0

دیدنی های زیبا و کمتر شناخته شده اتیوپی

 
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

دیدنی های زیبا و کمتر شناخته شده اتیوپی

دیدنی های زیبا و کمتر شناخته شده اتیوپی

 

 

نقاط دورافتاده و زیبایی در کشور اتیوپی وجود دارند که هنوز برای بسیاری از گردشگران ناشناخته هستند. 

 

منطقه «تیگرای» (Tigray Region) در مرز دو کشور اتیوپی و اریتره واقع شده است که به‌تازگی و در نتیجه‌ زحمت‌های «ابی احمد»، نخست وزیر جدید کشور، جنگ با یکدیگر را کنار گذاشته‌اند. این منطقه خشک‌ترین منطقه‌ی کشور به شمار می‌آید. خطوطی از گازهای آتشفشانی گوگردی آسمان، دره‌های تفتیده‌ی تیگیریا را فرا گرفته است. قله‌های نوک‌تیز آن به رنگ قرمز اخرایی هستند و مانند مناره‌ها و قلعه‌های شنی سر به آسمان کشیده‌اند و فلات‌ها پوشیده از جنگل‌های کاکتوس هستند.

 

مردی همگام با صدای ضرباتی که روی طبلی از جنس پوست بز زده می‌شد، دور آتش می‌رقصید و آوازهای ۵۰ ساله‌ی اقوام تیگرینیا را درباره‌ی کار در مزارع و برادرانی که در جنگ از دست رفته بودند می‌خواند. نگرانی‌ها و دلواپسی‌ها سریع‌تر از صندوق‌های پر از نوشیدنی محلی خالی می‌شدند و همه سرخوش بودند. طبل‌زن‌ها سرمست از ریتمی که می‌نواختند، صداهایی از گلوی‌شان خارج می‌کردند و شیرمردی که فقط یک پا داشت، سعی می‌کرد با استفاده از عصای زیر بغل و یک نیزه از روی هیزم‌های برافروخته بپرد.

جشن به خاطر ورود ما به غار «کورارو» (Koraro) در کوهستان «گرالتا» (Gheralta) بر پا شده بود. خارجی‌ها یا به اصطلاح تیگرینیایی‌ها، «faranjis» به‌ندرت به این نقطه‌ی پرت و دورافتاده سفر می‌کنند. چادرهای گنبدی شکلمان را برای یک شب در اینجا برپا کردیم. سنگ‌نوشته‌ای که در اثر تابش شعله‌های آتش نمایان شده بود، گوشه‌ای از تاریخ بشریت را در این نقطه‌ی شنی و مرتفع جهان فاش می‌کرد. سنگ‌نوشته‌ی «پیروزی برای میهن» یادآور دوره‌ای از شورش و انقلاب در این سرزمین بود که اعضای حزب «جبهه‌ی آزادی مردم تیگرینیا»، دو سال تمام را مخفیانه در این منطقه به سر بردند و نقشه سرنگونی رژیم کمونیست «درگ» (Derg Communist regime) را که بر اتیوپی خکومت می‌کرد، می‌کشیدند. آن‌ها در نهایت در سال ۱۹۹۱ دست به یک راه‌پیمایی و در نهایت، اقدام نظامی در آدیس‌آبابا زدند. خرابه‌های رو به زوال کلبه‌هایی که آن‌ها با استفاده از آجر در این منطقه ساختند، هنوز وجود دارند و نوعی حس رفاقت و همدلی هنوز در میان این حفره‌های بازالتی باستانی موج می زند.

اتیوپی

کوهستان گرالتا یکی از سه مکان مقدسی است که دو دهه‌ی گذشته، نقطه‌ی آغاز گردشگری اتیوپی بودند

کوهستان تیگرای که مانند یک میدان وسیع مملو از صخره‌های عمودی و مارپیچ‌های صعودی، خط‌الراسی در سراسر بخش شمالی اتیوپی تشکیل داده است، مخفیگاهی طبیعی برای کسانی است که به‌دنبال مامنی برای پنهان شدن می‌گردند. سنگ‌های ماسه‌ای که در این کوه‌ها وجود دارند، به‌قدری نرم هستند که به‌راحتی با دست یا حتی باد در هم می‌شکنند. مدت‌ها پیش از آنکه شورشیان وارد اینجا بشوند، زاهدان و تارکان دنیا، این نقطه را برای ساختن عبادتگاه برمی‌گزیدند. این روند از قرن پنجم آغاز شد و ۹۰۰ سال ادامه پیدا کرد.

حفره‌های زیرزمینی بزرگ و پر از دیوارنگاری کوهستان که با نقوشی آسمانی و تابناک پر شده است، کشمکش‌های مذهبی و آشوب‌های سیاسی زیادی را در طول عمر خود شاهد بوده و همگی را به سلامت پشت سر گذاشته است. از این میان، ۱۲۱ حفره هنوز هم به انجام آیین‌های مذهبی اختصاص دارند و از این لحاظ، بزرگ‌ترین مجموعه‌ی کلیساهای سنگی جهان به شمار می‌آید؛ اما شگفت‌آور است که هیچ‌کدام از عجایب تیگرای هنوز در فهرست یونسکو ثبت نشده‌اند و از آن تاسف‌برانگیزتر، آن است که تنها شمار کمی از افراد غیراتیوپیایی از وجود چنین منطقه‌ای آگاه هستند.

۲۸ کلیسا در دل کوه‌های «گرالتا» (Gheralta Mountains) وجود دارد. این کوه‌ها یکی از سه مکان مقدسی است که کمتر از دو دهه‌ی پیش، گردشگری اتیوپی از آنجا شروع شد. کمتر از ۱۰ مورد از این کلیساها، از طریق جاده قابل دسترسی هستند. دسترسی به سایر کلیساها مستلزم کوه‌نوردی‌های پرچالش است. به عبارت دیگر، تنها راه پیش رو برای بازدید از کلیساها، تماشای مناظر افسانه‌ای و ملاقات‌های غیرمترقبه با جوامع محلی، کوهنوردی و کمپینگ است. 

اتیوپی

پیاده‌روی ما از دره‌ی «دبره شیان» (Debre Tsion Valley) شروع شد. ما که از فرودگاه «مکله» (Mekele) حدود سه ساعت برای رسیدن به این نقطه رانندگی کرده بودیم، پس از پیاده شدن از خودروها گویی وارد یکی از داستان‌های انجیل شدیم. آنچه پیش رویمان قرار داشت، شبیه صحنه‌هایی بود که در داستان‌های کتب عهد قدیم وصف می‌شدند. کشاورزانی فقیر به‌همراه گاوهای‌شان مشغول خرمن‌کوبی بودند؛ چوپانانی که پشت گله‌ی بزها راه می‌رفتند و عصاهای‌شان را با دو دست پشت گردن‌شان نگه داشته بودند، زن‌ها لباس‌هایی سفید و بلند پوشیده بودند و موهای بافته شده‌ی خود را به درون یقه‌های پرچین و بسته‌ی خود انداخته بودند. مادران، در حالی که نوزادان را به پشتشان بسته بودند و سبدهایی انباشته با «اینجرا» (نوعی نان) را با خود حمل می‌کردند، به‌سمت تعمیدگاه در حرکت بودند. پس از آنکه به زیر سایه‌ی یک درخت زیتون آفریقایی خزیدیم، راه روبه‌بالا و مارپیچ‌وار آن‌ها را با چشم دنبال کردیم.

«مرگتا»، کشیش نابینا و ۷۰ ساله‌‌ منطقه، بیرون کلیسای «آبونا آبراهام» (Abuna Abraham church) نشسته بود و با استفاده از یک دم اسب، مگس‌ها را از دور خود پراکنده می‌کرد. او معمولا روزها در همان نقطه می‌نشست. ازخودگذشتگی این مرد پا به سن گذاشته، اگرچه تحسین‌برانگیز است، اما کار چندان غیرمعمولی نیست. «گبری»، راهنمای محلی که من را همراهی می‌کرد، با تاکید می‌گفت، راهبی بود که حاضر نبود حتی یک شب از کوه خود دور بشود و ۱۱۱ سال، شب‌ها را در همان محل به صبح رساند. باور چنین ادعایی سخت است اما من آن را می‌پذیرم. 

اتیوپی

به هر کجای تیگرای گام بگذارید، با آغوش باز از شما استقبال خواهد شد

وارد کلیسا که می‌شویم، سه غار وجود دارد که هر سه با صحنه‌هایی از گذشتن حضرت موسی از دریای سرخ و کشتن اژدها به دست سنت جورج آراسته شده‌اند. با اینکه تاریخ این نقاشی‌ها نامعلوم است، تازگی و طراوت رنگ‌های آن‌ها را نمی‌توان منکر شد. روی یکی از دیوارها مجموعه‌ای از عصاهای چوبی مخصوص عبادت نصب شده است. کشیش دیگری که از پشت پرده‌ای ابریشمی بیرون آمد، یکی دیگر از گنجینه‌های ارزشمند کلیسا را در دست داشت: بادبزنی تشریفاتی متعلق به قرن سیزدهم با شمایلی قابل تامل. زمانی از این بادبزن کهن برای دمیدن هوای مقدس به کودکان بیمار و شفا دادن آن‌ها استفاده می‌شد. ولی اکنون آن را درون یک پوست بز و دور از دسترس دیگران نگهداری می‌کنند.

روستاییان منطقه‌ی «دوگوم» (Dugum) معمولا برای رسیدن به آبونا آبراهام دو ساعت پیاده‌روی می‌کنند. مسیری که ما به‌سمت پایین و برای رسیدن به مزارع تحت آبیاری گوجه فرنگی پیمودیم، به‌شدت ما را خسته و نیازمند استراحت کرد. شاخه‌های گسترده‌ی چنار ۵۰۰ ساله‌ای که سایه‌ی خود را سخاوتمندانه به رهگذران پیشکش می‌کند، نقش سرپناه را برای استراحت شبانه‌ ما به عهده گرفت. قاطرهایی که از کشاورزهای محلی کرایه کرده بودیم بارها و چادرهای ما را حمل می‌کردند و گودال‌های حفرشده در زمین آب کافی برای حمام و آشپزی را فراهم می‌کرد. ما از فرط خستگی زیر آسمان مهتابی شب به خوابی عمیق فرو رفتیم تا اینکه صدای زوزه‌های شغال‌ها کم‌کم در آواز غازهای مصری که پیام‌آور سپیده‌دم هستند، محو شد. راه‌هایی که کوه‌ها را به هم وصل می‌کنند، اگرچه در طی قرن‌ها همیشه مورداستفاده ساکنین منطقه بوده است، راه‌هایی پر از دست‌انداز، با شیب‌های تند و موانعی غیرمنتظره هستند.

اتیوپی

کوه «کیمر» (Mount Kemmer) سطحی مرتفع و سرسبز در ارتفاعات بلند است و به سقف گرالتا شهرت دارد. رسیدن به قله‌ی این کوه نیازمند تلاش بسیار، اعتماد به نفس و باور قلبی است. در حین بالا رفتن از گلوگاهی که در اثر جریان رودخانه‌ی «مای کورار» (May K’orar) در میان سنگ‌ها پدیدار شده است و فقط چند هفته در سال جریان می‌یابد، روی توده‌های گداخته‌ آتشفشانی درهم‌شکسته و پراکنده پا گذاشتیم و خلوت دوستانه‌ی صخره‌ها و طوطی‌های کوچک درازدم را که اطراف چشمه‌ی طبیعی پرواز می‌کردند به هم زدیم. 

هدفی که آن صبح برای خود تعریف کرده بودیم، رسیدن به صومعه‌ای در کوهپایه‌ی کوه کیمر است که روی یک پرتگاه واقع شده و از چشم‌اندازی عرفانی برخوردار است. این صومعه و حفره‌های متروک و دور از چشم آن اقامتگاهی موقتی است. بقایای لباس‌ها و غذاهای نذری اهدایی به صومعه این نکته را به انسان‌ها یادآوری می‌کنند که سخاوت مردمان اتیوپی به ادامه‌‌دار شدن حضور تارکان و زاهدان در این صومعه کمک بسیاری کرده است. سخاوت بی‌پایان آن‌ها را زمانی تجربه کردم که سرزده به یک مراسم عروسی در نزدیکی روستای «آگوزا» وارد شدیم. مراسم عروسی روی کف خاکی یک خانه‌ ساده خشتی برگزار می‌شد. با کف‌زدن‌های فراوان از ما استقبال کردند و دعوت شدیم روی تشکی حصیری بنشینیم و باعجله کمی نوشیدنی برای‌مان تهیه کردند. پدر عروس که پوزخندی شیطنت‌آمیز به لب داشت، جامی سفالی به دست من داد و آن را با نوشیدنی پر کرد که در یک قوطی زنگ‌زده‌ قلعی آماده کرده بودند.

ساکنان اتیوپی

تمام شب را در مهمانی گذراندیم و پس از غروب آفتاب بود که عروس و داماد بالاخره آمدند. آن‌ها لباس‌هایی نخی به تن داشتند و داماد با غرور زیاد، یک کلاه بیس‌بال سفید روی سرش گذاشته بود. صدای یک ساز تک زهی محلی همه‌ی مهمانان را به رقصیدن فرا می‌خواند؛ حتی مردانی که کلاشینکف‌های خالی از خشاب را بی‌اعتنا به خطرهایی که آن‌ها را تهدید می‌کرد، روی شانه انداخته بودند و مانند یک نشانه‌ افتخار آن را حمل می‌کردند. این روستاییان که محل زندگی آن‌ها تا نزدیک‌ترین جاده ساعت‌ها فاصله دارد، خارجی‌های کمی را در روستای خود دیده‌اند. در حال حاضر، گردشگر و گردشگری برای آن‌ها بیشتر از آنکه تهدیدی برای نفوذ تلقی بشود، یک پدیده‌ نوظهور است. به این معنی که به هر کجای این منطقه که گام بگذارید، درهای خانه‌ها به روی شما گشوده هستند و با آغوش باز از شما استقبال خواهند کرد.

