پاسخ به:مشاعره صائمین - 3
دست از دامن اين پيك مبـارك نكشم كه به مهماني آن دوست ندا كرد مرا
شاید کسی حال مرا پرسیده باشد
یا اشک چشمان ترم را دیده باشد
حق دارد این قلبی که مهمان خدا بود
از دوری ماه خدا رنجیده باشد
در ماه خدا، خانه تکانی کردیم همپای فرشته، مهربانی کردیم جان را که اسیر تختهبند تن بود در فرصت روزه، آسمانی کردیم
زیر پایش خدا غزل می ریخت غزلی را که از ازل می ریخت آن امامی که تا سحر دیشب روی لب های من غزل می ریخت
منت زلف تو دارم كه گرفتارم كرد
گوهر مهر تو اين گونه خريدارم كرد
كافرى بيش نبودم علوى ام كردى
نفس عشق شما بود كه بيدارم كرد
يكى هنگام افطار اندر اين دار
دگر در جنت رضوانت اى ماه
مبارك باد عشق روزه داران
كه گفت:(الصوم لى) در شانت اى ماه
در بيت خدا شير خدا را كشتند
داماد نبى،امام ما را كشتند
يا رب چه گنه داشت كه در وقت سحر
آيينه روشن دعا را كشتند
محسن بلنج