( ملیت: ایرانی قرن: ۱۴ )
(۱۳۴۶ -۱۲۶۹ ش)، جغرافیدان و نویسنده. در تهران به دنیا آمد. پدرش از نقاشان بزرگ و زبردست بود. کیهان تحصیلات مقدماتى را در خانهى پدر به پایان رساند و سپس به مدرسهى علمیهى تهران رفت و نزد استادانى چون عبدالعظیم خان قریب، میرزا على خان ناظم العلوم و آقا شیخ حمزه تحصیلات ابتدایى را تکمیل نمود. در ۱۲۸۴ ش به فرانسه رفت و در مدارس متوسطهى آنجا به تحصیل پرداخت. پس از گذراندن امتحانات ورودى وارد مدرسهى سن سیر شد و به اخذ درجهى افسرى نایل گردید. در ۱۲۹۵ ش به ایران بازگشت و در شیراز موفق به پایهریزى صحیح و جدید تشکیلات پلیس شد. وى جزو افسران کودتاى ۱۲۹۹ ش بود و در کابینهى سید ضیاء مدتى کوتاه وزیر جنگ شد ولى به دلایلى بعد از مدتى استعفا کرد. در ۱۳۰۳ ش وارد وزارت معارف شد و در مدارس دارالفنون، علوم سیاسى، تجارت، حقوق و دانشسراى عالى و سرانجام در ۱۳۱۳ ش با سمت استادى در دانشگاه به تدریس پرداخت. وى همچنین در ۱۳۲۹ ش در کابینهى على منصور به وزارت فرهنگ منصوب شد و پس از آن مدتى نیز معاون دانشگاه بود. لازم به ذکر است احمد عبداللَّهپور، مؤلف «وزراى معارف ایران» تاریخ تولد کیهان را ۱۲۷۶ ش ذکر کرده است. از آثار وى: «پیدایش فلات ایران»؛ «جغرافیاى مفصل ایران»، در سه مجلد، در زمینههاى طبیعى و سیاسى و اقتصادى.[۱] معروفه به ماژور مسعودخان، در ۱۲۶۹ تولد یافت. بعد از انجام تحصیلات مقدماتى در ۱۲۹۰ از طرف دولت به اروپا اعزام شد و دانشکدهى افسرى ژاندارمرى فرانسه را پایان داد. وقتى به ایران آمد، وارد ژاندارمرى شد و غالبا در مدارس افسرى تدریس مىکرد. به دنبال انعقاد قرار داد ۱۹۱۹ سید ضیاءالدین مدیر روزنامهى رعد، تمام همّ خود را مصروف نمود تا در بین افسران جوان و تحصیلکرده قزاقخانه و ژاندارمرى دوستان و همپیمانانى براى خود فراهم کند. یکى از کسانى که خیلى زود با سید ضیاء دوست و مأنوس شد، همین مسعود کیهان بود که در آن تاریخ درجهى ماژورى یعنى سرگردى داشت. بدون شک سید ضیاء و مسعود خان از همان روزهاى اول به فکر کودتا افتادند. تمام برنامهها را با هم تنظیم مىکردند و سرانجام کودتا انجام گرفت و سید ضیاءالدین فرمان نخستوزیرى دریافت نمود و کابینهاى تشکیل داد. در آن کابینه مسعود کیهان به مقام وزارت جنگ رسید. دو ماهى در وزارت جنگ استقرار داشت تا بین او و رضاخان سردار سپه رئیس دیویزیون قزاق که قدرت اجرائى و نظامى داشت، اختلاف حاصل شد در نتیجه کابینه ترمیم گردید. سردارسپه به وزارت جنگ و ماژور مسعودخان به وزیر مشاورى تعیین گردید. پس از سقوط سید ضیاءالدین، کیهان بیکار شد. در تشکیلات جدید ارتش نه تنها دعوتى از او نشد، بلکه او را کنار گذاشتند. چندى به تدریس در مدارس تهران پرداخت تا این که در ۱۳۱۳ که دانشگاه تهران تأسیس یافت، او را براى تدریس دعوت کردند. کرسى جغرافیاى انسانى را به او دادند، بعد به عضویت فرهنگستان رسید. در ۱۳۲۵ به جاى مرحوم غلامحسین رهنما معاون دانشگاه تهران شد. در ۱۳۲۹ در کابینهى على منصور که سه ماه بیشتر دوام نکرد، وزیر فرهنگ شد. مدتى نیز نایبالتولیه مدرسه عالى سپهسالار بود. همسر وى دختر عبدالله وثوق (معتمدالسلطنه) بود. در ۱۳۴۵ در تهران وفات یافت.
برگرفته از کتاب: شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد سوم)
منابع زندگینامه: [۱] الذریعه (۱۱۶/ ۵)، روزشمار تاریخ (۳۰۹ ،۱۰۸ ،۱۰۷ ،۱۰۴ ،۱۰۳ ،۱۰۲/ ۱)، زندگینامهى رجال و مشاهیر (۳۲۱ -۳۱۹/ ۵)، فهرست کتابهاى چاپى فارسى (۱۰۳۹ ،۶۳۷/ ۱)، مؤلفین کتب چاپى (۱۸۷ -۱۸۶/ ۶)، وزراى معارف ایران (۱۶۸ -۱۶۶)، وزیران علوم و معارف و فرهنگ ایران (۴۲۲ -۴۱۹)، نخبگان سیاسى ایران (۲۴۸/ ۳).
فعالیتها: • جغرافیا، باستان شناسی • سیاست • نویسندگی