ما مهمانان افتخاری عروسی یک غریبه بودیم و کمتر از ۲۴ ساعت پس از آن، برای ناهار به خانه‌ی ۲۰۰ ساله‌ی آبراهام دعوت شدیم. او کشاورزی دست‌ودل‌باز است که گویی لبخند دلنشینش روی پوست و استخوان صورت او حک شده است. روی زیراندازی از جنس پوست میمون نشسته بودیم و سقفی از شاخته‌های درهم‌تنیده‌ زیتونی که در اثر سال‌ها آتش‌افروزی در فضای باز به رنگ سیاه درآمده بود، روی سرهای‌مان سایه افکنده بود، شاهد بودیم که «هریت»، همسر او، روی یک بشقاب داغ اینجرا پخت و «مداین»، نوه‌اش، دانه‌های قهوه را در ماهیتابه تفت داد. کنجکاوی حتی خجالتی‌ترین اعضای خانواده را وامی‌داشت از جلد خود خارج بشوند و وقتی مداین را دیدم که در یک جاده‌ی سنگی برای دست‌تکان‌دادن و خداحافظی همچنان دنبال من می‌آمد، نگران شدم که شاید بخواهد ما را تا آخر راه دنبال کند.

 

 

کلیسای آبونا یماتا گا؛ اتیوپی

از میان تمام اماکن مذهبی که در طی سفر خود بازدید کردیم، فریبنده‌ترین‌شان ازقضا شلوغ‌ترین آن‌ها بود. این مکان که با پای پیاده، ۳۰ دقیقه تا جاده‌ی اصلی فاصله دارد، روزها میزبان سیاحانی است که روشنایی روز را برای گشتن انتخاب می‌کنند و وقتی ما به آنجا رسیدیم، صفی طویل جلوی آن تشکیل شده بود. رسیدن به این غار نیازمند صعود با پای پیاده است، باید از روی پل‌هایی باریک عبور کرد و حتی روی لبه‌هایی که هیچ‌گونه حفاظ امنیتی ندارند، راه رفت و در زمان بالا رفتن از صخره‌ها فقط باید از حفره‌های کم‌عمق روی ماسه‌سنگ‌ها به‌عنوان جای دست استفاده کرد یا اینکه از طناب بالا رفت. همین راه صعب‌العبور است که باعث شده کلیسای «آبونا یماتا گا» (Abuna Yemata GUH) به‌عنوان ترسناک‌ترین کلیسای جهان معروف بشود.

سفر به کلیسای آبونا یماتا گا به افرادی که به‌اندازه‌ی کافی شجاع نیستند، توصیه نمی‌شود. این کلیسا روی صخره‌ای به ارتفاع ۸۵۰۰ فوت ساخته شده است که حتی فکر کردن به آن هم سرگیجه به‌همراه می‌آورد. کار سخت زمانی آغاز می‌شود که به بالا می‌رسیم. چراکه روبه‌روی‌مان سازه‌ای با پهنای کم قرار گرفته است که هر دو طرف آن شیب بسیار تندی دارد. همچنان که دست‌ها و زانوهایم را محکم به یک نقطه چسبانده بودم، به‌خاطر بادهای گرمی که یک‌باره می‌وزیدند، کلافه شدم و سروصدای خرگوش‌های کوهی را حمل بر تمسخر آن‌ها می‌کردم. چند متر بیشتر بین من و کلیسا فاصله نمانده بود و آماده بودم که به‌محض رسیدن به غار، به درون آن بخزم و از صمیم قلب دعا بخوانم.

کلیسای آإونا یماتا گا؛ اتیوپی

اگر فردی بتواند این راه‌پیمایی را با تمام چالش‌هایش پشت سر بگذارد، به این موهبت نائل خواهد آمد که از کلیسای باستانی آبونا یماتا گا بازدید کند که قدمتش به قرن پنجم برمی‌گردد. سراسر دیوارهای داخل کلیسا با نقاشی‌های دیواری برگرفته از کتب عهد قدیم آراسته شده است. صدها سال است که این نقاشی‌های دیواری در این کلیسا با همان وضعیت اولیه حفظ شده‌اند. تخریب و فرسوده نشدن آن‌ها را به نبود رطوبت در کوه نسبت می‌دهند. انسان‌ها با ورود به این پناهگاه‌های مرتفع، در جهانی بسیار متفاوت و دیرآشنا با جهان کنونی سکنی می‌گزیدند. در حال حاضر، از شمار زاهدان کاسته شده است و نیروهای شورشی نیز سال‌ها است که پا به سن گذاشته و بازنشسته شده‌اند؛ اما هنوز هم مخفیگاه‌های بسیاری در کوه‌های گرالتا باقی مانده است که می‌توان در آن‌ها پناه گرفت و از دیده نامحرمان پنهان شد.

آنچه تاکنون خواندید، توصیف کوهستان گرالتا و زیبایی‌های طبیعی و باستانی آن از زبان سارا مارشال، سفرنویس سایت تلگراف بود که به این گوشه‌ی دنج از آفریقا سفر کرده بود. نکته‌ قابل تامل آن است که این کوهستان تنها یکی از چندین و چند جاذبه گردشگری اتیوپی است.

مقاله مرتبط:

  • تور مجازی اتیوپی: سرزمین آتشفشان‌های فوق‌العاده و قبایل عجیب و غریب

جاهای دیدنی اتیوپی

اتیوپی به‌عنوان تنها کشور آفریقایی که هیچ‌وقت تحت مستعمره‌ی هیچ کشوری درنیامد، موفق شده است که هویت فرهنگی رنگارنگ خود را به‌خوبی حفظ کند. این نکته را از قلعه‌های تاریخی، روستاهای بومی و آداب و رسومی که نفوذ عمیقی در زندگی ساکنان این کشور دارد، می‌توان مشاهده کرد. پس از یک بار سفر به اتیوپی آنچه که این کشور را از سایر بخش‌های آفریقا متمایز می‌کند، به‌آسانی درخواهید یافت. در سفر به اتیوپی، این شانس را دارید که علاوه بر آشنا شدن با تاریخ غنی این کشور، از طبیعت دست‌نخورده و بی‌همتای آن نیز لذت ببرید. اتیوپی با کوه‌های بلند و ناهموار، دریاچه‌هایی پرتلالو و حتی دهانه‌های آتشفشانی بسیار بهره‌ی فراوانی از زیبایی‌های طبیعی برده است. این کشور با برخورداری از چشم‌اندازهای نفس‌گیر و میراث فرهنگی باستانی، بدون تردید یکی از خاطره‌انگیزترین سفرهای هر فرد خواهد بود. برخی از سایر جاهای دیدنی اتیوپی به این قرار هستند:

کلیساهای سنگی لالی بلا

کلیساهای زیرزمینی لالیبلا؛ اتیوپی

کلیساهای سنگی «لالی بلا» (Lalibela Church) که در دل صخره‌ها تراشیده شده‌اند، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین نمادهای مسیحیت در کشور اتیوپی، یکی از خاص‌ترین جاهای دیدنی اتیوپی است که باید در سفر اتیوپی از آن‌ها بازدید کرد. آن‌ها به افتخار «لالی‌بلا شاه» به این نام خوانده می‌شوند که این کلیساها را در قرن سیزدهم بنا کرد. او این کار را با هدف بازآفرینی بیت‌المقدس انجام داد. همه‌ی ۱۱ کلیسای لالیبلا هنوز هم جایگاه مهمی در آیین ارتدوکس در این کشور دارند. آن‌ها نه‌تنها همچنان به کارهای معمول خود اهتمام می‌ورزند، بلکه به‌عنوان اماکنی زیارتی برای زائران و عبادت‌کنندگان در جشنواره‌ی سالانه‌ی «گنا» (Genna festival) نیز عمل می‌کنند. آنچه در تصویر بالا مشاهده می‌کنید، یکی از آن ۱۱ کلیسا به نام «کلیسای سنت جورج لالی‌بلا» است.

پارک ملی کوهستان سیمین

پارک ملی کوهستان سیمین؛ اتیوپی

در میان قله‌های کوتاه و بلند و دره‌های سرسبز، «پارک ملی کوهستان سیمین» (Simien Mountains National Park) یکی از زیباترین جاهای دیدنی اتیوپی به شمار می‌آید. کوه «راس داشان» (Ras Dashan) درست در وسط این پارک قرار دارد. این کوه از نظر بلندی، اولین در اتیوپی و دهمین در قاره‌ی آفریقا به شمار می‌آید. بیشتر گردشگرانی که به این پارک می‌آیند، با پای پیاده سفری چند روزه را آغاز می‌کنند و دورتادور پارک را می‌گردند. علاوه بر ستایش صحنه‌هایی که دهان مسافران از تماشای آن‌ها از فرط شگفتی باز می‌ماند، با حیات وحشی روبه‌رو خواهید شد که آزادانه و با فراغ بال در کوه‌های سیمین پرسه می‌زنند. بیش از ۲۰ گونه‌ی مختلف از پستانداران شامل بوزینه‌ها، سیاهگوش‌ها و کفتارهای خالدار در این پارک به چشم می‌خورند و اگر کمی شانس با شما یار باشد، حتی می‌توانید بزهای کوهی در معرض خطر انقراض یا گرگ اتیوپیایی را نیز ببینید.

