0

عملياتهاي دفاع مقدس > 59/09/07- مروارید

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

عملياتهاي دفاع مقدس > 59/09/07- مروارید

بامداد روز هفتم آذر ماه سال 1359، به دستور فرماندهی عملیات، خلبانان شجاع نیروی هوایی ماموریت داشتند تا در عملیاتی بزرگ هدف های دریایی را در منطقه عملیاتی خلیج فارس منهدم نمایند.
 بزرگترین عملیات آفندی و ایذایی نیروی هوایی چگونه انجام شد؟

 


بامداد روز هفتم آذر ماه سال 1359، به دستور فرماندهی عملیات، خلبانان شجاع نیروی هوایی ماموریت داشتند تا در عملیاتی بزرگ هدف های دریایی را در منطقه عملیاتی خلیج فارس منهدم نمایند.
"عملیات مروارید"  توسط دریادلان نیروی دریایی و برای حفظ سیادت جمهوری اسلامی بر آب های گرم خلیج فارس آغاز شده بود و ماموریت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پشتیبانی یگان های عمل کننده در دریا بود.
هماهنگی های لازم قبلا صورت گرفته بود. در سالن توجیه، افسر اطلاعات و عملیات برای خلبانان خاطرنشان ساخت که نیروی دریایی توانسته است سکوهای عظیم نفتی "البکر" و "الامیه" عراق را به تسخیر خود درآورد. وی همچنین یادآور شد که این سکوها برای عراق جنبه حیاتی دارند، از این رو دشمن در آب های خلیج فارس دست به تحرکاتی زده است و مطمئنا برای بازپس گیری این سکوها، خود را به آب و آتش خواهد زد. این جا بود که خلبانان به اهمیت این ماموریت پی برده و بیش از پیش، خود را برای این عملیات آماده ساختند.
پس از انجام مقدمات پروازی، اکثر فانتوم ها مجهز به موشک های هوا به سطح "ماوریک" شدند و تعدادی دیگر نیز برای پشتیبانی هوایی مجهز به موشک های هوا به هوای راداری و حرارتی شدند.
 
اولین دسته فانتوم ها به پرواز درآمدند
در اولین ساعات صبح، اولین گروه پروازی باند پرواز پایگاه را ترک کردند. گروه اول هنوز به منطقه مورد نظر نرسیده بودند که با "ناوچه پیکان" تماس برقرار کرده و اطلاعات مربوط به موقعیت هدف های دریایی را که در آبراه ام القصر و اطراف اسکله های البکر و الامیه و نیز در داخل خلیج فارس مستقر بودند، جویا شدند.
بر روی ناوچه پیکان، شهید سروان خلبان "ابراهیم شریفی" به عنوان راهنما حضور داشت که به همراه فرمانده شهید ناوچه پیکان، اطلاعات خوبی از محل هدف ها در اختیار هواپیماهای خودی قرار دادند.
ناوچه پیکان که از قبل خود را در پناه اسکله البکر به خوبی مخفی کرده بود، طی یک سری کدهای رمز، اطلاعات بسیار مفیدی از منطقه به خلبانان ارائه داد و آنها نیز سریعا به سمت هدف های مشخص شده توسط پیکان، ادامه مسیر دادند.
درحالی که هواپیمای اف 4 به دنبال طعمه مورد نظر، بر مدار 36 درجه، گشت می زد، از طریق هواپیمای اف 14 که به منظور پوشش، از قبل در منطقه مستقر شده بود، به خلبان اطلاع داده می شود که دو فروند هواپیمای میگ 23 در ده مایلی به سمت آنها در حرکتند.
 
 اولین ناوچه هدف قرار می گیرد
هنوز آخرین تماس رادیویی خلبان اف 14 پایان نگرفته بود که خلبان، اولین هدف دریایی را که یک ناوچه تندروی عراقی بود، بر صفحه رادار مشاهده کرد. ناوچه فوق با مشاهده هواپیمای ایرانی، تغییر مسیر داد و درحالی که آتش پر حجم توپ های خود را به سوی فانتوم نشانه رفته بود، اقدام به فرار نمود. شرایط جوی منطقه به خاطر وجود ابرهای پراکنده، به گونه ای بود که خلبانان ناگزیر می بایست در ارتفاع پایین تری پرواز می کردند؛ از این رو بیشتر در تیررس آتش دشمن بودند. اما آتش پرحجم توپ های مستقر در ناوچه دشمن، در اراده خلبانان خللی وارد نمی کرد.
به سرعت و با انجام مانورهای مختلف از سوی خلبانان، هواپیما در فاصله مناسب قرار گرفت و با شلیک دو فروند موشک هوا به سطح ماوریک (تلویزیونی)، یکی از ناوچه های تندروی عراقی که در جلوی آبراه ام القصر در حرکت بود، منهدم شد و دود ناشی از انهدام ناوچه عراقی، سطح دریا را پوشاند.
هواپیمای اف 14 یکی از میگ های دشمن را شکار می کند
خلبانان با خوشحالی زیاد فریاد می زدند و الله اکبر می گفتند و در پاسخ به پیام رادیویی مجدد هواپیمای اف 14 که آنها را به ترک منطقه فرا می خواند، نیز فریاد الله اکبر سر دادند. اینک هواپیمای دشمن، در حد خطرناکی به فانتوم نزدیک شده بود و بر روی آن قفل راداری کرده بود. خلبانان ناگاه به خود آمدند و با کم کردن ارتفاع، اقدام به ترک منطقه نمودند. در همین حین خلبان شجاع و ماهر اف 14 با شلیک یک موشک فونیکس و یک موشک حرارتی، یکی از هواپیماهای دشمن را متلاشی و دیگری را وادار به فرار کرد. خلبانان فانتوم که از طریق رادیوی هواپیما مکالمات او را می شنیدند، از او به خاطر این اقدام شجاعانه اش تشکر می کنند و سالم به پایگاه برگشته و به زمین می نشینند.
صدای زنگ اسکرامبل همه را به خود می آورد
خلبانان، مسرور از این پیروزی با خوشحالی سخت سرگرم بازگویی انجام ماموریت برای همکاران خلبان خود در گردان پروازی بودند، که مجددا زنگ آلرت (اعلام خطر) به نشانه وضعیت اضطراری به صدا درآمد. به شتاب دو فروند هواپیمای اف 4 از باند پرواز برخاسته و در نزدیکی منطقه در گیری، با ناوچه پیکان تماس می گیرند. ناوچه پیکان که منتظر آنها بود، این بار هدف جدیدی را در آبراه ام القصر به آنها ارائه کرد.
هواپیماها درحالی که به طرف هدف تعیین شده در حرکت بودند و بر روی آب های مواج خلیج فارس کوچک ترین تحرکات دشمن را از نظر می گذراندند، خلبان یکی از فانتوم ها با مشاهده اشیایی بر سطح دریا، تا حدودی از ارتفاع خود کاسته و بر سطح آب دقیق می شود. تعداد زیادی از نفرات دشمن را با جلیقه های نجات، در میان توده ای از روغن سیاه و بقایای یک ناوچه لجستیکی متلاشی شده که بر سطح آب شناور بود، مشاهده می کند. به نظر می رسید که این ناوچه لحظاتی قبل توسط عقابان تیزپرواز نیروی هوایی منهدم شده است.
ناوچه اوزای عراقی به قعر آب های خلیج فارس می رود
خلبانان اوضاع را به دقت بررسی می کنند. هواپیماها اینک به چند مایلی هدف رسیده بودند. هدف یکی دیگر از ناوچه های موشک انداز اوزا بود که در آبراه ام القصر رفت و آمد می کرد. دشمن از این آبراه صرفا به منظور اختفاء ناوچه هایش بهره می جست که در مواقع لزوم، ناوچه ها از دهانه آبراه خارج می شدند و پس از انجام ماموریت، در آبراه پناه می گرفتند. ناوچه های ما نیز به علت باریکی آبراه، نمی توانستند به تعقیب آنها بپردازند؛ از این رو انهدام ناوچه های دشمن می بایست با عملیات هوا به سطح انجام می پذیرفت.
اطلاعات داده شده از ناوچه پیکان زمانی به خلبانان رسید که ناوچه عراقی به قصد ماموریت، از آبراه خارج شده بود. یکی از هواپیماها او را درصفحه رادار زیر نظر داشت. خلبان با مناسب دیدن موقعیت با انتخاب زاویه مناسب و شلیک یک موشک ماوریک، کابین فرماندهی ناوچه اوزای عراقی را مورد اصابت قرار می دهد و چون مخزن مهمات نیز در مجاورت کابین فرماندهی ناوچه قرار داشت، انفجار مهیبی، منطقه را تکان داد و دود ناشی از آن، بخشی از سطح دریا را پوشاند.
خلبانان پس از اطمینان یافتن از این که هیچ هدف دیگری در منطقه وجود ندارد، طی تماسی با ناوچه پیکان، فرمانده ناوچه را از انجام ماموریت، آگاه ساختند. او که از شنیدن خبر انهدام ناوچه عراقی بسیار خوشحال شده بود، از آنها تشکر کرد و اسامی خلبانان شرکت کننده در عملیات را خواست. لیدر دسته پروازی نیز از فرمانده ناوچه به خاطر اطلاعات دقیق و حساب شده اش تشکر کرده و می گوید که اسامی ما در پایگاه هوایی، محفوظ است و در آینده، چنان چه مایل باشند به صورت محرمانه در اختیارشان قرار خواهد گرفت.

شناسایی منطقه برای جدا شدن ناوچه پیکان
لحظاتی بعد از نشستن هواپیماها، یک فروند اف 4 دیگر از پایگاه به منظور شناسایی و جست وجوی منطقه به پرواز درآمد. ماموریت این فانتوم شناسایی منطقه بود تا اگر ناوچه پیکان در جدا شدن از اسکله با تهدید از ناحیه شناورهای دشمن مواجه شدف به رفع تهدید و یا احیانا انهدام شناور دشمن بپردازد. فانتوم با پرواز بر روی جزیره بوبیان و دهانه خورعبدالله، اطمینان حاصل کرد که خطر و تهدیدی برای حرکت ناوچه پیکان وجود ندارد و به مرکز از طریق کد اعلام نمود که ناوچه پیکان می تواند منطقه را ترک کند و خود نیز به پایگاه بر می گردد.

ناوچه قهرمان پیکان اسطوره شد
ساعتی بعد به پایگاه اعلام می شود که رادار نمی تواند با ناوچه پیکان تماس بگیرد. بلافاصله یک فروند فانتوم به خلبانی سرلشکر شهید "داوود اکرادی" که در این روز تعداد زیادی پرواز عملیاتی داشت و موفق به انهدام چندین ناوچه عراقی شده بود، به پرواز در آمد. در این پرواز، سرگرد خلبان "ناصر گودرزی" به عنوان کمک، اکرادی را همراهی می کرد.
فانتوم بلافاصله بعد از پرواز، مسیر اسکله البکر را پیش گرفت در حدود پانزده مایلی اسکله نقطه سیاه رنگ و روغنی در سطح آب دریا مشاهده شد که مشخص می کرد لحظاتی قبل یک کشتی در این مکان غرق شده است. هواپیما به بالای نقطه سیاه رنگ رسید. هیچ اثری نبود تنها تعدادی جلیقه نجات بر روی سطح آب شناور بود.

در تعقیب ناوچه عراقی
در همین حین خلبان متوجه یک ناوچه عراقی می شود که کمی دورتر با سرعت درحال حرکت به سمت عراق است. یقینا این همان ناوچه ای بود که پیکان را مورد اصابت قرار داده بود. شهید اکرادی بلافاصله به سمت ناوچه حرکت می کند. در همین هنگام از سوی هواپیمای اف 14 مستقر در منطقه به فانتوم اطلاع داده می شود:
-  دو فروند هواپیمای دشمن با سرعت به سمت شما درحال حرکت هستند ...  بهتر است منطقه را ترک کنید.
هنوز پیام هواپیمای اف 14 به پایان نرسیده بود که از سوی رادار زمینی نیز این مسئله تایید شد. خشم ناشی از غرق شدن ناوچه پیکان، آن چنان سینه خلبانان شجاع را به درد آورده بود که به هیچ کدام از اخطارها توجهی نمی کردند.
هواپیمای اف 4 با گردشی سریع به سمت ناوچه اوزای عراقی ادامه مسیر داد. در این هنگام ناوچه عراقی که در محدوده اسکله البکر قرار داشت، از وجود فانتوم ایرانی مطلع شده بود و مدام به چپ و راست می رفت تا از تیرس عقابان تیز چنگال نیروی هوایی در امان بماند؛ ولی خلبانان مصمم بودند به هر قیمتی ناوچه اوزای عراقی را هدف قرار دهند.
اخطارهای رادیویی هواپیمای اف 14 شدیدتر می شد. خلبان هواپیمای اف 14 اعلام می کرد که دشمن هر لحظه به شما نزدیک تر می شود، زودتر منطقه را ترک کنید.

دو موشک به سوی فانتوم شلیک می شود
ناوچه عراقی چون درحال فرار بود باید از ارتفاع بالاتری روی آن قفل راداری انجام می شد و با اوج گرفتن فانتوم، خلبانان عملا در تیررس هواپیماهای دشمن قرار می گرفتند. ولی....
خلبان در یک لحظه ارتفاع هواپیما را در نقطه مناسبی بالا کشید و کمک نیز بلافاصله بر روی ناوچه، عمل قفل راداری را انجام داد.
در همین هنگام دو فروند هواپیمای دشمن که به فاصله چند مایلی فانتوم رسیده بودند، از ارتفاع گرفتن فانتوم نهایت استفاده را برده و هر کدام موشکی به سوی فانتوم رها کردند.
خلبانان بلافاصله شروع به شکستن قفل راداری موشک های دشمن و اختلال در سیستم هدایتی آنها کردند.
در این هنگام هواپیمای اف 14 نیز که متوجه شده بود فانتوم به اخطارها توجهی نمی کند، احساس خطر کرده بود و خود را سریعا به محل استقرار فانتوم ها رسانده بود و آماده درگیری با دشمن بود، که هواپیماهای دشمن به محض اطلاع از این موضوع و فرار از دست موشک های دوربرد (فونیکس) مرگبار این هواپیما، پا به فرار گذاشتند.
فانتوم در بهترین شرایط برای رها ساختن موشک خود قرار گرفته بود، ولی بالگردهای پشتیبانی دشمن مستقر در منطقه و همچنین توپ های ضد هوایی مستقر بر روی ناوچه به شدت به سوی فانتوم شلیک می کردند.

اولین موشک به ناوچه عراقی برخورد می کند
خلبانان بدون توجه به این تهدیدات، تمام حواس خود را متوجه منهدم ساختن ناوچه عراقی کرده بودند. سرانجام لحظه موعود فرار رسید و خلبان در یک موقعیت مناسب، یک موشک ماوریک به سوی ناوچه اوزای عراقی شلیک کرد. موشک از زیر هواپیما رها شد و غرش کنان به سمت ناوچه حرکت کرد و دقیقا به داخل محفظه موتورخانه ناوچه رفت و با انهدام در آن مکان، قطعات متلاشی شده ناوچه به آسمان برخاست.

دومین موشک هم شلیک می شود
دود ناشی از اصابت موشک به ناوچه، تمام منطقه را پوشانده بود. کمک به خلبان می گوید که ناوچه منهدم شده و بهتر است که منطقه را ترک کنیم؛ ولی شهید اکرادی نمی پذیرد و می گوید:
- تا از غرق شدن ناوچه اطمینان حاصل نکنیم، منطقه را ترک نمی کنم.
شهید اکرادی با گردشی بر روی ناوچه عراقی که درحال سوختن بود، دومین موشک ماوریک را به سوی آن شلیک نمود. با برخورد موشک با ناوچه، زبانه های آتش و دود عظیمی به هوا برخاست. گویی که نفت را بر روی آب به آتش کشیده باشند.
سومین موشک کار را یکسره می کند.
کمک مجددا به شهید اکرادی می گوید:
- این ناوچه کارش تمام است، بهتراست برگردیم.
ولی شهید اکرادی جواب می دهد:
- تا انتقام تک تک بچه های ناوچه پیکان را از دشمن نگیرم بر نمی گردم.
کمک که می بیند شهید اکرادی مصمم است که ناوچه دشمن به طور کامل به قعر آب های خلیج فارس روانه کندف از او می خواهد ارتفاع را بیشتر کند تا از دود ناشی از سوختن ناوچه در امان باشند و بتوانند سومین موشک ماوریک را به سوی آن شلیک کنند.
شهید اکرادی بلافاصله ارتفاع را بیشتر کرده و سومین موشک به سمت ناوچه عراقی شلیک می شود. موشک با برخورد با ناوچه، آن را به چندین قسمت تقسیم می کند و لحظاتی بعد اثری از آن بر روی آب های خلیج فارس نمی ماند.

