شعر كودكانه فصل تابستان
تابستان فصل گرما
فصل شنا و دریا
***
بعد از بهار آید
با هم به دشت و صحرا
در شادی و تماشا
خورشید گرمیش را
با نورداده هر جا
در نور گرم و خوبش
دارد جهان تماشا
اصفهان نگین فیروزه ای جهان
پاسخ به:شعر كودكانه فصل تابستان
شعر کودکانه در وصف تابستان
تابستونم تابستون پرنده های رقصون میوه های رنگارنگ اومد به باغ و بوستان دومین فصل ساله بعد از بهار می آیم تیر مرداد شهریور سه ماه گرمی دارم
تابستان خوب زبیاست به جای سرما گرماست عجب هوایی داره چه میوه ای داره هلوی زرد و پر آب انگور شیرین و ناب گیلاس و سیب و آلو خربازه و زرد آلو میریم به دشت و صحرا میرویم تا لب دریا
به به به تابستون از راه رسیده اکنون شادی کنید بخندید که رفت بهار خندون حالا باید چیکار کرد از پنجره نگاه کرد نگاه کنید به موجها موج قشنگ و زیبا بیا بریم تو دریا شنا کنیم تو آبها مواظب هم باشیم که غرق نشیم تو دریا دریا که آبی رنگه خیلی خوب و قشنگه
تابستونا گرمه هوا آب تن کن تو این هوا
بیا ببین چه کار کرد
سیب و خیار و آلو
گلابی های شیرین
گوشواره های گیلاس
بچین هرچی دلت خواس
مثل چراغه انگور
چراغ باغه انگور
تابستون هفت رنگه
تو ای کولر که هر دم میکنی خِرخِر که نگذاری بخوابم لحظهای من از ته این دل بشو آرام یا اینکه بگیرم پنکهای زیبا و بعد از آن کنم بیرون تو را زینجا ولی گر تو شوی آرام به این خِرخِر دهی پایان در این گرمای تابستان که خواهم خواب را از جان برایت سایهبان سازم و پوشالی نو اندازم تنت تو ای کولر کمی آرامتر دیگر که دارد میپرد از سر که دارد میکشد او پر همه خوابِ سر ظهرم بیا مردی کن و دیگر نکن خِرخِر تو ای کولر!