از دنیا نمی توان به آرامش رسید؛ اما در دنیا با اسباب آسمانی و با لطف الهی می شود به آرامش دست یافت.
مقدمه
آرامش، گمشده دیروز و امروز انسان است. در متون دینی، به ویژه قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام این امر جایگاه مهمی دارد؛ به گونه ای که شاه بیت دین، یعنی «ایمان»، از ریشه «أمن» به معنای آرامش گرفته شده است. بشر امروز با خلأ معنویت و آرامش دست و پنجه نرم می کند و برای رسیدن به این گمشده، به هر وسیله ای دست می زند.
آرامش، گمشده دیروز و امروز انسان است.
این نوشتار به اختصار به عوامل ایجاد آرامش در قرآن می پردازد.
احساس امنیت و آرامش، در آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام در سطح وسیعی مورد توجه قرار گرفته حتی نگاهی قدسی به این مقوله شده است و آرامش، فقط از سوی خداوند بر بندگان مؤمن وارد می شود: «هُوَ الَّذي أَنْزَلَ السَّكينَةَ في قُلُوبِ الْمُؤْمِنينَ لِيَزْدادُوا إيماناً مَعَ إيمانِهِمْْ وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ كانَ اللَّهُ عَليماً حَكيماً؛[1] اوست آن کس که در دل های مؤمنان آرامش فروفرستاد تا ایمانی بر ایمان خود بیفزاید و سپاهیان آسکان ها و زمین از آنِ خداست و خدا همواره دانای سنجیده کار است.»
آیه، به صراحت منشأ آرامش را فقط خداوند می داند. بنابراین، سایر عوامل آرامش، به صورت مستقل عمل نمی کنند؛ بلکه بر اساس اذن الهی رخ می دهند؛ مثلاً همسر، در نگاه قرآن عامل آرامش است؛ اما طبق آیه 21 سوره روم، ازدواج، از آیات الهی است و خداوند است که بین دو زوج مودت و رحمت ایجاد می کند؛ «وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً؛ اوست که میان تان دوستی و رحمت نهاد.» شب نیز عامل آرامش است؛ اما خداست که آن را موجب آرامش قرار داده: «وَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَناً؛[2] اوست که شب را مایه آرامش قرار داده است.»
بنابراین، توقع آرامش از اسباب دنیایی، انتظاری بی جاست. از دنیا نمی توان به آرامش رسید؛ اما در دنیا با اسباب آسمانی و با لطف الهی می شود به آرامش دست یافت.
در ادامه، به برخی عوامل کلیدی که مایه آرامش می شوند، اشاره می کنیم:
1. ایمان به خداوند و یاد او
در نگاه قرآن، مهم ترین عامل مشکلات روحی، از خودبیگانگی و نداشتن تکیه گاه محکم و قوی است که به از خدابیگانگی می انجامد و مهم ترین عامل پوچی انسان به حساب می آید.
در نگاه قرآن، مهم ترین عامل مشکلات روحی، از خودبیگانگی و نداشتن تکیه گاه محکم و قوی است که به از خدابیگانگی می انجامد.
قرآن راه برون رفت از این مشکل را ایمان به: خداوند، غیب، ملائکه، پیامبران و کتب آسمانی می داند: «الَّذينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ؛[3] کسانی که ایمان آورده و ایمان خود را به شرک نیالوده اند، برای آنان ایمنی است و ایشان راه یافتگان اند.»
روشن است که تنهایی و نداشتن تکیه گاه محکم، باعث ایجاد ترس و اضطراب می شود و چه تکیه گاهی از قدرت ماندگار الهی در این عالم قوی تر است؟ مهم آن است که پذیرش خداوند، تنها لقلقه زبان نباشد؛ چنان که آیه فوق می فرماید نباید ایمان بدون عمل صالح و همراه با ظلم باشد. قرآن کریم در 39 آیه، همراه ایمان، عمل صالح را مطرح ساخته و تأکید نموده ایمانی نافع خواهد بود که با عمل همراه گردد؛ از جمله، آیه 62 سوره بقره.
