0

درآمدی بر توسعه پایدار در عصر ظهور

 
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

درآمدی بر توسعه پایدار در عصر ظهور

 

نویسنده: سعید فراهانی فرد
استادیار پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی
مجله اقتصاد اسلامی - زمستان ۱۳۸۴ - شماره ۲۰

چکیده:
رشد فزاینده اقتصادی که مهم ترین ارمغان پیشرفت فن آوری است، پیامدهایی را در عرصه محیط زیست ومنابع طبیعی داشت که به تدریج باعث نگرانی اقتصاددانان ودانشمندان اکولوژی به طور خاص وبیشتر ارباب معرفت به طور عام شد. از بین رفتن گونه های گیاهی وحیوانی وایجاد اختلال در چرخه زیست محیطی، از بین رفتن منابع پایان پذیر ودر معرض خطر قرارگرفتن منابع تجدید پذیر، بخشی از نگرانی پدید آمده بود. از طرف دیگر، افزایش شکاف طبقاتی به رغم پیشرفت هایی جدی که در عرصه اقتصاد به وجود آمده بود نیز نگرانی عدالت دوستان را برانگیخته بود. این نگرانی ها سبب شد تا توسعه پایدار در روند تحولات توسعه مورد توجه قرار گیرد.
در این مرحله، ضمن تأکید بر اصل کارایی به صورت اصل تحقق توسعه، در جهت پایداری آن بر دو نکته احترام به محیط زیست وعدالت بین نسلی تأکید شده است.
ملاحظه اصولی که چارچوب کلّی توسعه یافتگی را در نظام اقتصادی اسلام ترسیم می کند، به همراه دورنمای جامعه آرمانی مهدوی، نگرانی های موجود درباره آینده توسعه یافتگی را مرتفع می سازد.
این مقاله ابتدا به تعریف توسعه پایدار وویژگی های آن می پردازد؛ سپس با طرح اصول پیش گفته ادعا می کند که ظرف تحقق کامل این اصول ونهادها، جامعه مهدوی وزمان ظهور حضرت حجت - عجل الله تعالی فرجه الشریف - است. بعد با استفاده از آموزه های دینی به ویژه روایات مربوط به عصر ظهور، خصوصیات جامعه توسعه یافته در آن زمان را به بحث می گذارد. به نظر می رسد در چنین جامعه ای دل نگرانی های موجود درباره پایداری توسعه وآثار تخریبی توسعه یافتگی بر محیط زیست ونیز بی عدالتی در بهره مندی از مواهب توسعه وجود نداشته باشد وبا توجه به آرمانی بودن این جامعه، لازم است جهتگیری فعالیت های اقتصادی جامعه اسلامی در سمت تحقق توسعه پایدار باشد.

