0

شب سوم (نماز و عبادت در سیره حسینی(ع))

 
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

شب سوم (نماز و عبادت در سیره حسینی(ع))

 شب سوم (نماز و عبادت در سیره حسینی(ع))

 
از قَتاده نقل شده: حسین علیه السلام فاضل و دیندار بود و نماز و روزه و حجّ فراوان انجام می داد. در تاریخ الیعقوبی آمده است: به علی بن الحسین علیه السلام گفته شد: چه قدر فرزندان پدرت اندک اند! فرمود: «شگفت، این که من از او به دنیا آمدم! او در یک شبانه روز، هزار رکعت نماز می خواند. پس کی وقتی برای زنان داشت؟»
 

وامر اهلک بالصلوة واصطبر  علیها

 

 

عبادتِ فراوان امام حسین علیه السلام

از قَتاده نقل شده: حسین علیه السلام فاضل و دیندار بود و نماز و روزه و حجّ فراوان انجام می داد.

در تاریخ الیعقوبی آمده است: به علی بن الحسین علیه السلام گفته شد: چه قدر فرزندان پدرت اندک اند!

فرمود: «شگفت، این که من از او به دنیا آمدم! او در یک شبانه روز، هزار رکعت نماز می خواند. پس کی وقتی برای زنان داشت؟».[1]

پیاده به حج رفتن امام علیه السلام

امام صادق علیه السلام، از پدرش امام باقر علیه السلام روایت فرموده اند: حسین بن علی علیه السلام، پیاده به حج می رفت، در حالی که مَرکب های راهوارش در کنارش کشیده می شدند.

ابراهیم بن رافعی از جدّش نقل کرده: حسن و حسین علیهماالسلام را دیدم که پیاده به حج می روند و بر سواری نگذشتند، جز آن که پیاده شد و با آنان، همراهی کرد. این پیاده رفتن، بر برخی از آنها گران آمد و به سعد بن ابی وقّاص گفتند: پیاده رفتن، بر ما سخت شده و نیکو هم نمی شماریم که ما سوار باشیم و این دو سَرور، پیاده بروند!

سعد به حسن علیه السلام گفت: ای ابو محمّد! پیاده رفتن بر برخی از همراهانت گران آمده و مردم، چون شما را پیاده می بینند، خوش ندارند که سوار شوند. کاش شما دو نفر، سوار می شدید!

امام حسن علیه السلام فرمود: «ما سوار نمی شویم. ما بر خود، لازم کرده ایم که پیاده و با پای خود به خانه خدا برویم؛ امّا از راه، کناره می گیریم». لذا از مردم، دور شدند.

سیره نویسان آورده اند: حسین علیه السلام پس از وفات برادرش حسن علیه السلام، در هر سال، حج می گزارد و از مدینه تا مکه، پیاده می رفت.[2]

 

 

عبادت و نماز امام حسین علیه السلام و یارانش در شب عاشورا

هنگامی که حسین علیه السلام، حرص ورزی دشمن را در شتاب برای نبرد و اندک بودن بهره مندی شان از اندرز و سخن را دید، به برادرش عبّاس علیه السلام فرمود: «اگر می توانی، آنان را امروز از [نبرد با] ما منصرف کنی، بکن، تا امشب را برای پروردگارمان، نماز بگزاریم که او می داند من، نماز گزاردن برای او و تلاوت کتابش را دوست دارم».

عبّاس علیه السلام، این را از ایشان خواست و عمر بن سعد، درنگ کرد. عمرو بن حَجّاج زَبیدی، به او گفت: به خدا سوگند، اگر آنان ترک و دیلم نیز بودند و این را خواسته بودند، موافقت می کردیم، حال که خاندان محمّد صلی الله علیه و آله هستند، چگونه نپذیریم؟!

از این رو، لشکر عمر بن سعد، موافقت کرد.[3]

آن شب، صدای حسین علیه السلام و یارانش به نماز و تلاوت قرآن، بلند بود و مانند آوای زنبور عسل، قطع نمی شد و گروهی از همراهان عمر بن سعد، به آنان پیوستند.[4]

 

نماز جماعت در ظهر عاشورا به امامت حسین علیه السلام

حُمَید بن مسلم می گوید: یاران حسین علیه السلام، پیوسته کشته می شدند و چون یکی دو تن از آنان کشته می شد، معلوم می شد؛ امّا هر چه از دشمن کشته می شد، معلوم نمی گشت؛ زیرا آنان، فراوان بودند.