ذکر خداوند که در پیِ ایمان مورد سفارش قرار گرفته، نقش مهمی در ایجاد آرامش دارد. قرآن در این باره می فرماید: «الَّذينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛[4] همان کسانی که ایمان آورده اند و دل هایشان به یاد خدا آرام می گیرد. آگاه باش که با ياد خدا دل ها آرامش مى يابد.»
قرآن کریم به برخی مصادیق ذکر به عنوان ذکر خاص اشاره نموده است؛ از جمله:
- قرآن
آیت الله جوادی آملی در مورد ذکربودن قرآن می فرماید: «سراسر قرآن، ياد خداست. بر اين اساس، تلاوت و تعليم و تعلم قرآن، مطالعه و تدريس و نگارش معارف قرآني، استنباط احكام فقهي از آيات الاحكام و هر آنچه به قرآن بازگردد، ذكرالله است. البته اين ذكر هم درجاتي دارد؛ كسي كه قرآن كريم را تلاوت مي كند، در حال ذكر لساني است و آن كه معارف قرآني را در دل مي پروراند، به ذكر قلبي مشغول است. هر فرد به حسب درجه خاص خود و به اندازه اي كه در خدمت قرآن است، از آن فيض مي برد و به ياد حق بوده و به همان اندازه بيناست.»[5]
- نماز
قرآن کریم می فرماید: «يَا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلاَةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذلِکُمْ خَيْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ؛[6] اى كسانى كه ايمان آورده ايد! چون براى نماز جمعه ندا داده شد، به سوى ذكر خدا بشتابيد و دادوستد را واگذاريد. اگر بدانيد، اين براى شما بهتر است.»
برجسته ترین اثر نماز یاد خداست؛ «اَقِمِ الصَّلاَةَ لِذِکْرِي؛[7] به ياد من نماز را برپا دار.»
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «يَا عَلِيُّ ثَلَاثٌ فَرَحَاتٌ لِلْمُؤْمِنِ فِي الدُّنْيَا: لِقَاءُ الْإِخْوَانِ وَ الْإِفْطَارُ فِي الصِّيَامِ وَ التَّهَجُّدُ مِنْ آخِرِ اللَّيْلِ؛[8] ای علی! سه شادی برای مؤمن در دنیا وجود دارد؛ دیدار دوستان و برادران، افطار در [غروب] روزه و شب زنده داری در آخر شب.»
- دعا
يكي از مصاديق مهم ذكر، دعاست. ازاين روست كه از دعا به عنوان مخ عبادت ياد شده است. انبيا و اولياي خدا، به وسیله دعا با خداوند ارتباط برقرار مي كنند.
دعا، راه ارتباط با خدا هنگام بروز مشکلات و نگرانی ها (بقره/۱۸۶) و مصداق یاد خدا و نوعی عبادت و خضوع و بندگی است. آن که از دعا و بندگی حق سر باز زند، باید در انتظار آتش جهنم باشد. (غافر/۶۰) افزون بر این، مقاماتی نزد خداوند است که بدون دعا نمی توان به آنها رسید.[9]
هنگامی که انسان ببیند گوشی شنوا برای شنیدن دردهای او وجود دارد و حتماً پاسخ او را می دهد، به آرامش می رسد؛ به خصوص اینکه می داند کسی که مورد نجوای اوست، بر هر چیزی قادر است و توان برطرف کردن دردها و برآوردن حاجت های او را دارد. قرآن داستان پُرفرازونشیب حضرت ایوب علیه السلام را نقل نموده، نتیجه صبر و دعای ایشان را بیان می کند: «وَ أيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَ أنْتَ أرْحَمُ الرَّاحِمِينَ * فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَکَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ آتَيْنَاهُ أهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَ ذِکْرَى لِلْعَابِدِينَ؛[10] و ايوب را [ياد كن] هنگامى كه پروردگارش را ندا داد: به من آسيب رسيده است و تويى مهربان ترين مهربانان. پس [دعاى] او را اجابت نموديم و آسيب وارده بر او را برطرف كرديم و كسان او و نظيرشان را همراه با آنان، [دوباره] به وى عطا كرديم؛ [تا] رحمتى از جانب ما و عبرتى براى عبادت كنندگان [باشد].»
