0

لطیفه های کودکانه

 
atabak
atabak
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 660
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:لطیفه های کودکانه

خواهر کوچکتر: خواهر جان خجالت نمیکشی، این هندوانه بزرگ را تنهایی خوردی و فکر من نبودی؟

خواهر بزرگتر: بر عکس خواهر،همه اش به فکر تو بودم که مبادا یک دفعه سر برسی!

دوشنبه 19 خرداد 1399  4:30 PM
تشکرات از این پست
farshon
atabak
atabak
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 660
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:لطیفه های کودکانه

مجید: تو هر وقت در خانه سر یخچال می روی چی میخوری؟

عباس: کتک!

دوشنبه 19 خرداد 1399  4:31 PM
تشکرات از این پست
farshon
iraji5
iraji5
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 710
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:لطیفه های کودکانه

مردی سوار اتوبوس دو طبقه می شود. هرچه اصرار می کنند به طبقه بالا برود، نمی رود و می گوید:دفعه پیش که سوار شدم، فهمیدم که طبقه بالا راننده ندارد!

یک شنبه 27 مهر 1399  9:30 AM
تشکرات از این پست
farshon
iraji5
iraji5
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 710
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:لطیفه های کودکانه

آموزگار:بچه ها توجه کنید! بعضی از کلمه ها با «ان» و «ها» جمع بسته نمی شوند. مثل «درس» که می شود «دروس» حالا یکی از شما مثال دیگری بزند.

احمد:آقا اجازه! مثل خرس که جمع آن می شود خروس! 

یک شنبه 27 مهر 1399  9:31 AM
تشکرات از این پست
farshon
iraji5
iraji5
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 710
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:لطیفه های کودکانه

مریم:مادر این پیراهن برای من خیلی کوچک شده است که به سختی می توانم نفس بکشم.

مادر:پیراهن هیچ عیبی نداره دخترم، تو سرت را از آستین بیرون آورده ای! 

یک شنبه 27 مهر 1399  9:32 AM
تشکرات از این پست
farshon
iraji5
iraji5
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 710
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:لطیفه های کودکانه

قدیما واقعا زندگی سخت بود، مثلا خروسها این آپشنو نداشتن که صبحا هشدار ساعتشون رو واسه ۱۰ دقیقه دیگه تمدید کنی دوباره بخونند.

سه شنبه 20 آبان 1399  6:42 AM
تشکرات از این پست
farshon
iraji5
iraji5
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 710
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:لطیفه های کودکانه

داستان شنگول و منگول و شنبه‌ی منفور، هم اکنون در سرتاسر ایران

سه شنبه 20 آبان 1399  6:42 AM
تشکرات از این پست
farshon
fardost
fardost
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 987
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:لطیفه های کودکانه

دیشب ساعت ۲ ی شماره ناشناس بهم زنگ زد 

من: بله؟ 

 سلام منزل آقای پفک نمکی؟؟ 

من: بله بفرمایید! 

 ببخشید بروسلی خونه ست؟؟ 

من: بله خودم هستم بفرمایید 

یهو قطع کرد....

خب برادر من بلد نیستی نکن!!!!

یک شنبه 5 بهمن 1399  3:31 PM
تشکرات از این پست
farshon
fardost
fardost
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 987
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:لطیفه های کودکانه

نونوایی از جمعیت داره منفجر میشه یه یارو اومده میگه اینا همه توی صف هستن ؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ اینا اومدن شاطرو تشویق کنن !

یک شنبه 17 اسفند 1399  9:12 AM
تشکرات از این پست
farshon
دسترسی سریع به انجمن ها