مقدمه

بحث توسعه اقتصادی به صورت سازمان یافته با کتاب ثروت ملل آدام اسمیت (۱۷۷۶) درباره اقتصاد انگلستان آغاز شد. وپس از آن، در فاصله زمانی طولانی، دوران رکود ورخوت را پیمود. پس از جنگ دوم جهانی، رشد خودجوش کشورهای جهان سوم بدون اتکا به کمک خارجی، موضوع اصلی این دانش شد. سرمایه، اساسی ترین عامل توسعه یافتگی، وخروج از دایره فقر تلقی می شد. افزون بر این، تا اوایل دهه ۱۹۷۰ توسعه معادل با رشد فیزیکی وبه معنای انباشت سرمایه بود ودر کشورهای اروپایی به طور عمده به مفهوم بهره برداری از منابع طبیعی کشورهای مستعمره وگشودن بازارها برای منافع آن کشورها بود.
رشد فزاینده اقتصادی که ارمغان پیشرفت تکنولوژی بود پیامدهایی در عرصه محیط زیست ومنابع طبیعی داشت که به تدریج باعث نگرانی اقتصاددانان ودانشمندان اکولوژی به طور خاص وبیشتر ارباب معرفت به طور عام شد. از بین رفتن گونه های حیاتی وحیوانی وایجاد اختلال در چرخه زیست محیطی، آلودگی هوا وگرم شدن زمین در اثر آسیب لایه ازن، از بین رفتن منابع پایان پذیر ودر معرض خطر قرارگرفتن منابع تجدید پذیر بخشی از نگرانی پدید آمده بود. این نگرانی از این جهت بود که اوّلاً رشدی که با چنین سرعتی جهتگیری شده است نمی تواند پایدار باشد ضمن این که چنین رشدی نمی تواند هدف رفاه وآسایشی را که برای رسیدن به آن طراحی شده بود فراهم کند. از طرف دیگر، افزایش شکاف طبقاتی به رغم پیشرفت هایی جدی که در عرصه اقتصاد پدید آمده بود نیز نگرانی عدالت دوستان را برانگیخته بود. بعد از مدّتی نزاع تمام نشدنی بین طرفداران رشد اقتصادی وعدالت توزیعی، جامعه علمی به سمت توسعه انسانی گرایش یافته، کنار رشد، توجه به شاخص های آموزش وسلامت عمومی را نیز مورد توجه قرار داد. این شاخص ها به نوعی به دنبال تحقق نمودهای عدالت در جامعه بودند. به دنبال آن شاخص های توسعه انسانی تعدیل شده ابعاد دیگری از عدالت از جمله عدالت توزیعی، عدالت جنسیتی و... را دنبال کردند؛ اما همچنان این مباحث درون یک نسل مطرح بود ونگرانی درباره سرنوشت نسل های آینده وسهم آنان از مواهب طبیعی خدادادی که در مسیر بهره برداری بی حساب در نسل موجود قرار گرفته، به قوت خود باقی بود. این دل مشغولی ها زمینه بحث وگفت وگوهای فراوانی را درباره عدالت بین نسلی واین که نعمت های خداوند به همه نسل ها تعلق دارد، ونسل های بعدی را نیز باید در منافع حاصل از رشد اقتصادی سهیم کرد، فراهم آورد.
در مجموع این نگرانی ها باعث شد توسعه پایدار به صورت یکی دیگر از ابعاد قابل توجه در روند تحولات توسعه مورد توجه قرار گیرد.
نخستین نکته مورد توجه در ادعای طرفداران توسعه پایدار احترام به محیط زیست به صورت جزء جدانشدنی از توسعه اقتصادی است. برخورداری عموم مردم از مواهب ومنافع توسعه وتوجه به منافع نسل های آینده به ویژه در بهره برداری از منابع طبیعی دومین نکته قابل توجه در بحث توسعه پایدار است.
ملاحظه اصولی که چارچوب کلّی توسعه یافتگی را در نظام اقتصادی اسلام ترسیم می کند به همراه دورنمای جامعه آرمانی مهدوی، نگرانی های موجود درباره آینده توسعه یافتگی را مرتفع می سازد.
در این مقاله، ابتدا توسعه پایدار وویژگی های آن را بیان می کنیم؛ سپس اصول ونهادهایی را معرفی می کنیم که پیش بینی آن ها در نظام اسلامی، نگرانی درباره ناپایداری توسعه را مرتفع می سازد. در ادامه استفاده از آموزه های دینی به ویژه روایات مربوط به عصر ظهور، خصوصیات جامعه توسعه یافته در آن زمان را به بحث خواهیم گذاشت. به نظر می رسد در چنین جامعه ای با توجه به محدودیت هایی که برای توسعه ورفاه وجود داشته ونیز تربیت افراد، آثار تخریبی توسعه یافتگی بر محیط زیست ونیز بی عدالتی در بهره مندی از مواهب توسعه وجود نداشته باشد.
تعاریف توسعه پایدار
متداول ترین تعریف از توسعه پایدار، تعریفی است که کمیسیون جهانی محیط زیست وتوسعه (۱۹۸۷)(۱) ارائه داده است . کمیسیون مذکور، توسعه پایدار را بدین صورت تعریف می کند:
توسعه ای که نیازمندی های حاضر را بدون لطمه زدن به توانایی نسل های آتی در تأمین نیازهای خود برآورده می سازد (۴۳ P, :۱۹۸۷، WCED).
بعضی از اقتصاددانان محیط زیست نیز پایداری را بیشتر از جنبه های زیست محیطی نگریسته، ودر تعریف پایداری گفته اند:
وضعیت پایدار، وضعیتی است که حداقل شرایط برای ثبات اکوسیستم ها وتوانایی مقابله اکوسیستم با شوک ها را در طول زمان فراهم کند (همان: ص ۱۱۶).
ویژگی های توسعه پایدار
ادبیات موجود درباره توسعه پایدار بر سه ویژگی اساسی توسعه یافتگی، عدالت وحفظ محیط زیست تأکید فراوان دارند.
۱. توسعه یافتگی
مهم ترین خصوصیت توسعه پایدار، رسیدن به سطح مطلوبی از توسعه یافتگی است. به تعبیر دیگر باید توسعه ای باشد که بحث از پایداری آن شود. توسعه فرایندی است که فرصت ها وامکان انتخاب انسان ها را گسترده کرده، قابلیت های آنان را افزایش می دهد. در این صورت، پایداری به معنای این است که چنین توسعه ای حق نسل های آینده نیز هست.
فرصت ها وقابلیت های ایجادشده در فرایند توسعه، ابعاد گسترده ای دارد. جنبه اقتصادی وبه تعبیر دیگر توسعه اقتصادی را می توان تلاش برای نیل به سطحی قابل قبول از قابلیت ها دانست که به منظور تأمین نیازهای بشر ورسیدن به رفاه عمومی صورت می گیرد. این نیازها بسته به وضعیت زمانی ومکانی ممکن است متفاوت باشد واز نیازهای ضرور زندگی (خوراک، پوشاک، سرپناه وبهداشت) تا نیازهای رفاهی (ورزش وتفریح و...) را شامل می شود.
رسیدن به حدّ مطلوبی از امنیت، دانش، آزادی در ابعاد گوناگون آن نیز جنبه های دیگر توسعه یافتگی را تشکیل می دهد.
به طور طبیعی با توجه به محدودیت منابع طبیعی، استفاده کارامد از منابع در این جهت ضرور به نظر می رسد. استفاده کارامد از منابع طبیعی به معنای این است که هیچ گونه افراط وتفریطی در استفاده از آن ها صورت نگیرد؛ رفتارهای بهره وران براساس عدل باشد وهیچ گونه انحصار وتکاثری در استفاده از آنان نباشد؛ مدیریت بر منابع که نوعی از سرمایه انسانی است کارامد باشد وبراساس اصل شایسته سالاری، مدیران توانا در جایگاه مناسب خود مورد استفاده قرار گیرند وافراد ناتوان وناکارامد بر پست های مدیریتی تکیه نزنند. در این صورت با توجه به وافی بودن منابع طبیعی واین که خداوند متعالی تمام آنچه را برای رفاه بشر لازم بوده آفریده است، به یقین توسعه محقق خواهد شد.
۲. عدالت
یکی دیگر از ویژگی های مهم توسعه پایدار، مسأله عدالت وعدالت بین نسلی است. در مقدمه مقاله سیر قرارگرفتن این ویژگی در ادبیات توسعه پایدار، بیان شد وچنانچه در تعریف توسعه پایدار نیز گذشت، به این ویژگی به خصوص در بعد بین نسلی آن تأکید شده است. در ادامه مقاله به تفصیل درباره عدالت در جامعه اسلامی به طور عام وجامعه مهدوی به طور خاص سخن خواهیم گفت.
۳. محیط زیست
ویژگی دیگر توسعه پایدار همچنان که در پیشینه ونیز تعاریف توسعه پایدار گذشت، فراهم ساختن محیط زیستی سالم وجلوگیری از تخریب آن است؛ زیرا حتی در صورتی که بتوانیم رشد اقتصادی را نیز محقق سازیم، بدون داشتن چنین محیطی، اسباب آسایش انسان ایجاد نخواهد شد.
اصول پیش بینی شده جهت تحقق توسعه پایدار در جامعه مهدوی
جهتگیری اولیه مکاتب الاهی به ویژه شریعت اسلام، تربیت انسان وتقویت بنیان های اعتقادی او است؛ چنان که پیامبر خاتم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) بخش قابل توجهی از دوران رسالت خود را به ویژه در مکه به این مهم پرداخت ومهم ترین رسالت وصی خاتم نیز تداوم همین هدف است. انسان معتقد وتربیت شده در دامان مکاتب الاهی، در جایگاه اساسی ترین عنصر جهان هستی رفتار خود را با عناصر دیگر این جهان، به گونه ای سامان می دهد که هیچ گونه نگرانی را درباره تضییع حقوق همنوعان، تخریب محیط زیست وناپایداری توسعه به همراه نخواهد داشت. هماهنگی بین عالم تکوین، تشریع وپاداش وجزا نقش بسیار مهمی در تحقق توسعه پایدار خواهد داشت. خداوند متعالی تمام هستی را برای رفاه نوع بشر آفریده، وجهان را کارگزار ومسخر او قرار داده است وبین تمام موجودات، انسان را گرامی داشته واشرف مخلوقات قلمداد کرده است. از طرف دیگر، قوانینی را مطابق با فطرت اولیه انسان ها ودر جهت هدایت ونیل به کمال انسان تشریع کرده واز آن جا که دین اسلام دین واقع گرا به شمار می رود، متناسب با همین قوانین ونیز با در نظرگرفتن ظرفیت وتوان انسان، پاداش ها ومجازات هایی برای او در نظر گرفته است.
مراجعه به آموزه های اسلام اصولی را تبیین می کند که دقت در آن ها نگرانی درباره پایداری توسعه را مرتفع می سازد. از آن جا که با استفاده از روایات، در جامعه مهدوی، زمینه تحقق این آموزه ها به خوبی فراهم است، ادعا می شود که در عصر ظهور، هیچ گونه نگرانی درباره پایداری توسعه وجود نخواهد داشت.