هنگامی که ابوثُمامه عمرو بن عبد اللّه صائدی چنین دید، به حسین علیه السلام گفت: ای ابا عبد اللّه! جانم به فدایت! می بینم که اینان، به تو نزدیک شده اند. نه. به خدا سوگند، کشته نمی شوی تا من اگر خدا بخواهد، پیش از تو کشته شوم! دوست دارم که پروردگارم را در حالی ملاقات کنم که این نمازی را که وقتش فرا رسیده، بخوانم.

حسین علیه السلام، سرش را بلند کرد و سپس فرمود: «از نماز، یاد کردی. خداوند، تو را از نمازگزارانِ ذکرگو قرار دهد! آری. اکنون، اوّلِ وقت آن است».

سپس فرمود: «از آنان بخواهید که از ما دست بکشند تا نماز بخوانیم».[5]

حسین علیه السلام به زُهَیر بن قَین و سعید بن عبد اللّه، فرمان داد تا با حدود نیمی از یارانش، جلوی ایشان بِایستند. سپس امام علیه السلام با آنان، نماز خوف گزارد.

به سوی حسین علیه السلام، تیری پرتاب شد. سعید بن عبد اللّه حنفی، جلوی امام علیه السلام ایستاد و با جانش از او محافظت کرد، بی آن که به چپ و راست برود، تا آن که بر اثرِ تیرهایی که خورده بود، به زمین افتاد، در حالی که می گفت: خدایا! آنان را همچون عاد و ثمود، لعنت کن. خدایا! سلام مرا به پیامبرت برسان و از درد و رنج زخم هایم، به او خبر ده که هدفم از یاری فرزندان پیامبرت، [کسب ] ثواب تو بوده است.

سپس، شهید شد که خشنودی خدا بر او باد و افزون بر جای ضربه های شمشیر و زخم نیزه ها، سیزده تیر در [بدن ] او یافتند.[6]

نماز امام حسین علیه السلام در ظهر عاشورا.jpg

اشاره ای به چگونگی به جا آوردنِ نماز خوف

در بیشتر نقل ها، آمده است که امام حسین علیه السلام، نماز ظهر عاشورا را با جماعت، به شکل نماز خوف خوانده اند.

گفتنی است که نماز خوف، مانند نماز مسافر، چه به صورت فُرادا و چه به جماعت، شکسته (قصر) است و در صورتی که به جماعتْ خوانده شود، بنا بر مشهور، بدین گونه است که: مجاهدان، دو دسته می شوند. دسته اوّل، یک رکعت با امام می خوانند و امام، پس از اتمام رکعت اوّل، تأمّل می کند تا مأمومان، رکعت دوم را فُرادا بخوانند و خود را به سنگرها و نقاطی که باید بروند، می رسانند و آن گاه، گروه دوم، جای آنها را می گیرند و رکعت اوّل خود را با رکعت دوم امام، به جا می آورند.

نماز خوف، به گونه های دیگری نیز بیان شده و جزئیات بیشتری دارد که در کتب تفسیری و فقهی، آمده است.[7]

ذکر مصیبت

در معالی السبطین آمده است: چون ظهر عاشورا شد، امام علیه السلام نماز ظهر را به هر گونه ای که بود، ادا کرد؛ ولی نماز عصر را نتوانست. پس نمازی گزارد که نه کسی پیش از او به جای آورده بود و نه پس از او به جا می آورد: وضوی آن نماز، از خون پیشانی اش، و رکوع آن، هنگامی بود که بر کوهه زین، خم شد و تیر را بیرون آورد، و سجده اش، آن دَم بود که بر زمین افتاد، ولی نتوانست پیشانی اش را بر زمین بگذارد چون سنگ بر آن خورده بود، پس سمت راست صورتش را بر زمین نهاد، و تشهّدش نیز آن هنگام بود که بر دو زانو نشست و تیر را از گلوی خویش بیرون کشید.[8]

 

پی نوشت ها

[1] دانشنامه امام حسين عليه السلام، ج‏2، ص 164

[2] همان، ص 168

[3] دانشنامه امام حسين عليه السلام، ج‏6، ص 18

[4] همان، ص 19

[5] همان، ص 159

[6] همان، ص 160

[7] همان، ص 163

[8] همان، ص 162

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

چهارشنبه 5 شهریور 1399  8:49 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها