0

سخاوت و بخشش امام موسی کاظم ( ع)

 
hosinsaeidi
hosinsaeidi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1394 
تعداد پست ها : 23615
محل سکونت : کرمانشاه

سخاوت و بخشش امام موسی کاظم ( ع)

سخاوت و بخشش امام موسى كاظم علیه السلام

حضرت موسی بن جعفر علیه السلام همچون اجداد بزرگوار خود از سخاوت و بخشش بی نظیری برخوردار بودند.

سخاوت و بخشش امام موسى كاظم علیه السلام

 

ائمه علیهم السلام از كامل‏ ترين مردم روزگار خويش بودند و مناقب و فضايل بسیاری داشتند از حد و شمارش بيرون است یکی از این فضائل، سخاوت و بخشش ایشان است امام موسى كاظم علیه السلام نیز در این خصلت ممتاز بود که در اينجا به چند نمونه اشاره مى‏ شود:

- محمد بن عبداللَّه بكرى می گوید: وارد مدينه شدم و مي خواستم پولى در مدينه قرض كنم، ولى دستم به جایی نرسید درمانده شدم، پيش خود گفتم: خوبست نزد موسى بن جعفر عليه السلام بروم و گرفتارى خود را به او بگويم، پس به مزرعه آن حضرت در اطراف مدينه رفتم، در آنجا حضرت از حال من پرسید، من سرگذشت خويش را بيان كردم، حضرت داخل خانه شده و پس از اندك زمانى بيرون آمده به غلام خود فرمود: از اينجا برو، سپس كيسه ای به من داد كه در آن سيصد دينار بود.[1]

موسی بن جعفر علیه السلام بدان اندازه با سخاوت بودند که كيسه ‏هاى ديناری كه به مستمندان مى ‏بخشيد مثل زده مي شد. خانواده‏ اش مي گفتند تعجب از كسى كه از كيسه‏ هاى پول حضرت موسى بن جعفر بهره ‏مند مى ‏شود شكايت از تنگدستى كند.[2]

- عيسى بن محمد بن مغيث قرظى، روايت كرده است كه: در جايى خربزه، خيار و كدو كاشته بودم. زمان رسيدن محصول، ملخ ها همه را نابود كردند و دو شترم نيز از بين رفت، به طورى كه يكصد و بيست دينار خسارت ديدم. در اين حال نشسته بودم كه موسى بن جعفر علیه السلام رسید، بعد از سلام فرمود: چطورى؟ گفتم: پريشان و آشفته ‏ام. ملخ همه محصولم را نابود كرد. پرسيد: چقدر خسارت ديدى؟ گفتم: يكصد و بيست دينار به همراه دو شتر. فرمود: اى عرفه! به ابومغيث صد و پنجاه دينار بده. ما سى دينار به همراه دو شتر به تو اضافه ‏تر مى‏ دهيم. پس گفتم: به كشتزار داخل شوید و دعا كنید. آن حضرت چنین کرد. خداوند در آن زمين بركت قرار داد و بسيار پرمحصول گشت. به طورى كه محصولات آن را به ده هزار فروختم.[3]

- محمد فرزند موسى بن جعفر علیه السلام می گوید: با پدرم به مزرعه‏ اش رفتيم. مردى زنگى (سياه) به سوى ما آمد. دیگی به همراه داشت. از غلامان پرسيد: آقاى شما كجاست؟ گفتند: اوست. پرسيد: كنيه ‏اش چيست؟ گفتند: ابوالحسن. پس رو به روى پدرم ايستاد و گفت: آقاى من! اين حلوايى است كه آن را براى شما تحفه آورده‏ ام. پدرم فرمود: آن را پيش غلامان بگذار. پس از آن خوردند. سپس آن مرد رفت و دوباره بازگشت و دسته ‏اى هيزم آورد و گفت: سرورم! اين هيزم را نيز برايت تحفه آورده ‏ام. پدرم گفت: آن را پيش غلامان بگذار و آتشى براى ما مهيا كن. مرد رفت و آتشى آورد.

ابوالحسن نام او و مولايش را نوشت و آن را به من داد و گفت: پسرم! اين يادداشت را پيش خود نگهدار تا وقتى كه آن را از تو بخواهم. چند روزى در مزرعه پدرم ماندیم و سپس به زيارت خانه خدا رفتیم. چون ابوالحسن عمره خود را به جاى آورد، به صاعد فرمود: آن مرد را پيدا كن تا نزد او بروم.

صاعد گفت: آن مرد را يافتم. چون مرا ديد شناخت. وى #شيعه بود و بر من سلام كرد و پرسيد: آيا ابوالحسن آمده است؟ گفتم: خير. گفت: پس چه چيز باعث شد كه اينجا بيايى؟ گفتم: نيازها. آن مرد، به دنبال من روان شد. من سعى مى‏كردم از او دور شوم اما آن مرد از تعقيب من دست ‏بردار نبود به نزد امام رفتم و او هم با من آمد. امام فرمود: مگر نگفتم به او چيزى مگو؟ عرض كردم: فدايت شوم من به او چيزى نگفتم.

آن مرد بر امام سلام كرد. امام به او فرمود: غلام تو فلانى است آيا او را مى ‏فروشى؟ مرد پاسخ داد: فدايت شوم غلام و زمين و هر چه دارم، از آن شماست. امام فرمود: زمين را دوست ندارم از تو بستانم چرا كه پدرم از جدش حديث كرد كه فرمود: فروشنده زمين (كشاورزى) نابود شود و خريدار آن روزى يابد. اما مرد پافشارى كرد امام نیز زمين و آن بنده را به هزار دينار خريد. سپس بنده را آزاد كرد و آن زمين را به او بخشيد.[4]

شایسته است پیروان ائمه و موسی بن جعفر علیه السلام در #سخاوت و #بخشش، این خصلت ممتاز را سرمشق خود قرار دهند و از خداوند توفیق عمل به آن را خواستار شوند.

پی نوشت ها:

[1] الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، شیخ مفید، مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، كنگره شيخ مفيد، قم‏، 1413 ق‏، ج ‏2، ص 232.

[2] بحار الأنوار، محمد باقر مجلسى، دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏، 1403 ق‏، ج ‏‏48، ص 248.

[3] كشف الغمة في معرفة الأئمة، على بن عيسى اربلى، بنى هاشمى، تبريز، 1381 ق، ج ‏2، ص 217.

[4] سيره معصومان، سيد محسن امين عاملى، ترجمه على حجتى كرمانى‏، سروش‏، تهران‏، 1376 ش، ج ‏6، ص 123.

سه شنبه 21 مرداد 1399  12:20 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها