روزه، اراده اجتماع را قوی و همّت جامعه را بلند و بر هواها و امیال و شهوات، حاکم و مسلّط می سازد.
روزه، مدرسه عالی اجتماعی
چنان چه می دانیم روزه دارای فواید، حکمت ها، مصالح روانی و اخلاقی، جسمی، اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی، درمانی و حتّی سیاسی است و باید در هر یک از این فواید جداگانه و مستقل به بحث پرداخت. در این مجال، می خواهیم برخی از حکمت های اجتماعی روزه را یادآور شویم؛ تا در روشنایی آن به اوضاع اجتماعی کنونی نیز توجّه کنیم و از ماه رمضان و آیین روزه داری برای اصلاح وضع اجتماعی خود کمک بگیریم.
قوت بخشیدن به اراده جمعی
یکی از فواید اجتماعی روزه این است که روزه، اراده اجتماع را قوی و همّت جامعه را بلند و بر هواها و امیال و شهوات، حاکم و مسلّط می سازد. کسی که توانست مدّت چهارده ساعت کمتر یا بیشتر در شدّت گرما، طعام و غذا را ترک و زحمت و رنج تشنگی را تحمّل کند، و از لذایذ جنسی خودداری نماید، می تواند برای خاطر مصالح بزرگ اجتماعی و برای حفظ شرف و آبروی خود و جامعه نیز شکیبایی ورزد. بدیهی است هر اجتماعی که بخواهد در راه ترقّی قدم به جلو بردارد و با حرکات و نهضت های مترقّیانه به پیش رود، به قوّت اراده، عزم آهنین و همّت بلند نیاز دارد؛ قوّت و همّتی که او را به اقدامات بزرگ و نهضت های خطیر برانگیزد، و از تصوّر شکست و ضعف و عقب نشینی در برابر عوامل مأیوس کننده و مخرّب مصون بدارد.
یگانه چیزی که سبب امتیاز افراد و اجتماعات از یکدیگر و باعث پیروزی و غلبه آن ها بر مشکلات است، قوّت اراده و عزم سخت است که هر ملّتی از آن بیشتر برخوردار باشد، بیشتر می تواند با مشکلات و مصایب دست و پنجه نرم کند. نقش روزه و تأثیر آن در تکمیل و تقویت اراده، بسیار مهم است؛ زیرا روزه تمرین صبر و ایجادکننده عزم محکم به واسطه ترک لذایذ حلال و سبب شکیبایی در ترک لذایذ حرام است.
روزه تمرین صبر و ایجادکننده عزم محکم به واسطه ترک لذایذ حلال و سبب شکیبایی در ترک لذایذ حرام است.
یاد کردن از فقیران جامعه
یکی دیگر از فواید اجتماعی روزه، تذکر و یاد کردن حال فقرا و طبقه محروم و توجّه به شرافت نفس و علوّ طبع بی نوایان صابر و شکیبا است. اگر روزه دار متمکن و توانگر فقط در ماه رمضان به صبر و شکیبایی می پردازد و از خوردن غذاهای لذیذ و اعمال غریزه جنسی خودداری می کند، فقیر و محروم صابر و با ایمان، علاوه بر اجرای برنامه ماه رمضان در دوره سال، بر محرومیت هایی که دارد صبر می کند و از حدود شرع تجاوز نمی نماید و زبان به شکایت از خدا نمی گشاید و به مال کسی چشم طمع ندوخته و به اغنیا و ثروتمندان حسد نمی ورزد. پس روزه دار توانگر و فهیم در می یابد که چه بسا این دسته از فقرا و محرومین مؤمن به واسطه صبر بر محرومیت ها در قوّت اراده و شرافت طبع و بلندی همّت بر او فضیلت داشته باشند؛ زیرا هر چه کام گیری های نفسانی بیشتر باشد و طبع، معتاد به هواپرستی، و مشغول به التذاذات جسمانی شد، مقاومت در برابر آن دشوارتر، و اراده ضعیف تر و توانایی انسان به تحمّل مشکلات و سختی ها و اقدام به اعمال نیک و بزرگ کمتر می شود.
چنان چه در تاریخ بزرگان دیده شده و به تجربه نیز ثابت گردیده، در خاندان هایی که با ناز و نعمت فراوان خو گرفته باشند، افراد برجسته، با همّت، شجاع و با اراده کمتر پیدا شده و در خانواده هایی که با اختیار یا بدون اختیار، به ترک لذایذ و بی اعتنایی به امور مادّی و تن پروری مبادرت شده، نوابغ و مردان باشخصیت و با اراده، بیشتر ظهور کرده اند. پس، روزه دار هم به عزّت نفس و شرافت فقرای فاضل آگاه گشته و هم از سختی و رنج آن طبقه محروم اجتماع، خبردار می شود و به فکر کمک به آن ها می افتد. در حدیث است که «حمزة بن محمّد» به امام حسن عسکری علیه السّلام نوشت: چرا خدا روزه را واجب فرموده؟ پاسخ رسید: «لِیجِدَ الغَنِی مضَضَ الجُوعِ فَیحنُو عَلَی الفَقِیر؛[1]
برای این که توانگر درد گرسنگی را بیابد و به فقیر عطوفت نماید».
درک حقیقت آزادی
از دیگر فواید روزه آن است که روزه دار، حقیقت آزادی و حرّیت را درک می کند و روزه او را از عبادت، شهوات، عادات و پرستش هوای نفس آزاد می سازد و روح او را ارتقا داده و فکرش را روشن می نماید و در پیکر اجتماع، روح آزادی می دمد و همه را به خضوع در پیشگاه آفریدگار که جز او کسی سزاوار پرستش نبوده و هر مخلوقی از قید رقیت و عبودیت او بیرون نیست رهبری می نماید. روزه دارِ مؤمن و خداشناس، آزاد واقعی است؛ آزادی که کامل ترین معانی و مفاهیم آزادی را درک کرده است.
کسانی که آزادی را به ترک وظایف و التزامات شرعی و عقلی و هوس رانی و شهوت پرستی می دانند، بنده شهوات و عادات و اسیر هوای نفس هستند. چنین کسانی مؤمنان راکه به پرستش خدای یگانه می پردازند مسخره می نمایند؛ در حالی که خودشان در پرستش هوا و شهوات و لذّات خسیسه، طوق عبودیت به گردن انداخته و مصداق این کلام معجزه نظام الهی می باشند: «اَفَرَأَیتَ مَنِ اتَخَذَ اِلهَهُ هَواهُ؛[2] آیا آن کس که هوای [نفس] خود را معبود خویش گرفته است دیدی؟»
آن هنگام که هوای نفس مطاع و معبود شد، استبدادش از استبداد هر سلطان مستبد خطرناک تر است و اگر از استبداد هوای نفس پیروی شد، خطرش زوال شخصیت، شرف و حیثیت است و آن کسانی که پیروی از پلیدی های نفس و شهوت پرستی و سرپیچی از اوامر شرع را آزادی می دانند، علاوه بر آن که معنای آزادی را نفهمیده اند، در پلیدترین قید و بندها مقید و بسته هستند و تا این قیود، صفات ذمیمه از قبیل: حرص و آز، حبّ دنیا، تجمّلات و جاه و ریاست و... را پاره نکرده و به جهان آزادِ خداپرستی و صف آزادمردان موحّد منتقل نشده و اعلان آزادی بشر را در تعالیم اسلام نخوانند، از نعمت آزادی بهره ای نمی برند.
تمرین اخلاص
روزه، تمرین اخلاص و پاکی نیت و تنزّه از ریا، و اجتناب از شهرت طلبی و مدح و ثنای خلق است. این عیوب و آفات در امور نیک دیگر بیشتر وارد می شود؛ ولی روزه دار برای ریاکاری ناچار به حفظ رژیم روزه و امساک از مفطرات نیست؛ زیرا ممکن است در خلوت از مفطرات امساک ننماید و خود را روزه دار معرّفی کند. پس اگر شخصی در تمام مدّت روز و در خلوت و جلوت، پنهان و آشکار روزه دار بود، علامت پاکی نیت و صدق باطل و اخلاص او است و فایده آن، تمرین و تربیت نفس بر خلوص نیت و طهارت مقصد و پرهیز از حبّ شهرت و عوام فریبی و حبّ جاه و کسب اعتبار در بین مردم است.
روزه، تمرین اخلاص و پاکی نیت و تنزّه از ریا، و اجتناب از شهرت طلبی و مدح و ثنای خلق است.
هر مقدار اجتماع از آفات عوام فریبی و حبّ شهرت و جاه و مقام پاک شود، واقعیات و حقایق، میزان سنجش کارها معلوم می شود و اشتباه کاری ها از بین می رود و بزرگ ترین خطری که حیات زعما و رهبران ملل و حتّی حکما و دانشمندان را تهدید می کند، همین عوام فریبی و حبّ جاه و شهرت است که به واسطه آن اعمال از مسیر حقیقت پرستی و واقع بینی منحرف شده و اجتماع در اشتباه می افتد و علّت عمده شکست بسیاری از نهضت ها و قیام ها و حرکات اصلاحی، عدم خلوص نیت از ابتدا و یا آلوده شدن نیات در میانه راه و وسط کار، به این آفات است و هر چه اجتماع انسانی از این آفات تطهیر شده و سران و رهبران از حبّ مدح و سپاس پاک باشند و مبالغه و گزافه گویی و نیایش و تواضع نسبت به آن ها از بین برود چنین جامعه ای به سوی ترقّی واقعی خود بهتر قدم بر می دارد.[3] از این جهت در اسلام به اخلاص در نیت، و توحید در عبادت، اهمیت بسیار داده شده است.
قرآن مجید می فرماید: «وَمَآ اُمِرُوا إِلاّ لِیعْبُدُوا اللهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّین»[4] به توحید گراییده اند. معنای خالص قرار دادن دین، برای خدا این است که انسان ها اعمال و رفتارهایی که جنبه معنوی و وجهه ربوبی داشته و نمایش پرستش و حاکی از حسن ضمیر و صفای باطن است، فقط برای خدا به جای آورند و در برنامه های بازرگانی و روابط اجتماعی، سیاسی و نظامی فقط به احکام خدا ملتزم باشند، و از غرور و حبّ جاه و جنبه های شخصی، خود را پاک کرده و از التزام به آن چه بیرون از احکام خدا و حدود شرع است پرهیز نمایند، و در هر کار و عمل و هر حرکت، رضای خدا را شرط بدانند. در روزه و برنامه های ماه رمضان، درس این معانی و آموزش این حقایق عالی و این حکمت های بزرگ نهفته است و به قدری این عبادت از ریا دور است که خدا آن را برای خود و مخصوص خود معرّفی فرموده است؛ با این که تمام عبادات باید برای خدا انجام شود. از حضرت امام صادق علیه السّلامروایت شده است که خداوند تبارک و تعالی می فرماید: «اَلصَّومُ لِی وَاَنا اجزِی عَلَیه».[5]
حسن خلق با روزه
یکی دیگر از فواید اجتماعی روزه حصول ملکه حسن خلق و عفو و گذشت و دوری از کینه توزی، تندخویی، بدزبانی، ستیزه جویی، غیبت و دشنام است؛ زیرا از جمله تعالیمی که به طور مؤکد به روزه دار داده شده، این است که مواظب چشم و زبان و گوش خویش باشد و اگر از کسی نادانی و بی ادبی دید یا دشنام و سخن زشتی شنید به او پاسخ ندهد. در حدیث است که حضرت ابی عبدالله علیه السّلامفرمود: «لا یکونَنَّ یومُ صَومِک کیوْمِ فطرِک؛[6] روزی که روزه هستی مانند روزی که روزه نیستی، نباشد».
و از رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم روایت است که فرمود: «ما من عبد صائم یشتم فیقول: انی صائم، سلام علیک لا اشتمک کما تشتمنی الا قال الرب تعالی استجار عبدی بالصوم من شر عبدی قد آجرته النار».[7]
هرگاه روزه داری که مورد شماتت و ملامت قرار گیرد، به ملامت کننده بگوید: من روزه هستم. سلام بر تو. و من تو را با اینکه شماتت کردی شماتت نمیکنم آنگاه خداوند تعالی می فرماید: بنده من از شر بنده دیگر من، به روزه پناه جست پس براستی پناه دادم او را از آتش جهنم.
ذکر فواید و حکمت های اجتماعی روزه نشان می دهد که روزه یک کلاس تربیتی، اجتماعی و عملی و تعلیم سلوک و معاشرت هر چه بهتر و منزّه تر و انسانی تر است. از این رو در صدر اسلام اجتماع اسلامی از حیث سلوک اجتماعی و معاشرت افراد با یکدیگر و روابط آن ها با هم راقی ترینِ اجتماعات بود و مدرسه عبادات اسلام، از جمله کلاس «روزه»، مسلمانان را شایسته آن نمود که رسالت اسلام را به دنیا ابلاغ کنند و از ثمرات اخلاقی و برکات درسهای آن که عبارت از ایثار، فداکاری، استقامت، تملّک نفس، کوشش در راه هدایت و بیداری ملّت ها و آزادی اجتماعات از ظلم سران و فرمان روایان و پیکار با جهل، فساد عقیده و رذایل اخلاقی است جهانیان را به حقیقت اسلام متوجّه سازند.
این معانی بلند را در ضمن ادای مسلمانان صدر اسلام، عبادات و برنامه های نماز، روزه، حج و... فرا گرفته و در پیاده کردن آن می کوشیدند. اکنون نیز ماه رمضان این آثار را داراست و طبق آمارهایی که داده می شود، از میزان و تعداد جرایم و جنایات در این ماه کم می شود. مسلمان در وضع اجتماعی کنونی به تلمّذ در مدرسه عالی روزه ماه مبارک بیش از گذشته احتیاج دارند و هتک حرمت این ماه با افطار روزه، مبارزه با این مدرسه تربیتی اسلامی و مخالفت با تهذیب نفوس و تزکیه اخلاق و تکامل و ترقّی جامعه بوده و معاندت با خدا و اهانت و استخفاف فرمان خالق جهان و جهانیان است.
منبع: ماه مبارک رمضان مکتب عالی تربیت و اخلاق، لطف الله صافی، ص 55.
پی نوشت ها:
[1]. وافی، ج 7، ص 6، ب 2.
[2]. سوره فرقان، آیه 43؛ سوره جاثیه، آیه 23.
[3]. از کلام امیرالمؤمنین علیه السّلام و در یکی از خطبه هایی که شایسته است هر شیعه آزادی خواه آن را حفظ داشته باشد: وَاِنَّ مِن اَسخَفِ حالاتِ الوُلاةِ عِندَ صالحِ الناس اَن یظَنَّ بِهم حُبُّ الفَخرِ وَیوضَعُ اَمرُهم عَلَی الکبر وَقَد کرِهتُ اَن یکونَ جالَ فِی ظَنِّکم اِنِّی اُحِبُّ الاِطراء وَاستِماعَ الثَّناء وَلَستُ بِحَمْدِاللهِ کذَلک (الی ان قال) فَلا تُکلِّمُونِی بِما تکلمُ بِه الجَبابِرةَ وَلا تَتَحَفَظُوا مِنِّی بِما یتَحفَّظُ بِهِ عِنْدَ اَهلِ البِادرةِ (الی ان قال) فَاِنَّمااَنَا وَاَنْتُمْ عَبِیدُ مَملُوکونَ لِرَبٍّ لا رَبَّ غَیره. نهج البلاغه، خطبه 214.
[4]. سوره بینه، آیه 5.
[5]. وافی، ج 7، ص 5، ب 1.
[6]. وافی، ج 7، ص 33، ب 34.
[7]. کافی، ج 3، ص 88