پاسخ به:مشاعره صائمین - 3
در ماه شریفم،به خدا ،از خودم آزاد از چون و چرا رسته و از درد و غم آزاد چندیست، که در فکر دل خود شده ام من دور از همه هنگامه ز فکر شکم آزاد
در رحمت به رویت کرده حق باز
به او رو آور و دفع عدو کن
گدای درگه حق شو به عالم
گدایی گر کنی با آبرو کن
نوروز دل مومن ،ماه رمضان آمد آن شوق ز جان رفته برگشته به جان آمد
در چــنین مه که انس و جان یارب بر سر سفــره تــو مــهــمـان است نظـــرى ســوى دردمنــدان کــــن اى کــه نــامـت شفا و درمان است
تشنه چون گشتی در این ماه خدا
پس نما یاد از عطش در کربلا
تشنگی اصلش در آنجا بوده است
بر حسین و آل زهرا بوده است
تبریک به مؤمنینِ عاشق پیشه
تبریک،بهار رمضان می آید
در این ماهی که روزش روزه هستی
کنار سفره ی رحمان نشستی ،
در آن ساعت که سائل را جواب است
دعای روزه داران مستجاب است ،
تو و جود و کرامت
من و خواری و غفلت
تو و لطف و عنایت
من وشرم و خجالت
تو و خوبی و رحمت
من و روی ِ سیاهی
الهی الهی. در این ماه ضیافت
به ما بنما نگاهی.......
یارب این سوخته دل را که محک لازم نیست بچه ای را که کتک خورده، فلک لازم نیست گرد خوان تو فقیرم من و شک لازم نیست تا سر سفره حسین است نمک لازم نیست به لبم خورد کمی آب، مرا بخشیدند ای فدای لب ارباب، مرا بخشیدند
تا دمی مانده سر بر آر از خواب ور نه صور خدا دمیده شود
در جهنم ندامتی است کزو دست و لبها همه گزیده شود
دوباره آمده ماهی که یک شب قدرش
برابری به هزار ماه عمر انسان شد
یا علی هیچ کس از لطف تو ناکام نبود
پدری مثل تو همبازی ایتام نبود
هر شب کوفه منور ز نگاهت می شد
شمع بزم فقرا صورت ماهت می شد
در موقع افطار ملایک گویند تبریک به روزه دار، از پیروجوان
ای بنده مده فرصت این ماه زدست راضی تو نما زخود خدای رحمان