وولف، ویرجینیا Woolf, Virginia بانوی داستاننویس و مقالهنویس انگلیسی (۱۸۸۲-۱۹۴۱) ویرجینیا در لندن زاده شد، پدرش سر لزلی استیون Sir Leslie Stephen از چهرههای برجسته ادب انگلستان در عصر ملکه ویکتوریا و مؤلف تاریخ فکری انگلستان در قرن هجدهم است. ویرجینیا در سیزده سالگی مادر را از دست داد، تحت نفوذ پدر قرار گرفت و درمحیط ادب و فرهنگ پرورش یافت، وی که به سبب ضعف مزاج از تحصیل منظم مدرسهای منع شده بود، همراه پدر به خواندن آثار فیلسوفانی چون افلاطون، “اسپینوزا” Spinoza و “هیوم” Hume پرداخت. در کتابخانه وسیع و جامع پدر با برجستهترین نویسندگان عصر آشنا گشت و با تعدادی از خانوادههای بافرهنگ انگلستان ارتباط یافت. پس از مرگ پدر فرزندان سرلزلی همچنان به پذیرایی دوستان در خانه خود در بلومزبری Bloomsbury ادامه دادند که نام آن بعدها به «گروه بلومزبری» منتقل شد. این گروه از روشنفکران و فارغالتحصیلان دانشگاه کمبریج تشکیل شد و نویسندگان وهنرمندان مشهوری به عضویت آن درآمدند. ویرجینیا در ۱۹۱۲ با یکی از اعضای این گروه به نام لئونارد وولف Leonard Woolf، اقتصاددان و مرد سیاست آینده ازدواج کرد. اگرچه در زمان جنگ اعضای گروه بلومزبری پراکنده شدند، پس از پایان جنگ، گروه دوباره دایر گشت و کسان جدیدی به عضویت آن درآمدند، اما اصول اندیشه و هدف گروه تغییر نکرد و آن بیان حقیقت، آزادی بیان، عشق به هنر و احترام به اخلاق و سنن و فرهنگ انفرادی بود. ویرجینیا در ۱۹۱۷ با همکاری شوهر «سازمان انتشارات هوگارث» Hogarth Press را تأسیس کرد که در آغاز کوچک و محدود بود، اما به سرعت رو به توسعه گذارد و آثاری از “کاترین منسفیلد” Mansfield، “الیوت” Eliot، “فاستر” Forster، اولین داستانهای کوتاه ویرجینیا وولف و آثاری از داستاننویسان فرانسوی و روسی و آلمانی انتشار داد و آثار”فروید” Freud را به خوانندگان انگلیسی شناساند. از آن پس وقت ویرجینیا به مدیریت سازمان و نقد ادبی و داستاننویسی و معاشرت با دوستان و سفر گذشت و در مدت بیست و شش سال نه رمان، پنج مقاله مهم و سه مجموعه مقالههای تحقیقی و چند داستان کوتاه انتشار داد. از نخستین رمانهای او “سفر به خارج” The Voyage Out (1915) و “شب و روز” Night and Day (1919) است. داستانهایی واقعبینانه و مطابق رسم معمول داستاننویسی. ویرجینیا در این دو اثر، از نظر انتخاب قهرمانان، گفتگوها، اشتغال ذهنی و فکری و هنری تحت نفوذ گروه ادبی بلومزبری قرار دارد. داستان شب و روز چنانکه از عنوانش برمیآید، مبارزه میان نور و ظلمت است که بر اثر تلاطم زندگی در روح بشر پدید میآید. دختری زیبا و هوشمند از طبقه بالای جامعه برای رویارویی با آشفتگیهای زندگی به خواندن ریاضیات میپردازد و مرد دلخواهش که او را دختری خودخواه میداند که در برج عاج زندانی است، رهایش میکند؛ دختر که دلباخته جوان بوده است، به هیچ وجه قادر نیست که رنج دوری او را جبران کند، نه به وسیله آموزش فلسفه و نه به وسیله نامزدی با مردی بشردوست و بافرهنگ. از ۱۹۲۲ ویرجینیا به تدریج رمانهای رایج را که از دسیسهای تشکیل شده بود و در آنها برای اشخاص معین در زمان معین حادثهای رخ میداد، کنار گذارد. در رمان “اطاق یعقوب” Jacob’s Room (1922)، سرگذشت قهرمان داستان چیزی نیست که برحسب تاریخ یا شرح حوادث نقل شده باشد. نویسنده خواسته است که به وسیله شخصیت یعقوب نسل جوان انگلیسی را از خلال و جریان طبیعی زندگی ـ از کودکی تا دانشگاه ـ به خواننده بشناساند، به این منظور مشاهدات دوستان و رفیقان و کسانی را که به نحوی او را میشناختهاند، همه را مورد توجه قرار میدهد تا از دید آنان چهره کاملی از یعقوب پیش چشم گذارد. یعقوب به طور عجیبی کوچکترین برادر ویرجینیا را که در حادثهای به سال ۱۹۰۶ درگذشته بود، به یاد میآورد. در رمان “خانم دالووی” Mrs Dalloway (1925)، نویسنده، خانم دالووی را که برای خرید گل به بازار لندن میرود، قدم به قدم دنبال میکند و تصویرهایی را که از پیش چشم او میگذرد، اندیشهها و احساسهایی را که به سبب روشنی شفاف بهاری در او بیدار میشود، خاطره مردی که در جوانی با او دوستی داشته، همه را جان میبخشد و قهرمان خود را به دوره جوانی و خانه پدری میکشاند و در ضمن این کار، توجه خانم دالووی را به اطراف خود و عشق او را به ظواهر زندگی نشان میدهد و داستان را از گذشته به حال میپیوندد و از