مسجدجامع آمل در كاردگر محله يا محله مسجد جامع آمل (از شهرستانهای استان مازندران) واقع است. اين بنا داراي چند دسترسي اصلي و فرعي است. خيابان مهديه و انقلاب مسيرهايي هستند كه اين بنا را به خيابان شهيد بهشتي مرتبط و خيابان هفده شهريور آن را با ميدان 17 شهريور در ميدان اصلي شهر، متصل مي سازد.
این اثر در تاریخ ۹ بهمن ۱۳۸۶ با شمارهٔ ثبت ۲۰۶۶۶ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است و ازمساجد جامع قدیمی ایرانی محسوب می شود که طبق کتیبه های تاریخ دار بنا از سال ۱۱۰۶ به دستور شاه سلطان حسین صفوی ساخته شده. در واقع قدمت این مسجد به قرون اولیه هجری قمری می رسد؛ ولی بنا در طی زمان دچار تغییرات فراوانی شده است. این بنا یک بار بر اثر زلزله تخریب و در سال 1225 به دست آقا علی اشرف مشایی و حاجی گرشاسب بازسازی شد. در سال 1335، مسجد طعمه حریق شد و بار دیگر متولیان آن را مرمت کردند. در سال های اخیر، شبستان جنوبی بنا را تخریب و شبستان دیگری با سازه فلزی به جای آن احداث کرده اند.
اما در منابع بررسی شده، از چند نفر به عنوان بانی این مسجد نام برده شده است؛ از جمله: عثمان بن نهیک و ابراهیم بن عثمان بن نهیک؛ عبدالله بن قحطبه؛ عمربن علا و ابوالخصیب و هانی بن هانی. خطاط سنگ نبشه مسجد محمد ابراهیم همدانی بوده است.

سيد ظهير الدين درباره ی اين مسجد مي نويسد: "مسجد جامع كهنه آمل را كه مسجد طشته زنان مي گويند معروف است كه مالك اشتر ساخته است. اين گفتار صحيح نيست و آنچه صحيح به نظر مي رسد شخصي مالكي مذهب اين مسجد را ساخته است و هنوز (سال 881 هـ.ق) نبيره هاي او از لارقصران براي تعمير آن مي آيند." ميرظهيرالدين در جاي ديگر كتاب خود مي نويسد: "در مسجد جامع آمل در مقصوره شرقي گور شهدايي است كه در عهد طاهريان صاحب اعتبار بودند و مخالفت با داعي كبير كرده اند. داعي ايشان را بكشت و در آنجا به خاك سپرد. مردم آمل آن مقصوره را زيارت مي كنند كه اينجا مقبره شهداست." ميرظهير الدين در جاي ديگر باني مسجد جامع آمل را عبدالله بن قحطبه دانسته است.
ابن اسفنديار درباره ی اين مسجد مي نويسد: "مسجد جامع به ايام هارون الرشيد، سنه سبع و سبعين و مائه (177) بنياد افكندند و متولي عمارت ابراهيم بن عثمان بن نهيك بود و خواست اين جايگاه بخرد اول مسلم نشد تا آن وقت كه جد ابوالحسن بن هارون الفقيه «انبارك» نام مسلمان شد. او را مبارك نام نهادند. سراي خويش بفروخت. بعد او هركس به تبرك مي فروختند چون عمارت تمام شد و خواستند تا قبله پديد كنند، چهل شبانه روز باران بود. وضع و تعيين به حقيقت ميسر نشد. به حدس و تخمين فرو نهادند و بهاي اين موضع كه جامع است هشت هزار و سي و دو دينار برآمد و طول مسجد نود و سه ارش بود و طول سمك ده ارش و در او سيصد هزار و ششصد و چهل فرسب بود. ديگر آلات براين قياس بايد فرمود و چهل و هفت هزار و سيصد و چهل دينار به عمارت صرف شد." حسن بن اسفنديار در ص 189 كتاب خود، عثمان بن نهيك كه پدر ابراهيم بوده باني مسجد جامع آمل دانسته است. مولانا اولياء الله نيز باني مسجد جامع را عثمان بن نهيك معرفي مي كند و مي نويسد: "مسجد جامع آمل را عثمان بن نهيك ساخته است كه پس از عبدالله بن قحطبه و پيش از سعيد بن مسلم بن فتيبه در طبرستان بود."