این اصول را در سه دسته اعتقادی، کاربردی واخلاقی بیان خواهیم کرد.
اصول اعتقادی
این اصول، درباره جهان بینی ونگرش فرد مسلمان است که به طور کلّی در مورد همه هستی وبه صورت خاص درباره منابع طبیعی ومحیط زیست وجود دارد. جهان بینی مسلمان که برگرفته از رهنمودهای مکتب اسلام است، در کلیه فعالیت های وی از جمله فعالیت های اقتصادی اش تأثیر خواهد گذاشت.
۱. خداباوری واعتقاد به عالم آخرت
نخستین اقدامی که پیامبران بعد از رسالت خود انجام می دادند، تلاش در جهت دعوت انسان ها به یگانگی خداوند واعتقاد به عالم آخرت، وتقویت ایمان آنان بود. آنان به خوبی می دانستند که هرگاه ایمان به خداوند در دل فردی نفوذ کند، فعالیت های خود را همان گونه که خداوند می خواهد انجام می دهد وهرچه عشق وایمان او به خداوند فزونی یابد، نافرمانی های او کاهش می یابد واعمالش رنگ خدایی می یاید. از طرفی، اعتقاد به عالم آخرت نیز تأثیر فراوانی در جهت دادن فعالیت های افراد دارد.
در زمان حضرت مهدی (علیه السلام) پیروانش اعتقاد به خداوند وعالم آخرت دارند وزمینه بندگی واطاعت در آن زمان مهیا است ودر حدیثی آمده:
در صحف ادریس پیامبر آمده است: «تو [شیطان] تا زمان معینی مهلت داده خواهی شد، تا زمانی که مقدر کرده ام زمین را از کفر وشرک ومعاصی پاک کنم، وبرای آن روز بندگانی انتخاب کرده ام که قلوبشان را برای ایمان آزموده ام. آنان را جانشینان در زمین قرار می دهم، ودینشان را پا برجا می کنم تا مرا بپرستند وچیزی را شریک من قرار ندهند. من در آن روز تو [=شیطان] وسواره وپیاده لشکرت را همگی نابود می کنم» (مجلسی، ۱۴۰۳ق: ج ۵۲، ص ۳۸۴).
در چنین جامعه ای که اعتقاد به مبدأ ومعاد را در عالی ترین سطح دارا است، هرگونه استفاده از منابع طبیعی هدفمند ودر جهت عبودیت خداوند متعالی خواهد بود. انسان در چنین عصری، هیچ گاه در استفاده از منابع طبیعی، حقوق دیگران را از بین نمی برد. کار وتلاش وآبادان کردن زمین را عبادت می شمارد. هیچ نعمتی از خدا را ناسپاسی نمی کند ورفتار او باعث اتلاف واسراف در آن ها نمی شود وحاصل آن جامعه ای آباد، پیشرفته وهمراه با عدالت در همه ابعاد خواهد بود.
۲. ارزشمندی دنیا
با وجود این که انسان معتقد خداباور، آخرت را در نظر دارد وسعادت واقعی را نیز در دنیای دیگر می داند وبه رغم آن که برخی از نصوص دینی بر بی اعتباری دنیا، فریبندگی آن ونیز تشویق به کناره گیری از آن تأکید می ورزد، دقّت در این عبارت ها، به ویژه با توجه به آیات وروایت هایی که زندگی دنیا را ستوده، بیانگر این است که دنیا به خودی خود ارزش دارد ونکوهش آن ممنوع است؛ ولی اگر باعث غفلت انسان وبازداشتن وی از هدف اصلی شود، نکوهش می شود (سیدرضی، ۱۳۷۶: حکمت ۱۳۱؛ محمدی ری شهری، ۱۴۱۸ق: ج ۲، ص ۸۹۵).
در جامعه مهدوی با توجه به رشد معنویت واعتقاد به آخرت از یک طرف وفراوانی نعمت وبی نیازی مردم از طرف دیگر، شاهد بر این است که به رغم این که پیروان حضرت دلبسته به دنیا نیستند، از نعمت های آن متنعمند وچون از نعمت های آن به شایستگی بهره برمی دارند، دنیا سبب نجات ورستگاری آنان می شود. آنان دنیا را مزرعه آخرت ومرکب راهواری می دانند که ایشان را در رسیدن به هدف کمک می کند؛ بنابراین، هیچ گاه در صدد تخریب خانه خود برنمی آیند ودلبستگی نداشتن به این دنیا، سبب نمی شود تا برای آباد ی آن اقدام نکنند.
۳. خلافت وامانتداری انسان در روی زمین
خداوند متعالی، انسان را خلیفه خود در زمین معرفی کرده، وجهان را در تسخیر وبه منزله امانتی در دست وی قرار داده است:
اللهُ الَّذِی سَخَّرَ لَکُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِیَ الْفُلْکُ فِیهِ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (جاثیه (۴۵)، ۱۲).
خداوند کسی است که دریا را مسخر شما قرار داده است تا در آن کشتیرانی کنید واز فضل او بهره گیرید؛ شاید سپاسگزاری کنید.
انسان در جایگاه خلیفه وامین خداوند بر روی زمین مأموریت دارد از این منابع استفاده شایسته کرده، از هرگونه استفاده مسرفانه از آن ها ونیز تخریب واز بین بردن آن ها بپرهیزد. خلیفه خداوند هرگز در صدد بهره برداری انحصارگرایانه از طبیعت وتضییع حقوق دیگران بر نمی آید؛ بلکه حاضر است بخشی از دسترنج خود را در اختیار انسان های دیگر قرار دهد یا به فعالیت هایی اقدام کند که نتیجه آن را نسل های بعد می بینند.
نمونه کامل خلافت در وجود مقدس پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) وامامان (علیهم السلام) واز جمله حضرت مهدی (علیه السلام) متجلی است ودر مراتب بعدی انسان هایی که در مراتب ایمانی واعتقادی بالاتری قرار دارند، از این شایستگی بهره مندند وپیروان حضرت در آن زمان چنین خصوصیاتی دارند.
۴. کفایت منابع طبیعی وعدم کمیابی
در اعتقادات اسلامی، منابع به اندازه کافی برای حیات بشر ونیز رفاه عمومی افراد جامعه وجود دارد. این مسأله در آیات قرآن مورد تصریح قرار گرفته است:
وَآتَاکُمْ مِنْ کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللهِ لَاتُحْصُوهَا إِنَّ الْإِنسَانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ (ابراهیم (۱۴)، ۳۴).
واز هرچه از او خواستید به شما عطا کرد، واگر نعمت خدا را شماره کنید نمی توانید آن را به شمار درآورید. انسان به طور قطع ستم پیشه ناسپاس است.
وَأَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وباطِنَةً (لقمان (۳۱)، ۲۰).
ونعمت های ظاهر وباطن خود را بر شما تمام کرده است.
از طرف دیگر سنتی که از قرآن وروایات استفاده می شود، این است که این نعمت های فراوان، در صورت شایستگی مردم وجوامع، افزونی خواهد یافت.
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنْ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَکِنْ کذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا کَانُوا یکْسِبُونَ (اعراف (۷)، ۹۶).
واگر مردم شهرها ایمان آورده وبه تقوا گراییده بودند، به طور قطع برکاتی از آسمان وزمین برایشان می گشودیم؛ ولی تکذیب کردند؛ پس به [کیفر] دستاوردشان [گریبان] آنان را گرفتیم.
نکته قابل توجه در معنای برکت، مفهوم استمرار در آن است؛ یعنی در اثر تقوا، خداوند نعمت هایی بر انسان فرو می فرستد که دوام دارد وبدین ترتیب، هرگاه مردم یک نسل به وظایف خود درباره بهره برداری از منابع طبیعی عمل کنند، نگرانی درباره نسل های آینده وجود نخواهد داشت.
در بخش بعدی مقاله، روایاتی را می آوریم که شاهد بر این هستند که در زمان حضرت، زمین گنجینه های خود را آشکار می سازد؛ بنابراین، فراوانی ووفور نعمت بالفعل وجود خواهد داشت واین ویژگی با سنت پیش گفته نیز همخوانی دارد؛ زیرا جامعه مهدوی در درجه بالایی از تقوا قرار دارد.
بنابر آنچه گفته شد، جای این شبهه نیست که مسلمانان چون اعتقاد به وفور منابع دارند، بی پروا از آ ن ها استفاده می کنند؛ زیرا استفاده درست وعادلانه از منابع شرط حتمی چنین وفوری است.
۵. عدالت
در یک نگاه کلّی، وبراساس اعتقاد به عدالت تکوینی، خداوند، جهان را براساس عدل آفریده است. قران مجید آفرینش آسمان ها، خورشید وماه را منظم، ضابطه مند وبدون هیچ گونه نقص دانسته، می فرماید:
هر قدر در پی یافتن نقصان در خلقت بنگری، درماندگی وزبونی بیشتری را تجربه می کنی (ملک (۶۷)، ۳ و۴)؛
بنابراین، تمام گونه های حیوانی وگیاهی ونیز آنچه در زمین وآسمان است، در چرخه حیات ضرورت دارد. از طرف دیگر، نعمت های خداوند به همه انسان ها تعلق دارد وحتی سایر موجودات نیز از این مواهب سهم دارند ودر برخی مواقع حق آنان بر انسان مقدم می شود. حقوق نسل های آینده نیز در استفاده از منابع گوشزد شده است. بحث توزیع اولیه منابع، یکی از مباحث مورد توجه نظام اقتصادی اسلام بوده وراهکارهایی به منظور تحقق عدالت در توزیع ارائه شده است. تشریع مالکیت دولتی برای منابع طبیعی (فیء) طبق تصریح قرآن مجید به همین منظور است.
مَا أَفاءَ اللهُ عَلَی رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَی فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَی وَالْیَتَامَی وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ کَیْ لَا یَکُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغنِیَاءِ منْکُمْ (حشر (۵۹)، ۷).
آنچه خدا از [دارایی] ساکنان آن قریه ها عاید پیامبرش کرد، از آن خدا واز آن پیامبر [او] ومتعلق به خویشاوندان نزدیک [وی] ویتیمان وبینوایان ودر راه ماندگان است تا میان توانگران شما دست به دست نشود.
شاید مهم ترین خصوصیت جامعه مهدوی که روایات فراوانی نیز درباره آن آمده است، خصوصیت عدالت گستری در آن زمان باشد؛ به گونه ای که تعبیر به احیای جامعه در آن زمان شده است. به برخی از این روایات در بخش بعدی مقاله اشاره خواهیم کرد.

www.m-mahdi.net

اصول فقهی (کاربردی)
هرگاه انسان در سایه آموزه های الاهی تربیت شود، مشکلی از ناحیه فعالیت های او درباره طبیعت وسایر همنوعان ایجاد نمی شود؛ اما با توجه به این که آیین اسلام فقط وضعیت مطلوب را در نظر نگرفته ومی خواهد با جهتگیری مناسب انسان ها را به هدف مطلوب سوق دهد، رهنمودهایی را جهت تنظیم رفتار وروابط انسان ها با یک دیگر ونیز با سایر گونه های گیاهی وحیوانی تشریع کرده است. این رهنمودها که به صورت پیش فرض هایی در زمینه ارائه مدل مطلوب بهره برداری از منابع طبیعی در نظام اقتصادی اسلام واز جمله در جامعه مهدوی در نظر گرفته می شود، عبارتند از:
۱. قاعده لاضرر
براساس این قاعده، هیچ کس نمی تواند فعالیتی را که به زیان دیگری بینجامد، انجام دهد ودر صورتی که مسبب زیان دیگری شود ولو این که این کار او به منظور اعمال حق خویش باشد، ضامن جبران زیان وارده است؛ به همین جهت، هر خانوار یا بنگاهی که با مصرف یا تولید خود باعث آلوده سازی محیط پیرامون خود شود، از جهت شرعی ضامن است. همچنین هرگاه استفاده از منابع طبیعی به وسیله گروه یا یک نسل به تضییع حق گروه های دیگر یا نسل های دیگر بینجامد، براساس این قاعده ضمان آور است ودولت موظف است به نمایندگی از عموم مردم، به اعمال حق آنان بپردازد.
۲. قاعده اتلاف
براساس قاعده اتلاف، هرگاه کسی مال دیگری را از بین ببرد یا آن را از مالیت بیندازد، ضامن جبران آن است ودر این مسأله شریک بودن خود فرد در آن مال تفاوتی ایجاد نمی کند؛ یعنی اگر کسی در دارایی که با دیگران شریک است بدون اجازه آن ها تصرف کند، در خسارتی که به آن وارد می کند ضامن است. در موضوع مورد بحث ما با توجه به سهیم بودن همه انسان ها در منابع زیست محیطی، شخص بهره بردار نمی تواند زمینه های تخریب، استفاده غیر بهینه وصدمه زدن به این منابع را ایجاد کند یا باعث آلودگی محیط زیست شود که خود یکی از منابع عمومی به شمار می رود. در غیر این صورت، در برابر حقوق دیگران ضامن خواهد بود.
۳. اصل منع از اختلال نظام
براساس این قاعده، هر سیاست یا فعالیتی که انجام یا ترک آن به مختل شدن نظم جامعه بینجامد، حرام وممنوع است؛ برای مثال، با این که بهره برداری از مشترکات ومباحات در نظام اقتصادی اسلام مجاز شمرده شده، هرگاه بر اثر ازدیاد جمعیت وکثرت استفاده از این منابع، آن منبع مشترک از بین برود یا آسیب جدی ببیند ودر نتیجه نظام بهره برداری از آن مرتع ویا ...، مختل شود، این آزادی مشروع محدود می شود.
۴. قاعدة اسراف
قلمرو اسراف بسیار گسترده است. اسراف ممکن است در مصرف یا تولید کالا یا خدمت باشد؛ مانند این که کالایی را بیش از حد نیاز مصرف کنیم، از خدمات آموزشی، پزشکی و... استفاده غیرضرور انجام دهیم ویا در به کارگیری عوامل تولید وخدمت، استفاده غیربهینه کنیم. از طرفی اسراف ممکن است در مال شخصی باشد یا در مال دیگری. دیگری نیز گاهی یک فرد یا گروه است وگاهی کلّ جامعه. گاهی این اموال مربوط به یک نسل خاص است وگاهی تمام نسل ها در آن مشترکند (همانند موضوع مورد بحث ما یعنی منابع طبیعی) که هر یک از این ها ضمن اشتراک در اصل حرمت، در شدّت وضعف آن تفاوت دارند.
براساس مطالب پیشین هرگونه استفاده مسرفانه از منابع طبیعی اعم از کمی یا کیفی حرام بوده، ضمانت آور نیز هست وشریک بودن شخص در مالکیت این منابع، باعث نمی شود حکم حرمت آن برداشته شود.
۵. اصل حاکمیت دولت
از مهم ترین عوامل توفیق در اجرای خوب قوانین وسیاست ها، وجود ضمانت اجرایی قوی آن ها است. اصولی که پیش تر بدان ها اشاره شد، زمینه را برای تدوین برنامه وقانون مناسب در جهت بهره برداری بهینه از منابع طبیعی وحفظ محیط زیست فراهم می کنند؛ با وجود این، اجرای خوب این برنامه ها، نیازمند حاکمیت دولتی مقتدر است.
در نظام اسلامی، مالکیت بخش قابل توجهی از این منابع، برای دولت است وبخش دیگری را نیز دولت به نمایندگی از عموم مردم سرپرستی می کند. برخورداری دولت از حق مالکیت یا نظارت بر اکثر منابع طبیعی، این امکان را فراهم می آورد تا با برنامه ریزی درست، زمینه بهره برداری بهینه مدبرانه، وعادلانه از مواهب طبیعی را فراهم سازد.
دولت مهدوی، نمونه کامل تحقق قوانین خداوند بر روی زمین است. منابع طبیعی در مالکیت حضرت قرار دارد وبهره برداری از آن ها با نظارت وی صورت می گیرد. آنچه از این ثروت ها اعم از منابع با مالکیت دولتی یا عمومی، غصب شده، ویا بنا بر مصالح غیبت در اختیار شیعیان قرار داده شده برگردانده می شود. حاکمیت دولت وفراهم شدن اسباب نظارتی چنانچه در بخش بعدی اشاره خواهیم کرد، هرگونه انحرافی را در استفاده از منابع جلوگیری، وخسارات وارده را براساس قواعد پیش گفته مطالبه می کند.

