گزارش تاریخ|"پیمان سنتو" و انقلاب اسلامی؛ چگونه مهمترین معاهده نفوذ آمریکا در غرب آسیا متلاشی شد.
ایران که پیش از انقلاب اسلامی تامینکننده منافع آمریکا در بعد سیاسی و امنیتی در منطقه بود، با خروج از پیمان سنتو موجب شد تا این پیمان برای همیشه فروبپاشد و حلقه واسط پیمان ناتو و سیتو را قطع کند.
گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم- 29 مرداد سال 1338 پیمان سنتو جایگزین پیمان بغداد شد. پیمان بغداد در اسفند سال 1333 بین دو کشور عراق و ترکیه که از دولتهای طرفدار آمریکا بودند، به امضا رسید. این پیمان نمونهای از پیمانهای دول طرفدار آمریکا بود که در جنوب شرق آسیا و آمریکای لاتین هم بسته شده بود تا جلوی نفوذ و بسط کمونیستها گرفته شود.
یک سال بعد، ایران، انگلیس و پاکستان به پیمان بغداد اضافه شدند، اما آمریکا که بانی انعقاد این پیمان و به نوعی تشکیل این سازمان بود، وارد نشد تا حساسیت شوروی را برنیانگیزد. البته اگرچه آمریکا رسماً عضو پیمان سنتو نبود و به عنوان ناظر در جلساتِ آن شرکت میکرد، اما عملاً در تمامی تصمیماتِ این پیمان دخالت و نقش مؤثر داشت.
در ایران این پیمان با توجه به مبارزاتی که در خلال جریان نهضت ملی نفت علیه انگلیس انجام شده بود، چندان خوشایند نبود. آزادیخواهان و وطنپرستان این اقدام را مورد نکوهش قرار دادند و ایرانیان همواره خشم خود را از ایجاد چنین اتحادیههایی که منابع و تمامیت ارضی کشور را در اختیار بیگانگان قرار میداد، ابراز میداشتند. از این میان نواب صفوی و جمعیت فدائیان اسلام بودند که بلافاصله در مقابل این اقدام عکسالعمل نشان دادند.
اما چهار سال بعد و با کودتای عبدالکریم قاسم (23 تیر 1337)، عراق از بلوک غرب جدا و به بلوک شرق پیوست، در نتیجه این کشور از پیمان بغداد جدا شد و یک سال بعد پیمان بغداد به پیمان سنتو تغییر نام پیدا کرد و مرکزیت آن به ترکیه انتقال یافت. این پیمان چون بین پیمان ناتو در اروپا و پیمان سیتو در شرق آسیا بود، سنتو نام گرفت و در واقع پیمان سنتو، پیمانهای ناتو و سیتو را به یکدیگر متصل میکرد. سنتو که در مرکز این دو پیمان قرار داشت از یکسو با عضویت ترکیه به ناتو پیوند داشت و از سوی دیگر با عضویت پاکستان با سیتو مرتبط بود.
پیمان سیتو (سازمان پیمان آسیای جنوب شرقی) نیز یک پیمان نظامی بود که در سال 1954 با هدف دفاع از آسیای جنوبشرقی در برابر نفوذ و تهاجم کمونیسم در مانیل پایتخت فیلیپین بین کشورهای آمریکا، استرالیا، بریتانیای کبیر، پاکستان، تایلند، فرانسه، فیلیپین و نیوزیلند به امضا رسیده بود. در مقابل نیز جبهه کمونیسم، پیمان ورشو را با هشت کشور آلبانی، آلمان شرقی، بلغارستان، چکسلواکی، شوروی، رومانی، لهستان و مجارستان منعقد کرده بود.
در ایران پیمان سنتو با توجه به مبارزاتی که در خلال جریان نهضت ملی نفت علیه انگلیس انجام شده بود، چندان خوشایند نبود. آزادیخواهان و وطنپرستان این اقدام را مورد نکوهش قرار دادند و ایرانیان همواره خشم خود را از ایجاد چنین اتحادیههایی که منابع و تمامیت ارضی کشور را در اختیار بیگانگان قرار میداد، ابراز میداشتند.
** نقش کلیدی رژیم پهلوی در پیمان سنتو
اگرچه مرکزیت پیمان سنتو به ترکیه انتقال یافت و در آنکارا بود، اما با شناخته شدن ایران به عنوان ژاندارم منطقه، ایران به یکی از دو ستون مهم آمریکا در منطقه تبدیل شد. در این راستا رژیم پهلوی نقش مهم و کلیدی در پیمان سنتو ایفا کرد و برخی از جلسات مهم این سازمان در ایران برگزار شد.
پس از کودتای 28 مرداد و خروج انگلیسیها از ایران، آمریکا بر جای انگلیس نشست و در راستای ایجاد یک قدرت محلی برای تأمین منافع خود در غرب آسیا و خلیج فارس، اقدام به تجهیز و تقویت توان نظامی ایران کرد، از این رو اقدام به خرید تجهیزات هنگفت دریایی و آموزش نیروهای خود در دانشگاههای نظامی آمریکا و اروپا کرد.
ایران همچنین پایگاههای دریایی گرانقیمتی در مناطق جنوبی کشور ایجاد کرد. این پایگاهها در مناطقی احداث شد که مردم آن محروم بودند و با فقر دست و پنجه نرم میکردند.