روز بعد از عملیات
فردای این روز، یک فروند هلی کوپتر نیروی دریایی به منطقه اعزام می شود تا بازماندگان عملیات روز قبل را چه ایرانی و چه عراقی از سطح آب جمع آوری کند.
یکی از معدود بازماندگان ناوچه قهرمان پیکان، بعد از نجات یافتن تعریف می کند که نیم ساعت بعد از هدف قرار گرفتن ناوچه پیکان، درحالی که بر روی سطح آب شناور بوده، مشاهده کرده که چگونه ناوچه ای که آنان را هدف قرار داد توسط یک فروند هواپیمای ایرانی به قعر آب های خلیج فارس فرستاده شده است.

نتایج بزرگ ترین عملیات هوایی آفندی و ایذایی
در این عملیات تعدادی از زبده ترین خلبانان هواپیمای اف 4 و اف 14، تانکرهای سوخت رسان، هواپیمای سی 130 و نیز بالگردهای نیروی دریایی شرکت داشتند.
خلبانان شجاع نیروی هوایی، در این روز بزرگ ترین عملیات هوایی آفندی و ایذایی را در آسمان منطقه به اجرا گذاشتند و در نهایت علاوه بر انهدام تعداد زیادی از ناوچه های تندرو و اوزای عراقی، دو اسکله البکر و العمیه را نیز به شدت بمباران کردند.
طرح ریزی عملیات به شکلی بود که خیلی زود نیروی هوایی عراق به خود شکل تدافعی گرفت. نیروی هوایی عراق در این روز متحمل خسارات جبران ناپذیری شد، به شکلی که در این روز شش فروند هواپیمای دشمن توسط شکاری های نیروی هوایی هدف قرار گرفته و سرنگون شدند.
بعد از پایان عملیات هوایی، تازه مشخص شده که خلبانان شجاع نیروی هوایی چه بلایی بر سر عراق آورده بودند. بالگردهای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران تا چند روز پس از عملیات، خدمه ناوها و ناوچه های منهدم شده و غرق شده عراقی را از سطح آب جمع آوری می کردند.
 

 
 
یک شنبه 26 دی 1389  8:37 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

نابودی نیروی دریایی دشمن در یک روز


با شروع جنگ عراق عليه ايران، نيروي دريايي نيز وارد میدان مقابله با نيروي دريايي دشمن شد. طرفين تلاش مي‌كنند حاكميت خود را در آبهاي خليج فارس به تثبيت برسانند. اما از آنجا كه ايران همواره در خليج فارس حرف اول را مي‌زد و از اقتدار و حاكميت بالايي نسبت به ساير كشورهاي حوزه خليج فارس برخوردار بود، عراق قادر نبود در دريا كاري اساسي و جدي صورت دهد. خاصه آنكه تنگه مهم و استراتژيك هرمز نيز در اختيار جمهوري اسلامي ايران قرار دارد.

بدين لحاظ عراق تلاش مي‌كند از جنگ رودررو در دريا اجتناب كند و كار را به جنگ فرسايشي بكشاند. نيروي قدرتمند دريايي، امكان هرگونه تحرك را از دشمن سلب كرده و با هجوم‌هاي پياپي او را وادار به فرار مي‌كند و با برخورداري از ناوهاي پرتوان و نيروهاي فداكار، خليج فارس را تحت سيطرة خود در مي‌آورد. تعدادي از ناوچه‌هاي موشك‌انداز «اوزا» پس از عقب‌نشيني، در اطراف اسكلة البكر و الاميه موضع مي‌گيرند. نيروي دريايي ايران با حمله به پناهگاه‌ها و محل اختفاي يگان‌هاي دريايي عراق، ضربات جبران‌ناپذيري را به آنها وارد مي‌آورد و با انهدام پايانه‌هاي نفتي عراق، برتري خود را به منصة ظهور مي‌رساند.

عراق در مقابل نيروي دريايي ايران بشدت احساس ضعف مي‌كند و براي تلافي اين ناتواني، با تبليغات و جنجال تلاش مي‌كند مانع وارد كشتي‌هاي بازرگاني از پهلوگرفتن در بنادر ايران اجتناب ورزند. بيمة ايران در يك اقدام مهم تمامي كشتي‌هايي را كه وارد بنادر ايران مي‌شوند، بيمه مي‌كند و اين توطئه دشمن خنثي مي‌شود. جنگ و گريز در دريا ادامه مي‌يابد، تا اينكه روز هفتم آذرماه 59 طي نبردي سنگين ميان نيروي دريايي ايران و عراق و پشتيباني هوايي در شمال خليج فارس، نيروي دريايي عراق با شكستي سنگين (تا آخرين روز جنگ) از صحنه خليج فارس خارج مي‌شود. در شب هفتم آذرماه، يگان‌هاي دريايي ايران به فرماندهي ناوچه موشك‌انداز «پيكان» به سمت اسكلة البكر به حركت درمي‌آيند. دشمن از اسكاه براي جاسوسي و ره‌گيري كشتي‌هاي بازرگاني استفاده مي‌كرد.

پس از رسيدن يگان‌ها به اسكله، جنگي سخت درمي‌گيرد. تفنگداران دريايي به سرعت در پايانه نفتي پياده مي‌شوند و نقاط حساس را به تصرف درمي‌آورند و پس از نبرد تن به تن تعدادي از عراقي‌‌ها را به اسارت درمي‌آورند كه بقيه اقدام به فرار مي‌كنند. در اين ميان چند شناور دشمن توسط ناوچه پيكان به قعر آبها فرو مي‌روند. تفنگداران ا نيز به پيشروي خود ادامه داده و تعداد ديگري از نفرات دشمن را به همراه مقدار قابل توجهي مهمات و تجهيزات به اسارت و غنيمت مي‌گيرند و به ناوچة پيكان منتقل مي‌كنند. صبح هنگام، با روشن شدن هوا، جنگنده‌هاي دشمن در آسمان خليج فارس ظاهر شده و اقدام به حمله به سمت ناوچة پيكان مي‌كنند. جنگنده‌هاي ايراني نيز به سرعت به منطقه درگيري مي‌رسند و جنگ هوايي سختي درمي‌گيرد كه در اين نبرد، تعدادي از هواپيماهاي دشمن هدف قرار گرفته و سقوط مي‌كنند و بقيه از معركه مي‌گريزند.

براي چندمين بار در صفحه رادار پيكان، شناور دشمن مشاهده مي‌شود كه ناوچه پيكان از اسكله جدا شده و با آتشباري سنگين، شناور را غرق مي‌نمايد. پس از انهدام كليه هدف‌هاي موردنظر و برافراشته شدن پرچم جمهوري اسلامي ايران بر اسكله، ناوچه راه بازگشت را در پيش مي‌گيرد كه مجدداً در آسمان، نبرد هوايي شدت مي‌گيرد. ناگهان ناوچه پيكان مورد اصابت دو موشك قرار مي‌گيرد و تعدادي از دريادلان به شهادت مي‌رسند و ناوچه پيكان نيز غرق مي‌شود. افراد سالم و نيز مجروحان خود را به آب مي‌زنند تا راه سواحل ايران را در پيش بگيرند كه ناگهان ناوچه موشك‌انداز دشمن ظاهر مي‌شود.

زماني كه ناوچه به نزديكي رزمندگان در ميان آبها مي‌رسد، يكي از هواپيماهاي ايراني موشكي را به سمت ناوچه شليك مي‌كند كه به بدنه آن اصابت مي‌كند و بلافاصله با حمله‌اي ديگر ناوچة دشمن منهدم مي‌شود و مجروحين و افراد سالم توسط هلي‌كوپتر نجات مي‌يابند. گرچه در عمليّات درخشان مرواريد، ناوچة پيكان غرق مي‌شود، اما نتيجه عمليات به قدري موفقيت‌آميز است كه اين خسارت نمي‌تواند اين پيروزي به يادماندني را تحت تأثير قرار دهد. به پاس فداكاري نيروي دريايي در اين عمليات و فتح اسكله البكر و حماسه‌آفريني ناوچة پيكان و نابودي نيروي دريايي عراق، روز هفتم آذرماه، به نام «روز نيروي دريايي» نامگذاري مي‌شود.

 
 
یک شنبه 26 دی 1389  8:38 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

خاطرات عملیات مروارید


« شب گذشته در حمله رزمندگان نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران به سكوهاي «البكر و الاميه»، تعداد 10 نفر از نيروهاي دشمن را به هلاكت رساندند و 10 نفر را به اسارت گرفتند. در اين درگيري يك فروند از ناوچه‌هاي مدرن عراقي منهدم شد.» اين، بخشي از اطلاعيه شماره 320 ستاد مشترك ارتش بود كه در روز هفتم آذرماه سال 1359 منتشر شد، اين روز پاياني بود بر عمليات "مرواريد" و آغازي بر محبوس شدن بازمانده‌هاي توان دريايي ارتش عراق. عمليات مرواريد يكي از بزرگ‌ترين و مهم‌ترين عمليات‌هاي دوران هشت سال جنگ تحميلي به شمار مي‌آيد.

 

 

 

اين عمليات با محوريت ناوچه پيكان از سوي نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران و با همكاري نيروي هوايي ارتش انجام شد كه طي آن بيش از دو سوم توان دريايي ارتش عراق منهدم و باقي مانده آن نيز در شمال خليج‌فارس و در منطقه "ام القصر" محبوس شد. در عمليات مشترك دريايي و هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران كه از بامداد روز هفتم آذر 1359 تا بعدازظهر آن روز ادامه داشت، خسارات جبران‌ناپذيري به ارتش عراق وارد شد. در اين عمليات كه به منظور جلوگيري از استقرار نيروهاي دشمن در سكوي نفتي "البكر" واقع در منطقه "فاو" انجام شد، شش فروند از ناوچه‌هاي دشمن شامل چهار فروند ناوچه مدرن موشك‌انداز "اوزا" و دو فروند ناوچه اژدرافكن منهدم شد و تعدادي از موشك‌هاي پرتاب شده از ناوچه‌هاي دشمن نيز در هوا مورد هدف قرار گرفته و نابود شدند. در اين عمليات ضمن پاكسازي سكوي نفتي "البكر" و اسارت تعدادي از نيروهاي عراقي مستقر در آن، سه فروند "ميگ" عراقي توسط ناو‌هاي نيروي دريايي و هواپيماهاي جنگنده نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران سرنگون شد. با انجام عمليات مرواريد، خسارات انساني و مالي فراواني به ارتش عراق وارد شد ولي آنچه اهميت اين عمليات را بيشتر مي‌كند، قطع خطوط مواصلاتي عراق و جلوگيري از تجارت دريايي اين كشور است كه در همان روزهاي ابتدايي جنگ صورت گرفت چرا كه بدين ترتيب ضربه اقتصادي مهلكي به عراق وارد شد آنچنانكه به گفته دريادار سياري فرمانده نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران، اگر كمك‌هاي مالي كشورهاي ديگر نبود، عراق نمي‌توانست بيش از شش ماه جنگ را ادامه دهد. تجارت از طريق آبهاي آزاد و واردات و صادرات كالاهاي مختلف به وسيله كشتي‌هاي غول پيكر تجاري از جمله مهم‌ترين شاهراه‌هاي اقتصادي كشورها به حساب مي‌آيد و كارشناسان، يكي از عوامل تاثيرگذار در توسعه كشورها را به ميزان دسترسي آن‌ها به آبهاي آزاد وابسته مي‌دانند. بر همين اساس، عراق كه تنها راه ارتباطي‌اش با آبهاي آزاد به "خورعبدالله" محدود مي‌شد، يكي از اهداف اصلي حمله خود به ايران را گسترش ارتباط با اقيانوس مي‌دانست بنابراين در همان روزهايي ابتدايي جنگ قصد از كار انداختن نيروي دريايي ارتش ايران را داشت ولي با اتخاذ تاكتيك‌هاي مناسب از سوي نيروي دريايي كشورمان و انجام عملياتي همچون مرواريد، طي 68 روز نه تنها بيش از دو سوم توان دريايي خود را از دست داد بلكه با محصور شدن در منطقه "ام‌القصر" و كنترل خليج‌فارس و تنگه هرمز توسط نيروي دريايي ايران، صادرات نفت خود را از دو سكوي نفتي استراتژيك "البكر"‌ و الاميه" از دست رفته ديد. * "مرواريد" به روايت كاربر مخابرات عمليات رادار ناوچه پيكان ناوسروان مجتبي مسيحي، كاربر مخابرات عمليات رادار ناوچه پيكان در عمليات مرواريد، در گفت‌وگو با خبرنگار ايسنا، درباره روزهاي عمليات مرواريد در سال 59 مي‌گويد: پنجم مهرماه سال 59 به ما امريه دريانوردي دادند كه به دريا برويم. يك روز بعد به ما پيام دادند كه سكوي الاميه توسط پرسنل ويژه تكاور پاكسازي شده است و گفتند كه حدود 10 نفر را هم به اسارت گرفته‌اند. بدين ترتيب سمت جنوب سكوي الاميه پاكسازي شد و ما به آن منطقه رفتيم. در همين حين من دو هدف را بر روي صفحه رادار مشاهده كردم. بلافاصله به شهيد همتي فرمانده ناوچه پيكان اين مساله را اطلاع دادم و سپس به سمت آن دو هدف حركت كرديم. چون نمي‌خواستيم با موشك درگير شويم، با توپخانه درگير شديم و هر دو هدف را مورد اصابت قرار داديم و سپس به اسكله برگشتيم. اسيراني كه توسط تيم ويژه گرفته شده بودند به ناوچه منتقل شدند. وقتي آخرين نفر به ناوچه آمد من دو هدف ديگر بر روي رادار مشاهده كردم و باز هم بلافاصله به همتي خبر دادم. منطقه جنگي اعلام كرديم و به سمت دو هدف جديد حركت كرديم؛ يكي از آن‌ها را با توپخانه از بين برديم و يكي هم به سمت خود عبدالله فرار كرد و به گل نشست. تقريبا ساعت 4 يا 5 صبح بود كه يك هدف ديگر را مشاهده كردم كه به سمت اسكله البكر مي‌رفت. وقتي به اسكله رسيد، غواصاني كه در آنجا حضور داشتند را سوار كرد و هنگام برگشت به سمت "خورعبدالله" به طرف آن حركت كرديم و آن را مورد اصابت قرار داديم و بدين ترتيب يك ناوچه ديگر عراق هم از بين رفت. مسيحي از نور شديدي كه در آن زمان بر روي رادار ديده بود سخن گفت و افزود: در حال برگشت به اسكله بوديم كه نور بسيار شديدي بر روي صفحه رادار مشاهده كردم كه با سرعت زياد به سمت ما مي‌آمد. بلافاصله با توپ 76 ميليمتري آن هدف نوراني كه يك موشك بود را هدف قرار داديم و آن موشك را بر روي هوا منهدم كرديم. يكي از بچه‌ها به نام ناواستوار پيرسياه‌كل كه كنار شيشه مخابره بود به دليل شكستن شيشه بر اثر انفجار موشك بر روي هوا، به شدت زخمي شد فرمانده به او گفت كه با هليكوپتر به منطقه دوم اعزام شود ولي او گفت من با همين ناوچه آمدم و با همين ناوچه برمي‌گردم. هميشه بچه‌هاي ناوچه پيكان اين ازخود گذشتگي را نشان مي‌دادند. در همين حال بوديم كه موشك ديگري بر روي صفحه رادار مشاهده كردم و به شهيد همتي خبر دادم. به دستور وي، اسكله را دور زديم و موشك آن‌ها به اسكله عراقي‌ها اصابت كرد. سپيده دم از پست شنود به ما خبر دادند كه 5-6 هواپيما به سمت ما حمله‌ور شده‌اند. بلافاصله همتي منطقه جنگي اعلام كرد و نفرات پشت توپ قرار گرفتند و سه فروند از هواپيماهاي جنگي دشمن را هدف قرار دادند. تقاضاي پشتيباني هوايي كرديم و نقطه طول و عرض جغرافيايي 5 هدف موجود بر روي رادار را به عقاب‌هاي تيز پرواز نيروي هوايي داديم و‌ آن‌ها اهداف مورد هدف هواپيماهاي خودي قرار گرفتند. حدود ظهر بود كه عمليات ما تمام شد و به سمت منطقه دوم دريايي برمي‌گشتيم پنج مايل كه از سكوي الاميه جدا شديم، همتي فرمانده ناوچه پيكان من را صدا زد و پس از تشكر به خاطر موفقيت‌آميز بودن عمليات، دستور برگشت داد. در حال گفت‌وگو بوديم كه بچه‌ها داد زدند: موشك، موشك. موشك اول به پاشنه ناوچه اصابت كرد و شفت، موتور و پروانه ما از كار افتاد و به يك هدف ثابت براي ناوچه‌هاي عراقي تبديل شديم. وي ادامه داد: موشك دوم به بدنه ناوچه برخورد كرد ما به درون آب افتاديم وقتي در آب بوديم، ميگ‌هاي عراقي بر روي ما رگبار بستند بچه‌ها از نيروهاي شنود شنيده بودند كه عراقي‌ها گفته بودند بايد به هر طريق ممكن، ناوچه پيكان و پرسنل آن را از بين ببريم. ناوچه عراقي كه ما را هدف قرار داده بود به سمت ما آمد كه ما را دستگير كند كه توسط يكي از عقاب‌هاي تيز پرواز نيروي هوايي هدف قرار گرفت و از بين رفت. بدين ترتيب جنگ هوايي ادامه داشت و ما از درون آب مي‌ديديم كه ميگ‌هاي عراقي توسط نيروهاي ما از بين مي‌روند.