www.m-mahdi.net

اصول اخلاقی وارزشی
افزون بر آموزهایی که به صورت الزام، از جانب دین اسلام برای هدایت بشر در رسیدن به وضعیت مطلوب تشریع شده است، رهنمودهایی دیگر نیز ارائه شده که به انجام برخی امور وترک بعضی افعال تشویق می کنند. این آموزه ها، گرچه ممکن است است به صورت فردی در تحقق هدف کلان بهره برداری از منابع کمک نکنند، با سوق دادن جامعه به سمت این ارزش ها، وتربیت مسلمانان در تخلق به این ارز ش ها، نقش بسیار مؤثری در کارامد بودن مدل بهره برداری، حفظ محیط زیست وعدالت بین نسلی خواهند داشت.
۱. اصل ساده زیستی وقناعت
اسلام کنار تحریم اسراف، مسلمانان را به ساده زیستی وقناعت تشویق کرده واین دو خصیصه را مشخصه زندگی مؤمنان به شمار آورده است. براساس این اصل، انسان مؤمن دارای هزینه اندک است وزندگی پرمصرف، تجملاتی وهمراه با ریخت وپاش ندارد ودر عین حال که در بخش تولید با مراعات حداقل هزینه بیشترین وبهترین تولیدات را خواهد داشت، در بخش مصرف از مصرف معتدل وساده ای برخوردار خواهد بود. با این فرض، استفاده از منابع طبیعی تا حدّ بسیاری خود به خود کنترل شده ونسبت به منابع طبیعی تجدیدشونده نیز توانایی تجدیدپذیری آن ها مراعات خواهد شد؛ افزون بر آن که مراعات این اصول، تخریب طبیعت ومحیط زیست را به حداقل کاهش داده وجز در موارد اجتناب ناپذیر، آسیب جبران ناپذیر برای محیط زیست به بار نخواهد آورد.
پیروان حضرت در عین حال که در وفور نعمت به سر می برند، روحیه استغنا وبی نیازی نیز در آنان فزونی یافته؛ به گونه ای که وقتی حضرت اعلان می کند هر کس به مال وثروت نیاز دارد بیاید، کسی پیشقدم نمی شود (طبسی، ۱۳۸۲: ص ۱۸۵، به نقل از ابن طاووس (ملاحم)، ص ۷۱).
۲. نکوهش حرص وهمچشمی مصرف
حرص در مصرف نیز همانند اسراف واتراف، در سطح خرد وکلان پیامدهای منفی در استفاده از منابع طبیعی به همراه دارد. روایات فراوانی در نکوهش حرص وارد شده است؛ امام علی (علیه السلام) در این باره می فرماید:
من حرص علی الدنیا هلک (آمدی، ۱۳۶۰: ح ۸۴۸۲).
کسی که بر دنیا حریص باشد، نابود می شود.
در جهان بینی اسلامی اگر انسان، چیزی را به انگیزه تفاخر بر دیگران وابراز امتیاز وخودنمایی یا برای رقابت وهمچشمی مصرف کند، نکوهش می شود واز انگیزه های منفی به شمار می رود.
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) در این‍باره فرمود:
من لبس ثوباً فاختال فیه، خسف الله به من شفیر جهنم وکان قرین قارون (صدوق، ۱۳۶۴ش: ص ۲۸۲).
هر کس لباسی بپوشد ودر آن اظهار بزرگی کند، خداوند به وسیله آن او را از لب دوزخ فرو می کشد واو همراه قارون خواهد بود.
به طور طبیعی وبراساس آنچه در ویژگی قناعت گفته شد پیروان حضرت مهدی (علیه السلام) ضمن برخورداری از نعمت به دنبال تکاثر نیستند.
۳. اصل اخوّت
در آیین وحی، مؤمنان برادر یک دیگر (حجرات (۴۹)، ۱۱) وپیکر واحد معرفی شده اند؛ به گونه ای که کوچک ترین ناراحتی در یک عضو، دیگر اعضا را در ناراحتی فرو می برد (کلینی، ۱۳۶۵: ج ۳، ص ۵۶۸). چنین روحیه ای فقط در سایه تربیت دینی امکان پذیر است ووقتی افراد جامعه ای چنین نگاهی به یک دیگر داشته باشند، هیچ گاه در صدد از بین بردن حقوق دیگران، به قیمت تأمین منافع شخصی خود نمی شوند وبه همین جهت در استفاده از منابع طبیعی، وهمچنین نگاهداری محیط زیست، نه فقط حقوق دیگران را حفظ می کنند، بلکه در مواردی از نفع خود نیز صرف نظر می کنند.
این مسأله یکی از ویژگی های بارز جامعه مهدوی است؛ به طوری که گفته شده در آن زمان صمیمیت افراد در حدی است که بدون منعی از اموال یک دیگر استفاده می کنند. (مجلسی، ۱۴۰۳ق: ج ۵۲، ص ۳۷۲).
۴. رعایت حقوق (قانونمندی)
در اسلام، رعایت حقوق افراد جامعه اهمیّت والایی دارد؛ رعایت حقوق دیگران آثار اقتصادی نیز در پی دارد.
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) می فرماید:
هر کس برادر مسلمانش را از مقداری از حقش بازدارد، از برکت روزی محروم می شود (همان: ج ۲، ص ۱۰۷۴، ح ۷۲۰۰).
امامان (علیهم السلام) نیز به این مسأله توجّه خاص داشتند. رساله حقوق امام سجّاد (علیه السلام) در این باره بسیار مشهور است.
دایره حقوق در نظام اسلامی بسیار گسترده است ودر حق انسا ن ها منحصر نمی شود؛ موجودات دیگر اعم از حیوانات وگیاهان نیز دارای حقوقی هستند که در رساله حقوق امام اشاره شده است.
انسان های تربیت شده جامعه مهدوی، نه تنها حقوق یک دیگر را رعایت می کنند که آنان را بر خود ترجیح می دهند؛ بلکه به حقوق گونه های حیوانی وگیاهی نیز احترام خواهند گذاشت. در چنین جامعه ای کسی به دنبال بهره کشی وبرتری طلبی بر افراد دیگر نیست. بزرگان، به افراد کوچک تر با دیده رحمت می نگرند وکوچک ترها بزرگان را احترام می کنند (مجلسی، ۱۴۰۳ق: ج، ۵۲ ص، ۳۸۵).

