شاخه گلی برای همسر
همیشه، وقتی را برای همسر و هدیه دادن به او کنار بگذارید.
گاهی در کتاب ها به جملاتی برمی خوریم که در عین کوتاه بودن، دریایی از معانی را با خود دارند و لحظه هایی ما را به فکر وامی دارند. بیایید با هم فکر کنیم.
- «وقتی زن تان سردرد دارد، به قرص احتیاج ندارد؛ آن چه او می خواهد یک شاخه گل و لبخند از سوی شماست».[1]
در این جمله، به یکی از تفاوت های جالب روان شناختی بین زنان و مردان اشاره شده است. اگر مردان در زندگی مشترک به این تفاوت ها توجه کنند، بسیاری از مشکل های زندگی حل خواهد شد. امروز علت بسیاری از طلاق ها، عدم آشنایی زوج های جوان با روان شناسی زنان و مردان است! اکثر زوج های جوان، قبل از ازدواج آموزش و آشنایی لازم با تفاوت های روان شناسی زن و مرد ندارند. این یک اشتباه بزرگ است؛ چراکه آن قدر تفاوت بین دو جنس مرد و زن زیاد است که حتی کتابی با عنوان «مردان مریخی و زنان ونوسی» نوشته شده و می خواهد بگوید که زن و مرد از دو کره ی متفاوت آمده و متعلق به دو جهان متفاوت هستند. همین تفاوت هاست که آگاهی از آن ها، زندگی را زیبا می کند و با بی اطلاعی، باعث تنش و درگیری بین زوجین می شود. مردان اغلب هنگام مشکل ها، در غار تنهایی فرورفته و با سکوت، مشکل شان را حل می کنند؛ ولی خانم ها از طریق صحبت و گفت و گو. مرد موفق، مردی است که در زندگی مشترک، همیشه وقتی برای گفت و گو و ابراز با همسر، کنار بگذارد و ساعت هایی از شبانه روز را به گفت و گوی صمیمانه با همسر سپری کند. کار کردن مرد بیرون خانه و خواب و استراحت در منزل، تضمین کننده ی زندگی خوش بخت نیست. همیشه، وقتی را برای همسر و هدیه دادن به او کنار بگذارید.
امروز علت بسیاری از طلاق ها، عدم آشنایی زوج های جوان با روان شناسی زنان و مردان است!
- «بعد از یک سال از مزاوجت زن و مرد، هیچ کدام به فکر زیبایی صورت هم نمی افتند؛ برعکس، هر دو متوجه رفتار یک دیگر می شوند».[2]
ملاک مهمی که باید جوانان برای انتخاب همسر در نظر بگیرند، حُسن خلق همسر است. خوش اخلاقی، مهم ترین عامل در دوام و بقای زندگی مشترک است. متأسفانه امروز برخی از جوانان، ملاک اصلی را زیبایی همسر می دانند و هنگام انتخاب همسر، فقط به زیبایی طرف مقابل نگاه می کنند و از اصل قضیه که اخلاق است، غافل می مانند! در صورتی که به عقیده ی روان شناسان و علمای علمِ خانواده، زیبایی ظاهری فقط سال اول زندگی اهمیت دارد و زیبایی واقعی که ماندگار است، زیبایی درون و خوش خلقی است. برای مثال، فرض کنید دو لیوان زیبای بلور داریم که هر دو زیبا و تماشایی هستند. تصور کنید زیبایی همسر، همان زیبایی لیوان های بلور است. حالا داخل یکی شیر و عسل و داخل دیگری، آب لجنیِ کثیف و بدبو می ریزیم. تصور کنید محتوای لیوان ها، همان اخلاق همسر است. چگونه می توان تصور کرد که شخصی، لیوان بلور دوم را برای مصرف انتخاب کند! مهم برای ما محتوای لیوان است که همان شیر و عسل است، نه ظاهر لیوان! دین مبین اسلام هم، تأکید زیادی بر اخلاق در انتخاب همسر دارد و آن را از ارکان اصلی می داند.
- «موفقیت در ازدواج، فقط بسته به این نیست که همان شخصی را که مناسب ماست پیدا کنیم؛ بلکه در این است که خودمان هم شخص مناسبی باشیم».[3]
در این جمله، مفهومی زیبا از خودشناسی نهفته است؛ یعنی قبل از هر انتخابی، ابتدا باید خودمان را بشناسیم و بسازیم تا بتوانیم شخص مناسبی پیدا کنیم. از کسی که به خودش احترام نمی گذارد، نمی توان انتظار محبت و احترام داشت. دختران و پسران جامعه باید بیاموزند، قبل از انتخاب همسر و ازدواج، خودشان را از هر جهت آماده سازند و قبل از انتخاب همسرِ مناسب، خود مناسب شوند. در عشق ورزیدن هم، این مسئله وجود دارد تا شخصی نتواند به خودش عشق بورزد و خودش را دوست داشته باشد، نمی تواند به دیگری عشق بورزد؛ البته این به معنی خودخواهی نیست؛ بلکه به معنی ارزش قائل شدن برای خود است. در اعتقادهای دینی، خودشناسی ارزشمندترین علوم است و هرکس که خودش را بشناسد، خدای خود را شناخته است. پیامبر گرامی اسلام در حدیث زیبایی فرمودند: «زن را محترم نمی دارد، مگر مرد کریم و او را خوار نمی شمارد، مگر مرد لئیم».[4]
- «دخترتان یک مقلد است؛ اطمینان بیابید که سرمشق خوبی برای او هستید. ابتدا خودتان همان چیزی شوید که می خواهید دخترتان بشود».[5]
توصیه ی همه روان شناسان و علمای خانواده برای مادران، این نکته است که دختر از مادرش تقلید می کند و پسر از پدر؛ پس بیایید قبل از تربیت فرزندان، ابتدا خودمان همان باشیم که دوست داریم فرزندان ما آن گونه بشوند. متأسفانه برخی والدین، خودشان بسیاری از مسائل اخلاقی را رعایت نمی کنند؛ ولی انتظار دارند فرزند آن ها رعایت کند! برای مثال، جلوی فرزند خود دروغ می گویند. تلفن منزل زنگ می زند. مادر می گوید: «دخترم جواب بده، بگو نیستم!» یا مادری خودش نماز نمی خواند؛ ولی انتظار دارد دخترش فردی مقید و مذهبی گردد. همه ی این ها، انتظارهایی نابجاست؛ چون دختر، مقلد مادر است. روان شناسان اعتقاد دارند، پسران به همان شکلی عصبانیت خود را بروز می دهند که پدرشان نشان می داده است. نحوه ی فریاد زدن و حتی کلمه هایی که هنگام خشم به کار می برده اند، مشترک بوده است!
بیایید قبل از تربیت فرزندان، ابتدا خودمان همان باشیم که دوست داریم فرزندان ما آن گونه بشوند.
- «اگر فرزندتان بد است، نباید ارثیه ای ببرد و اگر خوب، نیازی به آن ندارد (قراچه داغی، 1387، 74).»
این جمله ی زیبا، هر انسانی را به فکر فرو می برد که تربیت فرزند چگونه باید باشد؟ واقعاً فرزندی که خوب تربیت شود خودش به راحتی می تواند گلیمش را از آب بکشد و با عزت نفس، زندگی مستقلی را رقم بزند! مگر نسل قدیم از پدران و مادران شان چه به ارث برده بودند که توانستند زندگی موفقی داشته باشند. متأسفانه جوانان امروزی، کم تر فکر کار کردن هستند و اغلب می خواهند ره صدساله را یک شبه طی کنند یا سرمایه ی هنگفتی را بدون زحمت، به دست آورند! در نکوهش بیکاری بزرگان، سخنان زیادی گفته و نوشته اند؛ برای مثال، پاسکال گفته است: «سرچشمه ی همه ی فسادها بیکاری است. شیطان برای دست های بیکار، کار فراهم می کند.» مشکلی که نسل جوان ما گرفتار آن شده، مشکل بیکاری است؛ به نحوی که طبق تحقیق ها، سومین مشکل کشور از لحاظ رتبه و اهمیت مشکل بیکاری است (اول اعتیاد، دوم طلاق و سوم بیکاری)؛ ولی نباید فراموش کنیم جوانان ما هم برخی عشق به کار کردن ندارند یا کم دارند. اکثر جوانان بیکار، منتظر میزی هستند که پشت آن بنشینند و حقوقی دریافت کنند. اکنون جهان در حال حرکت به سمت کارآفرینی و نوآوری است و ما در کشورمان، در بسیاری از شغل های فنی، کمبود نیرو داریم و آن هایی هم که مشغول کار فنی هستند، تخصص و مهارت کافی ندارند. چه می شود که جوانان بیکار با آموزش اصولی مهارت های فنی، این جاهای خالی را پُر کنند؟
- «برای فرزندتان وقت صرف کنید تا در عوض، آن ها هم برای مراقبت از شما در سال مندی وقت بگذارند».[6]
شیوه های غلط تربیت و جدایی کودکان از پدر و مادر، باعث شکاف بیش تر نسل ها و رونق یافتن خانه ی سال مندان شده است. گاه فرزندان، دیگر تحمل زندگی با پدر یا مادر سال مند خود را ندارند و آن ها را برای نگه داری به خانه ی سال مندان تحویل می دهند. متأسفانه امروز جدا بودن کودک از کانون گرم خانواده و نگه داری در مهدهای کودک و مراکز آموزشی، به یک ارزش بدل شده و والدین نمی دانند که تحویل کودک به مهد، مساوی خواهد بود با تحویل خودِ پدر و مادر به خانه ی سال مندان در کهن سالی! بیایید وقت بیشتری را برای فرزندان مان بگذاریم و بیش تر با آن ها بازی کنیم. هیچ چیزِ دیگر جای محبت پدر، به ویژه مادر را نمی گیرد. مهر مادری، شاه کلید تربیت فرزند است. فرزندی که مهر مادری را تجربه نکرده است، در بزرگ سالی با مشکل های زیادی مواجه خواهد شد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم در حدیثی زیبا فرمودند: «با خانواده ی خود به سر بردن، از نشستن در گوشه ی مسجد، نزد خدا هم پسندیده تر است».[7]
به امید این که همه ی خانواده های عزیز ایران، با تفکر و تدبر درباره ی تربیت نسل آینده، بهترین راه ها را برای پرورش نسلی پویا، متدین، سرزنده و بانشاط پیدا کنند!
فهرست منابع:
- احمدی خواه، علی (1390)؛ خلق عظیم پیامبر اعظم، قم: جمکران.
- بازرگان، پونه (1387)؛ راه های ساده برای تربیت دختران موفق، تهران: فراروی.
- قراچه داغی، مهدی (1387)؛ اندیشه ها و فرمان های مدیریت خانواده، تهران: نخستین.
- قربانزاده، محمدرضا (1393)؛ فقط عروس و دامادها بخوانند، قم: آریاز.
پی نوشت ها:
[1]. قراچه داغی، 1387، 56.
[2]. قربان زاده، 1393، 169.
[3]. قربان زاده، 1393، 175.
[4]. قربان زاده، 1393، 175.
[5]. بازرگان، 1387، 19.
[6]. بازرگان، 1387، 68.
[7]. احمدی خواه، 1390، 134