0

بازی کردن کودک با والدین

 
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

بازی کردن کودک با والدین

 

بازی کردن کودک با والدین – بخش اول

 
 
 
 
بازی کردن کودک با والدین – بخش اول

رهنمودهایی برای همبازی شدن والدین با کودک
* هنگامی که با کودکان بازی می کنید ، دقت داشته باشید که کودک بازی را رهبری کند ؛ نه شما. چون وقتی شما ابتکار عمل را به دست می گیرید ، کودک احساس حقارت و ناتوانی می کند.
برای مثال وقتی کودک می خواهد قطار برقی را که به او هدیه داده اند ، خودش به کار اندازد ، پدر و مادر بی درنگ دخالت می کنند و طرز کارش را به او یاد می دهند و یا وقتی می خواهد سردرآورد که درون اسباب بازی چیست و آن را باز و بسته کند ، طاقت نمی آورند و راه حل را به او می گویند و او را از کشف و تجربه ی شخصی محروم می کنند ، و یا وقتی کودک ، برای ساختن چیزی ، کاغذ را می برد ، پدر و مادر مدتی به کار او نگاه می کنند ، سپس قیچی را از دستش می گیرند و می گویند : (( بده به من برایت بِبُرم . می بینی چه خوب درآمد؟ ))
کودک نگاه می کند و می بیند که ساخته ی پدر بهتر از کار درآمد. آنگاه کودک صفحه ی کاغذ دیگری را به پدر می دهد و از او تقاضا می کند که چیز دیگری برای او ببرد و پدر نیز که از موفقیت خود خرسند است ، با علاقه ای کار را انجام می دهد.
کودکان چنین پدران و مادرانی تنها آنچه را اولیایشان انجام میدهند تکرار می کنند. آنان عادت نمی کنند برمشکلات چیره شوند  و مستقلا خصلت های خوب را رشد و پرورش دهند.
هر وقت چگونگی طرز کار وسیله ای را ، بدون درخواست خود کودک ، به او بگویند و اجازه ندهند که خودش آن را کشف کند ، در واقع شادی کشف کردن و لذت پیروزی بر موانع و مشکلات را از او دریغ کرده اند.
در چنین کودکانی بی اعتمادی به نیروهای خود و ترس و وحشت از شکست ، رشد می کند. در واقع ، به او این احساس را القا کرده اند که او موجودی ضعیف ، حقیر و وابسته به کمک دیگران است. بدین ترتیب ، این گونه کودکان ، پس از بزرگ شدن و ورود به اجتماع ، همیشه دنبال تکیه گاهی برای رفع مشکلات خود می گردند.

* ضمن بازی با کودک ، توجه او را به قوانین و مقررات بازی جلب کنید. هر جا جریمه ای به او تعلق می گیرد ، جریمه اش کنید و هرجا پاداشی لازم است ، پاداشش را بدهید.
* هر وقت کودک خسته شد ، بازی را تمام کنید ، ولی اگر با شور و شوق بازی را ادامه می دهد ، مانعش نشوید ، ولو این که کم کم نقش خود را در بازی کم کنید و خود را به تدریج کنار بکشید.
* به هنگام بازی ، هر وقت کودک دچار اشتباه می شود ، او را سرزنش و تحقیر نکنید ، با شکیبایی یاری اش دهید تا اشتباهش را رفع کند. دقت داشته باشید که اگر کودک به دفعات زیاد در بازی شکست بخورد و ناکام شود ( بیش از سه تا چهار بار شکست ) این شکست ها آثار روانی نامطلوبی بر او می گذارد و هویت ناموفق و عدم احساس خود ارزشمندی کم کم در او شکل می گیرد.
* با اجرای قوانین و مقررات ، رعای عدل و انصاف ، گذشت ، شکیبایی و بردباری اجازه دهید کودک تصویر همبازی مطلوبی را در وجود شما ببیند تا او نیز بتواند همبازی خوبی برای دوستانش باشد.
* به هنگام بازی با کودک توقعات زیادی از او نداشته باشیم ؛ انتظارات ما باید براساس توانایی های او باشد. برای مثال ، وقتی مادری برای دختر کوچک خود یک عروسک و مقداری لباس عروسک خریده است ، توقع دارد که بچه اش بدون هیچ اشتباهی ، درست مثل خود او ، به عروسک ها لباس بپوشاند. یعنی ، اول زیر پوش را به عروسک بپوشاند و سپس دیگر لباس ها را .
اما ممکن است دخترک میل داشته باشد که اول پالتوی قرمز رنگ را بر تن عروسک خود کند و بعد لباس های دیگرش را. در چنین اوقاتی ، بهتر است پدر و مادر با صبر و حوصله کارهای کودک را پذیرا باشند.
* وقتی کودک به هنگام بازی با عصبانیت و حالت پرخاشگری با عروسکش حرف می زند و بد و بیراه می گوید ، عروسک را کتک می زند ، موهایش را می کشد و دست او را می کند و... پدر و مادر ، به عنوان همبازی با کودک ، نباید مانع کارهای او شوند ، بلکه با همدلی به کودک خود کمک کنند تا عواطف و احساسات خویش را در خلال بازی بروز دهد و به این ترتیب به کودک در ابراز ناراحتی ها ، حسادت ها و ترس هایش یاری رسانند.


منبع : کتاب راهنمای انتخاب اسباب بازی

دوشنبه 27 مرداد 1399  10:25 AM
تشکرات از این پست
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:بازی کردن کودک با والدین

 

بازی کردن کودک با والدین – بخش دوم

 
 
 
 
بازی کردن کودک با والدین – بخش دوم

* به هنگام همبازی شدن با کودک ، بگذارید او در عالم تخیل خویش سیر کند و هر شیئی را ، هرچه میخواهد بنامد. برای مثال ، اگر کودکی به تکه چوبی می گوید این اسب من است و یا این که به چوب می گوید تفنگ من است ، به او نگویید این چه مشابهتی با تفنگ و اسب دارد. بلکه به او بگویید : (( خب ، به اسبت آب بده ، استراحت بده ، چه اسب تیزرویی داری ! برو مسابقه بده ))و...
به هنگام بازی تخیلی ، کودک به پاسخ سریع شما نیاز دارد ، از این رو باید دنیای کودک را درک کنید و دنیا را از دریچه و زاویه ای که او می بیند ببینیم و خودمان را تا سر حد کودکی تنزل دهیم :
چون سر و کارت با کودک فتاد                   پس زبان کودکی باید گشاد
* به هنگام بازی با کودک و به اصطلاح در گرما گرم اجرای نمایش ، با تمام وجود و با اخلاص و یکرنگی با کودک رفتار کنیم. اگر کودک احساس کند که در حین بازی حواسمان جای دیگری است ( مثلا نیم نگاهی به تلویزیون داریم و یا به دیگران ایما و اشاره می کنیم ) ، از ما ناراحت میشود و این کار را به حساب بی احترامی و اهمیت ندادن ما به او و بازی اش می گذارد.
* بعضی از کودکان به هنگام بازی ، در صورت برنده نشدن ، عصبانی و ناراحت میشوند . پدران و مادرانی که نمیخواهند فرزندشان را ناراحت ببینند ، صحنه ی بازی را طوری ترتیب می دهند که کودکشان برنده شود. این گونه عملکرد ، از نظر تربیتی ، به دلایل زیر صحیح نیست :
1 . این کودکان خودخواه ، مغرور و آسیب پذیر خواهند شد.
2 . این کودکان توانایی ، قدرت و همچنین بخت و اقبال خود را بیش از اندازه ی واقعی تخمین می زنند.
3 . به هنگام بازی با همسالان ، دوست دارند همیشه برنده باشند و در صورتی که برنده نشوند ، از نظر روحی و روانی آمادگی و پذیرش شکست را ندارند و تحمل واقعیت برایشان تلخ است. از این رو ، کودک باید در بازی بیاموزد که در زندگی شکست هم وجود دارد و به دلیل موفق نشدن ، نباید بلافاصله از همه چیز صرف نظر کرد.
(( والدین چگونه میتوانند به کودکان خود کمک کنند که همبازی مناسب و بازنده ی خوب باشند؟))