منوچهر ستوده در کتاب از آستارا تا استارباد آورده که امروزه در مسجد جامع آمل محراب مستقیم (منطبق بر محور بنا) است، ولی نمازگزاران به راست منحرف می شوند؛ و این انحراف ظاهرا به همان سبب است که ابن اسفندیار درباره مسجد ابراهیم بن عثمان بن نهیک یادآور شده است.
بنابراين نوشته ها ظاهراً در شهر آمل دو مسجد جامع قديم و جديد بوده است. يكي از آنها را ابراهيم بن عثمان بن نهيك در سال 177 هـ.ق به امر هارون الرشيد ساخته است و ديگري را فرقه مالكيه بنياد افكنده اند.
رابينو در سال 1330 قمري درباره مسجد جامع آمل چنين نوشته است: "بناي مسجد جامع بسيار قديمي است و از سبز ميدان فاصله زيادی ندارد. قسمت غربي مسجد بر اثر زلزله خراب شده بود. در سال 1225 هـ.ق آقاعلي اشرف مشائي آن قسمت را تعمير كرد. متصل به مسجد، مدرسه ايست كه در مدخل آن دو فرمان از شاه سلطان حسين صفوي بر سنگ مرمر حك شده است." رابينو ظاهراً خود مسجد را نديده، يا در نقل اطلاعات درباره اين مسجد اشتباهي كرده است. زيرا مساجد جامع معمولاً بناهايي جداگانه هستند و هيچگاه به مدرسه متصل نبوده اند. دو فرمان شاه سلطان حسين چنانكه بعداً خواهيم ديد، يك فرمان است و تا امروزهم بر ديوار مقابل در ورودي اصلي مسجد نصب است.
فضاهای موجود در بناي مسجدجامع آمل: مسجدجامع آمل دارای فرم کلی مستطيل شکسته بوده و در دو طبقه بنا شده است. اين بنا دارای چهار فضاي اصلي (در طرفين)، راهروها، دهليز، وروديها، مسيرهاي راه پله به طبقه همكف و اول و اتاق هاي متعدد در اطراف فضاهاي اصلي است و هم اكنون محل استقرار حوزه علمیه آمل میباشد. ورودی اصلی بنا در جبهه شمالی است كه فراخوان مناسبي محسوب نميشود و به جز آن ورودی دیگری در قسمت شمال شرقی قرار دارد که به طور مستقیم به طبقه اول مرتبط میشود. ورودی های جبهه شمالی و شمال شرقی از دو طریق به خیابان مهدیه مرتبط هستند اما ورودی شمالی به طور مستقيم به راهرويي متصل مي شود كه در جبهه غربي آن پس از گذر از چند فضا به حياط مرکزی مي رسد. حیاط مرکزی، هدايتگر ما به شبستانهای اين مجموعه (طبقه همکف) است. اين فضا كه با بشني چهار گوشه در مرکز مسجد قرار گرفته است، به نظر می رسد زيباترين بخش اين مسجد باشد.
طبقه همكف اولين فضايي است كه به طور معمول، بازديد كنندگان براي ورود به مسجد جامع به آن مي رسند. جبهه های شمالی و جنوبی طبقه همکف به شبستان اختصاص داشته، محل تشکیل کلاسهای طلاب در جبهه غربی بوده و مکان اداری این طبقه درجبهه شرقی قرار دارد. طبقه همکف نسبت به حیاط مرکزی دارای اختلاف سطح بیست سانتی متری است. طبقه اول مسجد به وسیله یک مسیر راه پله از طبقه همکف جدا میشود و در سه جبهه (شمالی، شرقی و غربی) بر روی شبستانها ساخته شده است. این طبقه با داشتن ارتباط فضايي مناسب، فضاهاي مختلف را در اطراف خود چيده و به وسيله راه پله اي به ورودی شمال شرقی مي رسد. هم اکنون جبهه شمالی و غربی به خوابگاه اختصاص داشته و کتابخانه و اتاق رییس حوزه در جبهه شرقی این طبقه قرار دارد.
مسجدجامع در طبقه اول به وسيله سقف به بامي محدود می گردد که شيرواني (هلا) را بر فراز خود نگاه داشته است. تقارن، فرم يکسان جرزها و همچنين شبکه بندي بازشوها در دل جرزها از جمله عواملی هستند که در کل بنا ايجاد ريتم و هماهنگی بصری میکنند و وظيفه اصلی روشنایی، نور و هوا را بر عهده دارند. كليه عملكردهاي گوناگوني كه در فضای مسجدجامع صورت ميگيرد مانند آموزش و تحصیل علوم دینی و حوزوی، برگزاری نماز جماعت، ادعیه و مراسم مختلف مذهبی، استفاده از کتابخانه برای غیر طلبه، بازديد از مسجدجامع و... جزو فعاليتهاي مسجدجامع محسوب مي شوند.
در مجموع فضاهاي اصلي مسجدجامع آمل شامل وروديها، راهروها، دهليز، حیاط مرکزی، شبستانها و اتاقهاي كناري در بر گيرنده عملكردهاي عمدهاي مي باشند.كه با توجه به موقعيت زماني و مكاني، عملكردهاي متنوعي را پذيرفتهاند.
ورودي شمالی: ورودي اصلي مسجدجامع، ورودي شمالی است. اين ورودي به طور مستقيم به طبقه همكف (شبستانها، سرویسهای بهداشتی و حیاط مرکزی) مرتبط مي گردد و نزديك به مجموعه اداری واقع شده است.
ورودي شمال شرقی: يكي از ورودي هاي فعال بنا، ورودي شمال شرقی است. اين ورودي به کتابخانه طبقه اول متصل بوده و به وسيله يك راهرو به فضاهاي مختلف (همكف و اول) مرتبط می گردد.
مناره نیز در کنار ورودی با سیستم وزنی و ترکیبی از آجر و چوب با بشن هشت ضلعی شکل گرفته و در ترکیبی منسجم با هسته اصلی، معرف یکی از قدیمی ترین بخشهای موجود در بناست.
مصالح مورد استفاده در مسجدجامع آمل: در دوره تيموري و به دنبال آن صفوي به طور معمول از همه نوع مصالح متداول در معماري ايران استفاده مي شده است. آجر يكي از اين انواع مهم بود كه بعد از خشت، بيشترين كاربرد را در بناهاي اين دوره به خود اختصاص مي دهد. آجر به دو روش به اشكال و اندازه هاي گوناگون ساخته مي شد. يكي برش در زمانيكه آجر، هنوز خيس است. اين عمل با سيم هاي تيز انجام مي شد و ديگري تراشيدن آجر به اندازه دلخواه به دست معماران و بنايان.
در دوره قاجار علاوه بر ساختن كوره هاي آجرپزي براي تامين آجرهاي مورد نياز (كه در اين دوره به حداكثر رسيده بود) از آجر ويرانه ها نيز براي ساخت و ساز استفاده مي شد. اما در دوره پهلوي به دليل ورود مصالح مدرن مانند انواع پروفيل و سيمان و رشد شتابان ساخت و ساز در كشور به دليل تحولات سياسي-اجتماعي، تزئينات پر كار آجري، ملات آهكي و كاشي كاري ها، جايخود را به مصالح سيماني و پروفيل هاي فلزي و بتني داده و حتي درفاصله بين آجر (بندها) از سيمان استفاده مي گرديد.
تمام مصالح مربوط به دوره های مختلف به نوعی در این بنا تکرار شده است. اما چوب به عنوان عنصري جدا نشدني در معماري اين دوره توانست نقش مهمي ايفاء كند. و در اين بنا در ساختار سقفها، كف و پنجره ها بهكار رفته است. مصالح اصلي بكار رفته در كالبد و ساختار بنا حتي تاعمق چند متري از زمين از آجر مي باشد. آجرهايي كه در اين بنا به كار رفته است اندازههاي متفاوتي دارند بهاين دليل كه علاوه بر آجرهاي ختايي از آجرهاي فشاري نيز در نوسازی ها استفاده شده است.
آجرهاي به كار رفته در بدنه ديوار (5 ×20 ×20) و (3 ×10 ×20) سانتي متر هستند و در تعميرات كف طبقه همكف ازموزاییک هایی به طول و عرض (30×30) سانتي متر استفاده شده است و دركف طبقه اول سعي شده است با ملات سیمانی اندود شود.
ملات بكاررفته در بنا، ماسه سيمان است كه به عنوان مواد پر كننده در لابه لاي آجرها و در نما به صورت اندود و با ابزاركشي بهكار رفتهاست. از مصالحي چون کاشی خشتی در سردر ورودی، گچ در نماي ديوارهاي داخلي، آهك در پي و انواع فلزات در بازشوها به تناوب در بخشهاي مختلف بنا استفاده شده است. لازم به ذكر است كه در نوسازی اين بنا از آجر فشاري و سه سانتی و ملات ماسه سيمان استفاده شده است. در شيرواني بنا از ورق هاي آزبست براي پوشش استفاده شده وآب باران به وسيله ناودانها و لوله هاي پوليكا به بيرون هدايت مي گردد.
بررسي و مطالعه تزيينات در مسجدجامع آمل: تزيينات يک لايه جداگانه و مجزا از بنا نيست بلکه جزيی از کل و رابطه آن با کل بنا رابطهای مستقيم و غير قابل انکار است. تزيينات در مسجد جامع آمل به دليل به کارگيری مناسب مصالح مختلف در فرم و رنگ، تا حدودی ويژگي هاي يک ترکيب ايدهال يعنی وحدت و توازن نسبی را داراست. در بررسی تزيينات اينبنا، به اولين چيزی که می توان اشاره کرد، آجرکاری برجسته مناره است. معمار محلی سعی کرده است که تمام اجزاء بنا و کللايه ها به نحوی علاوه بر ايجاد فرم زيبا، دارای عملکرد مناسب نيز باشند.
در مسجد جامع آمل، فرمکلی بنا در شکل گيری اجزاي آن موثر است و از نگاهی ديگر اجزاي بنا باعث ايجاد وحدت و توازن در کل بنا می گردد. تزيينات مسجد بخشی از معماری بنا است و نه تنها مسايل خاص خود را داراست بلکه در مواردی تحت تاثير مستقيم تنش های موجود در بنا قرار می گيرد. (مانند شیرسرها كه دراثر مرور زمان و خستگي ساختار، فرسوده شده و در جريان تعميرات بنا، به طور کامل برداشته شدند) جرزها، ورودي ها و پوشش ها در اين بنا، علاوه بر انتقال نيرو، تحمل تنش های موجود و برقراری تعادل استاتيک، دارای چفت و بست و فرم هايی برگرفته از محيط اطراف، موتيف های بومی و معماری ايرانی می باشند. در مسجد جامع آمل، هرعنصري که ديده می شود، همان چيزی است که با توجه به مقتضيات زماني و مكاني (اقليم، محيط و بستر) شكل گرفته است.
تزيينات موجود در بنا:
1- نقوش موجود در آجرکاری های مناره، گره هاي چوبي بازشوها
2- تقسيم بندي هاي سطوح در نماي خارجي و ايجاد حركت و ريتم با استقرار بازشوها و در و پنجرهها.
3- استفاده از قوس در تويزهها و نعلها (شاخبزي)
4- استفاده از شیرسرسازی در سقف و تختهكوبي در كف.
5- کاشیکاری خشتی جدید در ورودی
6- کتیبه های صفوی موجود در سردر ورودی مسجد جامع آمل که از جنس مرمر و به ابعاد 60*70 سانتی متر است.