مسيحي در مورد نجات يافتن خود و برخي هم‌رزمانش مي‌گويد: پس از پاك‌سازي منطقه توسط هواپيماهاي F14 خودي، هليكوپترهاي نيروي دريايي ما را از آب گرفتند و من هم آخرين نفر نجات پيدا كردم. از آنجايي كه چشم راست من به شدت مجروح شده بود، شب در بيمارستان خوابيدم و صبح به تهران منتقل شدم. به دليل سنگين بودن جراحت چشم راست، هشت ماه در بيمارستان نيروي دريايي بستري بودم و پنج بار مورد عمل جراحي قرار گرفتم. وي به نقش نيروي دريايي ارتش در جنگ تحميلي اشاره كرد و افزود: نيروي دريايي ارتش ايران، نيروي دريايي عراق را در همان اوايل جنگ منهدم كرد به طوري كه نيروي دريايي عراق در ادامه جنگ نتوانست عرض‌اندام كند و كاملا فلج شد و منطقه خورموسي و خورعبدالله در بالاي خليج‌فارس و نيز تنگه هرمز كاملا در اختيار نيروي دريايي بود. * شهيد همتي بزرگ، استثنايي، عاشق و آزادمرد بود برادر شهيد محمدابراهيم همتي فرمانده ناوچه پيكان در عمليات مرواريد در سال59 هم مي‌گويد: هر كسي با هر نژاد و مذهبي كه باشد وقتي براي رسيدن به هدفش از جان خود مي‌گذرد و خود را قرباني مي‌كند، اين مايه شگفتي و حيرت است. حميدرضا همتي در گفت‌وگو با خبرنگار ايسنا، درباره ويژگي‌هاي برادر شهيد خود مي‌گويد: ويژگي‌ها و خاطرات شهيد همتي فراموش شدني نيست. او انساني بزرگ، استثنايي، عاشق و آزاد مرد بود. وي به روزهاي آغاز جنگ و حضور داوطلبانه شهيد همتي در عمليات مرواريد اشاره كرد و گفت: در آن زمان ما در تهران بوديم و برادر من در مرخصي بود و به طور داوطلبانه براي انجام عمليات عازم بوشهر شد. ما در تهران منتظر بوديم كه با توجه به موفقيت‌آميز بودن عمليات، برادرم برگردد. كوچك‌ترين برادر شهيد همتي از لحظه شنيدن خبر شهادت برادر خود سخن گفت و افزود: ما در تهران منتظر او بوديم و يك مراسم مهماني برگزار شده بود تا اينكه خبر شهادت برادرم به ما رسيد و در آن مهماني قيامتي به پا شد. حميدرضا همتي درباره زمان اعزام شهيد همتي به جبهه اظهار كرد: زماني كه جنگ شروع شد، برادرم، من و پسر عمويم را به پارك برده بودند ظهر كه به خانه رسيديم، سفره ناهار پهن بود كه به او پيغام دادند كه از بوشهر تماس گرفته‌اند يادم هست كه شهيد همتي همانجا با ناراحتي گفت: بالاخره جنگ شروع شد و بعد هم ناهار نخورده به سمت بوشهر حركت كرد و با توجه به اينكه پروازي صورت نمي‌گرفت، خود را با اتوبوس به شيراز و از آنجا به بوشهر رساند.

 
 
یک شنبه 26 دی 1389  8:39 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

خاطرات > مرواريد عجب اسم جالبي



مشاهد عینی ناو سروان فرهاد شکیر که در آن لحظه در بالگرد SH-3D در حال عملیات تجسس و نجات بوده به این شرح است : حدود ساعت 17:00 با بالگرد به منطقه وارد شدیم و در حالی که خورشید غروب می کرد امیدمان به نجات مغروقین از دست می رفت دو واحد سطحی دشمن در نزدیکی هم دیده شدند که ناگهان دو انفجار در یکی از آنها رخ داد و دود سیاه زیادی از آنها بالا رفت واحد دومی به اولی نزدیک شد به نظر می رسید

 

نفرات صدمه دیده یگان اول را جمع می کند که در این حین دو فروند F-4E به واحد دومی نزدیک شدند و آن را مورد حمله قرار دادند دود سفیدی مشاهده شد و پس از مدتی اثری از هدف نبود و فقط واحد اولی با دود سیاه رنگ می سوخت و هنوز شناور بود.
به منظور پاکسازی منطقه از یگانهای سطحی دشمن برای عملیات نجات در تاریخ 08/09/1359 بنا به در خواست فرماندهی نیروی رزمی 421 دو فروند F-4E در ساعت 06:35 به پرواز در آمدند و در منطقه سکوی البکر به یک فروند ناوچه کوچک که به نظر می رسید ناوچه تندرو باشد و یک فروند ناوچه OSA1 حمله می کنند که شناور کوچک منهدم و موشکی که به سمت OSA1 شلیک شده بود به سکوی البکر اصابت می کند که بنا به گزارش اسرای عراقی موجب زخمی شدن فرمانده آن می شود که فرمانده دوم جای او را می گیرد.
در ساعت 08:40 دو فروند هواپیمای F-4E به پرواز در آمدند که در حدود ساعت 9 به منطقه عملیات وارد می شوند که در قسمت غربی اسکله به یک فروند ناوچه موشک انداز OSA1 حمله می کنند و آن را به وسیله موشک غرق می کنند این همان ناوچه قبلی بوده.
در عمليات نجات که با شرکت بالگردهاي SH3D 302_307_308_311_314 انجام شد كه با جانفشانيها و از خود گذشتگي هاي فراوان با وجود اينكه بارها مورد حمله ميگها قرار گرفتند و مجبور به ترك منطقه عمليات مي شدند اما توانستد 16 نفر نيروي خودي و دو نفر شهيد و 17 عراقي و 2 جسد دشمن را از آب بيرون كشيدند.
در مورد بالگرد شماره 314 اين نكته را بگويم كه 2 سال پيش دقيقا يادم نيست زمان زلزله بم اين بالگرد نمي دانم براي كمك رفته بوده يا ماموريت ديگر اطلاع ندارم سقوط كرد و دچار آسيب كلي شده والان در شركت پنها و در كنار ساير هليكوپترهاي اوراق شده و سقوط كرده و از رده خارج شده و مخصوصا در كنار هليكوپترهاي آمريكايي RH-53D كه به طبس آورده بودند آرام گرفته...
در مورد نجات خلبانان نيروي هوايي هم در ساعت 09:35 بالگرد شماره 307 كه مستقيما جهت جايگزيني بالگرد شماره 308 به منطقه اعزام شد و برابر گزارش خلبان منطقه جنوب سكوي البكر كاوش مي شود و جستجو در شعاع بيشتر از حد معمول انجام شد ولي متاسفانه نتيجه اي حاصل نمي شود در ساعت 11:30 دو بالگرد عراقي و يك ميگ مشاهده گرديد كه موجب تغيير مسير بالگرد مي شود كه به طور اتفاقي ناوبانيكم سرنوشت به همراه يك نفر غواص عراقي از آب گرفته مي شوند و در ادامه مسير موفق به نجات 7 نفر عراقي مي شود و در ساعت 13:10 در فرودگاه هوا درياي بوشهر به زمين مي نشيند.
اقدامات شاخص دشمن در اين عمليات :
عمليات مرواريد يك جنگ تمام عيار دريايي بود به همين دليل دشمن از تمام توان دريايي خود براي پيروزي بهره گرفت اعزام چندين فروند ناوچه موشك انداز ناو نيرو بر و انواع ديگر ناوهاي جنگي و بهره گيري از پشتيباني هوايي با حجم زياد بيانگر اهميت و حساسيت اهداف عمليات مرواريد براي دشمن بود.
نتايج حاصله از اين عمليات :
1 انهدام هسته اصلي نيروي دريايي عراق و به دام افتادن بقيه نيروهاي دشمن در بندر ام القصر .
2 قطع كامل صادرات نفتي عراق كه از پايانه هاي نفتي البكر و الاميه در جريان بود.
3 استيلاي كامل نيروي در يايي ايران تا پايان 8 سال جنگ بر خليج هميشه فارس و درياي عمان به طوري كه در اين مدت هيچ شناوري اعم از تجاري و نظامي نتوانست از مبدا يا مقصد اين آبراه تردد نمايد. در واقع عراق در تمام مدت جنگ دريا را از دست داد در شرايط عكس اگر عراق در جنگ دريايي پيروز مي شد احتمال شكست ايران در جنگ بسيار بالا بود و اگر هم شكست نمي خورديم شرايط بسيار متفاوتي در جنگ ايجاد مي كرد مثل كم شدن شديد كالاهاي اساسي و قحطي و ...
لازم به ياد آوري است كه عراق در حدود 3 سال بعد از عمليات مرواريد تقريبا هيچ تحرك نظامي در صحنه خليج فارس نداشت و ورود هواپيماهاي جديد ميراژ و موشكهاي اگزوست و جنگ نفت كشها 3 سال بعد از اين واقعه شروع شد كه در آن هم با توجه به برتري مطلق دريايي ايران چندان موفق نبود ( در دوران جنگ در مجموع 10 هزار فروند كشتي تجاري و نفت كش توسط نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي اسكورت گرديدند و قريب 300 ميليون تن كالا به داخل كشور وارد شد از اين تعداد شناور فقط 259 فروند بر اثر حملات دشمن صدمه ديدند كه اين تعداد با توجه به نزديكي دشمن با معابر اصلي ايران و برخورداري از جديترين موشكها با بردهاي زياد رقم بسيار قابل توجهي است در اين مورد در آينده بيشتر مي نويسم.)
4 انهدام سكويهاي البكر و الاميه كه مي توانست به عنوان پايگاهي بر عليه ما استفاده گردد.
5 تامين مايحتاج و ارزاق اساسي مردم از طريق دريا
با توجه به اهميت بسيار بالاي اين عمليات و نقش آن در جنگ كه اگر مهمترين عمليات زمان جنگ نباشد حداقل دومين يا سومين عمليات مهم و تاثير گذار زمان جنگ است كه با حضور مقتدر و قدرتمند نيروي دريايي و هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران انجام شد يك بار ديگر از شما مي پرسم كه تا به حال چند بار نام اين عمليات را شنيده بوديد و از اهميت آن آگاهي داشتيد؟
اين هم دليل ديگري بر ناديده گرفتن ارتش و نقش آن است اگر اين عمليات توسط سپاه انجام شده بود ( كه صد البته غير ممكن است من حتي فكر نكنم نيروي دريايي سپاه در حال حاضر هم با اين همه امكانات قادر به انجام چنين عملياتهايي باشد!) آنقدر روي آن تبليغ و بزرگنمايي مي كردند كه آدم فكر مي كرد آنها نيروي دريايي آمريكا و شوروي را شكست داده اند! و از هر بچه اي هم راجع به اين عمليات سوال مي كردي تمام آن را برايت شرح مي داد! ولي متاسفاته يا خوشبختانه اين عمليات توسط ارتش انجام شد !!! بي صبرانه منتظر نظرات شما در اين رابطه هستم.
بازتابها و آثار سياسي نظامي و اقتصادي اين عمليات :
اين عمليات نه تنها در خليج هميشه فارس و درياي عمان بي سابقه بود بلكه در تاريخ جنگهاي دريايي بي سابقه بود . از نظر اقتصادي با تامين امنيت در دريا براي كشتي هاي تجاري و نفت كشهاي خودي صادرات و واردات به خوبي انجام شد و كشور از اين لحاظ به مشكل برخورد نكرد ولي با بسته شدن خليج فارس براي عراق ضربه شديد اقتصادي به اين كشور وارد شد شما در نظر بگيريد كه الان هم اقتصاد ما متكي به نفت است و اگر ما در دريا شكست مي خورديم و فقط صادرات نفت ما قطع مي شد چه بلايي به سر ما مي امد؟
از لحاظ نظامي عراق تا پايان جنگ از رويارويي نظامي در دريا با ايران وحشت داشت و سيادت و اقتدار دريايي ايران تا پايان جنگ كاملا حفظ شد
اين عمليات در رسانه هاي خارجي بازتاب وسيعي داشت و عليرغم حمايت رسانه هاي غربي از دولت بعثي عراق آنها مجبور به شدند پروزيهاي مقتدرانه ايران را به جهانيان منعكس كنند.
در مورد اهميت اين عمليات بايد بگويم که اين صدام زماني که خبر اين عمليات را شنيد بسيار ناراحت شد و گفته بود اين بدترين خبري بود که در عمرم شنيدم و امام هم بسيار از انجام اين عمليات خوشحال شد و روز 7 آذر را روز نيروي دريايي ناميد. در اين عمليات که از طرف فرمانده وقت نيروي دريايي دريادار افضلي طرح ريزي شد از بهترين پرسنل نيروي دريايي و هوادريا و کماندوهاي نيروي دريايي اجرا شد از نيروي هوايي هم مي توان از خلبان شهيد عباس دوران ياد کرد که در اين عمليات شرکت داشت نام برد.