ستون هرمی آکسوم

ابلیسک آکسوم؛ اتیوپی

ستون سنگی «آکسوم» (Aksum obelisk) یکی از نمادین‌ترین جاذبه‌ها در تمام اتیوپی است. ابلیسک اتیوپی در اصل در قرن چهارم و توسط امپراتوری باستانی آکسوم ساخته شد. اما طی زلزله‌ مهیبی که در قرن شانزدهم که در این کشور اتفاق افتاد، نابود شد. سربازان ایتالیایی ویرانه‌های آن را کشف کردند و بخش‌هایی از آن را به رم بردند. در سال ۲۰۰۷، این ابلیسک به اتیوپی بازگردانده شد و در نقطه‌ای که امروزه قرار دارد، دوباره مونتاژ و تکه‌های آن به یکدیگر متصل شد. این هرم را یکی از بزرگ‌ترین بناهای تاریخی در کل تاریخ اتیوپی می‌دانند.

صومعه دبره دامو

صومعه‌ی دبره دامو؛ اتیوپی

سفر به صومعه‌ زیبای «دبره دامو» (Debre Damo) و تماشای آن هر دو از لذتی یکسان برخوردار هستند. این صومعه روی فلاتی گسترده قرار دارد و فقط پس از ۵۰ فوت صخره‌نوردی با استفاده از یک طناب چرمی نازک است که می‌توان به آن رسید. وقتی به بالای صخره‌ها می‌رسید می‌توانید با جرات ادعا کنید درون قدیمی‌ترین بنای مذهبی اتیوپی پا نهاده‌اید. امروزه، این بنا محل زندگی بیش از ۱۵۰ راهب است که در خودکفایی کامل زندگی می‌کنند. به این معنا که آن‌ها مواد غذایی موردنیاز خود را کشت می‌کنند و دام پرورش می‌دهند. نکته‌ حائز اهمیت آن است که این صومعه، به‌عنوان یکی از سنتی‌ترین اماکن مذهبی این کشور، به هیچ زنی اجازه نمی‌دهد که برای بازدید از صومعه از طناب بالا برود.

کلیسای یمرهانا کریستوز

کلیسای یمرهانا کریستوز؛ اتیوپی

کلیسای «یمرهانا کریستوز» (Yemrehanna Kristos Church) در قرن یازدهم میلادی ساخته شده، کلیسایی به‌جامانده از دوران امپراتوری آکسوم است که به‌خوبی از آن محافظت می‌شود. این کلیسا درون یک غار بازالتی ساخته (و نه حکاکی) شده است و از همین حیث، در مقایسه با سایر کلیساهای منطقه، از موقعیتی ویژه برخوردار است. با این حال، غیرعادی‌ترین نکته دراین‌باره، توده‌هایی از اجساد مومیایی است که در یکی از گوشه‌های تاریک عقب کلیسا روی هم انباشته شده‌اند. یمرهانا کریستوز در نقطه‌ای نسبتا دور از دسترس قرار دارد. پس از طی مسافتی طولانی و پر از دست‌انداز برای رسیدن به ورودی غار که باید با استفاده از وسایل نقلیه‌ی آفرود یا چارپایان پیموده بشود، باید حدود ۳۰ دقیقه‌ی دیگر هم پیاده‌روی کنید تا به کلیسا برسید.

کلیسای دبره برهان سلاسی

کلیسای دیره برهان سلاسی؛ اتیوپی

نمای سنگی صومعه و کلیسای «دبره برهان سلاسی» (Debre Berhan Selassie) از بیرون شباهتی چندانی به یک کلیسا ندارند. اما اگر قدم به داخل بگذارید، با نقاشی‌های دیواری استادانه و پر از رنگ و نقشی مواجه می‌شوید که همه‌ دیوارها را به اشغال خود درآورده‌اند. بخش زیادی از این آثار هنری به دومین سبک متعلق به شهر گونداری  انجام و از طیف‌های متنوع قرمز، زردهای پر از زندگی و طلایی تشکیل شده است. وقتی روی یکی از نیمکت‌های کلیسا قرار بگیرید، ده‌ها تن از فرشتگان کروبی از آن بالا به شما خیره می‌مانند.