2. رضايت مندي از قضا و قدر الهی
بسیاری از ناامیدی ها و ناراحتی ها، نتیجه رویدادهای ناخوشایند زندگی است که باعث سلب آرامش انسان می شود؛ رویدادهایی که گاه آدمي سهمی در ایجاد آن نداشته، بر اساس حکمت و مصلحت خداوند، به دلایلی از جمله امتحان انسان ها، اتفاق می افتد. قرآن در این میدان، بحث قضا و قدر و تسلیم در مقابل آن را مطرح می سازد. باید با کمال شهامت بپذیریم که نه آمدن سختی ها در اختیار ماست و نه رفتن آنها؛ بلکه آنچه به دست ماست، واکنش ما در برابر موقعیت های ناخوشایند است؛[11]چنان که قرآن کریم می فرماید: «بَلَى مَنْ أسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ؛[12] آرى، هركس خود را با تمام وجود، به خدا تسليم كند و نيكوكار باشد، پس مزد وى پيش پروردگار اوست و بيمى بر آنان نيست و غمگين نخواهند شد.»
بسیاری از ناامیدی ها و ناراحتی ها، نتیجه رویدادهای ناخوشایند زندگی است که باعث سلب آرامش انسان می شود.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «مَنْ وَثِقَ بِأنَ مَا قَدَّرَ اللَّهُ لَهُ لَنْ يَفُوتَهُ اسْتَرَاحَ قَلْبُهُ؛[13] هرکس اطمینان کند که آنچه خداوند برای او مقدر کرده، از او فوت نمی شود، قلبش راحت و آرام می گردد.»
مصداق بارز راضی به قضای الهی، وجود مبارک حضرت سیدالشهداء علیه السلام است که در آخرین لحظات عمر پُربارشان، سر بر خاک بندگی نهاده، فرمود: «إلهى رِضىً بقَضائِك لا معبودَ سِواك؛[14] خدايا، به خواسته ات راضي ام و معبودي جز تو نيست.»
3. توبه و اميدواري
از جمله مواقعی که انسان دچار ناآرامی و اضطراب می شود، پس از ارتکاب گناهان و گرفتارشدن به عذاب وجدان و احساس گناه است که گاهی طبق روایات، اندوه طولانی به بار می آورد.
امام صادق علیه السلام می فرماید: «كَمْ مِنْ صَبْرِ سَاعَةٍ قَدْ أوْرَثَتْ فَرَحاً طَوِيلًا وَ كَمْ مِنْ لَذَّةِ سَاعَةٍ قَدْ أوْرَثَتْ حُزْناً طَوِيلاً؛[15] چه بسا ساعتی تحمل و صبر، شادی طولانی به دنبال دارد و چه بسیار لذت گذرا که اندوه طولانی به جای می گذارد.»
فکر اینکه چه عذاب سختی در انتظار انسان است و نیز ترس از رسواشدن نزد مردم، شب و روزِ آدمی را پُر از دلهره و تشویش می کند و تنها عامل آرامش بخش، گذشت خداوند از خطای انسان و پوشاندن گناه اوست. آیات بسیاری در قرآن به این حقیقت اشاره می کند که خداوند به اقتضای ستّاریت و غفوریت خود، بندگانش را مشمول لطف خویش قرار داده، راه بازگشت را برای آنان باز می گذارد حتی به ایشان بخشش تمام گناهان و جبران و تبدیل آنها به نیکی ها را وعده می دهد؛ چنان که فرموده: «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أسْرَفُوا عَلَى أنْفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ؛[16] بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زياده روى روا داشته ايد! از رحمت خدا نوميد مشويد. در حقيقت، خدا همه گناهان را مى آمرزد كه او، خود آمرزنده مهربان است.»[17]
4. اعمال صالح
به یقین، تکالیف الهی در قالب انجام واجبات و ترک محرمات، جدای از امتحان بندگی ما، نقش مهمی در ایجاد آرامش انسان خواهد داشت. قرآن به ما دستور می دهد که از نماز و روزه کمک بگیریم. (بقره/۴۵) خداوند در قرآن، هم ایمان را از مؤمنان طلب می کند و هم عمل صالح را از ایشان انتظار دارد. در نگاه قرآن، هم حُسن فعلی و هم حُسن فاعلی، هر دو، راه رسیدن به سعادت و آرامش است. گناه، خسران آور و اضطراب زاست؛ اما انجام اعمال صالح، آرام بخش مي باشد. ازاين روست كه انسان با انجام دستورات خداوند، آرامش پيدا مي كند.