 
 
یک شنبه 26 دی 1389  8:40 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

خاطراتی از عملیات دیگر نیروی دریایی ارتش




28 فروردین ماه 1367، ناوچه جوشن مأموریت یافت تا تعدادی از نفتکش های ایرانی را از جزیره خارک تا دهانه خلیج فارس اسکورت کند. این ناوچه، عملیات مذکور را از بعدازظهر همان روز آغاز کرد که تا ساعت 5 صبح روز بعد یعنی 29 فروردین ادامه یافت. در طول این مسیر و طی چندین مرحله، هواپیماهای دشمن قصد تعرض به این نفتکش ها را داشتند که هر بار با تیراندازی و پدافند ایذایی ناوچه جوشن، مجبور به ترک منطقه می شدند و سرانجام تمام نفتکش ها به سلامت از دهانه خلیج فارس خارج شدند 28 فروردین ماه 1367، ناوچه جوشن مأموریت یافت تا تعدادی از نفتکش های ایرانی را از جزیره خارک تا دهانه خلیج فارس اسکورت کند. این ناوچه، عملیات مذکور را از بعدازظهر همان روز آغاز کرد که تا ساعت 5 صبح روز بعد یعنی 29 فروردین ادامه یافت. در طول این مسیر و طی چندین مرحله، هواپیماهای دشمن قصد تعرض به این نفتکش ها را داشتند که هر بار با تیراندازی و پدافند ایذایی ناوچه جوشن، مجبور به ترک منطقه می شدند و سرانجام تمام نفتکش ها به سلامت از دهانه خلیج فارس خارج شدند. ناوچه جوشن درحال برگشت به منطقه یکم دریایی بندرعباس، مأموریتی تازه یافت و آن اطلاع یافتن از حمله نظامیان متجاوز آمریکایی به سکوهای نفتی نصر و سلمان بود. چگونگی این عملیات شکوهمند را که به جاودانگی ناوچه جوشن و پرسنل غیور و جان برکف این ناوچه منجر شد، از زبان ناخدا یکم بازنشسته "عباس ملک" فرمانده ناوچه جاوید جوشن می خوانیم:

 

 



 

س: ناخدا ملک! چگونه از حمله آمریکا به سکوهای نفتی کشورمان اطلاع یافتید؟

رویارویی ناوچه جوشن با نیروی دریایی آمریکا چطور آغاز شد؟ ج: پس از اتمام عملیات اسکورت نفتکش ها، به پایگاه خود در منطقه یکم دریایی بندرعباس بازمی گشتیم که حدود ساعت هفت صبح از طریق پایگاه خبردار شدیم که در نزدیکی های جزیره کیش، ناوهای آمریکایی به سکوهای نفتی «نصر» و «سلمان» که در جنوب غربی جزیره سیری قرار دارند، حمله کرده اند. طبق دستوری که به ما داده بودند آماده شدیم و مسیر خود را به طرف منطقه مورد نظر عوض کردیم. حدود ساعت یازده و ربع بود که افسر عملیات و افسر مخابرات به من اطلاع دادند که دستگاه های مخابراتی ما عمل نمی کنند و از کار افتاده اند. بلافاصله به اتفاق افسر مخابرات و الکترونیک به اتاق مخابرات رفتیم. تمام سیستم های مخابراتی را بررسی کردیم و متوجه شدیم که ایراد از خود دستگاه ها نیست. چون تا آن زمان جنگ های الکترونیکی برای ما پیش نیامده بود، متعجب بودیم که چگونه دستگاه ها از کار افتاده اند. در همین وضعیت بسر می بردیم و حدودآ ده دقیقه ای از این موضوع گذشته بود که 5 یا 6 فروند هواپیما و هلی کوپتر در اطراف ناوچه ظاهر شدند که البته هواپیماها در سطح بالایی پرواز می کردند. در آن زمان حدودآ 20 مایل از جزیره سیری دور شده بودیم و تقریبآ 30 تا 35 مایل با سکوهای «نصر» و «سلمان» فاصله داشتیم. در این موقع یکی از هلی کوپترها سعی کرد به ما نزدیک شود. ما در این شرایط سیستمی به نام گارد داشتیم که از طریق آن با خلبان هلی کوپتر تماس گرفتیم و به او یادآور شدیم که طبق قوانین بین المللی و با توجه به شرایط جنگی منطقه و ناشناس بودن هلی کوپتر، بیشتر از 5 مایل نمی تواند به ما نزدیک شود. خلبان هم در جواب گفت: من هلی کوپتر ناشناس نیستم. من هلی کوپتر نیروی دریایی آمریکا هستم و به شما اخطار می دهم که ناوچه را متوقف کنید و تمام افراد را به روی قایق های نجات منتقل کنید. بعد از شنیدن پیام، بلافاصله آژیر محل جنگ را به صدا درآوردم و بچه ها به محل های از پیش تعیین شده خود رفتند. البته بچه ها از قبل هم آماده بودند. ولی با این اعلام، آمادگی صددرصد برای موقعیت جنگی پیدا کردند که این مسئله حدود 7 تا 8 دقیقه به طول انجامید. در این هنگام متوجه شدم که کسی بر روی مدار، من را به زبان انگلیسی صدا می کند و می گوید: من فرمانده ناوگان نیروی دریایی آمریکا هستم و به شما اخطار می کنم که متوقف شوید و کشتی را از نفرات تخلیه کنید. من در جواب با لحنی جدی به او گفتم: اینجا خلیج فارس است ومن از شما دستور نمی گیرم و طبق برنامه ای که دارم باید برای نجات نفراتی که بر روی سکو قرار گرفته اند، به سوی سکوهای نفتی بروم. آنها گفتند: شما درمحاصره کامل هستید و بهتر است که به حرف ما گوش بدهید. من مجددآ در جواب گفتم: اینجا خلیج فارس است و شما حق هیچگونه دخالتی در امور کشور مرا ندارید و لازم است که شما منطقه را ترک کنید. این صحبت ها حدود یک ربع طول کشید. جو عجیبی به وجود آمده بود. برای درگیرشدن و یا ادامه مسیر و یا هر اقدام دیگری، نیاز به برقراری ارتباط بود و ما متأسفانه حتی با جزیره سیری که در نزدیکی ما قرار داشت نیز ارتباطی نداشتیم. در این شرایط حساس، با پرسنل مشورت کردم و با اینکه همه می دانستند تنها هستیم و از هر طرف مورد محاصره آمریکایی ها قرار داریم، با کمال شجاعت گفتند که حاضرند تا پای جان از کشتی حفاظت کنند. ناوگان نیروی دریایی آمریکا دست بردار نبود و مرتب اخطار می داد و ما هم به راه خود ادامه می دادیم تا اینکه مکالمه من با فرمانده ناوگان نیروی دریایی آمریکا به مشاجره لفظی کشید و من به او گفتم: شما باید منطقه را ترک کنید و من مأموریت خودم را انجام خواهم داد. در این زمان، از آن طرف خط یک نفر پشت دستگاه بیسیم آمد و به زبان فارسی شروع کرد به صحبت کردن و گفت: هرچه که به شما دستور داده می شود اجرا کنید، اگر شما تسلیم شوید، آن دسته از نفرات که مایل باشند می توانند با ما به آمریکا بیایند تا ما در آنجا به آنها کار و امکاناتی که می خواهند بدهیم و آن دسته از افراد هم که مایل به این کار نیستند، می توانند به ایران برگردند. من هم در جواب مجددآ گفتم: ما به مأموریت خود ادامه خواهیم داد. در این شرایط، آمریکایی ها از متوقف کردن ناوچه جوشن ناامید شدند و اولین موشک بلافاصله بعد از آخرین مکالمه ما (حدود ساعت 12 و 30 دقیقه) به طرف ما شلیک شد. با سیستم های چفی که داشتیم، توانستیم این موشک را حدود 200 یاردی از ناوچه منحرف کنیم. با نزدیک شدن اولین هلی کوپتر به ناوچه، دستور آتش دادم که مورد اصابت قرارگرفت و سقوط کرد. بقیه هلی کوپترها، با دیدن این موقعیت از ناوچه فاصله گرفتند و هواپیماهایی هم که در اطراف ما بودند، فاصله خود را با ما بیشتر کردند. در این موقع متوجه شدم که ناوهای آمریکایی ازطرف غرب جزیره سیری ما را قفل موشکی کردند و بعد بار دیگر با ما تماس برقرار کرده و گفتند: سرسختی به خرج ندهید. درغیر این صورت نابود خواهید شد. من در جواب گفتم: من می دانم که ما را در جهت غربی قفل موشکی کرده اید و بهتر آن است که ما را به حال خود رها کنید تا مأموریت خود را ادامه دهیم. کاپیتان آمریکایی از من پرسید: هنوز سیستم های شما کار می کند؟ برای آنها شگفت آور بود که چطور با این شرایط سیستم های الکترونیکی ما هنوز از کار نیفتاده است. چرا که ما توانسته بودیم سمت و جهت قفل موشکی آنها را تشخیص دهیم. در حین این صحبت ها بود که آنها دومین موشک خود را به سوی ما پرتاب کردند. با دیدن موشک دستور شلیک بسوی آن را دادم ولی به خاطر سرعت بالایی که داشت عملآ این کار بی فایده بود. موشک وارد بدنه ناوچه شد، از بین چهار لانچه پرتاب موشک گذشت و دست آخر در موتورخانه منفجر شد. با این انفجار 25 ترکش به بدن من اصابت کرد. اولین چیزی که بعد از این اصابت دیدم روی کفشم بود که حدود 5 سانتیمتر شکافته شده بود. ولی متوجه زخم خوردگی بقیه جاهای بدنم نشدم. شهید ناو سروان "زارع نعمتی" که جانشین من بود و از ناحیه گردن مورد اصابت ترکش قرار گرفته بود، دست خود را به بغل ناوچه گرفت، روی پله نشست و در همانجا به لقاالله پیوست. خدا رحمتش کند. من وارد پل فرماندهی شدم تا اوضاع ناوچه را بررسی کنم. با اتاق مخابرات تماس گرفتم که تماس قطع بود. بعد با اتاق عملیات تماس گرفتم. اما تمام ارتباط ها قطع شده و موتورخانه از کار افتاده بود. از پل فرماندهی بیرون آمدم و در سینه ناوچه در کنار توپ ایستادم. خدا رحمت کند افسر عملیات ناوچه جوشن را (شهید ابراهیم حرآبادی)، ایشان از راه رسید و گفت: ناوچه از ناحیه موتورخانه مورد اصابت موشک قرار گرفته است. به او گفتم: به افسر مهندس بگو میزان صدمات وارده را اعلام کند تا بتوانیم از ادامه خسارت به ناوچه جلوگیری کنیم. سومین موشک که از نوع استاندارد بود، به سوی ما شلیک شد و پرسنل قهرمان ناوچه جوشن با اجرای آتش سعی در انهدام آن داشتند که موفق نشدند و موشک به پل فرماندهی اصابت نمود. من و چند نفر از پرسنل به داخل آب پرتاب شدیم. بلافاصله موشک های چهارم و پنجم هم به ناوچه اصابت کردند و دود و آتش آن را فرا گرفت. به پرسنلی که روی ناوچه بودند گفتم تا خود را داخل آب بیندازند. تعدادی از بچه ها که رمقی در تن داشتند، به دوستانشان کمک می کردند تا خود را به داخل آب بیندازند. ولی آنهایی که شهید شده بودند، با ناوچه جوشن به دل خلیج همیشه فارس رفتند تا حماسه جاوید جوشن برای همیشه ماندگار باقی بماند. زمانی که در داخل آب بودیم، به کمک تعدادی از پرسنل ناوچه، سعی کردیم تا کلیه عوامل را که داخل آب پریده بودند دور هم جمع کنیم. افسر برق ناوچه که در یک مایلی من بود، توانسته بود هشت نفر را جمع کند و من هم 17 - 18 نفر را در کنار خود جمع کرده بودم. برای اینکه جریان آب ما را از یکدیگر جدا نکند، به بچه ها دستور دادم تا کمربندهای خود را باز کنند و به یکدیگر گره بزنند تا بتوانیم جمع خود را حفظ کنیم. بیشتر نگرانی ما از این بود که در آن منطقه کوسه خیز و با توجه به مجروح بودن تعداد زیادی از پرسنل، از خطر حمله کوسه ها در امان بمانیم.

س: در مورد تصمیم گیری بعد از پیشنهاد پناهندگی آمریکایی ها به پرسنل ناوچه جاوید جوشن چگونه عمل شد؟

ج: اگر چه من فرمانده این واحد بودم، ولی این مهم بود که همه عوامل با یکدیگر همسو و موافق باشند که خوشبختانه پرسنل من همه متعهد و مؤمن بودند. طی تحقیقاتی که بعد از این حادثه انجام دادم متوجه شدم که من در این مأموریت، با پرسنل نمونه نیروی دریایی همراه بودم. اما آمریکایی ها به ما پیشنهاد کردند که هر کدام از ما می تواند پناهنده سیاسی بشود و حتی اگر بخواهد می تواند همراه خانواده خود در آمریکا زندگی کند. با پرسنل ناوچه در همان پل فرماندهی یک کمیسیون تشکیل دادیم و همگی به اتفاق گفتند: به هیچ وجه تسلیم نخواهیم شد و غیرت و شکوه و جوانمردی ایرانی و عزت و پرچم سه رنگ ایران اسلامی را فدای ترس و زندگی در غرب نخواهیم کرد و مکتبی که در آن شهادت دارد اسارت ندارد.

س: از خاطراتتان با پرسنل غیور ناوچه جوشن که برای سرافرازی ایران اسلامی از جان خود گذشتند برای ما بگویید.

ج: آن روز (29فروردین) اولین روز ماه مبارک رمضان بود و همه روزه دار بودند. شب قبل از آن را هم به دلیل شرکت در عملیات تا صبح تلاش می کردند و بیدار بودند. بعد از آن هم حمله ناوهای آمریکایی پیش آمد. با اینکه بیشتر افراد مجروح بودند و چند تایی هم شهید اطراف ما بود، اما همه روحیه بالایی داشتند. در طول 5 تا 6 ساعتی که در داخل آب بودیم، تمام مدت با خدای خود نجوا می کردند و شور و حالی الهی داشتند. در مورد شهید ابراهیم حرآبادی بعدها فهمیدم که این شهید گرانقدر، خود به تنهایی سرپرستی چندین خانوار محروم و بی سرپرست را به عهده داشته است. این شهید، یک نمونه بارز از افسران لایق بدنه ارتش مردمی ما بود.

س: در مورد نحوه نجات خودتان و پرسنل ناوچه جوشن توضیح بدهید.

ج: دم دمای غروب یک فروند از هلی کوپترهای نیروی دریایی محل ما را پیدا کرد و به همراه یک فروند هاورکرافت برای نجات ما آمد. موقع عملیات نجات، هوا به قدری تاریک بود که بعد از جمع آوری افراد در پایگاه متوجه شدم 3 نفر از پرسنل داخل آب جا مانده اند. فردای آن روز هلی کوپتر مجددآ به سراغ همان ناحیه رفت و توانست آن 3 نفر را پیدا کند. پس از انتقال به پایگاه بلافاصله پیش آنها رفتم، وضعیتشان را جویا شدم و پرسیدم که در خلوت و تنهایی شب و سکوت دریا، زمان برایشان چگونه گذشته است. آنها در جوابم گفتند که تا صبح قرآن و دعا می خواندیم. برایم لحظه غیرقابل تکراری بود و از آن زمان با خودم عهد بستم که نگذارم خون شهدای ناوچه جوشن و حماسه جاودان پرسنل متعهد و غیور این ناوچه از خاطرها پاک شود.

س: از حضورتان در این مصاحبه سپاسگزاریم.

ج: من هم از شما به خاطر تلاش برای زنده نگاه داشتن یاد شهیدان بزرگوار دفاع مقدس تشکر می کنم.

