0

چگونه در پناه قرآن آرام گیریم؟

 
hosinsaeidi
hosinsaeidi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1394 
تعداد پست ها : 23615
محل سکونت : کرمانشاه

چگونه در پناه قرآن آرام گیریم؟

 

چگونه در پناه قرآن آرام شویم؟

قرآن آرامش روح را در سایه ی ایمان می بیند.

چگونه در پناه قرآن آرام شویم؟

بی تردید بیماری های روحی و اخلاقی انسان، شباهت زیادی به بیماری های جسمی او دارد. هر دو کشنده است، هر دو نیاز به طبیب، درمان و پرهیز دارد، هر دو گاهی قابل سرایت به دیگران می شود. پس باید ریشه یابی شده و پس از شناخت ریشه ی اصلی، درمان شوند. اين بيماری ها با اینکه گاهی به نظر غیرقابل علاج می رسند ولی در بیشتر موارد با پیشگیری سریع و مراجعه به طبیب متخصص قابل درمانند.

درمان امراض جسمی انسان با مراجعه به پزشک میسر می شود امّا درمان امراض روحی به نسخه ای قوی تر از تجویز روان شناسان نیاز دارد. اصولاً داروی قطعی این امراض تنها نزد کسی است که از همه نسبت به روحیات انسان آگاه تر است.

مراجعه به پزشک و تشخیص نوع بیماری اوّلین گام در راه درمان است. امّا از آن مهم تر، شناخت داروی مناسب با بیماری است، آیا پزشک و دارویی را سراغ دارید که هرگز خطا نکند و با اوّلین مراجعه بهبودي و سلامتي شما را تضمین کند؟

در میان موجودات مادی چنین دارو و درمانی را نخواهید یافت. یگانه طبیبی كه شفای همه ی دردهاست، این گونه خود را معرّفی می کند: «وَ نُنزّلُ مِنَ القُرآن ِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحمَةٌ للمؤمنینَ وَ لا یَزیدُالظّالمینَ الّا خَسارًا»؛[1] آری قرآن نسخه ای حیات بخش است برای آن ­ها که از ضعف و زبونی و ترس بی مورد و اضطراب رنج می برند.

قرآن نسخه ای حیات بخش است برای آن ­ها که از ضعف و زبونی و ترس بی مورد و اضطراب رنج می برند.

در این مقاله برآنیم تا با مراجعه به آیات قرآن داروی «آرامش» را به شما معرّفی کنیم تا با مصرف به موقع و مستمر آن هرگز پریشان نشوید. برای رسیدن به این مقصود در هر مرحله به قرآن مراجعه می کنیم:

1- علّت اضطراب از دیدگاه قرآن

2- راه درمان اضطراب از دیدگاه قرآن (ایمان، توکّل، صبر)

عامل اضطراب از دیدگاه قرآن

قرآن حبّ دنیا را از مهم ترین عوامل پریشانی روح و سقوط در دام شیطان می داند. در سوره ی لقمان آمده ­است: «فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ لا يَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ؛[2] قطعاً وعده ی خداوند حق است، پس زندگی دنیا شما را نفریبد و شیطان شما را نسبت به خدا فریب ندهد».

راغب در مفردات در تعریف غرور می گوید: «غرور هر چیزی است که انسان را می فریبد و در غفلت فرو می برد، خواه مال یا مقام یا شهوت و شیطان باشد».[3] هم چنین گفته اند: «غرور از اموری است که ظاهر جالب و باطن سیاه دارد».[4]

به تعبیر قرآن غرور یعنی آنچه شیطان در پاسخ خداوند گفت: «قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَني‏ مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طينٍ؛[5] من از بنی آدم بهترم، مرا از آتش خلق کردی و او را از خاک».

علی عليه السّلام در نکوهش دنیا می فرماید: «دنیا مظهر غرور است، خانه ای است که کسی در آن ایمنی ندارد، جز آنکه به جمع آوری توشه ی آخرت بپردازد و از کارهای دنیایی کسی نجات نمی یابد. مردم به وسیله ي دنیا آزمایش می شوند. پس هر چیزی از دنیا را برای دنیا به دست آورند از کفشان بیرون می رود و بر آن محاسبه خواهند شد و آنچه را در دنیا برای آخرت تهیه کردند به آن خواهند رسید و با آن خواهند ماند. دنیا در نظر خردمندان چونان سایه ای است که هنوز گسترش نیافته، کوتاه می گردد و هنوز فزونی نیافته، کاهش می یابد».[6]

حضرت پس از نکوهش دنیا روش برخورد با دنیا را چنین ترسیم می نماید: «ای مردم! به دنیا چونان زاهدان روی گردان از آن بنگرید. به خدا سوگند دنیا به زودی ساکنان خود را از میان می برد و رفاه زدگان ایمن را به درد می آورد. آنچه از دست رفت و پشت کرد هیچ گاه برنمی گردد و آینده به روشنی معلوم نیست تا در انتظارش باشند. شادی و سرور دنیا با غم و اندوه آمیخته و توانایی انسان به سستی می گراید. زیبایی های دنیا شما را مغرور نسازد، زیرا زمان کوتاهی بیش دوام ندارد. خدا بیامرزد کسی را که به درستی فکر کند، پند گیرد و آگاه شود».[7]

خاصیت دنیاگرایی این است که همواره انسان را در حال پریشانی و اضطراب نگاه می دارد. اضطراب بر حفظ آنچه دارد و نگرانی بر آنچه ممکن است از دست بدهد.

خاصیت دنیاگرایی این است که همواره انسان را در حال پریشانی و اضطراب نگاه می دارد.

دلبستگی به دنیا هرچه عمیق تر باشد، حرص و آز انسان بیشتر شده و در صعود از پلّه های آن نردبان به قیمت زندگی پر اضطراب از دیگران پیشی می گیرد و در این صعود به جایی می رسد که حرام و حلال را فراموش می کند. آهن ربا، ذرّه ی آهن را هرجا که باشد به سمت خود می کشد. معصیت ها مثل آهن ربا و نان حرام مانند ذرّات آهن است.

راه درمان اضطراب از دیدگاه قرآن

الف- قرآن آرامش روح را در سایه ی ایمان می بیند آنجا که می فرماید: «أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ؛[8] همانا اولیاي خدا نه ترسی دارند و نه غمگین می شوند».

«اولیا» جمع «ولی» است. در اصل از ماده ی «ولی» گرفته شده و به معنای نبودن واسطه­ میان دو چیز و نزدیکی و پی در پی بودن آن هاست. به همین دلیل به هرچیزی که نسبت به دیگری قرابت و نزدیکی داشته باشد، خواه از نظر مکان یا زمان یا نسب و یا مقام «ولی» گفته می شود. استعمال این کلمه به معنی «سرپرست» و «دوست» و مانند این ها نیز از همین جاست. بنابراین اولیاي خدا کسانی هستند که میان آنان و خدا حايل و فاصله ای نیست. حجاب ها از قلبشان کنار رفته و در پرتو نور معرفت و ایمان و عمل پاک، خدا را با چشم دل چنان می بینند که هیچ گونه شک و تردیدی به دل هایشان راه نمی یابد و ماسوای خدا در نظرشان کوچک و کم ارزش و ناپایدار و بی مقدار است.

بنابراین اولیاي خداوند ترس و اندوهی ندارند. چرا که ترس و اندوه معمولاً از احتمال فقدان نعمت هایی است که هم اکنون انسان در اختیار دارد یا در گذشته دارا بوده و نیز خطراتی که ممکن است در آینده او را تهدید کند و چون اولیاي خدا از هرگونه اسارت جهان ماده و غم هایی که دیگران را دائماً در حال اضطراب نگاه می دارد، رها هستند آرامش واقعی بر وجودشان حکم فرماست و به گفته ی قرآن: «أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ».[9]

ب- از دیدگاه قرآن توکّل عامل دیگری در آرامش روح است.

معنای توکّل آن است که از اسباب و وسائل برای رسیدن به مقصود خود استفاده کنی امّا بدانی که قدرت خداوند بالاترین قدرت هاست و اگر اين قدرت به حمایت كسي اقدام کند، هیچ کس را یارای پیروزی بر او نیست. همان طور که اگر حمایتش را از کسی دریغ کند، هیچ کس قادر به حمایت از او نیست.

چنان که می فرماید: «إِنْ يَنْصُرْکُمُ اللَّهُ فَلا غالِبَ لَکُمْ وَ إِنْ يَخْذُلْکُمْ فَمَنْ ذَا الَّذي يَنْصُرُکُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ».[10]

این آیه افراد باایمان را ترغیب می کند که علاوه بر تهیه ی همه گونه وسائل ظاهری باز به قدرت شکست ناپذیر خدا تکیه کنند و البته حمایت خداوند یا ترک حمایت او نسبت به مؤمنان بی حساب نیست و از روی شایستگی ها و لیاقت ها صورت می گیرد.

انسان متوکّل هم چون کوه در مقابل انواع مصیبت ها و بلاها ایستادگی می کند و هرگز ننگ تسلیم و شکست را نمی پذیرد تا سرانجام در اهداف خود پیروز ­شود.

ج- عامل سوم در رفع نگرانی و اضطراب، صبر است.

صبر بر اطاعت، شکیبایی در برابر مشکلاتی است که در راه اطاعت خداوند پیش می آید. صبر بر معصیت، ایستادگی در برابر انگیزه های گناه است و صبر بر مصیبت، پایداری در برابر حوادث تلخ است. انسانی که صبور بر اطاعت و معصیت و مصیبت باشد به مقام امن الهی رسیده و هیچ نگرانی در وجودش راه نخواهد یافت. خداوند می فرماید: «إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَيْرِ حِسَابٍ؛[11] پاداش صابران بی حساب است، صبر کلید بهشت است».

و نيز: «سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ».[12] امام سجّاد‌ عليه السّلام در تفسیر این آیه فرموده است: «هنگامی که روز قیامت شود، ندادهنده ای ندا دهد که اهل صبر و شکیبایی به پا خیزند، گروهی برمی خیزند. به آن ها گفته می شود به سوی بهشت روید، در این هنگام فرشتگان به استقبال آن ها می آیند و گویند: «چگونه قبل از حساب به بهشت داخل شدید؟ گویند ما اهل صبریم، صبر در برابر اطاعت، معصیت و مصیبت. امام عليه السّلام فرمود: اینجاست که فرشتگان گویند: داخل بهشت شوید. چه عالی است پاداش عاملان!».

در قرآن واژه ی صبر گاهی با صفت جمیل توصیف شده­ است: «فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلا»[13] صبر جمیل صبری است که بی تابی در آن نباشد، نه شکایت در نزد مردم و نه در نزد خداوند.

الگوی صبر در میان پیامبران الهی حضرت ایّوب علیه السلام است. لذا زمانی که مسلمانان در مکّه تحت فشار شدید قرار داشتند در سوره ی مباركه ي «ص» حالات او به عنوان اسوه در این سوره نازل شد.

در مقابل زخم زبان های عبّاد و زهّاد بنی اسرائیل فقط صبر می نمود تا مفتخر به این مقام عظیم شد.

خداوند می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید از روزه و نماز کمک بگیرید».[14]

روزه یکی از مصداق های روشن صبر است. رابطه ی نماز و صبر هم آن است که گاه پیمانه ی صبر انسان لبریز می شود و طاقت او بر صبر کاهش می یابد، اینجاست که نماز به او قوّت قلب و اراده و توکّل می دهد و نیروی صبر از طریق نماز افزایش می یابد.

امّا درمان بی صبری با رعایت نکات زیر حاصل می شود:

1- درد را تشخیص دهد و در پی درمان آن باشد.

2- آثار سوء بی صبری از قبیل ضایع شدن اجر نزد خداوند، برهم خوردن آرامش روانی، سلامت جسمانی، بسته شدن درهای حلّ مشکلات را به یاد آورد تا از بی صبری متنفّر شود.

3- مطالعه ی آیات و روایات پیرامون اجر و پاداش صابران

4- مطالعه ی احوال انبیا و اولیا و بزرگان

تلقین و اعتماد به نفس در تحمّل سختی ها (تلقین از سوی خود و دیگران عامل مؤثّری در برطرف ساختن اخلاق سوء می­ باشد).

در پایان بحث تذکّر این نکته ضروری است که سه عامل ایمان، توکّل و صبر چنان نیستند که بتوان با صرف نظر کردن از یک عامل در دست یافتن به دو عامل دیگر توفیق یافت. انسانی که ایمان قلبی دارد لزوماً متوکّل حقیقی است و آن کس که متوکّل است، صبر جمیل نیز دارد. به تعبیر دیگر متخلّق شدن به اخلاق الهی میسّر نمی شود مگر با تسلیم محض بودن در مقابل قرآن و عترت.

متخلّق شدن به اخلاق الهی میسّر نمی شود مگر با تسلیم محض بودن در مقابل قرآن و عترت.

با این توضيحات گرچه مراجعه به روانپزشک از عوامل دنیوی درمان نگرانی هاست، اما با تمسّک به قرآن می توان از بروز این نگرانی ها جلوگیری کرد.

کافی است خود را به قرآن بسپارید تا شهد شيرین امنیت فکری و روحی را بچشید و راضی به رضای خدا باشید تا در سایه ی این رضایت شاد زندگی کنید.

به امید روزی که زندگی هایمان آینه ی تمام نمای قرآن محوری باشد.

فهرست منابع:

* قرآن کریم.

* نهج البلاغه.

1- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، بی جا، مکتبه الرضویه، 1363.

2- طریحی، فخر الدین بن محمد، مجمع البحرین، بی جا، مرکز الطباعه و النشر، 1415.

منبع: نشریه شمیم نرجس، ش 25، نسرین هژبري.


پی نوشت ها:

[1]. اسراء: 82.

[2]. لقمان: 33.

[3]. راغب، ص 351.

[4]. طریحی، 678.

[5]. اعراف: 12.

[6]. نهج البلاغه، خطبه 63.

[7]. نهج البلاغه، خطبه103.

[8]. یونس: 62.

[9]. رعد: 28.

[10]. آل عمران: 160.

[11]. زمر: 10.

[12]. رعد: 24.

[13]معارج : ۵

(۱۴) بقره : ۱۵۳

پنج شنبه 18 اردیبهشت 1399  5:11 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
دسترسی سریع به انجمن ها