بیشتر بخوانید
خریدهای تجهیزاتی و تسلیحاتی با هدف ژاندارمی ایران در منطقه و حمایت و حفظ منافع آمریکا انجام گرفت. نیکسون دو ستون برای حفظ منافع آمریکا در منطقه مشخص کرده بود که ستون نخست ایران و ستون دوم عربستان بود، به همین دلیل مستشاران آمریکایی در ایران حضور داشتند و در تمامی ارکان نظامی ایران مداخله داشتند، بهعبارت دیگر از راهبرد تا تاکتیک نظامی کشور در اختیار آمریکاییها بود.
امیر معنوی از فرماندهان سابق نیروی دریایی ارتش در گفتگو با تسنیم گفت: «ناوهای نیروی دریایی ارتش در جریان جنگ ظفار از ساحل عمان، مواضع چپگراهای عمانی را هدف قرار دادند و آن ناوهایی که با پول مردم محروم بندرعباس و دیگر شهرها خریداری شده بود، در اینجا وارد عمل شدند. پیش از انقلاب اسلامی، نیروی دریایی ارتش با پول مردم ایران برای حفظ منافع کشوری دیگر میجنگید، علاوه بر آن ایران به مستشاران آمریکایی که برای آنها میجنگیدیم، حقوق، مزایا و خدمات پرداخت میکرد.»
نشست سنتو در تهران
** پیروزی انقلاب اسلامی و پایان "سنتو"
اولین ضربه به پیمان سنتو در سال 1350 و با خروج پاکستان از این پیمان وارد شد. پاکستان با انتقاد از عدم حمایت سنتو از مواضع اسلامآباد در برابر تعرضات هند، از آن جدا شد.
با پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران، حکومت جدید در ایران در 20 اسفند 57 اعلام کرد که از پیمان ناتو خارج خواهد شد و در نهایت در بهار سال 58 ایران از این پیمان خارج شد.
وزارت امور خارجه ایران در اطلاعیهای قرارداد سنتو را قراردادی نظیر پیمان سعدآباد دانست و تأکید کرد این پیمان تنها متضمن منافع ابرقدرتها بوده است. دولت ایران با این اطلاعیه، خروج رسمی ایران از پیمان سنتو را اعلام کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی وزارت امور خارجه ایران در اطلاعیهای قرارداد سنتو را قراردادی نظیر پیمان سعدآباد دانست و تأکید کرد این پیمان تنها متضمن منافع ابرقدرتها بوده است.
متن اطلاعیه به این شرح انتشار یافت: «وزارت امورخارجه دولت موقت انقلاب اسلامی علیالاصول قرارداد سنتو را قراردادی نظیر و شبیه پیمان سعدآباد میداند. بر همگان پوشیده نیست که پیمان سعدآباد در زمان خود ثابت کرد که تنها حافظ منافع امپراتوریهایی که قصدی جز استعمار و استثمار مردمان منطقه و منافع سرزمین آنان را داشتهاند، نبوده است. تاریخ ثابت کرد، هنگامی که پیمان سعدآباد میتوانست گامی برای صیانت دول متحد داشته باشد، خاموش و ساکت ماند و جهانیان دیدند که بر کشورهای متحد پیمان سعدآباد چه گذشت.
پیمان سنتو نیز که در زمان خود با همان مقاصد و نظرات تعبیه شده است، ثابت کرد که این پیمان نتوانسته است تضمینی مؤثر و قابل اتکا و اعتماد برای کشورهای هم عضو منطقه دربر داشته باشد و تنها مانند پیمان سعدآباد متضمن منافع ابرقدرت ها بوده است از همین روست که وزارت امور خارجه دولت ایران نمیتواند متعهد مفاد قراردادی باقی بماند که منافع مردم ایران و همپیمانان او را حفظ و حمایت نمیکند و برخلاف در جهتی قرار دارد که به زیان و ضرر این منطقه است. همپیمان گرامی، پاکستان، نیز عقایدی مشابه و نظیر همین فکر را ابراز میدارد و بر این عقیده استوار است که مفاد پیمان مرکزی سنتو نتوانسته است، مشکلاتی را که برای پاکستان از زمان استقلال این کشور پیش آمده است حل نماید و بلکه خطرات بینالمللی بزرگی متوجه آن کرده است، ولی برعکس دولت موقت انقلاب اسلامی ایران برای پیشبرد همکاری های اقتصادی و اجتماعی با دیگر متعهدان «پیمان عمران منطقهای» خواهد ایستاد و از همکاری و اشتراک مساعی در امور اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی با احتراز از هر نوع مداخلهجویی ابرقدرت ها در آن کوشا خواهد بود و از این فکر نیز پافراتر نهاده، دست به سوی دیگر کشورهای همجوار منطقه دراز میکند و از آنان صمیمانه دعوت میکند که در این همکاری اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی متعهد و همگام شوند.
دولت انقلابی ایران اعتقاد دارد که باید هر چه بیشتر در گسترش این همکاری اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی گام بردارد و صمیمانه اعتقاد و رجاء واثق دارد که در این راه بیشتر میتواند به صلح منطقه و حفظ تبادل بینالمللی کمک کند.»
ایران که پیش از انقلاب اسلامی تامینکننده منافع آمریکا در بعد سیاسی و امنیتی در منطقه بود، با خروج از پیمان سنتو موجب شد تا این پیمان برای همیشه فروبپاشد و لغو شود و حلقه واسطه پیمان ناتو و سیتو را قطع کند.