 

 
 
یک شنبه 26 دی 1389  8:42 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

روز انهدام نيروي دريايي دشمن


هفتم آذر، روز انهدام نيروي دريايي بعثي عراق است يكي از بازماندگان ناوچه پيكان نيز درباره عمليات مرواريد در آذر سال 59 معتقد است كه روز هفتم آذر يعني روز نيروي دريايي، همان روز انهدام نيروي دريايي بعثي عراق است. دريادار دوم ناصر سرنوشت در گفت‌وگو با خبرنگار ايسنا، گفت:

 

 

وقتي صدام اعلام كرد كه سكوهاي نفتي ايران را مورد اصابت قرار داده و تمام بنادر ما را تسخير كرده، بلافاصله يك تيم هفت نفره كه من هم جزو آن‌ها بودم با هليوكوپتر بر روي سكوهاي نفتي البكر و الاميه پياده شديم و ضمن به اسارت گرفتن تعداد زيادي از نيروهاي عراقي، توانستيم با همكاري نيروهاي دريايي و هوايي، تعداد زيادي از هواپيماهاي دشمن، واحدهاي شناور، ناوچه‌هاي "اوزا" و نيروبرهاي دشمن را منهدم كنيم يا به اسارت در بياوريم. وي افزود: ‌اين حركت موجب شد كه بتوانيم تسلط خود را بر شمال خليج‌فارس اعلام كنيم و با انهدام دو سكوي نفتي «البكر» و «الاميه» دشمن ساقط شد به طوري كه عراق ديگر نتوانست در طول جنگ از اين دو سكو نفت صادر كند و بدين ترتيب نتوانست بسياري از عمليات‌هاي خود را سازماندهي كند و در تمام هشت سال دفاع مقدس سعي كرد كمبود نيروي دريايي خود را با استفاده از خلبانان مزدور، هواپيماهاي "سوپراتاندارد" و هليكوپترهاي "سوپر فرئون" جبران كند كه در اين زمينه هم موفق نشد. سرنوشت با بيان اينكه در تمام مراحل جنگ، نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران سيادت دريايي خود را حفظ كرد، يادآور شد: اين سيادت دريايي را مرهون شهيدايي مي‌دانيم كه با فدا كردن جان خود يعني عزيزترين مايه هستي خود موجب بقاي ما شدند و اين حقايق هميشه جاويد آنچنان خود را نشان دادند كه آرامش و صلح امروز منطقه خليج‌فارس مديون از خودگذشتگي اين عزيزان است. اين بازمانده عمليات مرواريد بر تدريس دروس تخصصي در زمينه نيروي دريايي در دانشكده‌هاي دريايي كشور تأكيد كرد و افزود: تدريس اين دروس مي‌تواند يك مبنا و حركت بزرگ در منطقه باشد. امروز از نظر دريايي در منطقه بر تمام كشورهاي همجوار خود برتري كامل داريم و توانسته‌ايم اين شرايط حياتي را هميشه باز نگه داريم. وي با يادآوري ياد و خاطره شهداي جنگ تحميلي به ويژه نيروي دريايي گفت: دريادلاني كه جان خود را در اين دريا فدا كرده‌اند هميشه براي ما عزيز بوده و هستند و ما هم از خانواده‌هاي آن‌ها متشكر هستيم كه اين عزيزان را طوري پرورش داده‌اند كه در آغاز جنگ در حد بسيار ممتازي وحدت خود را حفظ كرده بودند. سرنوشت با بيان اينكه همواره عظمت خداوند را در دريا مي‌بينيم، اظهار كرد: ما همواره با علم و دانش نسبت به دريا هميشه توانسته‌ايم برتري خود را در دريا حفظ كنيم چرا كه از جذر و مد استفاده مي‌كنيم كه هر روز اتفاق مي‌افتد و از تمام وضعيت دريا اطلاع كامل داريم. ما در دريايي حركت مي‌كنيم كه غروب آفتاب آن به همان اندازه زيباست كه طلوع آن زيباست.
 
 
یک شنبه 26 دی 1389  8:42 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

مصاحبه > روزي که انتظار طولاني شد


گفتگو با ناو سروان مجتبي مسيحي، بازمانده ناوچه قهرمان پيکان به مناسبت روز نيروي دريايي
انتظار آن روز طولاني شد، چشمها بر افق دريا خيره مانده بود تا پيکان از نبرد بزرگ برگردد و با آمدنش مرهمي بر زخمهاي تجاوز و تعدي دشمن بعثي بنهد؛ سرزمين گرم و تفتيده جنوب و ديار قهرمان پرور بوشهر در تاريخ گذشته خود هميشه در مصاف با متجاوزان بيگانه خوش درخشيده بود که دلير مرداني چون رئيس علي دلواري

 

نمونه اي از ايشان بود و اينک ناوچه پيکان 224p حامل دليرمرداني ديگر بود که براي مقابله با دشمن دون به رزم دريايي رفته بودند تا توان کذايي رژيم بعثي عراق را در اسکله هاي نفتي البکر و الاميه از هم بپاشند و اين حماسه را عبرتي براي ديگر متجاوزان جهان قرار دهند. ولي آن روز به شب رسيد و پيکان نيامد تا اينکه خبر تلخ آوردند که پيکان بعد از انهدام اسکله هاي الکبر و الاميه و ساقط کردن ناوچه ها و هلي کوپترها و هواپيماي جنگنده دشمن به هنگام بازگشت به بندر بوشهر در فاصله دو مايلي اسکله البکر مورد اصابت موشکهاي دشمن قرار گرفت و در دريا غرق شد. بيشتر کارکنان ناوچه شهيد و مفقود شدند و تعداد اندکي از آن حمله دريايي جان سالم به در بردند و زنده ماندند.
    يکي از آن بازماندگان، ناو سروان جانباز مجتبي مسيحي است که به تازگي به افتخار بازنشستگي نايل آمده است. بعد از هماهنگي هاي لازم از او مي خواهيم ما را ميهمان خاطرات آن روزهاي تلخ و شيرين خود بنمايد. او نيز اجابت مي کند و ما را به گرمي مي پذيرد؛ از او مي خواهيم خود را معرفي نموده و نحوه پيوستن خود را به ناوچه قهرمان پيکان بگويد؛ او نيز با تکان دادن سر و لبخندي بر لب خواسته ما را اجابت کرده و مي گويد: اينجانب مجتبي مسيحي، متولد شهرستان خوانسار هستم.

در يک خانواده مذهبي و متوسط ديده به جهان گشودم، تحصيلات مقدماتي را آنجا گذراندم، بنا به علاقه مفرط و زيادي که به نيروي دريايي داشتم در سال 1353 به استخدام نيروي دريايي درآمدم. بعد از طي يک سال دوره آموزشي در آموزشگاه انزلي به بندر عباس منتقل و در ناوشکن ببر مشغول خدمت شدم، 3 سال از ابتداي خدمت خود را در آن ناوشکن گذراندم تا اينکه در سال 1357 مصادف با پيروزي شکوهمند انقلاب اسلامي ايران به بندر بوشهر منتقل و براي خدمت در ناوچه پيکان برگزيده شدم، دو سال از خدمت خود را در ناوچه پيکان سپري کرده بودم که در سي و يک شهريور سال 59 جنگ تحميلي عراق عليه ايران آغاز شد؛ دشمن بعثي از سه جبهه زميني، هوايي و دريايي حمله و تجاوز ناجوانمردانه خود را عليه ايران اسلامي آغاز کرده بود. پرسنل جان برکف نيروي دريايي از همان روزهاي آغازين جنگ تعرض هاي نيروي دريايي عراق را به شدت پاسخ مي دادند و توطئه ها را در نطفه خفه مي کردند. دشمن تهديدهاي زيادي را از ناحيه دريا وخليج فارس عليه ايران انجام مي داد و در رسيدن به تهديدهاي خود هر روز بر ميزان تعرضات و حملات دريايي خود مي افزود. نيروي دريايي ايران براي از بين بردن توان نيروي دريايي عراق با طراحي و اجراي عمليات غرورآفرين “مرواريد” در 7 آذر 1359 نبض اقتصادي کشور عراق را که در اسکله هاي نفتي البکر و الاميه مي تپيد به طور کامل منهدم ساخت و با حمله هاي مکرر رعد آسا عمده ناوچه ها و شناورهاي هجومي دشمن را غرق دريا ساخت. به گونه ا ي که تا پايان هشت سال جنگ تحميلي نيروي دريايي عراق نتوانست سربلند کند و ابراز وجود نمايد.
در اينجا از او مي خواهم که شرح عمليات “مرواريد” و نحوه انجام آن را توضيح دهد.
 او نيز بعد از مکثي کوتاه نفس عميقي مي کشد و به نقطه اي خيره شده و شروع به صحبت مي کند:

    قبل از عمليات مرواريد عملياتهايي با کمک تکاوران نيروي دريايي انجام داده بوديم و با نصب محموله هاي سنگين تي.ان.تي صدمات قابل توجهي به مراکز کنترل و رايانه اسکله هاي نفتي البکر و الاميه وارد نموده بوديم؛ اما در عمليات مرواريد تصميم بر اين بود که اسکله ها بعد از پاکسازي نهايي به طور کامل منهدم شوند. قبل از رسيدن ناوچه پيکان تکاوران و غواصهاي نيروي درياي به آنجا رسيده بودند و مشغول پاکسازي اسکله ها بودند که ناوچه ما به آنجا رسيد. تکاوران مستقر در اسکله به ما خبر دادند که در بخشهايي از اسکله هنوز دشمن مستقر است پس بهتر است ناوچه در ضلع جنوبي اسکله البکر که کاملا پاکسازي شده است پهلو بگيرد؛ اين کار انجام شد؛ تکاوران تعداد 10 عراقي را به اسارت گرفته بودند.

آنها را به داخل ناوچه منتقل کرديم. در حال منتقل کردن اسرا بوديم که بنده که مسئول رادار ناوچه بودم در رادار متوجه حرکت يک هدف به سمت خودمان شدم، موضوع را به فرمانده ناوچه ناخدا همتي گفتم؛ به دستور ايشان همه پرسنل در محل جنگ خود حاضر شدند و به سرعت از اسکله جدا شديم و به سمت هدف رفتيم وقتي هدف در تيررس توپخانه هاي ناوچه ما قرار گرفت دستور آتش صادر شد و بعد از پرتاب چند گلوله توپ و موشک هدف ساقط و از صفحه رادار محو شد.
    در هنگام برگشت به اسکله هاي البکر و الاميه بوديم که ناگهان متوجه پرتاب موشک به سمت ناوچه خودمان شديم. از آنجايي که پناه گرفتن در بخش داخلي اسکله ها ما را از اصابت هرگونه موشکي مصون مي ساخت ما نيز به سرعت همين کار را کرديم و موشکها يکي بعد از ديگري به خود اسکله ها اصابت کردند.

نزديکي هاي صبح بود که متوجه حرکت دو هدف ديگر به سمت اسکله البکر شدم. ما در آن موقع در اسکله الاميه مستقر بوديم.
 در روي اسکله البکر هنوز نفراتي از نيروهاي دشمن بعثي حضور داشتند شناورهاي دشمن به اسکله نزديک شدند و بعد از جمع آوري و انتقال نيروهاي باقيمانده خود بر روي اسکله البکر هرچه سريع تر به سمت خور عبدالله برگشتند در هنگام بازگشت، ناوچه پيکان از اسکله الاميه فاصله گرفت و به سوي هدفها رفت و بعد از پرتاب چند موشک، آن دو هدف را نيز ساقط نمود. وضعيت به طور ايده آل به نفع ما پيش مي رفت که پستهاي شنود به ما خبر رساندند که صدام به نيروهاي نظامي خود دستور داده است که به هر شکل ممکن بايد ناوچه پيکان از بين برود. نزديک صبح بود که چندين هواپيماي دشمن به سمت ناوچه ها حمله کردند، ما بدون هيچ واهمه و ترسي توانستيم دو تا از آن هواپيماها را ساقط نماييم. در حدود ساعت 11 صبح بود که دوباره در صفحه رادار هدف ديگري مشاهده کردم. براي حضور قدرتمند و جلوگيري از هرگونه خطر احتمالي از نيروي هوايي تقاضاي امداد و کمک شد. هواپيماهاي جنگنده ايراني به منطقه آمدند و نقطه هاي حساس و خطر آفرين را به شدت بمباران کردند.
نزديک ظهر بود که از پست فرماندهي منطقه دوم دستور رسيد که عمليات ناوچه پيکان خاتمه يافته و ناوچه هرچه سريعتر به اسکله منطقه دوم باز گردد. در آن هنگام هيچ هدفي بر روي رادار مشاهده نمي شد ولي احتمال وجود شناورهاي دشمن در کمين گاههاي خور عبدالله و اسکله البکر وجود داشت؛ يادم مي آيد بعد از دو سه مايلي که از اسکله الاميه فاصله گرفتيم فرمانده ناوچه ناخدا همتي مرا به روي عرشه خواند. به سوي او رفتم از زحمات 48 ساعته ما تقدير کرد و از من خواست که تعداد هدفهاي منهدم شده و نقشه عمليات اجرا شده را آماده و بعد از رسيدن به منطقه دوم آن را تحويل فرماندهان مربوطه قرار دهيم. در اين حين بود که همکاران فرياد برآوردند موشک، موشک، بله آنها از طريق رادار مشاهده کرده بودند که موشکي به سمت ناوچه شليک شده است.
    يادم هست در آن موقع جناب حفيظي يکي از همکارانمان، با سرعت به داخل اطاق سکان رفت و سکان را کاملا به سمت مخالف و چپ چرخاند ولي سرعت موشک بالا بود و در اين چرخش توانست پاشنه ناوچه ما را مورد اصابت قرار دهد.
موتورخانه منهدم و پروانه هاي محرک ناوچه از کار افتاد و ناوچه عملا به صورت يک هدف ثابت براي دشمن قرار گرفت، ناخدا همتي گفت: مطمئنا موشک ديگري به سمت ما خواهد آمد، بله پيش بيني ناخدا همتي درست بود، موشک دومي به سمت ما پرتاب شد و با اصابت آن به ناوچه من به اتفاق چندين نفري که در روي عرشه بوديم به داخل آب دريا پرتاب شديم. ديگر هيچ نفهميدم تا وقتي که بعد از مدتي به هوش آمدم. ديدم در داخل آب دريا هستم و از ناوچه تنها دکل آن بيرون آب بود. وقتي که خواستم به سمت ناوچه شنا کنم ناخدا سرنوشت که بر روي اسکله بود به من گفت که به سمت ناوچه شنا نکنم چون احتمال مي رفت با گردابي که ناوچه در حال غرق از خود به وجود مي آورد مرا نيز به داخل آب بکشاند و غرق کند. او گفت که به سمت آنها در اسکله شنا کنم.
    من هم همين کار را کردم ولي توان اينکه خود را به اسکله برسانم وجود نداشت. در داخل آب هم نيروهاي ايراني بودند و هم نيروهاي عراقي؛ هلي کوپترهاي ايراني و عراقي هرکدام جداگانه به کمک نيرو هاي خود آمده بودند. محشري برپا بود ناگفتني؛ با وجود آنکه انتظار مي رفت در آن موقعيت هرکس به فکر خودش باشد ولي نيروهاي با ايمان و غيرتمند ايراني تنها به خوشان فکر نمي کردند و بيشتر تلاش مي کردند بچه هايي که مجروحيت و آسيب بيشتري ديده اند را هرچه زودتر سوار هلي کوپتر کنند و اين صحنه ها ديدني بود. بالاخره در حوالي ساعات پاياني روز وقتي که هوا رو به تاريکي مي رفت هلي کوپترها توانستند آخرين بازمانده هاي ناوچه قهرمان پيکان را از آب نجات دهند و به بيمارستان منطقه دوم منتقل نمايند. بعد از انتقال بنده به منطقه به خاطر شدت جراحات و صدماتي که به چشمها و گوشها و کتف من وارد شده بود ناچار شدند جهت عمل و مداواي کامل مرا به تهران منتقل کنند.
وقتي که سکوت او را مي بينم از او تشکر کرده و آفرين برهمت بلند او و همرزمانش مي فرستم و از او مي خواهم در حاشيه گفتگو از اخلاق و کردار پرسنل و فرمانده ناوچه بگويد از خود ناوچه بگويد و از جايگاه ممتاز آن در ميان ناوچه هاي ديگر؛ او نيز دوباره لب به سخن مي گشايد و مي گويد: ويژگي اخلاقي شهيد همتي اين بود که بيشتر اوقات در نحوه برنامه ريزي و تصميمات خود با پرسنل ناوچه مشورت مي کرد و با شوخي و محبتهاي پدرانه خودجو دوستي و صميميت را در ناوچه پيکان بوجود آورده بود. اين عوامل نيز باعث مي شد که پرسنل با اخلاص و همت بالايي در وظايف محوله خود ايفاي نقش کنند به طوري که در آن موقع اکثر عملياتهاي دريايي را ناوچه پيکان انجام مي داد و با موفقيت نيز انجام مي شد به طوري که يادم هست بچه ها به ناخدا همتي مي گفتند: شما عملياتهاي دريايي را تماما پيش خريد کرده ايد و او نيز مي خنديد و اين افتخارات و موفقيتها را مرهون الطاف الهي و فداکاري پرسنل ناوچه مي دانست. شهيد بزرگوار حفيظي، نيز چنين بود. کسي تصور نمي کرد روزي فرا خواهد رسيد که ناوچه به اسکله منطقه برنگردد و چشمها را در انتظار طولاني بگذارد.
چون در صورت بروز هرگونه نقص فني، پرسنل ناوچه همه باهم متحد مي شدند و نقص ها را بر طرف مي ساختند و ناوچه را هرچه سريعتر آماده عمليات ديگر مي نمودند.
درياي خليج فارس نيز ناوچه پيکان را دوست داشت و خداي متعال پرسنل جان برکف آنرا؛ به گونه اي که در 7 آذر 59 خليج فارس ناوچه قهرمان پيکان را براي هميشه تاريخ به مهماني خود برد و خدا نيز پرسنل با غيرت آنرا به مهماني نعمات آسماني فراخواند و اينگونه شد که تاريخ 7 آذر و نام ناوچه پيکان در تاريخ مقاومت و سلحشوري اين کشور هميشه يادگار و ماندگار شد. در اينجاي کلام از او مي پرسم که آيا فرزندان شما از حماسه هاي ماندگار 7 آذر و ناوچه قهرمان پيکان اطلاعاتي دارند و شما خاطرات و گذشته خود را به آنها تعريف کرده ايد يا خير؟ در جوابم با تبسمي بر لب مي گويد: البته که خاطرات و گذشته خود را به آنها تعريف کرد ه ام ولي وظيفه اصلي معرفي و شناساندن عمليات غرورآفرين “مرواريد” توسط ناوچه پيکان در 7 آذر 59 و ساير عملياتهاي دريايي و زميني و هوايي برعهده مسئولين فرهنگي و روابط عمومي نيروها، فرماندهان نيروها و علي الخصوص روزنامه ها، مطبوعات و راديو و تلويزيون جمهوري اسلامي ايران است.
در پايان ما نيز به سهم خود از فداکاري ها و ايثارگريهاي جناب مسيحي و پرسنل قهرمان ناوچه پيکان سپاس و ستايش به عمل آورديم و بر روان پاک و مطهر شهداي گلگون کفن آن درود خالصانه فرستاديم.

