بلكه به سوى كارهاى ناپسند و بد گرايش پيدا مي كند و گاه بدانجا می رسد که در برابر امام عصر خود قرار می گیرد و سر ناسازگاری و جنگ را می گشاید چنان كه در تاریخ می بینیم حسین بن علی علیه السلام لقمه حرام را سبب گوش نسپردن به سخنان حضرتش و عمل نکردن به فرامین وی برمی شمرد. نقل می کنند:
هنگامى كه ابن سعد اصحاب خود را براى كارزار با امام حسين علیه السلام آماده و هر كدام را به جاى خود مرتب و منظم كرد و پرچم ها را در موضع خود جایگزين نمود و گروه راست و چپ لشكر را برقرار كرد به افرادى كه در قلب لشكر بودند، گفت: شما در جاى خود ثابت باشيد. سپس از هر طرفى امام حسين علیه السلام را احاطه كردند و مانند حلقه در اطراف آن حضرت گرد آمدند. امام حسين عليه السلام خارج شد و نزد آن گروه خونخوار آمد و از آنان خواست تا ساكت شوند، ولى ايشان ساكت نشدند كار به جایى رسيد كه امام به آنان فرمود:
«واى بر شما! چه مانعى دارد كه ساكت شويد و سخن مرا گوش كنيد؟ جز اين نيست كه من شما را به راه هدايت دعوت مي كنم، كسى كه از من اطاعت كند هدايت مى شود و كسى كه نافرمانى نمايد هلاك و كافر خواهد شد. شما امر مرا اطاعت نمى كنيد، گوش به سخن من نمي دهيد. زيرا شكم هاى شما از حرام پر شده و به قلب هاى شما مهر (قساوت) زده شده است: واى بر شما! آيا ساكت نمى شويد؟ آيا نمى شنويد؟»
لشكر ابن سعد يكديگر را ملامت كردند و گفتند به سخن حسين توجه كنيد.
سپس امام حسين عليه السلام برخاست و فرمود: «اى گروه ستم كيش هلاك و نابود شويد، آيا جا دارد شما در حالى كه متحير و سرگردان بوديد ما را به فريادرسى خود دعوت كنيد و ما آماده شويم و اكنون شمشير براى گردن هاى ما بكشيد و آتش فتنه اى را كه دشمنان ما و دشمنان شما بر افروختند به رخ ما بيفروزيد؟ شما همگی دشمن دوستان خود شديد و دستى بر ضد ايشان و به نفع دشمنان از آستين در آورديد، بدون عدالتى كه آنان بين شما رواج دهند و بدون آرزویى كه به وسيله آنان براى شما برآورده شود مگر آن مال حرامى دنيوى كه به شما رساندند و زندگى پستى كه شما در آن طمع كردهايد، بدون اينكه از ما بدعتى سر زده باشد، يا سستى راى از ما ديده شده باشد. پس چرا واى بر شما نباشد كه ما را نپسنديديد و ما را تنها نهاديد و براى هلاكت مجهز شديد در صورتى كه كسى به جهت ما بر شما شمشير نكشيده است و در جهاد با دشمنان نترسیده بوديد و هنوز امر خلافت دشمنان مستحكم نشده بود».[1]
آری اسلام نسبت به رزقِ حلال اهميّت ویژه ای داده و مسلمانان را نسبت به آن تشويق نموده و از خوردن لقمه حرام نهى كرده است چرا که غذاى حرام زندگى انسان را تاريك می کند و غفلت از لقمه حرام گاه عواقب جبران ناپذيرى دارد همانطور که دشمنان امام حسین علیه السلام با اینکه ادعای مسلمانی داشتند ولی در برابر برترین مسلمان عصر خود ایستادند و گوش به سخنان و فرامین او ندادند، او را قربانی امیال و غفلت های خود کردند و اهل بیت او را به اسارت بردند.
در این زمان نیز باید مراقب بود و پدران باید از لقمه هایی که بر سر سفره خانواده خود می آورند غفلت نکنند و مال حرامى داخل اموال حلالشان نشود و فرزندشان از لقمه حرام بوجود نیاید و با لقمه حرام رشد و نمو پیدا نکند که عواقب وخیم و گاه جبران ناپذیری را به دنبال دارد و آینده او را به تمام تباه و ویران خواهد نمود و چنان می شود که در برابر سخنان امام زمانش نه گوش شنوا خواهند داشت و نه پیرو او خواهند بود و در مقابل او جبهه خواهند گرفت.
اگر انسان به دنبال سعادت است اگر طالب زندگى سالم در دنيا و آخرت است، اگر در پى عاقبت به خيرى ست، بايد در لقمه ای که بر سر سفره می آورد توجه کامل داشته باشد و به دنبال كسب حلال باشد و گر نه، نه روى سعادت را خواه ديد، نه زندگى پاك خواهد داشت، نه عاقبت به خير خواهد شد و نه توفيق عبادت و اطاعت خالصانه پیدا خواهد کرد.
مهدی سیدمرادی
پی نوشت ها:
بحار الأنوار، محمد باقر مجلسى، دار إحياء التراث العربي، بيروت، 1403 ق، ج 45، ص 8