آمد و شد میان گذشته و حال ساختمانی برای داستان خود پدید میآورد که چون قطعهای از موسیقی از هماهنگی کامل برخوردار میشود. در این رمان، ویرجینیا تحت تأثیر داستان “اولیس” اثر “جیمز جویس” قرار گرفته است. داستان”به سوی فانوس دریایی” To the Lighthouse (1927) جایزه فمینا Femina را برای ویرجینیا وولف به همراه آورد. این داستان مطالعهای است درباره واقعیت عالم هستی. زندگی چیست، چگونه میتوان به اعماق روح و قلب آدمی راه یافت، چگونه میتوان به واقعیت دنیای خارج یقین کرد، در حالی که این واقعیت پیوسته به وسیله جزر و مد زندگی در حال تغییر و تحول است. ویرجینیا میکوشد که به این پرسشها پاسخ دهد و به سبب بیان اندیشهها و عشقها، در این اثر به لحظههای پرجاذبه و شاعرانهای دست مییابد. داستان “اورلاندو” Orlando (1928) نوعی داستان استعاری و تمثیلی است که در ادبیات انگلیسی بینظیر به شمار آمده است. مفهوم کتاب از ظاهر خیالپردازانه داستان دور میشود و نویسنده در حال تصور قهرمانان از قید زمان و مکان آزاد میشود و گمان میکند که در ورای انواع گوناگون بشری و نمونههای متغیر پایدار است. “خیزابها” The Waves (1931) مانند رمانهای اخیر ویرجینیا وولف نه حادثهای در بر دارد، نه گفتگویی ونه پیچ و خمی در داستان، بلکه رشتهای طولانی است از گفتارهای درون که در خلال آن زندگی شش موجود بشری در امواج ناگسسته لحظهها جریان مییابد. رمان بسیار گستاخانه و از نظر ادراک و مفاهیم گسترده آن نامعمول است، خیزابها با آنکه از دشوارترین رمانهای ویرجینیا وولف است، از صحنههای بسیار زیبای شاعرانه نیز برخوردار است و مهمترین اثر نویسنده به شمار میآید. رمان “فلاش” Flush (1933) در واقع زندگینامه “الیزابت برت براونینگ” Browning و سگ او به نام فلاش است. ویرجینیا وولف زندگی این دو را به موازات یکدیگر پیش میبرد و استعداد برجسته خود را در تحلیل روانی و نقل آشکار و از خلال آن آداب و رسوم و محیط عصر را منعکس میکند، فلاش از نظر عدهای محبوبترین و دلنشینترین رمان ویرجینیا شناخته شده است. رمان “سالها” The Years(۱۹۳۷) با خیزابها تباین دارد. درخیزابها نویسنده تنها به دنیای درون پرداخته است، در حالی که در سالها توجهش به دنیای خارج و ضربههایی است که از آن بر ادراک و وجدان آدمی وارد میشود. داستان “میان فرامین” Between the Acts (1941) پس از مرگ ویرجینیا وولف منتشر شد که اثری بسیار موفق به شمار آمد و تنهایی درمانناپذیر و آشفتگیهای مداوم درون و جانگزایی دوگانه و سکوت و همهچیز نویسنده را در بردارد و تلفیقی است از همه فنون نویسندگی که در داستانهای دیگرش به کار رفته است. آثار تحقیقی و نقدهای ویرجینیا وولف آثاری متعادل و عمیق است که در چند مجموعه انتشار یافته است. معروفترین این مجموعهها “خواننده معمولی” The Common Readers است که میان سالهای ۱۹۲۵ و ۱۹۳۲ انتشار یافت. ویرجینیا در نقد ترجیح داده است که به قطعههای ادبی و نویسندگان درجه دوم بپردازد و بعضی از زنان فراموششده را معرفی کند و آنان را برای بیان عقیده خویش درباره حمایت از حقوق زن معاصر بهانه قرار دهد. ویرجینیا وولف درکالجهای دخترانه و پسرانه کمبریج سخنرانیهایی ایراد کرده که در “اتاقی متعلق به خود شخص” A Room of On’s Own در ۱۹۲۹ گرد آمده است. در این سخنرانیها تحول آداب و رسوم در قلمرو سیاست و اقتصاد مورد تحلیل قرار گرفته و تحولی نیز در راه استقلال مالی زن و خروج وی از قیمومیت مرد خواسته شده است. “یادداشتهای یک نویسنده” A Writer’s Diary به وسیله شوهر ویرجینیا در ۱۹۵۳ انتشار یافت و شامل قسمتهای برگزیدهای از زندگی اوست. ویرجینیا وولف به هنگام جنگ جهانی دوم دچار افسردگی شدید روحی گشت، چنانکه قادر نبود که تنهایی ناشی از جنگ را تحمل کند و پس از چندبار اقدام به خودکشی، سرانجام موفق شد که در شصت سالگی به زندگی خود پایان دهد. ویرجینیا وولف مانند “جویس” و “پروست” در زمره نویسندگانی است که در تحول رمان قرن بیستم اهمیت بسزایی داشتهاند. وی اهمیت حوادث و قصه و تحلیل اخلاقی را به حداقل رسانده و رمان را در قلمرو ادراکهای خاص و مسائل فلسفی قرار داده است. موضوع اصلی آثار ویرجینیا فوران بلاانقطاع زندگی است چون چشمهای جوشان. وی در آثار خود بیشتر بر مفاهیم تکیه میکند تا به ساختمان و نظم تصنعی داستان.
فعالیتها: • ادبیات و کتاب • محقق • نویسندگی