با توجه به اینکه خداوند نسبت به همه بندگان خویش با بیانی عام و همگانی فرموده است که همه میتوانند دست نیاز به درگاه او دراز کنند و خود مستقیماً از او چیزی بخواهند، آیا توسل به شخص دیگر برای واسطه شدن در درگاه الهی با توحید در استعانت و با توحید در دعا به این معنا که تنها از خدا چیزی بخواهیم منافات ندارد؟
بطورکلی میگوییم به هیچ وجه اشکال و با توحید در دعا نیز هیچ گونه منافاتی ندارد زیرا:
اولاً: این یک امر عرفی است که وقتی کسی بخواهد از شخص دیگری تقاضای امر مهم و با ارزشی را بکند، در پی آن برمی آید که شخص سومی را که رابطه نزدیک تری با فرد مورد نظر دارد، بیابد و او را واسطه قرار دهد، شاید که مطلوب حاصل شود؛ لذا با توجه به این که انسانها از نظر درجات و مراتب قرب الهی با یکدیگر اختلاف دارند، افراد معمولی میتوانند انسانهای والاتر و شایستهتر را در پیشگاه خداوند واسطه قرار دهند و از طریق آنان حاجت خود را از خداوند طلب کنند.
منظور از عرفیت این امر آن است که اتخاذ وسیله و واسطه، ریشه در فطرت انسان دارد و لذا توسل به بزرگان و برگزیدگان الهی هماهنگ با فطرت انسان است.
ثانیاً: در خود قرآن کریم آیاتی وجود دارند که در آنها به گروهی امر شده است که باید نزد پیغمبر «ص» بیایند و از ایشان بخواهند که برایشان طلب آمرزش و مغفرت نمایند و، چون چنین نکردند، مورد توبیخ قرار گرفتند. این توبیخ حاکی از مقبولیت، مشروعیت و مطلوبیت توسل در نزد خداوند است:
ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاءوک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله تواباً رحیماً.
و اگر آن هنگام که گروه منافقان با نفاق و گناه بر خویش ستم کردند، از کردار خود توبه میکردند و نزدت میآمدند که برای آنها استغفار و از خدا طلب آمرزش کنی، البته خداوند را توبه پذیر و مهربان مییافتند.
چنانکه در مورد برادران حضرت یوسف (ع) در قرآن کریم آمده است که پس از انجام خطاها و اشتباه کاریها در حق حضرت یوسف «ع»، نزد پدر خویش حضرت یعقوب «ع» آمدند و از او خواستند برای آنان از درگاه خداوند طلب مغفرت کند. آن حضرت نیز درخواست آنان را رد نکرد و این خود دلیل توسل از سوی آن حضرت است:
قالوا یا أبانا استغفرلنا ذنوبنا إنّا کنّا خاطئین * قال سوف أستغفر لکم ربی إنه هو الغفور الرحیمُ.
گفتند:ای پدر، برای ما از خداوند آمرزش بخواه، زیرا ما خطا کرده ایم. گفت: بزودی از پیشگاه پروردگارم برایتان طلب مغفرت خواهم کرد، خدایی که آمرزنده و مهربان است.
ثالثاً: باید دانست که توسل جستن و واسطه قرار دادن انسانهای برگزیده و شایستهای همچون انبیا و ائمه و... وقتی با توحید در دعا منافات پیدا میکند که بخواهیم آنان را در عرض خداوند قرار دهیم و مستقلاً از آنان چیزی بخواهیم که در این صورت توسل به معنای شرک ورزیدن به خدا و رقیب تراشیدن برای اوست، اما توسل جستن به ائمه علیهم السلام هرگز به این معنا نیست که آنها نیز در کنار خداوند، ربوبیت و تدبیر امور و اجابت حوائج مردم را مستقلاً به عهده داشته باشند، بلکه توسل، تنها به معنای واسطه قرار دادن انسانهای والاتری است که در پیشگاه خداوند، مقام و منزلت بالاتری دارند و از قرب بیشتری برخوردارند. در عین حال میدانیم که اینان خود از مصادیق بارز و کامل بنده و عبد الهی هستند و بالاترین افتخارشان نیز رسیدن به مقام عبودیت خالص و محض برای ذات پروردگار است. ما نیز از همین حیث عبودیت و بندگی است که برای آنان مقام و مرتبتی والا قائلیم.
از این روست که در مقام یاری جستن از پیشگاه حضرت بقیه الله الاعظم امام عصر «عج» خطاب به آن بزرگوار میگوییم: لقد توجهت الیک بحاجتی لعلمی ان لک عندالله شفاعه مقبوله و مقاماً محموداً.
(ای پیشوا و سرور من) تنها به تو چشم امید دوخته ام و تنها از تو طلب حاجت کردم، زیرا میدانم شفاعت تو در نزد پروردگار مقبول است و در بارگاه کبریایی او از مقام و ارجی عظیم و شایسته برخورداری.
در پایان زیارت جامعه نیز بر این نکته تأکید میشود که اگر ائمه و پیشوایان دین، واسطه قرار داده میشوند و به آنان توسل میجوئیم، صرفاً به این دلیل است که بندگانی شایسته و مقرب درگاه الهی هستند و لذا میتوانند در رفع گرفتاریها و برآوردن نیازها شفیع باشند.