* بازی هایی وجود دارد که کودکان در آنها موفق ترند ؛ برای مثال عبور از داخل تونل ، لوله ، لاستیک ماشین ، برای کودکی پنج ساله کار راحتی است ، در حالی که پدر به سختی میتواند از آنها عبور کند!
همچنین ، در بازی های حافظه ای و یا آنهایی که به مشاهده ای دقیق نیازمندند ، کودکان ، در بسیاری از موارد ، بر پدر و مادر غلبه می کنند. از آنجا که پدر و مادر ، بر اثر تجربه ، همه چیز را بهتر می دانند ، میتوانند کار را انجام دهند. اما باید گاهی از روی عمد اجازه بدهند که کودک حس کند (( هورا ، من آن را از پدر و مادر بهتر می توانم انجام دهم !))
پدران و مادران باید گاهی در بازی هایی شرکت جویند که از ابتدا میدانند در آن ضعیف تر از کودکان هستند و از ترس شرمنده شدن شروع به دلیل آوری نکنند. اگر بدون تعارف و صادقانه اعتراف کنید که (( در بالانس زدن تو از من ماهرتری ، به همین دلیل تو برنده ای )).
کودک طرز رفتار پدر و مادر را الگو قرار می دهد و می بیند که چگونه میتوان محترمانه باخت را پذیرفت . این گونه رفتار کردن ، از نظر تربیتی ، اثری مثبت و سازنده بر کودک خواهد گذاشت.
* بازی هایی که بخت و اقبال در آنها دخالت بسیار دارد : در اکثر بازی های با طاس ، مهم آن است که طاس ها چگونه بر روی زمین می افتد . در این بازی ها همه ی افراد خانواده ، حتی خردسال ترین آنان ، بخت مساوی دارند. به همین جهت ، دلیلی ندارد که به فرد خردسال تر کمک کنید ؛ مگر اینکه :
الف : بازیکن خردسال برای سومین و چهارمین بار در همان روز شکست خورده باشد.
ب : در تمام مدت روز با بدبیاری های مختلفی رویارو شده باشد.
ج : او کمی بیمار است و خود به خود احساس خوشی ندارد و یا به هر دلیل دیگر ، شاد کردن او ضروری است.
تنها در چنین اوقات ، یا شرایطی شبیه به آنها ، بزرگترها اجازه دارند به نفع کوچک ترها عقب نشینی و از فرصت های خود ، آگاهانه صرف نظر کنند.

دوشنبه 27 مرداد 1399  10:26 AM
تشکرات از این پست
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:بازی کردن کودک با والدین

 

بازی کردن کودک با والدین – بخش سوم

 
 
 
بازی کردن کودک با والدین – بخش سوم

* بازی هایی که کودکان در آنها قدرت رقابت ندارند : بازی هایی که در آنها نه تنها بخت و اقبال موثر نیست ، بلکه مهارت ، قدرت ، تفکر ، استعداد ، ترکیب ، تجزیه و تحلیل و برنامه ریزی دخیل است ، بیشتر مسئله سازند. در این نوع بازی ها روشن و آشکار است که بزرگترها پیشی می گیرند.
گرچه بازی شطرنج و بازی های شبیه به آن مخصوص کودکان بزرگتر است ، کودکان 5 تا 6 ساله نیز قادرند چنین بازی هایی را فرا گیرند. اما چگونه پدر و مادر میتوانند در حین بازی آن را به کودکان خود بیاموزند؟
اگر پدر و مادر با مهارت کافی بازی کنند، کودکان هیچگونه امکانی برای برنده شدن ندارند. آنان به سرعت شکست می خورند و خیلی زود به ادامه ی بازی بی علاقه میشوند و حتی ممکن است بازی با پدر و مادر را امری ناخوشایند بشمارند.
بعضی از پدر و مادرها به عمد اشتباه می کنند و یا همیشه تنها نیمی از توانایی خود را به کار می اندازند. عمل اولی صادقانه نیست و دومی ، در طول زمان ، لذت بازی کردن را از بازیکنان سلب می کند.
عده ای دیگر از پدر و مادرها ، با چشم پوشی از تقلب های کودکان در بازی ، سعی می کنند ناتوانی آنان را جبران کنند. از این طریق نیز کودکان به ندرت رفتار منصفانه را در بازی کردن می آموزند. برای جلوگیری از اشتباهات یاد شده در میان بازیکنان ، تنها یک راه وجود دارد تا همه ی شرکت کنندگان بتوانند با توان کافی به بازی ادامه دهند و آن بدین صورت است که در ابتدای بازی به کودک کمی ارفاق شود.
میتوان برای کودک توضیح داد که چنین ارفاق ها یا پیش کمک هایی در ورزش ، مثلا در اسب سواری ، معمول است. در این ورزش اسب های مقدمی ( تیزرو – دونده تر ) که در مسابقات گذشته همیشه برنده بوده اند ، از نقطه ی آغاز مسابقه کمی عقب تر می ایستند.