www.m-mahdi.net

ویژ گی های جامعه مهدوی
در ادبیات دینی همواره جامعه مهدوی، جامعه ای آرمانی، مطلوب والگوی ایده آل مسلمانان معرفی شده است وتحقق آن از وعده های خداوند وپیشوایان معصوم (علیه السلام) شمرده می شود. در روایاتی که به عصر ظهور وتشکیل دولت جهانی حضرت ولی عصر (علیه السلام) مربوط می شود، ویژگی های فراوانی برای چنین جامعه ای ذکر شده که تحقق جامعه ای توسعه یافته را نوید می دهد که به لحاظ ابتنا بر عدالت ونیز پرهیز از تخریب منابع زیست محیطی پایدار نیز هست. در این مقال به اختصار مهم ترین ویژگی های دولت توسعه یافته مهدوی را برمی شماریم. برخی از این ویژگی ها چون رفاه عمومی، گسترش دانش وامنیت گرچه از مهم ترین خصوصیات توسعه یافتگی در سایر نظام های اقتصادی نیز شمرده می شود، حتی همین ویژگی ها در جامعه اسلامی به طور عام ودر جامعه مهدوی به طور خاص متفاوت از نظایر آن در نظام های دیگر است ضمن این که در جامعه مهدوی، رشد معنویت وتربیت جامعه صالح در رأس اهداف نظام قرار دارد وسبب تمایز اساسی آن از الگوهای سکولار می شود. عدالت فراگیر وحفظ محیط زیست بر پایداری توسعه در این جامعه تأکید دارد.
۱. رشد معنویت وتربیت جامعه صالح
تفاوت اساسی راهبردهای دینی، با راهبردهای توسعه سکولار محور، در این است که مکاتب الاهی به لحاظ این که هدف اصلی خلقت انسان را تقرب به خداوند می دانند ومعتقدند فقط اندکی از کمال انسان در این دنیا تحقق می یابد وبیش تر آن در دنیای دیگر؛ بنابر این، تأکید اصلی راهبردهای ارائه شده از جانب این مکاتب به ویژه دین اسلام برای توسعه، بر این است که برنامه ریزی جهت تحقق اهداف توسعه ورسیدن به آبادانی دنیا وآسایش همگانی باید با توجه به این هدف انجام شود. گسترش دانش وتأمین بهداشت وامنیت ورفاه جامعه وقتی ارزشمند است که در این چارچوب باشد نه به قیمت فدا کردن ارزش های معنوی واز یاد بردن هدف اصلی یعنی سعادت آخرتی؛ البته این سخن به معنای بازماندن از دانش ورفاه نیست؛ بلکه در روایات می خوانیم:
هرگاه انسان از راه صحیح در پی هدف اصلی خود یعنی تأمین سعادت آخرتی باشد، در دنیا نیز سعادت مند می شود (آمدی، ۱۳۶۰: ص ۲۴، ح ۳۷۵۱).
چنین هدفی که در اساس پیامبران راستین خداوند آن را به مردم ابلاغ کرده اند، در اثر فاصله گرفتن مردم از تعالیم ناب، ونیز حاکمیت غاصبانه ستمگران، به تدریج کمرنگ ودر برخی نواحی به خاموشی گراییده است وبسیاری از مصیبت هایی که بشر امروزی به آن گرفتار است، از دورشدن از معنویات ونیز بی اهمیتی به تربیت خود در جهت هدفی ناشی می شود که خداوند متعالی برای او تعیین کرده است؛ بنابراین، حضرت مهدی (علیه السلام) در گام اوّل به این مهم اقدام، وتربیت انسان هایی صالح برای تشکیل نظام جهانی خود را آغاز می کند؛ البته طبیعی است که فلسفه انتظار زمینه چنین اقدام هایی را فراهم کرده وکادرهای اولیه برای این کار پدید می آورد. در جامعه مهدوی، صفات رذیله از جامعه رخت برمی بندد وزمینه گناه وجرایم اجتماعی، اقتصادی و... از بین می رود. امام صادق (علیه السلام) در این باره می فرماید:
در عصر حضرت مهدی (علیه السلام) خداوند وحدت کلمه پدید می آورد، وقلوب ناسازگار را با یک دیگر الفت می بخشد ومعصیت او در روی زمین صورت نپذیرد ... (مجلسی، ۱۴۰۳ق: ج ۵۲، ص ۱۲۷).
همین طور که در این حدیث هم اشاره شد، دشمنی وکینه بین قشرها وطبقات جامعه از بین رفته، جای خود را به محبت وفداکاری خواهد داد. از علی نقل شده است که:
«... وچون قائم ما قیام کند، کینه ها از دل ها بیرون رود».
این ناشی از گسترش عدالت وایجاد رفاه عمومی بین مردم است. این صمیمیت تا حدی است که طبق برخی روایات، هر کس هرچه نیاز دارد، بدون هیچ ممانعتی از جیب دیگری برمی دارد (شیخ مفید، ۱۴۱۳ق: ص ۲۴).
از طرف دیگر، در آن زمان روحیه استغنا وبی نیازی در مردم پیدا می شود؛ به گونه ای که وقتی حضرت اعلان می کند هر کس به مال وثروت نیاز دارد بیاید، کسی پیشقدم نمی شود (طبسی، ۱۳۸۲: ص ۱۸۵، به نقل از ابن طاووس (ملاحم)، ص ۷۱).
۲. برقراری عدالت گسترده وهمه جانبه
عدالت همواره در حوزه های گوناگون معارف بشری به صورت مسأله ای اساسی مورد توجه بوده؛ گرچه در مقام عمل واجرا با مشکلات وموانع جدی مواجه شده است.
گسترش عدل، در سراسر جهان واز بین بردن ستم، از مهم ترین واساسی ترین آرمان های جامعه مهدوی نیز شمرده شده است؛ زیرا در ظرف ظهور حضرت، ظلم سرتاسر گیتی را فراگرفته وانسا ن ها با مکاتب ونگرش های مختلف تشنه عدالتند وخواهان ودر جست وجوی فرد ومکتبی که این تشنگی را فرو نشاند وآتش بیدادگری را خاموش کند.
امام (علیه السلام) در تفسیر آیه شریفه «ان الله یحی الارض بعد موتها» فرمود:
احیای آن به وسیله باران نیست؛ بلکه مردانی را می فرستد تا عدل را احیا کنند وبه سبب آن زمین نیز آباد می شود (کلینی، ۱۳۶۵: ج ۷، ص ۱۷۴).
در روایات فراوانی نیز آمده است که حضرت پس از ظهور، زمین را از عدل وداد لبریز می کند؛ پس از آن که از ستم وبیداد لبریز شده باشد (همان: ج ۱، ص ۵۳۴؛ نوری، ۱۴۰۹ق: ج ۵، ص ۲۴۰).
در روایتی از امام رضا (علیه السلام) وارد شده که فرمودند:
چهارمین فرزند از نسل من، کسی است که خداوند زمین را به دست او از هر ظلم وجوری پاکیزه کند. او کسی است که مردم در ولادتش تردید دارند، وقبل از قیامش، در غیبت خواهد بود؛ پس زمانی که زمین به نور او نورانی شود، میزان عدل را میان مردم می نهد؛ پس هیچ کس نمی تواند به دیگری ستم روا دارد (اربلی، ۱۴۰۵ق: ج ۲، ص ۵۲۴).
در گستردگی عدالت در زمان وی امام صادق (علیه السلام) فرموده است:
زمانی که حضرت قیام کند، ... سوگند به خدا! عدالت درون خانه های مردم جای می گیرد؛ همچنان که سرما وگرما داخل خانه های آنان می شود (مجلسی، ۱۴۰۳ق: ج ۵۲، ص ۳۶۲، ح ۱۳۱).
این تعبیر کنایه از گستردگی وفراگیر بودن عدالت است؛ به طوری که همگان از آن بهره مند می شوند؛ بنابراین، یکی از مهم ترین وبارزترین ویژگی توسعه پایدار، یعنی عدالت در همه ابعادش، اعم از استفاده از منابع طبیعی، برابری در فرصت ها، برخورداری از ثروت ودرآمد عادلانه، برای همه افراد جامعه چه در این نسل یا نسل های بعد، در جامعه مهدوی تحقق می یابد ومردم از شهد آن متنعم خواهند شد؛ به همین جهت در روایت آمده عدالت از عسل شیرین تر است وفقط کسی که عدالت را نیک می داند، آن را اجرا می کند (کلینی، ۱۳۶۵: ج ۱، ص ۵۴۱). این حدیث بدین حقیقت که اجرای عدالت فقط در سایه نظام امامت امکانپذیر است، اشاره می کند واین نظام به شکل کامل آن، زمانِ حضرتش محقق خواهد شد.
۳. رفاه عمومی
در نگاه اسلام، بهره مندی از نعمت های خداوند در این دنیا نه تنها با سعادت انسان در دنیای دیگر منافات ندارد، بلکه آنان که از راه های مشروع در پی فراهم کردن اسباب رفاه خود وخانواده خویش برمی آیند، مورد تشویق نیز قرار گرفته اند.
براساس معرفی پیشوایان اسلام، خداوند دنیایی آباد برای انسان در نظر گرفته وتمام اسباب راحتی اش را در آن آماده ساخته است. در این معرفی، دنیا جلوه ای محدود از بهشت قلمداد شده وبه قول علامه طباطبایی نعمت بهشتی نعمت های تکامل یافته دنیا است (طباطبایی، بی تا: ج ۵، ص ۲۱۲).
جامعه آرمانی امام زمان (علیه السلام) ویژگی هایی چون صفات بهشت، در حد ظرفیت انسان در این دنیا، دارد. یکی از این ویژگی ها که روایات بسیاری بر آن گواهند، فراوانی نعمت وبرخورداری انسان از انواع نعمت های خداوند است.
براساس آنچه از آیات قرآن کریم استفاده می شود، در بهشت محدودیتی برای نعمت های الاهی وجود ندارد وآنچه دل ها بخواهد ودیدگان را خوش آید، در آن جا هست.
﴿وَفیهَا ما تَشْتَهِیهِ الْأَنفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْیُنُ﴾ (زخرف(۴۳): ۷۱).
همچنین در سخن امام صادق (علیه السلام)، زمان قیام حضرت مهدی (علیه السلام) زمین گنج های خود را آشکار می کند ومردم چنان بی نیاز می شوند که برای مصرف زکات نیازمندی یافت نمی شود. (دیلمی، ۱۳۱۸ق: ج ۲، ص ۳۸۱).