 
 
یک شنبه 26 دی 1389  8:43 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

ناوگان دريايي رژيم صدام ظرف سه ماه نابود شد


گفت وگو با امير دريادار عبدالله معنوي رودسري
در سال 1348 وارد نيروي دريايي ارتش شدم و از آنجايي كه در آن موقع در ايران دانشگاه نظامي وجود نداشت، ما را براي گذراندن اين دوره به خارج از كشور اعزام مي كردند. در آن زمان دانشجويان نيروي دريايي را به كشورهاي آمريكا، انگليس، ايتاليا و آلمان مي فرستادند. با توجه به برنامه هايي كه براي ما پيش بيني شده بود، دوره تحصيلات تكميلي و يكسري دوره هاي تخصصي را در آلمان گذرانديم.

 

پس از يك دوره پنج ساله راهي بندرعباس شديم. در طول مسير، در انگليس به منظور انجام يكسري كارهاي اجرايي توقف داشتيم و از آنجا كه توقفمان طولاني شد و نيز نيروي دريايي ارتباط مستقيم با پيشرفت هاي تكنولوژيكي و همچنين در بعد تفكر عملياتي دارد، از قبل گذراندن يكسري دوره هاي تخصصي را برايمان پيش بيني كرده بودند. در سال 54 به ايران آمديم و از سال 54 تا 56 كار دريانوردي را با ناوهاي ايراني در منطقه يكم دريايي ايران انجام مي داديم؛ در 22 بهمن 57 كه انقلاب به پيروزي رسيد، من از بندرعباس به پايگاه دوم دريايي ارتش در بوشهر منتقل شدم.
پيش از شروع جنگ با توجه به شرايطي كه داشتيم، به ترتيب بندرعباس، بوشهر، خرمشهر و آبادان براي پذيرش يگان هاي نيروهاي دريايي آماده شده بود. همچنين در جزيره خارك نيز يكسري از يگان هاي هوادريا و بالگردها مستقر بودند. مناطقي مانند چابهار هم براي فعاليت يگان هاي نيروي دريايي پيش بيني شده بود كه هنوز عملياتي نشده بودند. در زمان آغاز جنگ تحميلي من در منطقه دوم دريايي ارتش در بوشهر، فرماندهي ناوچه هاي موشك انداز كلاس پيكان را با درجه پايه سرواني برعهده داشتم. اگر نيروي دريايي ارتش بعثي وارد منطقه گسترده خليج فارس و درياي عمان مي شد، از نظر عملياتي براي ما مشكلات زيادي را ايجاد مي كرد. اگرچه نيروي دريايي ما از تجهيزات روز غربي بهره مند بود، نيروي دريايي عراق هم از جديدترين تسليحات شوروي بهره مي برد و از شناورهايي استفاده مي كرد كه شناورهاي روز اروپاي شرقي بود. اگر عراق وارد گستره وسيع تري از دريا مي شد، مشكل اساسي براي ورود و خروج كالاهاي ما ايجاد مي كرد و ما راهي نداشتيم به جز اينكه با بستن معابر وصولي دست عراق را از گستره دريا كوتاه كنيم كه اين هم در هفتم آذر سال 59 عملي شد و عراق دستش در طول جنگ تحميلي از دريا كوتاه شد. اما در طول جنگ، آمريكا و فرانسه با دادن هواپيماهاي مختلف و آخرين تجهيزات هوايي به عراق، نيروي هوايي اين كشور را تقويت كردند و عراق از فاصله دور كشتي هاي ترابري و نفتكش را مورد هدف قرار داده و بدين ترتيب جنگ نفت كش ها را به راه انداخت.
¤ از شهيد محمد ابراهيم همتي فرمانده ناوچه پيكان براي ما صحبت كنيد.
- شهيد همتي با من در آلمان هم دوره بود و هر دو نفر ما فرمانده ناوچه پيكان بوديم. از خصوصيات شهيد همتي اين بود كه انسان بسيار نترسي بود. پيش از روز هفتم آذر 59 من و چند تن ديگر طبق مأموريتي كه داشتيم با ناوچه هاي كلاس پيكان، سكوهاي نفتي البكر و الاميه را بمباران كرديم تا عراق نتواند از طريق اين منطقه كه بر معبر وصولي بندر امام مشرف بود، شناورهاي ما را چه در اين معبر و چه در خورموسي هدف قرار دهد. روز هفتم آذر طبق طرحي كه تنظيم شده بود شهيد همتي و يگان هاي ديگر براي بمباران سكوهاي نفتي البكر و الاميه به منطقه مورد نظر اعزام و با شناورهاي دشمن درگير شدند. متعاقب آن نيروي هوايي عراق وارد معركه شد و با توجه به پشتيباني نيروي هوايي ما از شناورها، جنگي ميان نيروي دريايي و هوايي دو كشور درگرفت. وقتي كه اين ماجرا ادامه پيدا كرد، دستور صدام اين بود كه به هر قيمتي شده اين درگيري را به نفع خود به پايان برساند. اين باعث شد تا 80 درصد شناورهاي آنها از پايگاه هايشان بيرون بيايند و يكي پس از ديگري توسط شناورها و هواپيماهاي ما يا غرق شده يا آسيب ديده و تا آخر جنگ از كار افتاده و نتوانستند در دريا حضور پيدا كنند. شهيد همتي با توجه به شجاعت خود و همراهانشان، اين درگيري را هدايت مي كردند. درنهايت متأسفانه با موشكي كه از سوي يكي از شناورهاي دشمن شليك شد، شناور شهيد همتي غرق شد و ايشان به همراه چند تن از همراهانشان به شهادت رسيدند و تعدادي هم نجات پيدا كرده و به پايگاه منتقل شدند. پس از اضمحلال نيروي دريايي عراق ما تلاش كرديم تا با به كارگيري سيستم كنترل قوي از حضور مجدد عراق در دريا جلوگيري كنيم.
¤ درخصوص جنگ نفت كش ها بيشتر توضيح دهيد.
- پس از اضمحلال نيروي دريايي عراق از آنجايي كه سيستم ارتش عراق، سيستم شرقي بود و براي انتقال به سيستم غربي زمان زيادي نياز بود، عملا در اختيار گذاشتن شناورهاي غربي درخصوص عراق كاري بيهوده بود. براين اساس كشورهاي غربي هواپيماها و بالگردهايي را در اختيار عراق گذاشتند كه مجهز به سلاح هاي روز بود. اين هواپيماها و بالگردها از فاصله 70 كيلومتري اهداف خود را شناسايي كرده و به سمت هدف شليك مي كردند؛ يعني اين هواپيماها بدون اينكه از خاك عراق خارج شوند، عمليات خود را انجام مي دادند. علاوه بر اين هواپيماهاي «سوپر اتاندارد» از طرف فرانسه در اختيار صدام قرار گرفت كه مخصوص عمليات در دريا بود، بر فراز دريا پرواز كرده و اهداف خود را مورد اصابت موشك قرار مي داد. از آنجايي كه شناورهاي نيروي دريايي ما را در دريا نمي توانستند هدف قرار دهند، در نتيجه كشتي هاي تجاري و نفتكش را مورد اصابت موشك قرار مي دادند. قدرت هاي غرب و شرق مي خواستند با هدف قراردادن كشتي هاي نفتكش ما توسط نيروي دريايي عراق از نظر اقتصادي ما را تحت فشار قرار دهند.
وظيفه ما در دريا، حفظ امنيت است و ما در راستاي انجام وظايفمان به تفتيش كشتيهاي مشكوك مي پرداختيم.
پس از فرماندهي ناوچه كلاس پيكان با بالا رفتن درجه ام به ترتيب فرمانده دوم ناوشكن سبلان، فرمانده ناو نيروبر لارك و فرمانده ناوشكن سبلان شدم. پس از اضمحلال نيروي دريايي عراق و آغاز جنگ نفتكشها و حضور نيروهاي فرامنطقه اي در خليج فارس، وظايف ما يكي كنترل معابر وصولي بود و ديگري جلوگيري از ورود كالا به عراق كه در جنگ از آنها استفاده مي شد. ما روزانه حدود 20 تا 30 كشتي را در دريا متوقف و آنها را بازرسي مي كرديم و اين كار طبق قوانين بين المللي انجام مي شد. برخي از كشورها در ظاهر دشمن نبوده و عمل منافقانه دارند و ما كشتيهاي زيادي را به دليل حمل تسليحات و كالاهاي استراتژيك به مقصد عراق متوقف كرديم. بخش شمالي خليج فارس را ناوچه هاي پيكان در كنترل خود داشتند و وظيفه ما تأمين امنيت تنگه هرمز بود.
پس از فرمانده دومي ناوشكن سبلان، فرماندهي ناو نيروبر لارك به من داده شد. وظيفه ما در اين زمان اين بود كه اگر جزيره اي مورد حمله دشمن قرار مي گرفت، با پياده كردن نيروها جزيره را از دشمن بازپس بگيريم. علاوه بر اين ما بايد وضعيت موجود را حفظ كرده و كار پشتيباني از جزاير را نيز انجام مي داديم.
ناوها در دريا يكسري وظايف دارند كه اولين آن گشت و شناسايي است. اين وظيفه چه در زمان صلح و چه در زمان جنگ بايد انجام شود و ناو بايد رفت و آمدها را زير نظر داشته باشد و از ورود كشتي هاي بيگانه به منطقه آبهاي داخلي جلوگيري كند. هر كشور ساحلي در دريا منافعي دارد و بخشي از دريا تحت حاكميت كشور ساحلي بود و تمام منابع اقتصادي آن متعلق به كشور ساحلي است. ناوهاي نيروي دريايي كشور ساحلي موظفند تا از اين منافع كشورشان حفاظت كنند. كمك به كشتيهاي آسيب ديده و كارهايي از اين قبيل از وظايف جانبي ناوها به شمار مي رود.
در دوران جنگ تحميلي اولين فاز كار ما اين بود كه ناوگان نيروي دريايي عراق را از كار بيندازيم كه اين كار در سه ماهه اول جنگ انجام شد. فاز دوم كار ما اين بود كه از دسترسي مجدد عراق به دريا جلوگيري كرده و از معابر وصولي حفاظت كنيم و سومين فاز اين بود كه در منطقه خليج فارس حاكميت خود را اعمال كرده و تمام عبور و مرورها در محدوده خليج فارس را در كنترل خود داشته باشيم كه اين مسئله برخلاف خواسته هاي آمريكا بود. آنها فكر نمي كردند كه نيروي دريايي ايران بتواند هشت سال دوام بياورد. قدرت نمايي ما در خليج فارس در طول جنگ تحميلي و كنترل كشتيهاي كشورهاي منطقه اي و فرامنطقه اي عليرغم درگير بودن در جنگ، عصبانيت كشورهايي چون آمريكا را به دنبال داشت و آنها مستقيماً با حضور در منطقه خليج فارس به اذيت و آزار و ايجاد مزاحمت براي نيروي دريايي ايران مي پرداختند. در نهايت آنها در 29فروردين 67سكوهاي نفتي ما را مورد هدف قراردادند و پس از آن ناوچه اي را كه در آنجا مأمور كنترل آن منطقه بود، محاصره كردند؛ بدون اينكه آن ناوچه به آنها اعلان جنگ كرده باشد. اين كار اوج وحشت آمريكا از توان نظامي ايران را نشان مي داد. در 29فروردين 67يكي از ناوچه هاي ما به نام جوشن كه مشغول گشتزني در منطقه مياني خليج فارس بود، پس از اينكه شناورهاي آمريكايي سكوهاي نفتي ما را هدف قراردادند، به سمت سكوها رفت تا به وضعيت رسيدگي كند كه توسط شناورهاي آمريكايي محاصره، مورد هدف قرار گرفته و در نهايت غرق شد. باز در همان روز در منطقه شمالي خليج فارس و در ميانه هاي آن، ناوچه سهند كه آن هم به گشتزني در منطقه مي پرداخت، توسط شناورهاي آمريكايي محاصره و با آنها درگير شد. من در آن زمان در دريا بودم و دو ساعت دريايي با ناوچه سهند فاصله داشتم. به سرعت خودم را به محل درگيري رسانده و من هم درگير شدم. همه اين درگيري ها در حالي انجام مي شد كه ما تصوري از اينكه آنها قصد حمله به ما را دارند، نداشتيم؛ زيرا اين شناورهاي آمريكايي پيش از اين هم در منطقه خليج فارس تردد مي كردند و تردد آنها به آرامي صورت مي گرفت و يكباره در 29فروردين 67 به شناورها و سكوهاي نفتي ما حمله ور شدند. اين شيوه جنگ، نشانگر ترس و وحشت آمريكا از پيشرفت هاي ارتش ايران و به ويژه نيروي دريايي و مقاومت اين نيرو در طول جنگ تحميلي بود.
¤آمريكا چطور در خليج فارس با ما وارد جنگ شد؟
-بعد از اينكه رژيم بعثي نتوانست در دريا اعمال حاكميت داشته باشد و مضمحل شد، كشورهايي كه از او حمايت مي كردند و مي خواستند توسط اين كشور منافعشان را تأمين كنند، از آنجايي كه كشور ديگري در منطقه خليج فارس توان اين را نداشت كه اين كار را انجام دهد، خودشان مستقيما وارد معركه شدند. من در طول هشت سال جنگ تحميلي كشورهاي زيادي را در خليج فارس ديدم كه شناورهايشان در اينجا حضور داشتند. آنها با بهانه تأمين امنيت، حضور خود را در منطقه توجيه مي كردند و هزينه حضورشان در خليج فارس را از كشورهاي عربي منطقه مي گرفتند. حضور مقتدرانه ما در خليج فارس باعث شد تا آمريكا از حالت بالقوه به حالت بالفعل درآمده و مستقيما وارد عمل شود. در روز 29فروردين67، مصادف با اول رمضان، به سكوهاي نفتي و ناوچه هاي ما حمله كردند. به عقيده من، آنها از اين روز كه روز ارتش هم بود استفاده تروريستي كردند و به خيالشان در اين روز كه مردم و ارتش درگير مراسم بزرگداشت اين روز هستند، بهترين فرصت براي ضربه زدن به جمهوري اسلامي است. آنها از اينكه به جمهوري اسلامي اعلان جنگ دهند، وحشت داشتند و مي دانستند اگر اين گونه باشد، ما با اقتدار جلوي آنها خواهيم ايستاد. آنها هم از دريا و هم از هوا به ما حمله كردند و وقتي من به كمك ناوچه سهند رفتم، از آسمان هم به ما حمله شد. نيروي هوايي ما هم به دليل ناگهاني بودن حمله و بي اطلاعي نتوانست به كمك ما بيايد و با هواپيماهاي آمريكايي درگير شود. هواپيماهاي آمريكايي با ما گلاويز شدند و حدود نيم ساعت تا 45دقيقه ما با هواپيماهاي آمريكايي درگير بوديم. آنها وقتي كه ديدند با سلاحهاي معمول خود نمي توانند ما را به تسليم وادارند، همانطور كه خود آنها هم به آن اعتراف كرده اند، با سلاح هاي ليزري ما را هدف قراردادند كه ما در آن زمان سيستم كشف ليزر نداشتيم و آنها هم از اين مسئله اطلاع داشتند. ما با اقدامات خود موشكهاي هواپيماهاي آمريكايي را به سمت ساحل منحرف مي كرديم و آنها با استفاده از موشك هايي كه ما سيستم كشف آنها را در اختيار نداشتيم به ما آسيب رساندند. پس از اين حادثه ما از حالت آفندي به حالت پدافندي درآمديم و پس از تخليه بخشي از نيروها به كمك گروهي ديگر و با بهره گيري از سيستم كنترل صدمات (كه اين خود يك علم مستقلي دارد)، به تخليه آبهاي درون كشتي پرداخته و حريق را خاموش كرديم. كشتي را به بندر عباس برده و مشغول بازسازي آن شديم (عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد) و همين اتفاق باعث شد تا ما به صنعت ساخت كشتي هم دست پيدا كنيم همين ناوشكن سبلان امروزه در منطقه باب المندب به گشتزني و انجام وظيفه مي پردازد.