آتشفشان دالول

دالول؛ اتیوپی

کاسه آتشفشانه‌ «دالول» (Dallol) با مجموعه‌ای از گل‌فشان‌های جوشان، آبگیرهای گوگردی پرقلیان و حباب‌های گاز سمی رکورد داغ‌ترین نقطه‌ی سیاره بودن را در اختیار دارد. میانگین دمای منطقه در طول سال حدود ۹۵ درجه‌ی فارنهایت است. با وجود ظاهر نسبتا خطرناکی که دالول دارد، بازدید از آن امکان‌پذیر است و حتی می‌توان تا دهانه آتشفشانی «ارتا آله» (Erta Ale) را پیاده راه رفت. علی‌رغم دمای رکوردشکنی که در اینجا احساس می‌شود، مسافران زیادی هستند که برای ستایش چشم‌انداز نامعمول دالول به آنجا سفر می‌کنند. بوم نقاشی هزار رنگ چشمه‌های آب گرم کبالتی و فیروزه‌ای رنگ دالول در کنار رسوب‌های نمکی نارنجی و زرد کم‌رنگ آن‌ها ترکیبی مثال‌زدنی ایجاد کرده‌اند.

دریاچه‌های ریفت ولی

دریاچه‌های ریفت ولی؛ اتیوپی

دریاچه‌های «ریفت ولی» (Rift Valley Lakes) در اتیوپی در زمره‌ی قدیمی‌ترین و عمیق‌ترین دریاچه‌های جهان به شمار می‌آیند. آن‌ها بین ارتفاعات فلات اتیوپی و فلات سومالی واقع شده‌اند و تاثیر مهمی روی اقتصاد پررونق این کشور دارند. در طی سفر به این کشور، باید دریاچه‌ی «آبایا» (Lake Abaya) را که به‌خاطر وجود رسوب در آب‌های آن به رنگ قرمز پررنگ درآمده است، از نزدیک دید. دریاچه «آواسا» (Lake Awassa) محلی ایده‌آل برای تماشای پرندگان است، اما برای ماهی‌گیری بهتر است دریاچه‌ی «زیوای» (Lake Ziway) را انتخاب کنید و دریاچه «چامو» (Lake Chamo) هم برای دیدن کروکودیل‌ها پیشنهاد می‌شود. 

دیوار هرر جگول

دیوار هرر جگول؛ اتیوپی

«دیوار  هرر جگول» (Harar Jegol Wall) شهری تاریخی و محصور در بیابان‌های خشک و دشت‌های بی‌ثمر واقع در شرق اتیوپی است. این شهر محصور در دیوارها زمانی مرکزی مهم برای تجارت بود و حتی از سال ۱۵۲۰ تا ۱۵۶۸ به‌عنوان پایتخت امپراتوری هرری یا حراری محسوب می‌شد. امروزه، هرر همچنان یکی از مقدس‌ترین شهرهای اسلامی در کشور قلمداد می‌شود و ۲۸ مسجد و بیش از ۱۰۰ زیارتگاه در آن وجود دارد. دیوارهای شهر بین قرن‌های سیزدهم و چهاردهم ساخته شد. این در حالی است که قدمت برخی از مسجدهای داخل شهر قدیمی به قرن دهم بازمی‌گردد. برای آنکه این شهر را بشناسید باید حتما در حال و هوای آن قرار گرفت و برای این کار باید حتما در هزار توی کوچه‌های پرپیچ‌وخم آن راه رفت و خانه‌های رنگی و فضای پرتکاپویی که شهر را از هر جهت منحصربه‌فرد ساخته است، ستایش کرد.

پارک ملی اومو

پارک ملی اومو

پارک ملی اومو (Omo National Park) دورافتاده‌ترین پارک اتیوپی و تکه‌ای بکر از زیبایی‌های ناشناخته و دست‌نخورده‌ طبیعی این کشور است. در این پارک این فرصت را پیدا می‌کنید که مراتع وسیع و جنگل‌های سرسبز اتیوپی را بکاوید و از چشمه‌های آب گرم و پرقلیان آن بهره‌مند شوید. اینجا، همچنین، سکونتگاه برخی از قبایل بومی منطقه مانند «مورسی»، «سورما»، «ماگودگه» و «دیزی» است. اما هدف بیشتر افرادی که به پارک ملی اومو می‌روند، تماشای حیات وحش آن است. در این پارک نه‌تنها بوفالوها، گورخرها و گوزن‌های آفریقایی زندگی می‌کنند، بلکه با شکارچیان خطرناکی مانند پلنگ‌ها، یوزپلنگ‌ها و شیرها هم روبه‌رو خواهید شد.