طبق فرمایش پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) امت وی زمان حضرت مهدی به نعمت هایی دست می یابند که تا آن زمان سابقه نداشته است. آسمان باران رحمتش را بر آنان ببارد وزمین چیزی از روییدنی های خود را پنهان ندارد (مجلسی، ۱۴۰۳ق: ج ۵۱، ص ۷۸).
۴. توسعه دانش
امروزه سرمایه انسانی کارامد نقش بسیار مهمی در جوامع توسعه یافته دارد؛ به همین جهت دولت ها به طور معمول در صدد گسترش آموزش های عمومی وتخصّصی به منظور کارامد ساختن مدیریت ها ونیروی کار وافزایش بهره وری در اقتصاد هستند.
اسلام بر دانش وفراگیری آن تأکید فراوان کرده است؛ برای مثال یکی از معصومان (علیهم السلام) می فرماید:
دانش را فرا گیرید؛ هر چند به بهای فرورفتن در گرداب ها وریختن خون قلب هایتان باشد (آمدی، ۱۳۶۰: ج ۴، ص ۱۰۰، ح ۵۴۳۸).
یکی از خصوصیات جامعه مهدوی نیز فراوانی دانش مردم در این زمان است. دانش در زمان او به بلوغ خود می رسد. این پیشرفت هم در زمینه علوم مادی اتفاق می افتد وهم در ناحیه علوم الاهی ومعارف دینی. این ویژگی که خود یکی از شاخص های توسعه یافتگی شمرده می شود، زمینه های رفاه وفراوانی نعمت را نیز فراهم می سازد. این دانش سبب می شود مردم بهتر بتوانند از نعمت های خدادادی استفاده کنند. از اسراف واتلاف در منابع وعوامل تولید پرهیز شده وسطوح رفاه بالاتری را برای مردم به ارمغان می آورد.
درباره افزایش دانش عمومی امام باقر (علیه السلام) در روایتی می فرماید:
هنگامی که قائم ما (علیه السلام) قیام کند، دستش را بر سر بندگان گذاشته، عقل آنان را متمرکز می کند ودرک آنان را به کمال می رساند (مجلسی، ۱۴۰۳ق: ج ۵۲، ص ۳۲۸).
در نسخه دیگری این روایت چنین نقل شده است:
اخلاق مردم به واسطه آن حضرت کامل می شود (همان: ص ۳۳۶).
دامنه گسترش علوم چنان گسترده خواهد بود که طبق حدیث امام باقر (علیه السلام) حتی خانم های خانه دار از دانشی در حد اجتهاد بهره مند خواهند شد (همان: ص ۳۵۲، ح ۱۰۶).
در حدیثی که مفضل از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده، در می یابیم که در عصر ظهور، زمین به نور حضرتش نورانی می شود وبندگان خدا از نور خورشید بی نیاز خواهند شد که شاید اشاره به قدرت فوق العاده فن آوری واستفاده از انرژی هایی است که تا به حال کشف نشده باشد (اربلی، ۱۴۰۵ق: ج ۲، ص ۴۶۴).
در حدیث دیگری شبیه این حدیث از امام صادق (علیه السلام) از گسترش بزرگ مخابرات وارتباطات خبر داده می شود؛ به نحوی که افراد در شرق وغرب عالم می توانند همدیگر را از دور دست ها نظاره کنند (همان: ص ۳۹۱، ح ۳۱۲).
۵. برقراری امنیّت
یکی از شاخص های توسعه یافتگی، برخورداری از سطح مطلوبی از سلامت وامنیّت است. افزون بر آن، تأمین امنیّت اقتصادی یکی از عوامل اساسی جذب سرمایه های ملّی به سوی تولید شمرده می شود.
بی تردید تحقق توسعه در نظام اسلام، بدون توجه به این هدف امکانپذیر نیست. امامان (علیهم السلام) نیز با تعابیر گوناگونی از آن یاد کرده اند. حضرت علی (علیه السلام) آسایش زندگی را در سایه امنیت قابل تحقق می داند (آمدی، ۱۳۶۰: ج ۴، ص ۱۰۰، ح ۵۴۳۸).
در جامعه امام زمان برقراری امنیّت کامل است. در آن جامعه بندگان خدا هیچ نگرانی وهراسی ندارند وخدا را بر این امنیّت سپاس می گویند.
در جامعه مهدوی، چنان امنیتی پدیدار می شود که هرگاه زنی به تنهایی از یک سوی دنیا به طرف دیگر برود، هیچ کس متعرض او نخواهد شد. این امنیت حتی از سوی جانوران نیز برقرار می شود (مجلسی، ۱۴۰۳ق: ج ۵۲، ص ۳۱۶).
۶. حفظ محیط زیست
همان طور که در بخش های پیشین مقاله گذشت، حفظ محیط زیست ومنابع زیست محیطی یکی از مهم ترین ویژگی های توسعه پایدار شمرده می شود وگفته شد که اصولاً یکی از عوامل اساسی توجه به مسأله پایداری توسعه، نگرانی درباره تخریب محیط زیست بوده است. دین اسلام نیز که همواره در آموزه های نورانی خویش مطابق با فطرت آدمیان راه وسط را پیش گرفته است در برخورد با طبیعت ومواهب طبیعی نیز نه آنچنان دست انسان را باز گذاشته تا هر نوع تصرفی بخواهد در آن ها بکند وبه بهای نابودی این نعمت های خدادادی، زندگی خود را اداره کند وتجمل بخشد ونه اجازه می دهد بشر طبیعت را به علت عظمت آن، خدای خویش دانسته، در مقابل آن به سجده بیفتد وهیچ گونه تصرفی در آن نکند وصرفاً به دیده تقدیس به آن بنگرد، بلکه در عین این که فرموده است ما همه جهان را برای آسایش انسان ومسخر وفرمانبردار او آفریده ایم، از طرف دیگر آن ها را موجوداتی فاقد روح ندانسته، بلکه آیه وکلمه خداوند، وموجوداتی دارای شعور نسبی که تسبیح گوی خداوندند معرفی کرده وبرای همه آن ها اعم از حیوان وگیاه حقوقی در نظر گرفته، انسان ها را به رعایت آن حدود وحقوق دعوت می کند؛ به گونه ای که اگر در اثر کمی آب یا استفاده آن برای وضو یا غسل، جان حیوانی در خطر باشد، وضوگرفتن یا غسل کردن جایز نیست ووظیفه شخص تبدیل به تیمم می شود. آیات وروایات ضمن توجه دادن به مظاهر طبیعی، واحترام آنان، بشر را به حفاظت از منابع موجود در طبیعت واستفاده صحیح از آن ها تشویق، وهرگونه بهره برداری ناروا، اعم از اسراف واتلاف وتضییع حقوق دیگران اعم از نسل های فعلی وبعدی را نهی کرده است.
در جامعه مهدوی، محیط زیست به علل فراوانی حفظ می شود.
۱. اشاره کردیم که زمان حضرت، مردم از جهت معنوی رشد می کنند وگرد معصیت خداوند نمی گردند؛ بنابراین، در استفاده از منابع زیاده روی نخواهند کرد. همچنین اتلاف این ثروت ها نیز به وسیله آنان صورت نمی گیرد. آلوده سازی محیط تضییع حق دیگران بوده، حرام شمرده می شود.
۲. اجرای همه جانبه عدالت واز جمله عدالت بین نسلی اقتضا می کند که در استفاده از منابع، به ویژه منابع پایان پذیر، مصالح نسل های بعد نیز در نظر گرفته شود ودر مصرف منابع زیاده روی نشود. همچنین آلود ه سازی محیط وتحمیل هزینه های اجتماعی بر دیگران، با عدالت سازگار نیست ودر آن زمان رخ نخواهد داد.
۳. یکی از علل تخریب محیط زیست، کمبود بالفعل منابع زیست محیطی وتکاثرطلبی برخی از افراد در استفاده از این منابع است. در برخی کشورها فقر سبب می شود که استفاده بی حد از منابع تداوم یابد وبدون در نظرگرفتن منافع آیندگان به تخلیه منابع اقدام شود. در زمان حضرت از طرفی براساس روایات وارده، منابع زیرزمینی بسیاری کشف می شود وزمین گنجینه های خود را آشکار می سازد (مجلسی، ۱۴۰۳ق: ج ۵۱، ص ۱۳۰). آسمان باران خود را بفرستد (همان: ص ۷۸) وزمین نبات خود را برویاند وسرسبز واز درخت پوشیده شود (همان: ج ۱۰، ص ۱۰۴؛ قمی، ۱۴۰۴ق: ج ۲، ص ۳۴۶) واز طرف دیگر همان طور که اشاره شد، رشد معنوی در انسان ها وایجاد روحیه قناعت وپرهیز از تجاوز به حقوق همنوعان ودیگر گونه ها تقویت، ودر نتیجه، محور اساسی حفاظت از محیط زیست که بهره برداری مناسب از منابع است محقق می شود.
۴. منابع تجدیدشونده همانند پرندگان وماهی ها زیاد خواهند شد ضمن این که استفاده بی اندازه از این منابع صورت نخواهد گرفت.
زمان حضرت، زایش پرندگان در لانه ها وماهی ها در دریاها زیاد می شود؛ رودها گسترش می یابد؛ چشمه ها می جوشد وزمین دوبرابر محصول می دهد (مجلسی، ۱۴۰۳ق: ج ۵۲، ص ۳۵۴).
۵. گسترش دانش، باعث می شود راه های استفاده بهینه از منابع زیست محیطی شناخته، وفرایندهای تولیدی تخریب کننده محیط زیست کنار گذاشته شود.
۶. حاکمیت دولت مهدوی کنار تسهیل ارتباطات، نظارت دولت را ممکن می سازد وزمین در تحت کنترل کامل حضرت خواهد بود (صدوق، ۱۴۰۵ق: ج ۱، ص ۳۳۱) ودولت مهدوی با هدف رفاه مردم ونیز تأمین عدالت درون نسلی وبین نسلی، با هرگونه اقدامی که به تخریب محیط زیست وایجاد آلودگی بینجامد، مقابله می کند. در روایتی که از امام معصوم، نقل شده آمده است:
وقتی امام زمان ظهور می کند، ... راه های بزرگ را توسعه می دهد ... ومساجد سر راه، ناودان ها، بالکن ها ودستشویی هایی را که در سر راه هستند، تخریب می کند (نوری، ۱۴۰۹ق: ج ۱۷، ص ۱۲۱، ح ۱۱).
با این اوصاف، محیط زیست در محور دیگرش، یعنی پرهیز از آلوده سازی محیط نیز محقق خواهد شد.

www.m-mahdi.net
نتیجه گیری

در این مقاله بر سه ویژگی اساسی در توسعه پایدار تأکید شد: اصل توسعه یافتگی، عدالت ومحیط زیست. اشاره کردیم که در شریعت اسلام با پیش بینی اصول ونیز نهادهایی که با استفاده از آیات قران وروایات اهل بیت استخراج می شود، ویژگی های پیش گفته در جامعه اسلامی قابل تحقق است. با توجه به این که جامعه مهدوی با توجه به وعده هایی که از سوی پیشوایان دینی داده شده جامعه آرمانی نظام اسلامی است. به طور طبیعی این اصول ونهادها در بهترین صورت خود، در آن زمان تحقق یافته وزمینه توسعه پایدار را فراهم می کنند. شواهد فراوانی وجود دارد که همه حاکی از این هستند که در آن زمان، ویژگی های جامعه توسعه یافته فراهم است واین توسعه از پایداری نیز بهره مند خواهند بود؛ بنابراین، همان طور که از فلسفه انتظار می توان فهمید، تمام منتظران ونیز دولت اسلامی، در جایگاه دولت منتظر ظهور، وظیفه دارند تلاش در تحقق این ویژگی ها وحداقل ایجاد زمینه های آن باشند. همچنین با مطالعه آرما ن های معرفی شده برای آن دوران، می توان جهتگیری های این دوران را در ارتباط با بهره برداری از منابع زیست محیطی استنباط کرد. به امید ظهور حضرت مهدی وتحقق جامعه مهدوی.

منابع ومآخذ

قرآن مجید

فارسی

نهج البلاغه.
۱. پرمن، راجرز، یوما ومک گیل ری جیمز، اقتصاد محیط زیست ومنابع طبیعی، حمیدرضا ارباب، تهران، نشر نی، اوّل، ۱۳۸۲ش.
۲. حکیمی، محمد، عصر زندگی، قم، بوستان کتاب، پنجم، ۱۳۸۱ش.
۳. ردکلیفت، مایکل، توسعه پایدار، حسین نیر، تهران، مرکز مطالعات برنامه ریزی واقتصاد کشاورزی، اوّل، ۱۳۶۳ش.
۴. رضایی، مجید، «مالیات های حکومتی، مشروعیت یا عدم مشروعیت؟» نامه مفید، ش۳۵، قم، دانشگاه مفید، فروردین واردیبهشت ۱۳۸۲ش.
۵. طباطبایی، سیّدمحمدحسین، تفسیر المیزان، سیّدمحمدباقر موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین حوزة علمیة قم، ۱۳۶۳ش.
۶. طبسی، نجم الدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، قم، بوستان کتاب، چهارم، ۱۳۸۲ش.
۷. کورانی، علی، عصر ظهور، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، اوّل، ۱۳۷۸ش.

عربی

۱. آمدی تمیمی، عبدالواحد، غررالحکم ودررالکلم، تحقیق میرسیّد جلال الدین محدث ارموی، جامعة تهران،۱۳۶۰ش، ج ۳.
۲. ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی ۱۴۰۴ق.
۳. اربلی ابی الحسن علی بن عیسی، کشف الغمه فی معرفة الائمه، بیروت، دارالاضواء، الطبعة الثانیة، ۱۴۰۵ق، ج ۲ .
۴. حرّ عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۰۹ق.
۵. دیلمی، حسن بن الحسن، ارشادالقلوب، بیروت، مؤسسه اعلمی للمطبوعات، چهارم، ۱۳۱۸ق. ج۲.
۶. شیخ طوسی، تهذیب، تهران، دارالکتب الاسلامیه، الطبعة الرابعه، ۱۳۶۵ق.
۷. صدوق، محمد، کمال الدین وتمام النعمه، قم، مؤسسه انشر الاسلامی، اوّل، ۱۴۰۵ق.
۸. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر، مؤسسه دارالکتاب، الطبعة الثالثه، ۱۴۰۴ش.
۹. کلینی، یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج ۱.
۱۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء، الطبعة الثانی، ۱۴۰۳ق.
۱۱. محدث نوری، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل البیت، الطبعة الاولی، ۱۴۰۸ق، ج ۵. ‍
۱۲. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، اوّل، ۱۳۷۴ش.
۱۳. مفید، نعمان، الاختصاص، کنگره شیخ مفید، الطبعة الاولی، ۱۴۱۳ق.
۱۴. نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۰۹ق، ج ۱۷.

پایان مقاله

پى نوشت ها:

ــــــــــــــــــــــ

(۱) (World Commission on Environment and Development (WCED).

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

جمعه 11 بهمن 1398  9:39 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها