پاسخ به:مشاعره صائمین - 3
هزار شکر که عید صیام کرد، طلوع
هزار حیف که ماه صیام گشت، تمام
غلامرضا سازگار
ماه خدا رفت؛ رفت، جلوه بدرش بخیر زمزمه های شب و لیله قدرش بخیر
بود به روی خدا، چشم تماشای ما خواندن جوشن کبیر، صوت دلآرای ما
اول شوال عید فطر باشد روزه دار
موسم افطار باشد ترک کن امساک را
اسماعیل تقوایی
اگر رفتی ای مه رمضان، همره شهدا، محضر داور مبر ای ماه آبروی مرا، جان آل عبا، پیش پیغمبر
مَکُن شکوه از معاصیِ من، روح عاصی من، در برِ حیدر مکن شرم و روسیاهی من آشکارا بر دیده ی کوثر
رمضان، ای که در شب قدرت
لطف یزدان،برون ز حد مقال
ماه غفران و ماه توحیدی
ماه قرآن و احمد و آل
لیله القدر عزیزی است بیا دل بتکانیم
سهم ما چیست از این روز همین خانه تکانی
یادش به خیر ... سوز مناجات نیمه شب وقتی که با خدا دل ما هم کلام شد یادش به خیر ... لحظه ی افطار ... تشنگی نام حسین گفتن ما التزام شد
دلم در پـی دیـدن یـار بود
دعـای فـرج قبلِ افطار بود
دو چشم گُهَـربار یادش بخیر
اجـرنا مِنَ النّار یـادش بخیر
رمضان،ای مه نماز و دعا
ای ره اکتساب فضل و کمال
لیلة القدر و شهیدِ کربلا امتدادِ عشق تا روزِ جزا
افسوس که ایام شریف رمضان رفت سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت
افسوس که سی پاره این ماه مبارک از دست به یک باره چو اوراق خزان رفت
تا می توانی توشه گیر از ماه پر فیض خدا
یکسال دوری تو و این ماه ایمان می رسد
ای کاش فیض ماه حق در جان ما مانا شود
بینیم یکسال دگر این مه فروزان می رسد
دل روزه دارت شود تنگ،تنگ
فراقت شودجان ما را شرنگ
بخواهیم حق را که سال دگر
نماییم از کوی عشقت گذر
شاعر:اسماعیل تقوایی
رمضان رفت و رهی دور گرفت اندر بر خنک آن کو رمضان را بسزا برد بسر
بس گرامی بود این ماه ولیکن چکنم رفتنی رفته به و روی نهاده به سفر
روزه داران ای خوشا بر حالتان
عرشیان در حسرت اقبالتان
روزه تکلیفی برای انبیاست
در کلاس بندگی این فخر ماست