آبشارهای نیل کبود

آبشار نیل کبود؛ اتیوپی

غرش سهمگین آبشارهای نیل کبود (Blue Nile Falls) بدون تردید نفس شما را بند خواهند آورد. این آبشار فقط ۱۳۸ فوت ارتفاع دارد و از سه نقطه‌ کنار هم از بلندی به زمین فرو می‌ریزد؛ اما در زمان فرو ریختن از بلندی انبوهی از مه دور آن را فرا می‌گیرد و رنگین‌کمانی کم‌رنگ در کنار آن دیده می‌شود. پیدا کردن آبشار، کاری وقت‌گیر و دشوار است. بنابراین، بهتر است این مسیر را فقط با کمک راهنما پیمود. دو تا گزینه پیش روی گردشگران وجود دارد؛ یا اینکه مسیر شیب‌داری را به‌سمت بالا طی کنند و به نوک آبشار برسند، یا اینکه با یک قایق موتوری به‌سمت محل ریزش آبشار بروند. بهتر است در فصول خشک سال از ژانویه تا ماه مارس از رفتن به آنجا پرهیز کرد؛ چراکه آبشار در آن بازه‌ی زمانی آب کمی دارد.

موزه ملی اتیوپی

موزه ملی اتیوپی

برای آنکه به‌طور کامل با تاریخ اتیوپی آشنا بشوید باید به موزه ملی اتیوپی (National Museum of Ethiopia) بروید. این موزه دارای سه نمایشگاه متفاوت با هزاران اثر هنری و یافته‌های باستان‌شناسی است. مهم‌ترین بخش این موزه، بخشی است که به یافته‌های دیرین-مردم‌شناسی (آمیخته‌ای از دو رشته‌ی علمی دیرین‌شناسی و انسان‌شناسی فیزیکی) اختصاص داده شده و محل نگهداری بقایای انسان‌نماهای اولیه یا نخستی‌ها است. اسکلت «لوسی» که فسیل سه میلیون و ۲۰۰ هزار ساله است در موزه اتیوپی نگهداری می‌شود. یافته‌ها حاکی از آن است که او قدیمی‌ترین بقایای یافت شده از اجداد انسان‌ها است. بخشی نیز به نمایش آثار هنری آفریقا و اشیاء یادآوری کننده وقایع تاریخی در قرون وسطی و دوره‌های تاریخی کهن پیش از آن اختصاص داده شده است.

فاسیل غیبی

فاسیل غیبی؛ اتیوپی

«فاسیل غیبی» (Fasil Ghebbi) دیدنی و جذاب، شاهکار معماری بی‌نظیری است که در ساخت آن از سبک‌های اروپایی و نوبی بهره برده شده است. طراحی این قلعه تاثیر زیادی از معماری عربی و هندی گرفته است، اما برج‌های قرون‌وسطایی و نمای سنگی آن میراث مبلغان یسوعی است. این قلعه در قرن هفدهم ساخته شد و مدتی به‌عنوان اقامتگاه امپراتوران اتیوپیایی استفاده می‌شد. برای گشتن این مجموعه‌ عظیم و وسیع، باید قصر «فاسیلیداس» (Fasilides) و کاخ «ایاسو» (Iyasu) را قدم‌زنان بپیمایید تا تمامی شاهکارهای آن را درک کنید. در این میان، از تالارهای متعدد، اصطبل اسب‌ها، یک کتابخانه و سه کلیسای مجاور نیز بازدید خواهید کرد.

دریاچه‌ی تانا

دریاچه تانا؛ اتیوپی

دریاچه‌ «تانا» (Lake Tana) اصلی‌ترین منبع آب رودخانه‌ی نیل کبود (Blue Nile River) و یکی از متنوع‌ترین اکوسیستم‌های آفریقا است. تانا، بزرگ‌ترین دریاچه در اتیوپی نیز است که حدود ۵۰ مایل از ارتفاعات شمال غربی این کشور را در بر می‌گیرد. قایق‌سواری، بهترین راه برای کاوش دریاچه است و شرکت‌ها و افراد بسیاری هستند که در این منطقه به این کسب‌وکار مشغول هستند. در حین گشت‌وگذار روی آب، ماهی‌ها و پرنده‌ها و حتی پستانداران بسیاری مانند اسب‌های آبی و لاک‌پشت‌ها را خواهید دید. صومعه‌ها و کلیساهای متعددی نیز اطراف این دریاچه وجود دارند که درست در امتداد خط ساحلی ساخته شده‌اند.

شنبه 31 خرداد 1399  2:10 PM
تشکرات از این پست
mohammad_43
دسترسی سریع به انجمن ها