اغلب کودکان چنین ارفاق هایی را در مقابل بازیکن قوی تر می پذیرند و آن را منصفانه و درست می دانند و خود نیز در مقابل بازیکن های ضعیف تر چنین ارفاق هایی را قایل می شوند.
در اکثر بازی ها میتوان نحوه ی تعیین ارفاق را پیش از شروع مشخص کرد و آن را ، بر طبق شرایط بازی یا قدرت همبازی ، تغییر داد.
در مسابقات دو ، شنا یا قایقرانی فرد ضعیف تر زود حرکت را شروع می کند و همینطور در میان خواهر برادرها همچنین قوانینی صدق می کند. برای مثال ، در هنگام بازی شطرنج فرد بزرگتر از داشتن یکی از مهره های اصلی صرف نظر می کند و بدین ترتیب به فرد کوچکتر امکان بیشتری برای برنده شدن می دهد. در این صورت ، بازی برای هر دو پر لذت خواهد بود.
به مرور زمان میتوان میزان یا تعداد ارفاق ها را تنزل داد و شرایط بازی را مساوی کرد ، به طوری که هر دو بازیکن در آغاز باز ی، شرایط برابر داشته باشند. پس از آن ، تنها زمان میخواهد تا پدر و مادر اظهار نظر کنند : (( در دویدن ، شنا کردن ، قایقرانی و.... در مقابل فرزندمان امکان برنده شدن نداریم و حتی در بعضی از بازی ها خود به ارفاق نیازمندیم. ))
اتاق کودک ( کودکان نیاز به مکانی دارند که متعلق به خودشان باشد )
در بیشتر خانه ها ، همه چیز برای رفاه و آسایش بزرگسالان ساخته شده است و بچه ها با اشکال میتوانند جایی برای خود در آن پیدا کنند.
کودکان به مکانی تنها متعلق به خودشان نیاز دارند. داشتن محلی کوچک و اختصاصی به کودک کمک می کند تا احساس مالکیت کند. احساس مالکیت برای رشد استقلال خواهی و شخصیت کودک مفید و سازنده است.
کودکان ، در سال های اولیه ، نه تنها از لحاظ جسمی و ذهنی ، بلکه از نظر قوای درونی نیز رشد می کنند. به همین دلیل ، لازم است که محیط زندگی کودک را طوری طرح ریزی کنیم که او مکانی ویژه خودش داشته باشد. داشتن محیط اختصاصی برای نگهداری وسایل شخصی مثل اسباب بازی ها ، لباس های اضافی ، کتاب ها ، مجلات تصویری و... به رشد شخصیت کودک کمک میکند.

دوشنبه 27 مرداد 1399  10:27 AM
تشکرات از این پست
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:بازی کردن کودک با والدین

 

بازی کردن کودک با والدین – بخش چهارم

 
 
 
 
بازی کردن کودک با والدین – بخش چهارم

کودکان دوست ندارند کسی به اسباب بازی ها و لوازم شخصی شان دست بزند. آنان می خواهند اسباب بازی ها و وسایلشان مکان خاصی داشته باشد و آنان بتوانند در آنجا بدون مزاحمت بازی کنند و بریزند ، بپاشند و هر طور که خواستند به آن نظم بدهند و کسی مزاحم کارشان نشود و بازی شان را قطع نکند.
دلشان می خواهد اسباب بازی هایشان در همان جایی باشد که برای مثال ، چند ساعت پیش بازی می کرده اند.
میخواهند همه چیزشان در دسترس و سرجایش باشد. باید به آنان اجازه داد که ساخته هایشان باقی بماند تا بعد از ظهر ، مثلا ، مسافرتی را که آغاز کرده بودند ، ادامه دهند. و یا این که اولین برجی که با لگوهایش ساخته ، به پدرش نشان دهد.
آنان دوست دارند جایی مخصوص خود داشته باشند که این بازی های نیمه تمامشان بدون این که مزاحم کسی باشد ، همان طور باقی بماند.
ضرورت دارد که به هنگام ساخت خانه اتاقی برای کودکان در نظر گرفته شود . اگر چنانچه فضای کافی و اتاق های جداگانه برای آنان نمیتوانید داشته باشید ، کمدهایی دارای چندین طبقه تهیه کنید تا کودک بتواند اسباب بازی ها و وسایل خودش را در آنجا جای دهد ، و یا این که با تخته های نئوپان ، یا جعبه های پلاستیکی ، کارتن و... مکان مجزایی را برای هر کودک در نظر بگیرید .
همانطور که گفته شد ، در نظر گرفتن جای مشخص و مجزا ، به کودک این پیام را می دهد که تو شخص مهمی هستی . کودکان نیاز دارند که به آنان احترام بگذاریم و شخصیت بدهیم. اختصاص مکانی خاص به کدوک ، موجب پرورش حس مالکیت ، استقلال ، رشد شخصیت و احساس خودارزشمندی در آنان میشود.
اتاقی در اندازه 4 * 3 متر که فضای مناسب برای قرار دادن وسایل بازی داشته باشد ، برای کودک کافی است. رنگ اتاق در پرورش ذوق هنری ، یادگیری ، آرامش روحی و روانی کودک موثر است . اتاق کودک را با رنگ های ملایم ، روشن و خنثی نقاشی کنید. بهتر است دیوارهای اتاق تا بلندی قد کودکان قابل شست و شو باشد.

رهنمودهایی برای پدران و مادران
* قفسه های اتاق کودک بهتر است در باز و کم ارتفاع باشد تا کودک بتواند اشیای گوناگون را به آسانی بر روی آنها قرار دهد و اسباب بازی هایش را خودش درون آن بچیند.
* قفسه ها و کمد کودک را با رنگ های طبیعی و خنثی رنگ آمیزی کنید.
*کمد کودک باید به گونه ای ساخته شود تا او به آسانی بتواند همه ی نقاط آن را در دسترس داشته باشد.
* میز و صندلی ها باید سبک وزن و دارای رنگ روشن باشند تا کودک به آسانی و بدون سر و صدا بتواند آنها را جا به جا کند.
* به جای اینکه اتاق و کمد کودک را مرتب و منظم کنید و همیشه از او ایراد بگیرید که اسباب بازی ها و وسایلش نظم و ترتیب ندارد ، بهتر است به کودک اجازه دهید اتاق و کمدش را هر طوری که خودش می خواهد مرتب کند.
* به هنگام تزیین اتاق کودک ، اگر او مایل بود و از شما تقاضا کرد ، به درخواستش پاسخ مثبت بدهید. وقتی شما برای خواست و نظر کودک اهمیت قایل می شوید و به آرا و عقایدش احترام می گذارید ، موجبات شادی ، نشاط و اعتماد به نفس او را فراهم می آورید.
در اتاق کودک تابلوهای جذاب ، زیبا از مناظر طبیعی نصب کنید و از نصب تابلوهای مختلف و گوناگون بپرهیزید ؛ زیرا تحریکات بیش از اندازه موجب از میان رفتن تمرکز و انحراف حواس کودک میشود.
* اگر میخواهید کودک دیوار اتاق خودش و یا دیگر اتاق ها را خط خطی نکند ، یک تخته سیاه در اندازه ی متوسط و یا وایت برد ( تخته سیاه اولویت دارد ) در روی دیوار در ارتفاع کم نصب کنید ، تا کودکان روی آن بنویسند و یا نقاشی کنند.
* کاغذهای باطله و ارزان قیمت تهیه کنید و برای خط خطی کردن و نقاشی کشیدن در اختیار کودکان قرار دهید.
* درجه ی حرارت اتاق کودک باید از 16 تا 18 درجه سانتی گراد باشد و از 22 درجه نباید تجاوز کند.


منبع : کتاب راهنمای انتخاب اسباب بازی

دوشنبه 27 مرداد 1399  10:28 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها