مشاعره صائمین - 3
مشاعره صائمین (3)
قوانین مشاعره :
اصفهان نگین فیروزه ای جهان
پاسخ به:مشاعره صائمین - 3
ماه برکت ز آسمان می آید صوت خوش قرآن و اذان می آید
تبریک به مومنین عاشق پیشه تبریک ، بهار رمضان می آید
در چــنین مه که انس و جان یارب . . . بر سر سفــره تــو مــهــمـان است نظـــرى ســوى دردمنــدان کــــن . . . اى کــه نــامـت شفا و درمان است
تشنه چون گشتی در این ماه خدا پس نما یاد از عطش در کربلا
تشنگی اصلش در آنجا بوده است بر حسین و آل زهرا بوده است
تو مستی خودی،مست خدا نه،چه بگویم
در جام دلت باده ی مهرش نپرستی
ای پیر خدا ترس،روی شب به تراویح
انگشت تو هر دم بکشد دانه ی تسبیح
عالمخان عصمتی
تا بجوشد آبت از بالا و پست *
من اگر بر سر این سفره طمعکار شدم
علت این بود که مهمانیتان رنگین است
میزبان، سفره برای دل مهمان چیده
میهمان گر ننشیند سر آن توهین است
تا شبی پنجره رحمت حق باز شود
هر سحر بر بدی حال خودم گریه کنم
ذره ای خوب و بد ای وای عقوبت دارد
به " فمن یعمل مثقال " خودم گریه کنم
موسم بندگى چشم و زبان و گوش است نه همین صوم دهان است، خدا مى داند
گر نباشد همه اعضاى تو تسلیم خدا روزه ات صرفه ى نان است، خدا مى داند
در ماه شریفم،به خدا،از خودم آزاد
از چون و چرا رسته و از درد و غم آزاد
چندیست،که در فکر دل خود شده ام من
دور از همه هنگامه ز فکر شکم آزاد
در رحمت به رویت کرده حق باز
به او رو آور و دفع عدو کن
گدای درگه حق شو به عالم
گدایی گر کنی با آبرو کن
نیست در سالی دو عید افزون و از فرخندگی عید باشد مردمان را سی شب این ماه تمام
لذت افطار در دنبال باشد روزه را صبح اگر بندد دری ایزد گشاید وقت شام
موسم بندگى چشم و زبان و گوش است
نه همین صوم دهان است، خدا مىداند
در موقع افطار ملایک گویند تبریک به روزه دار، از پیروجوان
ای بنده مده فرصت این ماه زدست راضی تو نما زخود خدای رحمان