تکالیف الهی در قالب انجام واجبات و ترک محرمات، جدای از امتحان بندگی ما، نقش مهمی در ایجاد آرامش انسان خواهد داشت.
امام صادق علیه السلام برای زدودن غم وغصه ها می فرماید: «مَا يَمْنَعُ أحَدَكُمْ إِذَا دَخَلَ عَلَيْهِ غَمٌ مِنْ غُمُومِ الدُّنْيَا أنْ يَتَوَضَّأ ثُمَّ يَدْخُلَ الْمَسْجِدَ فَيَرْكَعَ رَكْعَتَيْنِ يَدْعُو اللَّهَ فِيهِمَا أمَا سَمِعْتَ اللَّهَ يَقُولُ : وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ؛[18] چه چیزی مانع می شود که وقتی غم و غصه ای از غصه های دنیا بر یکی از شما وارد شد، وضو بگیرد و سپس به مسجد برود و دو رکعت نماز بخواند و از خدا بخواهد. آیا نشنیده ای که خداوند می فرماید: از نماز و روزه کمک بگیرید.»
در آیات و روایات اسلامی، آرامش دادن به دیگران به عنوان یک عمل صالح، عامل مهمی در دستیابی به آرامش حقیقی در زندگی است. امیر مؤمنان علیه السلام به کمیل بن زیاد می فرماید: «يَا كُمَيْلُ! مُرْ أهْلَكَ أنْ يَرُوحُوا فِي كَسْبِ الْمَكَارِمِ وَ يُدْلِجُوا فِي حَاجَةِ مَنْ هُوَ نَائِمٌ فَوَالَّذِي وَسِعَ سَمْعُهُ الْأصْوَاتَ مَا مِنْ أحَدٍ أوْدَعَ قَلْباً سُرُوراً إِلَّا وَ خَلَقَ اللَّهُ لَهُ مِنْ ذَلِكَ السُّرُورِ لُطْفاً فَإِذَا نَزَلَتْ بِهِ نَائِبَةٌ جَرَى إِلَيْهَا كَالْمَاءِ فِي انْحِدَارِهِ حَتَّى يَطْرُدَهَا عَنْهُ كَمَا تُطْرَدُ غَرِيبَةُ الْإِبِل؛[19] ای کمیل! خانواده ات را دستور ده که روزها را در به دست آوردن بزرگواری، و شب ها را در رفع نیاز خفتگان بکوشند. سوگند به خدایی که تمام صداها را می شنود، هرکس دلی را شاد کند، خداوند از آن شادی، لطفی بر او قرار دهد که هنگام مصیبت، چون آب زلالی بر او ببارد و تلخی مصیبت را بزداید؛ چنان که شتر غریبه را از چراگاه دور سازد.»
منبع: کتاب ره توشه راهیان نور، رمضان 1394، سید احمد هاشمی علی آبادی.
پی نوشت ها:
[1]. فتح: 4.
[2]. انعام: 96.
[3]. انعام: 82.
[4]. رعد: 28.
[5]. عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج ۷، ص ۵۳۲.
[6]. جمعه: 9.
[7]. طه: 14.
[8]. شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۱۲۵.
[9]. کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۴۶۶.
[10]. انبیاء: 83-84.
[11]. عباس پسندیده، رضایت از زندگی، ص ۲۴۷.
[12]. بقره: ۱۱۲.
[13]. علي بن محمد ليثي واسطي، عيون الحكم و المواعظ، ص ۴۳۸.
[14]. محمد بن ابراهیم شیرازی (ملاصدرا)، شرح اصول کافی، ج ۱، ص ۹.
[15]. شیخ مفید، الامالی، ص ۴۲.
[16]. زمر: ۵۳.
[17]. شیخ عباس قمی در اواخر کتاب منازل الآخره داستان هایی از توبه کنندگان را نقل می کند که خواندنی است.
[18]. حرّ عاملی، وسائل الشيعه، ج ۸، ص ۱۳۸.
[19]. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص ۵۱۳