 
 
یک شنبه 26 دی 1389  8:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

آثار منتشره > ماموریت دریادلان


بسم الله الرحمن الرحیم

مهم ترین وظایف دلاورمردان نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در طول هشت سال دفاع مقدس، نابودی توان تولید و صادرات نفت عراق و همچنین حفاظت از سکوهای نفتی و نفتکش‌های کشورمان بود که عملیات غرور آفرین مروارید در این عرصه جایگاه ارزشمندی دارد. عملیات دریایی غرورآفرین مروارید در هفتم آذر 1359 به همت دریادلان جان برکف انجام شد و در این عملیات ضربات سنگین و جبران ناپذیری بر پیکره نیروی دریایی و هوایی دشمن وارد شد.

 

 

این عملیات را می توان مهم ترین جنگ دریایی در پهنه خلیج فارس دانست. این عملیات در شمال غربی خلیج فارس و برضد نیروی دریایی دشمن انجام شد، براساس طرحی از پیش تهیه شده به طور روزانه و مستمر منطقه شمال خلیج فارس توسط بالگردهای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران  مورد گشت و شناسایی در دو نوبت صبح و بعد از ظهر قرار می گرفت.

ناوچه های موشک انداز نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز ماموریت داشتند تا با حضور در این منطقه علاوه بر مراقبت از سکوهای نفتی ایران درصورت حضور یگان‌های دریایی دشمن به انهدام آنها اقدام کنند. در دو ماه نخست جنگ نبردهای پراکنده ای میان یگان های دریایی ایران و یگان های دشمن به وقوع پیوست که با پیروزی ناوچه های موشک انداز نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و انهدام یا فرار واحدهای دشمن پایان یافت. در نتیجه این نبردها یگان های دریایی دشمن از رویارویی با ناوچه های موشک انداز نیروی دریایی پرهیز کرده و به مخفیگاه های خود خزیده بودند. در آبان 1359 با اجرای دو عملیات اشکان و شهید صفری علیه سکوهای البکر و العمیه که پایانه های بزرگ نفتی دشمن برای صدور نفت آن کشور هستند، تاسیسات سکوهای مذکور منهدم شدند؛ به این ترتیب دشمن از امکان صدور نفت از طریق این سکوها محروم و از نظر اقتصادی در تنگنا قرار گرفت.

نیروی دریایی ارتش به منظور خارج ساختن یگان های دشمن از پناهگاه و انهدام آنها اقدام به طراحی عملیات مروارید کرد. در این طرح عملیاتی برنامه ریزی شده بود که یک تیم عملیات ویژه توسط بالگردهای نداجا بر روی سکوی البکر پیاده شده و آن را تسخیر کنند. پیش بینی شده بود که حمله دلاورمردان نیروی دریایی ارتش به این سکوها برای بار سوم پس از عملیات اشکان و شهید صفری و آن هم در کمتر از یک ماه برای حکام رژیم بعثی قابل تحمل نخواهد بود؛ از این رو برای مقابله با آن دست به اقدامات عجولانه خواهند زد و یگان های دریایی و هوایی خود را به صحنه خواهند فرستاد.

تیم عملیات ویژه شامل فرمانده تیم افسر اطلاعات افسر مخابرات و 4 نفر تکاور زبده نیروی دریایی در شامگاه مورخه 6 آذر 59 به وسیله بالگرد بر روی سکوی البکر پیاده و بلافاصله با نیروهای مستقر بر روی سکو درگیر شدند. یک نفر از نیروهای دشمن کشته و فرمانده نیروهای دشمن مستقر بر روی سکو به همراه 9 نفر دیگر از آنان به اسارت نفرات تیم عملیات ویژه درآمدند، بقیه نفرات دشمن با جنگ و گریز به قسمت شمال سکو گریخته و از آنجا با یک فروند شناور فرار کردند و به سکوی العمیه رفتند. پس از تسخیر سکو از سوی تیم عملیات ویژه ناوچه همیشه جاوید پیکان در کنار سکوی البکر مستقر و اسرا به روی ناوچه منتقل شدند. در همین زمان دو فروند ناوچه موشک انداز دشمن که در حال خروج از خور عبداله بودند، بر صفحه رادار ناوچه پیکان مشاهده شدند. ناوچه پیکان از سکو جدا و برای انهدام آنها به طرف شناورهای دشمن حرکت کرد. اولین ناوچه دشمن را با شلیک یک فروند موشک سطح به سطح منهدم و سپس به سوی ناوچه دوم تغییر جهت داد. ناوچه عراقی که شاهد انهدام ناوچه اول بود، بلافاصله بازگشته و با سرعت زیاد از منطقه خارج و به داخل خور عبداله گریخت. ن

اوچه قهرمان پیکان به طور مکرر با یگان های دشمن درگیر و تعدادی یگان شناور و هواپیمای جنگنده نیروهای خصم را منهدم کرد، زیرا همان گونه که پیش بینی شده بود، دشمن یگان های خود را یکی پس از دیگری برای مقابله با ناوچه پیکان از بندر ام القصر به بیرون می فرستاد، اما هماهنگی بین نیروهای دریایی و هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران موجب شد که تعداد زیادی از هواپیماهای جنگنده و یگان های شناور دشمن در این عملیات منهدم شوند. ناوچه پیکان علاوه بر درگیری مستقیم با نیروهای دشمن با هدایت هواپیماهای تیزپرواز نیروی هوایی ارتش بر روی واحدهای دشمن موجب انهدام تعداد دیگری از آنها شد. در ظهر روز هفتم آذر خاتمه عملیات توسط فرماندهی صحنه اعلام شد. بر اساس گشت هوایی انجام شده بر فراز منطقه نبرد آن منطقه خالی از یگان های دشمن اعلام و ناوچه جاوید پیکان عازم بازگشت به پایگاه خود شد.

پس از طی چند مایل یک فروند ناوچه موشک انداز دشمن که در زیر سکوی العمیه مخفی شده بود، از مخفیگاه خود خارج می شود و سه فروند موشک پیاپی به طرف ناوچه پیکان شلیک می کند. به دلیل مانور سریع ناوچه پیکان موشک اول به آن اصابت کرد و در نزدیکی ناوچه در آب منفجر شد، اما بلافاصله موشک دوم به پاشنه ناوچه اصابت و نیروی محرکه آن را از بین می برد. متعاقبا موشک سوم نیز به ناوچه اصابت و موجب غرق شدن ناوچه و شهید شدن تعداد زیادی از کارکنان ایثارگر و حماسه آفرین آن می شود. پس از مدت کوتاهی ناوچه دشمن که ناوچه پیکان را هدف قرار داده بود منهدم شد.

نتیجه این عملیات انهدام بخش عمده توان دریایی رژیم بعثی و از بین رفتن تعداد زیادی از هواپیماهای دشمن بود و موجب شد برتری مطلق دریایی در خلیج فارس به طور کامل کسب شود و تا پایان جنگ استمرار یابد. دشمن بعثی که متوجه شد دیگر امکان مقابله با دلاورمردان نیروی دریایی ارتش ایران را از طریق یگان های سطحی خود ندارد، تغییر تاکتیک داده و برای تهدید خطر ارتباط دریایی جمهوری اسلامی ایران به استفاده از یگان های هوایی و موشک های هوا به سطح و ساحل به دریا روی آورد که ایثارگران نداجا در طول مدت دفاع مقدس، دشمن را در استفاده از این روش نیز ناکام گذراند.

 
 
یک شنبه 26 دی 1389  8:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

مروارید


بسم الله الرحمن الرحیم
«عملیات مروارید» یکی از بزرگترین حماسه هایی که نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس از خود به یادگار گذاشت، عملیات مروارید بود. نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی پس از گذشت دو ماه از شروع جنگ تحمیلی طی یک عملیات تهاجمی گسترده در تاریخ 7 آذر 59 ضربه های سنگینی به نیروهای عراقی وارد کرد تا جایی که صدام این خبر را «بدترین خبر در طول زندگى خود» خواند و تا پایان جنگ صادرات نفت عراق از طریق خلیج فارس قطع شد.

 

 

رژیم بعث عراق در آغاز جنگ تحمیلی به موازات پیشرفت درغرب و جنوب ایران برای تسلط بر خلیج فارس نیز برنامه ریزی کرده بود تا از طریق نیروی دریایی به سمت شرق ایران وارد و خیلی زود به منطقه حیاتی خارک و بوشهر دست پیدا کند، اما نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی در اولین عملیات تهاجمی خود در 7 آذر 59 توانست ضربه سنگینی به نیروی دریایی ارتش عراق وارد کند و خط بطلانی بر بسیاری از تصورات گذشته بکشد. طى دوازده ساعت عملیات مروارید که از سپیده دم ۷ آذر سال ۱۳۵۹ شروع شد، کارکنان غیور ناوچه موشک انداز « پیکان» و نیروهاى تفنگدار و تکاور ضمن سرنگون کردن دو فروند بالگرد و یک فروند از هواپیماهاى میگ عراقى به پشتیبانی نیروى هوایى ارتش توانستند، بیش از ۹۰ درصد از یگانها و نیروهاى پشتیبانى کننده ناوگان درگیر دریایى عراق را منهدم نمایند و سرانجام پس از ساعت ها نبرد بی امان، هنگام ظهر در حالی که دلاورمردان آخرین گلوله های خود را به سوی دشمن نشانه می رفتند، ناوچه پیکان مورد اصابت چند موشک قرار گرفت و با پرسنل شجاع خود در شمال خلیج فارس، در دل آبهای گرم و نیلگون آن جای گرفت و صفحه زرین دیگری بر تاریخ نبردهای دریایی کشور افزوده شد. دراین عملیات تصرف بزرگترین پایانه های صدور نفت منطقه، یعنی دو سکوی نفتی «البکر» و «الامیه» که شاهرگ حیاتی و اقتصادی عراق بود و نیز پاکسازی چند منطقه دریایى در شمال خلیج فارس، منجر به ناکارکردن و از بین رفتن ناوگان اصلى نیروى دریایى صدام و قطع صادرات نفت عراق از طریق خط لوله خلیج فارس شد. در واقع عملیات دریایی «مروارید» سرآغاز تحولی عظیم در صنعت نیروی دریایی ایران شد؛ خروج کشتى ها از منطقه خیلج فارس با حراست و ضریب ایمنى بالا، تعمیر بیش از ۹۰% از تجهیزات مدرن و سامانه هاى پیچیده ناوها، ناوشکن ها و سایر شناورها به دست تواناى متخصصین، به خودکفایى صددرصد نیروی دریایی انجامید. طی سالهای جنگ تأسیس و بهره بردارى از مراکز آموزش عالى و تخصصى و همچنین کارخانه هاى عظیم قطعه سازى و شناورسازى آغاز شد، به طورى که در دوران سازندگى نیز این امر به اوج خود رسید و مراکز آموزش عالى و مجتمع هاى دانشگاهى این نیرو هم اکنون به عنوان مدرنترین و مجهزترین مراکز علمى - دریایى خاورمیانه شناخته شده است. امام (ره) در پیامی به مناسبت پیروزی در عملیات دریایى مروراید فرمودند:«... رویارویى نیروى دریایى ارتش با دشمن و آن همه افتخارات رزم، رشادت، شهامت و شهادت نشانه اى از اقتدار و اعتبار این نیروى بزرگ و سرافراز است...» آیت الله هاشمی رفسنجانی در بخشی از خاطرات خود در مورد نتایج این عملیات می گوید : " ... از آن تاریخ دیگر عراق خلیج فارس را برای خودش بی خاصیت دید چراکه راهی برای دسترسی به دریا نداشت، بنابراین برای صدور نفت، ترابری خود را به « اردن» منتقل کرده و در« خلیج عقبه» با صرف هزینه های زیادی اسکله های اردن را تقویت نمود و از« دریای احمر» برای خود راه عبوری ساخت. آنها برای صدور نفت به « بندر جیهان» ترکیه متکی بودند و مقداری هم توسط تانکرهای نفت کش از طریق «اردن» صادر می کردند و در مواردی هم برای حضور در دریا از بنادر کشورهای جنوب خلیج فارس استفاده می بردند." وی در بخش دیگری از تشریح این عملیات به کمک های کشورهای غربی اشاره کرده و تصریح می کند: "... به این ترتیب سیادت خلیج فارس از هفتم آذر 59 به همت نیروهای مسلح ایران به ویژه نیروی دریایی و حمایت نیروی هوایی ارتش تا آخر جنگ در اختیار ایران بود و با تصمیم و در خواست ایران این دریا برای عبور و مرور کشتی ها امن شد. هرچند عراق با کمک برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس، آمریکا، فرانسه و... با وارد کردن انواع هواپیماهاى جنگى از قبیل میراژ، سوپر فولدن و سوپراستاندارد، شناورهاى غیرنظامى ایرانى و خارجى را مورد حمله موشکى و هوایى خود قرار مى داد که این امر نیز با توانمندی علمی و فنی نیروی دریایی خنثی مى شد، رژیم بعث عراق نتوانست در طول جنگ از باقیمانده نیروی دریایی خود که در «بندرام القصر» محبوس مانده بود، بهره ای ببرد و نیز نتوانست کشتی ها و سلاحهای فراوان جنگی که از ایتالیا خریده بودند را به منطقه بیاورند." به همت نيروي دريايي ارتش؛ پديدآورندگان و رزمندگان عمليات مرواريد تقدير مي‌شوند خبرگزاري فارس: در آستانه هفتم آذر روز نيروي دريايي ارتش و حماسه آفريني‌ اين نيرو در عمليات پيروزمندانه مرواريد، رئيس اداره عقيدتي سياسي نيروي دريايي ارتش ويژه برنامه هاي گراميداشت اين روز را اعلام كرد. به گزارش خبرگزاري فارس ، حجت الاسلام انصاري رئيس اداره عقيدتي سياسي نيروي دريايي ارتش با اشاره به هفتم آذر روز نيروي دريايي ارتش گفت: نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران با بهره گيري از تجارب ارزشمند هشت سال دفاع مقدس با حضور مقتدرانه در پهنه آبهاي نيلگون خليج هميشه فارس، درياي عمان و بحر خزر ماموريت پاسداري از حريم آبهاي سرزميني كشور را با موفقيت كامل و بهره گيري از تجهيزات و فناوريهاي پيشرفته نظامي به انجام رسانيده و در حال حاضر نيز تحت زعامت فرمانده معظم كل قوا آماده است تا ماموريت‌هاي محوله را به نحو احسن پيگيري و اجرا كند. انصاري با اشاره به نامگذاري هفتم آذر، روز نيروي دريايي ارتش افزود: انجام عمليات بزرگ مرواريد كه در هفتم آذر سال 1359 منجر به انهدام سكوهاي البكر و الاميه عراق، ساقط كردن 11 فروند هواپيما، بالگرد و ناوچه رژيم بعثي و در مجموع موجب از بين بردن دوسوم از توان نيروي دريايي دشمن گرديد؛ حماسه عظيمي را خلق كرد كه براي هميشه درتاريخ درخشان اين سرزمين مقدس به ثبت رسيد و امروز به پاسداشت خلق آن حماسه سترگ، در هفته اول آذر ماه ويژه برنامه هاي مختلفي در نظر گرفته شده است. رئيس اداره عقيدتي سياسي نيروي دريايي ارتش خاطرنشان كرد: برگزاري همايش بزرگ تجليل از پديدآورندگان، رزمندگان، فرماندهان و خانواده‌هاي معظم شهداي عمليات مرواريد در منطقه دريايي بوشهر، برگزاري مراسم صبحگاه مشترك نظامي با حضور يگان هاي نمونه نيروي دريايي در ستاد اين نيرو و ديگر يگانهاي تحت امر، تجديد ميثاق كاركنان و فرماندهان عاليرتبه نيروي دريايي ارتش در حرم حضرت امام خميني (ره) و مزار شهداء، ديدار با خانواده هاي معظم شهداء و برپايي جشن حماسه و دريا با حضور خانواده هاي محترم اين نيرو بخشي از ويژه برنامه هاي گراميداشت هفتم آذر ماه امسال مي باشد. انصاري همچنين شركت گسترده كاركنان و مسئولين نيروي دريايي در نماز جمعه مورخه 8/9/87، برگزاري جشنواره ها و مسابقات ورزشي در رشته هاي مختلف از جمله اعزام تيم دوچرخه سواري منطقه يكم نيروي دريايي ارتش از بندر عباس تا مرقد مطهر بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، توليد دهها عنوان برنامه راديويي و تلويزيوني و پخش آنها از شبكه هاي مختلف صدا و سيما، تهيه و توليد دهها عنوان كليپ، تيزر انيميشن و بسته ها و نرم افزارهاي فرهنگي و توزيع آنها در ايستگاههاي صلواتي را از ديگر برنامه هاي نيروي دريايي ارتش به مناسبت هفتم آذر بيان كرد. وي در ادامه به ارسال مقالات و انجام مصاحبه فرماندهان نيروي دريايي با رسانه‌هاي نوشتاري اشاره و تصريح كرد: انشاء الله با برگزاري هرچه بهتر فعاليتهاي ذكر شده بتوانيم گام موثري در جهت معرفي تلاش ها و ايثارگريهاي جان بركفان نيروي دريايي ارتش برداشته شود. انصاري در پايان با اشاره به برگزاري نشست خبري در روز يكشنبه (3/9/87) با حضور امير دريادار سياري فرمانده نيروي دريايي ارتش در محل ستاد اين نيرو از رسانه هاي جمعي خواست تا با انعكاس شايسته دستاوردها و حماسه آفريني هاي نيروي دريايي ارتش همچون گذشته رسالت ارزشمند و مقدس خود را به خوبي ايفا نكنند.

 
 
یک شنبه 26 دی 1389  8:46 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

نیروی دریایی و حفاظت از خطوط مواصلاتی ایران


وظيفه نيروي دريايي ارتش، حفاظت و باز نگه‌داشتن خطوط مواصلاتي ايران به گزارش ايسنا، فرمانده اسبق منطقه دوم دريايي بوشهر، وظيفه نيروي دريايي ارتش در سواحل بوشهر و آبهاي جنوب را حفاظت و باز نگه‌داشتن خطوط مواصلاتي ايران دانست و گفت: در عمليات مرواريد حضور دشمن از صحنه خليج‌فارس به طور كامل محو شد و منابع عمده اقتصادي خود يعني سكوهاي "البكر" و "الاميه" از بين رفت. اميردريادار علي پورحسين‌زاده در ادامه اظهار كرد: علي‌رغم اينكه جزيره خارك به طور مداوم زير آتش عراق بود ولي هيچ‌گاه صدور نفت از ايران قطع نشد و اين يكي از افتخارات بزرگ نيروي دريايي ارتش است. وي همچنين از اينكه كمتر در رسانه‌ها به نقش ارتش پرداخته شده است انتقاد كرد.

 

 

افتخار نيروي دريايي ارتش اين است كه مسئوليت خود را به بهترين شكل انجام داد فرمانده منطقه دوم دريايي بوشهر در زمان عمليات مرواريد (1359) نيز با تقدير از رشادت‌هاي سربازان نيروي دريايي در ابتداي جنگ تحميلي عنوان كرد: با شروع جنگ تحميلي تمام اختلاف‌ها كنار گذاشته شد و همگي با فداكاري در آمادگي صددرصد و آماده انجام عمليات بودند. دريادار غلامعلي رزمجو همچنين گفت: يكي از افتخارات نيروي دريايي ارتش اين است كه مسئوليت حفظ و حراست از خليج‌فارس را به عهده داشت و اين مسئوليت را به بهترين شكل ممكن انجام داد. وي ادامه داد: تا روز ششم آذر 59 بخش قابل توجهي از توان دريايي ارتش عراق از بين رفت و متاسفانه در روز هفتم آذر پس از انجام عمليات مرواريد، ناوچه پيكان توسط موشك‌هاي ناوچه‌هاي دشمن مورد هدف قرار گرفت كه البته آن ناوچه عراقي بلافاصله توسط تيزپروازان ارتش ايران نابود شد. دريادار سياري فرمانده نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران معتقد است كه عمليات مرواريد ضمن وارد كردن ضربه‌هاي انساني و اقتصادي بر پيكره دشمن،‌ روح اعتماد به نفس و روحيه توانمندي و غرور را در كالبد نيروهاي مسلح ايران دميد. در پايان اطلاعيه شماره 320 ستاد مشترك ارتش كه در هفتم آذرماه سال 1359 منتشر شده بود، پس از ذكر خسارات وارد شده به ارتش عراق آمده است: « ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران ضمن تقدير از فرد فرد پرسنل رزمنده و با كفايت نيروي دريايي و هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران، كه با هماهنگي كامل عمليات مزبور را با پيروزي صددرصد پايان دادند، موفقيت لشكريان اسلام را به ملت مسلمان و مبارز ايران تبريك مي‌گويد.» گفت وگو با اميردريادار كوچكى در دفاع هشت ساله روزهاى به يادماندنى بسيارى وجوددارد كه هريك به نام فرد و يا گروه خاصى در تاريخ ثبت شده است. هفتم آذر روزى است كه نيروى دريايى ارتش جمهورى اسلامى بيش از دو سوم ظرفيت نيروى دريايى دشمن را منهدم كرد و صفحه زرينى درتاريخ جنگهاى دريايى از خود به يادگار نهاد. امير دريادار سجاد كوچكى فرمانده نيروى دريايى ارتش به همين مناسبت ضمن گفت و گويى ابعاد اين حادثه تاريخى را كه عمليات مرواريد نام گرفته بازگو نموده اند كه مى خوانيد: عمليات مرواريد چگونه شكل گرفت؟ عمليات مرواريد در راستاى تكميل عملياتهاى «اشكان» و «شهيد صفرى» و با هدف انهدام و پاكسازى سكوهاى نفتى البكر و الاميه صورت گرفت. در اين عمليات نيروى رزمى ۴۲۱ متشكل از ناوچه قهرمان پيكان، ناوچه هاى موشك انداز گرز و فلاخن، يدك كش دلير و بالگردهاى نيروى دريايى با ازخود گذشتگى بيش از پيش و تحت پشتيبانى تيزپروازان نيروى هوايى مأموريت خويش را به انجام رسانيدند و در اين راستا چندين شناور سطحى دشمن را به قعر آبهاى نيلگون خليج هميشه فارس فرستادند و خسارات جبران ناپذيرى را بر پيكره نيروهاى بعثى وارد آوردند و حماسه جاويد ناوچه پيكان را به يادگار نهادند. اين عمليات ازنظر راهبردى چه تأثيرى بر جنگ داشت و ساير نتايج و پيامدهاى آن براى جمهورى اسلامى ايران چه بود؟ ترمينالهاى نفتى البكر و الاميه ازنظر استراتژيك از اهميت فوق العاده اى برخوردار بودند و نيروى دريايى نيز به منظور سيادت دريايى مصمم بود تا از اين دو منطقه راهبردى به عنوان سرپل و پستهاى ديده بانى استفاده نمايد و با دراختيارگرفتن سكوهاى نفتى مزبور كنترل كامل يگانهاى رزمى سطحى، هوايى و تجارى عبورى دشمن از بنادر ام القصر و بندر نفتى فاو را دراختيار گيرد. از اهداف ديگر اين طرح مى توان از ديده بانى، غافلگيرى و كشاندن يگانهاى رزمى دشمن به دريا را نام برد كه نهايتاً منجر به انهدام بخشى اعظمى از نيروى دريايى عراق و زمينگيرشدن باقيمانده آن نيرو شد. به گونه اى كه تا پايان جنگ حضور كمرنگ نيروى دريايى عراق در منطقه محسوس بود. در خاتمه اين عمليات ضمن بستن بنادر وقطع خطوط مواصلاتى دشمن، بنادر جنوبى كشور تا آخرين روز جنگ باز بوده و به فعاليت اقتصادى خود ادامه داده و خطوط مواصلاتى خودى نيز در امنيت و حراست ناوگان خودى قرارگرفت. در شرايط امروز نيز شاهد تهديد از ناحيه دشمنان هستيم، به نظر شما ميزان آمادگى ما براى مقابله با چنين تهديداتى چه اندازه است؟ همانگونه كه مطرح نموديد و به نظر تمام كسانى كه داراى تجارب مؤثرى درروند امنيت دفاعى كشور مى باشند جدى ترين تهديدات برعليه منافع كشور، تهديدات دريا پايه مى باشد. نيروى دريايى ارتش جمهورى اسلامى ايران با شناخت ضرورت هاى دفاع استراتژيك و براساس راهبرد دفاع همه جانبه در دريا و سياست بازدارندگى دريايى اقدام به افزايش قابليت هاى بازدارندگى نموده است و حاصل آن افزايش ريسك پذيرى و پذيرش خسارات و تلفات سنگين براى كسانى است كه قصد تعرض به اين آب و خاك را دارند. نيروى دريايى از مزيت هاى فراوانى در دريا و سواحل به هم پيوسته در خليج فارس و درياى عمان با خورها و بنادرطبيعى و مصنوعى متعدد و ژئواستراتژى دفاعى ممتاز برخوردار بوده كه به نداجا امكان تاخت هاى دريايى و تكهاى انهدامى در سراسر سواحل كشور و حفاظت از مرزهاى آبى را مى دهد و انجام رزمايش هاى مختلف نمايش توانمندى و اقتدار ارتش اسلام در مقابل چنين تهديداتى مى باشد. در سال جارى دو رزمايش بسيار بزرگ و مهم يعنى رزمايش پيامبر اعظم(ص) و ضربت ذوالفقار انجام گرفت كه در هردو آنها نيروى دريايى سهم بسزايى داشت و نقش مهمى ايفا نمود، لطفاً درمورد اهداف و نتايج اين رزمايش ها مطالبى بيان فرماييد. برگزارى رزمايش بزرگ ضربت ذوالفقار و رزمايش هايى از اين دست نشانه اقتدار جمهورى اسلامى ايران در سراسر پهنه جغرافيايى منطقه خليج فارس و درياى عمان مى باشد. ما نيز به تمام كشورهاى دوست و برادران مسلمان خود اعلام مى داريم كه نظام جمهورى اسلامى ايران با استفاده از اقتدار خويش مى تواند امنيت منطقه استراتژيك خليج فارس و تنگه هرمز را تأمين نمايد و نيازى به حضور بيگانگان در خليج فارس نمى باشد. از ديگر اهداف اين رزمايش و ساير رزمايش ها مى توان به بالا نگه داشتن توان رزمى نيروهاى مسلح ارتش جمهورى اسلامى ايران و رساندن اين نيروها به سطح مطلوبى از آمادگى و نيز آزمايش آخرين دستاوردهاى دفاعى و تسليحاتى كشور و به كارگيرى جديدترين تاكتيك هاى رزمى و دفاعى روز دنيا در صحنه نبرد براساس راهبرد دفاع همه جانبه در دريا و سياست بازدارندگى دريايى اشاره كرد. به طورى كه با حضور سريع و به موقع خود در شرايط بحرانى به دفاع از مرز و بوم ميهن اسلامى پرداخته و انديشه دست درازى به خاك اين مرز و بوم به ذهن هيچ يك از دشمنان خطور نكند. يكى از تأكيدات رهبر معظم انقلاب ايجاد ابداعات، اختراعات و نوآورى ها در نيروهاى مسلح است. نيروى دريايى و جهاد خودكفايى اين نيرو در اين خصوص چه برنامه هايى را به انجام رسانده است؟ يكى از تأكيدات رهبر معظم انقلاب و فرماندهى كل قوا ايجاد ابداعات، اختراعات و نوآورى ها در نيروهاى مسلح است. در راستاى منويات فرماندهى معظم كل قوا، نيروى دريايى ارتش جمهورى اسلامى ايران با شناخت كامل از نيازهاى اصلى كشور در دفاع از امنيت ملى و حريم آبى كشور و در راستاى دفاع همه جانبه در دريا با تكيه بر توان بالاى متخصصان و كارشناسان داخلى و همكارى با سازمان هاى پژوهشى و دانشگاهى و بخش هاى مختلف صنعت اقدام به ساخت ناوچه هاى موشك انداز تندرو نمود كه هم اينك در ناوگان نيروى دريايى ارتش جمهورى اسلامى ايران مشغول به انجام وظيفه مى باشند. همچنين ساخت شناورهاى سنگين و ناوشكن هاى مدرن در دست اقدام مى باشد كه در آينده اى نزديك بهره بردارى از آنان به عمل آمده و جهت صيانت از مرزهاى آبى كشور رهسپار درياها خواهند گرديد. ساخت زيردريايى با تناژهاى مختلف و براساس راهبردهاى دفاعى كشور از ديگر اقدامات نيروى دريايى در جهت نيل به خودكفايى و ارتقاى توان زيرسطحى به شمار مى رود و در واقع براساس اوامر فرماندهى معظم كل قوا نيروى دريايى ارتش جمهورى اسلامى ايران رفتن به راه ناپيموده را آغاز نموده است.

 
 
یک شنبه 26 دی 1389  8:47 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

منابع مورد استفاده

منابع مورد استفاده

- کارنامه توصیفی عملیات هشت ساله دفاع مقدس،نوشته ی علی سمیعی،نشر نمایندگی ولی فقیه درنیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی-1376

-روزنامه ایران

- ایسنا

-وبلاگ ارتش سرافراز ایران
-روابط عمومى نيروى دريايى ارتش جمهورى اسلامى ايران   محمد على بخشى   
iran-newspaper.com-
shana.ir-

rasekhoon.net-

 
 
یک شنبه 26 دی 1389  8:49 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها