0

آغازی بر پایان مشروطیت!

 
aftabm
aftabm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 25059
محل سکونت : اصفهان

آغازی بر پایان مشروطیت!

گذری بر ماهیت و ساز و کار انتخابات مجلس شورای ملی از دوره هفتم تا سیزدهم

آغازی بر پایان مشروطیت!

آغازی بر پایان مشروطیت!رضاخان بر هر سه قوه استیلای کامل پیدا کرد و برای انتخابات مجالس، لیست‌هایی از قبل تهیه شدند. دولت برای حصول اطمینان از فرمانبرداری کاندیدا‌های موردنظرش، از راهکار‌های گوناگونی استفاده و اغلب کاندیدا‌ها را از بین ملاکین، بازرگانان و صاحبان مشاغل آزادی، چون پزشکان محلی انتخاب می‌کرد و هرگز به سراغ جوانان تحصیلکرده و تکنوکرات‌ها برای نمایندگی مجلس نمی‌رفت، بلکه آن‌ها را در بخش‌های دولتی به کار می‌گرفت

نیما احمدپور

سرويس تاريخ جوان آنلاين: اگرچه پهلوی اول در بدو ظهور خویش از طریق تهدید و تطمیع نمایندگان، از نهاد مجلس شورای ملی بهره فراوان جست، اما پس از تکیه زدن به تخت سلطنت مطلقه، تحدید جایگاه پارلمان را وجهه همت خویش قرار داد. مقالی که پیش روی شماست می‌کوشد تا رفتار حکومت رضاخان در انتخابات دوره هفتم تا سیزدهم مجلس شورای ملی را مورد بازخوانی قرار دهد. امید آنکه تاریخ‌پژوهان معاصر و عموم علاقه‌مندان را مفید و مقبول آید.

مجالسی با لیست‌های از پیش تعیین شده!
پس از تثبیت حاکمیت رضاخان به عنوان سلطانی مطلق‌العنان، اولین آثار این فرآیند در نوع انتخاب و ترکیب نمایندگان خود را نشان داد. به واقع ترکیب مجالس دوره هفتم تا سیزدهم، آیینه تمام‌نمای نگاه حکومت پهلوی به دخالت مردم در سرنوشت خویش به شمار می‌روند. در مجالس هفتم تا سیزدهم شورای ملی کسی جز وکلای فرمانبردار رضاخان حضور نداشت و مشارکت سیاسی و فعالیت‌های پارلمانی مبتنی بر مشروطیت یکسره به پایان رسید. رضاخان بر هر سه قوه استیلای کامل پیدا کرد و برای انتخابات مجالس، لیست‌هایی از قبل تهیه شدند. دولت برای حصول اطمینان از فرمانبرداری کاندیدا‌های موردنظرش، از راهکار‌های گوناگونی استفاده و اغلب کاندیدا‌ها را از بین ملاکین، بازرگانان و صاحبان مشاغل آزادی، چون پزشکان محلی انتخاب می‌کرد و هرگز به سراغ جوانان تحصیلکرده و تکنوکرات‌ها برای نمایندگی مجلس نمی‌رفت، بلکه آن‌ها را در بخش‌های دولتی به کار می‌گرفت. به این ترتیب، هم تکلیف انتخاب‌کنندگان و هم وظیفه انتخاب‌شوندگان کاملاً معلوم بود.


نحوه انتخاب کاندیدا‌ها در آستانه انتخابات
شیوه انتخاب کاندیدا‌ها به این شکل بود که ابتدا از فرماندار سؤال می‌شد که در حوزه فرمانداری او اشخاص موردنظر چه کسانی هستند. سپس از فرمانده لشکر یا سازمان‌های مستقر در محل و شهربانی خواسته می‌شد افراد معتمد و مورد نظر خود را معرفی کنند. وقتی همه این‌ها لیست‌های خود را به طور جداگانه به دربار می‌فرستادند، رضاخان بر مبنای آنها، لیست افراد مورد اعتماد را تهیه و محرمانه به وزارت کشور ابلاغ می‌کرد. نمایندگان مجلس بر اساس این لیست‌ها انتخاب و راهی مجلس می‌شدند. اگر گاهی هم شرایطی پیش می‌آمد که کاندیدای مورد نظر دولت از کاندیدای رقیب رأی کمتری می‌آورد، تعرفه‌های انتخاباتی میان کودکان و گدا‌ها تقسیم و از توزیع تعرفه‌ها در میان اشخاص واجد صلاحیت خودداری می‌شد و گاهی هم هواداران نماینده رقیب را با قوه مجریه پراکنده می‌کردند.


بخشنامه تیمورتاش به استان‌های مختلف در آستانه انتخابات مجلس هشتم
آشکارترین مدرک مداخله دولت در انتخابات، بخشنامه محرمانه تیمورتاش، وزیر دربار و نفر دوم قدرتمند مملکت بعد از رضاخان، به استان‌های مختلف درباره نحوه برگزاری انتخابات دوره هشتم مجلس شورای ملی است. این بخشنامه که باید بی‌برو برگرد اجرا می‌شد، در ۲۳ خرداد ۱۳۰۹ به سراسر کشور ارسال شد. از آنجا که این سند ارزش تاریخی زیادی دارد، عیناً نقل می‌شود:


«متحدالمآل / حکام ایالت شمال و شرق و غرب و جنوب
در تعقیب دستور صادره از مقام ریاست وزرا و وزارت جلیله داخله، طبق اوامر ملوکانه در قسمت انتخابات دوره هشتم انتخاب نماینده جهت مجلس شورای ملی، لزوماً اعلام می‌دارد طبق صورتی که ارسال گردیده است، باید جدیت لازمه به عمل آید که این اشخاص جهت مجلس انتخاب شوند. اعلی‌حضرت اقدس شهریاری علاقه‌مند هستند که باید اشخاص منفصله المندرجه در صورت لف، باید به هر قیمتی باشد انتخاب شوند. در صورتی که اندک تعللی در اجرای اوامر صادره بشود، مقصر بدیهی است مورد بی‌میلی اعلی‌حضرت واقع خواهد شد. با رعایت مواد مشروحه ذیل، راپرت جلسات خودتان را به وزارت دربار ارسال دارید.


۱ ـ در صورتی که جهت انجام این مأموریت را ندارید، از تاریخ ملاحظه حکم تا ۴۸ ساعت از خدمت استعفا دهید.
۲ ـ اشخاصی که باعث نکث و بعلاوه درصدد هستند که نماینده به میل خودشان انتخاب کنند، از عملیات آن‌ها جلوگیری به عمل آورید. در صورتی که به مخالفت خودشان باقی هستند فوراً آن‌ها را تبعید نمایید.
۳ ـ از مداخله روس‌ها و مأموران آن‌ها و به علاوه بستگان آن‌ها در امر انتخابات جلوگیری به طور محرمانه شود. در صورتی که از طرف عمال آن‌ها مخارجی در قسمت انتخابات بشود، راپرت دهید تا دستورکلی در این موضوع داده شود. در کلیه امور آن‌ها نهایت مراقبت را داشته باشید.
۴ ـ اداره نظمیه در این قسمت کاملاً مطیع شما خواهد بود. مأموران اداره تأمینات هم مواظبت کامل خواهند نمود، ولی باید راپرت‌های مربوطه را به شما داده و دستورکلی دریافت دارند.
۵ ـ طبق اعلان صادره، مجالس را آزاد بگذارید، ولی آزادی آن‌ها باید طوری باشد که باعث تخریب عملیات و انتظامات محلی نشود. در کلیه مجالس باید مأموران مخفی شما حاضر و ناظر باشند.
۶ ـ در مداخله مأموران و عمال همسایه جنوب، ناظر بوده و راپرت دهید که عملیات آن‌ها چه و از چه رویه و مطابق چه منظوری است.
۷ ـ در کلیه مجالس باید فقط مأموران شما به طور مخفی حاضر و ناظر عملیات آن‌ها باشند و نیز باید کاندیدای حوزه حکومتی خودتان را فوراً تهیه و ارسال دارید که منظور از اهالی چه اشخاصی می‌باشند.
۸ ـ در کلیه قضایا طبق امر همایونی باید با مشورت اداره قشونی حوزه حکومتی خودتان اقدام شود [و]با مشورت هم امر انتخابات خاتمه یابد.
۹ ـ در صورتی که اشخاص میل به وکالت داشته باشند، باید آن‌ها را قبلاً نصیحت و بعداً تهدید [کنید]، در صورتی که به جلسات خودشان ادامه دهند، راپرت دهید تا تبعید شوند.
۱۰ ـ در صورتی که در صورت‌های ارسال تجدید نظری با تغییرات سیاست و مصالح مملکتی ایجاب شود، بدیهی است تلگرافاً شخص منظور را معرفی خواهم نمود.
۱۱ ـ ممکن است تغییری در صورت تهیه شود به طوری که در ماده ۱۰ ذکر شده است قبلاً اطلاع داده خواهد شد.
۱۲ ـ نمایندگان شما طبق صورت ارسالی باید انتخاب شوند.
۱۳ ـ بدیهی است در صورتی که کاملاً معلوم شد که موفقیت کامل حاصل نکرده‌اید، البته اقدام دیگری در صندوق آرا خواهد شد، ولی این موضوع بعداً در صورت عدم موفقیت انجام خواهد شد. تیمورتاش»


«انتشار شب‌نامه» راه اعتراض آنان که حق خود را پایمال می‌دیدند!
مداخله آشکار دولت در انتخابات و تلاش برای انتخاب نمایندگان «مورد اعتماد» از چشم آگاهان سیاسی پنهان نمی‌ماند. کسانی که شاهد پایمال شدن علنی آرای خود بودند، همواره با توسل به ابزاری، چون تحصن، تجمع، انتشار شب‌نامه، نوشتن نامه به وزیر کشور و وزیر دربار و امثال این کار‌ها اعتراضات خود را بیان می‌کردند. گاهی هم شخصیت‌های بانفوذ و محترم استان‌ها با وزیر کشور و وزیر دربار مکاتبه می‌کردند. انبوه این نامه‌ها که نشانه اعتراض به عملکرد دولت در این زمینه است، از تقریباً همه نواحی و حوزه‌های انتخاباتی در فاصله مجلس ششم و سیزدهم به تهران می‌رسید که موجود است و می‌توان به آن‌ها مراجعه کرد. در اکثر این نامه‌ها، افراد مورد نظر دولت، افرادی فاقد صلاحیت و انتخابات نوعی خیمه‌شب‌بازی و نمایش در راستای تحکیم دیکتاتوری توصیف شده‌اند. اگر در اثنای فعالیت مجلس، یکی از نمایندگان از دنیا می‌رفت و یا به دلایلی مورد غضب قرار می‌گرفت، رضاخان برای انتخاب جانشین او هم به همان اندازه حساسیت به خرج می‌داد، چون چند تن از نمایندگان را بدون تحقیقات کافی و صرفاً بر اساس توصیه دوستان و اقوام به مجلس راه داد که اسباب پشیمانی او را فراهم کردند.


شرط انتخاب شدن، رأی مثبت به تمام لوایح دولت!
بنابراین نمایندگان مجلس تا پایان زمامداری رضاشاه، باید بلااستثنا رضایت او را جلب می‌کردند و حتی گفته می‌شد که هریک باید مخفیانه مبلغی را به وزیر دربار می‌دادند و شرط انتخاب‌شدنشان هم رأی مثبت دادن به تمام لوایحی بود که دولت به مجلس ارائه می‌کرد. فقط به این ترتیب بود که نام آن‌ها در فهرست نمایندگان آن دوره ثبت می‌شد و به دست نظمیه مرکز و حوزه‌ای که باید از آنجا انتخاب می‌شدند، می‌رسید و انتخابشان قطعی می‌شد. به گفته یکی از شاهدان عینی، عناصر شهربانی در هنگام انتخابات، پیشاپیش اوراق پر شده رأی را آماده و توسط سردسته‌هایی بین افراد رأی‌دهنده توزیع می‌کردند تا همان‌ها را در صندوق بریزند تا قطعاً نتیجه مورد نظر دولت تأمین شود. غالباً اهالی محل، حتی نام این نمایندگان را نشنیده بودند، چه رسد به اینکه آن‌ها را بشناسند. بدیهی است که نتایج انتخابات مجلس در تهران از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود. به همین دلیل تیمورتاش در نحوه اعلام نتایج تهران تلاش‌های گسترده‌ای می‌کرد. به نظر او از میان ۱۲ نماینده تهران، باید شش تن را دولت و شش تن را ملت کاندیدا می‌کرد تا آبرو و اعتبار رژیم جدید یکسره بر باد نرود. از نظر او مدرس، مشیرالدوله، مستوفی‌الممالک، تقی‌زاده، مصدق و مؤتمن‌الملک شش نماینده کاندیدای ملت بودند، اما در مجلس هفتم، فقط مستوفی‌الممالک، مؤتمن‌الملک و مشیرالدوله توانستند رأی بیاورند و به مجلس بروند. همین مسئله، آگاهان سیاسی را مطمئن کرد که نام این سه نفر از قبل در لیست نظمیه بوده و آن‌ها طبق نظر دولت انتخاب شده‌اند. جالب اینجاست که مؤتمن‌الملک اصلاً خود را کاندیدا نکرده بود! مدرس در این اعلام نتایج انتخابات خطاب به سرتیپ درگاهی، رئیس شهربانی گفت، «گیریم آن ۴ هزار نفری که در دوره قبل به من رأی داده بودند، این بار از رأی خود برگشته‌اند. بر سر رأی خودم به خودم چه آمده؟» واقعیت این است که دوره مدرس به سر آمده بود و به همین دلیل دو روز قبل از گشایش مجلس هفتم مورد غضب رضاشاه واقع شد و در روز ۱۶ مهر ۱۳۰۷ او را برای ابد به شهرستان خواف تبعید کردند. غیر از مدرس که به این نحو از عرصه سیاست حذف شد، مستوفی‌الممالک، مشیرالدوله و مؤتمن‌الملک از قبول نمایندگی خودداری کردند و تلاش دربار و دولت برای منصرف کردن آن‌ها از این تصمیم فایده‌ای نداشت. با کناره‌گیری این چند نفر، مجلس کاملاً یکدست شد و در کنار قوای مجریه و قضائیه، دربست دراختیار رضاخان قرار گرفت. به قول یحیی دولت‌آبادی از این پس سیاست داخلی کشور صرف راضی نگاه داشتن شخص شاه می‌شد و نماینده او هم تیمورتاش، وزیر دربار بود. در عرصه سیاست خارجی هم دو هدف مشخص تعقیب می‌شدند. راضی نگه داشتن انگلیسی‌ها و ناراضی نگه داشتن روس‌های بلشویک.


مجالس هشتم تا سیزدهم، آرام و مطیع!
انتخابات‌های دوره‌های هشتم تا سیزدهم مجلس دور از تبلیغات و کشمکش‌ها و جار و جنجال‌های سیاسی و مبارزات معمول حزبی و پارلمانی برگزار شد و برخلاف دور‌ه‌های قبل، مجلس بسیار آرام بود و کاری جز تصویب لوایح دولت نداشت که این کار را به نحو احسن انجام می‌داد و به این ترتیب روز به روز جایگاه رضاشاه محکم‌تر می‌شد. هدف رضاشاه چیزی جز این نبود که اکثریت مجلس نظرات دولت و دربار را تصویب کند تا او به قول خودش بتواند کار‌ها را پیش ببرد. حالا دیگر رضاخان کاملاً مطمئن بود که تمام نهاد‌های سیاسی، به خصوص مجلس کاملاً با او همراه هستند و او می‌تواند برنامه‌های مورد نظر خود را پیش ببرد. تصویب اعتبارنامه‌ها که در مجالس قبلی همیشه با بحث و اعتراض و منازعه سیاسی همراه بود، از دوره هفتم به بعد در کمال آرامش و در یکی دو جلسه تأیید می‌شدند و کوچک‌ترین مشکلی پیش نمی‌آمد و این نشان می‌داد که مجلس کاملاً آماده همکاری با رضاخان است. مجلس دیگر در مقامی نبود که بتواند در حوزه‌های مختلف سیاسی و اجرایی دخالت یا نظارت داشته باشد، وزرا را استیضاح کند و به کابینه‌ها رأی عدم اعتماد بدهد. رئیس مجلس را هم وزیر دربار تعیین می‌کرد. به همین دلیل هم تیمورتاش، حسین دادگر (عدال‌الملک) را به ریاست مجلس انتخاب کرد تا منویات دولت به طور کامل اجرا و مجلس به شکل شایسته‌ای اداره شود. اعتبارنامه دادگر در مجلس چهارم رد شد، اما در کابینه مشیرالدوله، کفیل وزارت تجارت و فواید عامه، در مجلس مؤسسان نایب رئیس و در کابینه فروغی وزیر داخله (کشور) شد و انتخابات دوره ششم مجلس زیرنظر او انجام گرفت. اکثر نمایندگانی که به ریاست مجلس توسط او رأی دادند، همان کسانی بودند که در مجلس چهارم اعتبارنامه او را رد کرده بودند و حالا به اقتضای سیاست روز، او را رئیس مجلس کردند!
دادگر در دوران ریاست مجلس، هزینه مهمانی‌های شخصی خود را از کارپردازی مجلس می‌پرداخت و کارمندان مجلس از این رفتار‌های دادگر حکایت‌ها نقل می‌کردند. او در دوره دهم مجلس ریاست نظارت بر انتخابات را به عهده داشت و به عنوان وکیل اول تهران بیشترین رأی را آورد، اما قبل از افتتاح مجلس دهم، در اردیبهشت ۱۳۱۴ به اروپا رفت و با پول‌هایی که ذخیره کرده بود، در آنجا زندگی مرفهی را برای خود ترتیب داد.


فرار رضاخان و برخاستن صدای تجدید انتخابات مجلس سیزدهم
بدین ترتیب سنت انتخاب نمایندگان توسط شاه و دربار نه تنها در تمام دوره حکمرانی رضاشاه که حتی در مجلس سیزدهم هم که مقارن با سقوط او بود ادامه پیدا کرد، زیرا طبق قانون انتخابات، فرمان انتخابات مجلس بعدی باید پنج ماه قبل از انقضای دوره هر مجلسی صادر و انتخابات هم سه ماه قبل از خاتمه دوره قبل در سراسر کشور شروع می‌شد تا بین تشکیل دو مجلس فاصله نیفتد. این شیوه در دوره رضاشاه کاملاً اجرا شد و او قبل از اتمام دوره دوازدهم مجلس در ۱۹ آبان ۱۳۲۰، دقیقاً در موعد مقرر یعنی ۹ تیر ۱۳۲۰، یعنی یک ماه و اندی قبل از سقوطش، زمان انتخابات دوره سیزدهم را صادر کرد و در روز نهم شهریور انتخابات آغاز شد و طبق معمول فرمانداران نظامی و استانداران لیست نمایندگان مورد اعتماد رژیم را تهیه کردند و به تهران ارسال کردند. در نتیجه در ترکیب و کیفیت نمایندگان مجلس سیزدهم، به رغم خروج رضاشاه از کشور، نسبت به دوره‌های قبل مجلس تغییر داده نشد. سرعت سیر تحولات داخلی و بین‌المللی فرصتی برای سازماندهی مجدد به دست نداد. حتی دو، سه نفری که در دوره‌های قبل تغییر می‌کردند، در این دوره تغییر نکردند. با کمک دولت کار انتخابات قبل از اتمام دوره دوازدهم در سراسر کشور تمام شد و همه نمایندگان دوره قبل مجدداً انتخاب شدند، اما با شکست هیمنه رضاشاه و خروج او از کشور، جریانات سرکوب شده و چهره‌های مستقل، به ویژه مطبوعات آزادی‌خواه، خواهان ابطال انتخابات و تجدید آن شدند. البته دولت و مجلس در برابر این خواست ملت به شدت مقاومت کردند، چون با آزاد کردن فضای انتخابات ممکن بود کشور گرفتار بحران بزرگی شود که با توجه به حضور نیرو‌های متفقین در کشور و موقعیت حساس ایران، انقلابی روی بدهد که کنترل آن ممکن نباشد؛ بنابراین دولت و مجلس به استناد قوانین موجود، با این درخواست مخالفت کردند و پس از آن فروغی توانست عهدنامه اتحاد با شوروی و انگلیس را به تصویب مجلس برساند؛

 

و کلام آخر
رضاخان به طور مشخص تمام امور نظامی، انتظامی و امنیتی را با علاقه و وسواس زیادی دنبال می‌کرد. تصمیمات کلان اقتصادی نیز بسته به نظر شاه بود، اما رفتار رضاشاه با مجلس بیش از هر چیز مبین عمق دیکتاتوری وی بود. در طی دوران ۱۶ ساله سلطنت وی، ایران شاهد هشت دوره انتخابات مجلس شورای ملی بود که دوره‌های ششم تا سیزدهم را شامل می‌شود. رضاشاه با بهره‌گیری از ارتش و بروکراسی و پشتیبانی دربار می‌توانست نظام سیاسی را کاملاًَ در دست خود داشته باشد. از ابتدای دوران مشروطیت تا آغاز سلطنت رضاشاهی، یعنی قریب به ۲۰ سال، از مجلس اول تا پنجم، سیاستمداران مستقل در شهر‌ها رقابت می‌کردند و متنفذان روستایی، افراد تحت فرمان خود را به صفوف رأی‌گیری می‌آوردند، اما طی ۱۶ سال سلطنت رضاشاه، شخص وی نتایج انتخابات و ترکیب هر مجلس را تعیین می‌کرد. کار او این بود که با همکاری رئیس پلیس، اسامی گروهی از نامزد‌ها را برای وزیر داخله تهیه کند. وزیر کشور نیز آن اسامی را برای استانداران می‌فرستاد. سرانجام استاندار هم فهرست مذکور را به شورای نظارت بر انتخابات که وزارت کشور تعیین می‌کرد، می‌فرستاد. بنابراین، مجلس دیگر نه یک نهاد مفید و مؤثر، بلکه نهادی بی‌خاصیت بود که بدن عریان حکومت نظامی را می‌پوشاند. یکی از وزرای رضاخان پس از چند سال اظهار می‌کند از آنجا که شاه اصرار داشت تا همه کار‌های اجرایی باید توسط قوه مقننه تصویب شود، مجلس به مکانی برای اعمال تشریفاتی تبدیل شده بود. نمایندگان وظایف خود را چنان به درستی انجام می‌دادند که شاه به تشکیل مجلس سنای فراموش شده یا اصلاح قانون اساسی نیازی پیدا نکرد. سفیر انگلیس، در سال ۱۳۰۵ گزارش می‌دهد: «مجلس ایران را نمی‌توان جدی گرفت، نمایندگان مجلس نمایندگان آزاد و مستقلی نیستند و انتخابات مجلس آزادانه برگزار نمی‌شود. هنگامی که شاه طرح یا لایحه‌ای را مدنظر دارد، تصویب می‌شود. زمانی که مخالف است رد می‌شود و هنگامی که بی‌اعتناست بحث‌های فراوانی صورت می‌گیرد».

منبع: روزنامه جوان

*** سوال اول : نحوه ی انتخاب کاندیداها در آستانه انتخابات چگونه بود ؟

*** سوال دوم :مدرس به چه شهری تبعید شد ؟

ا- خواف    2- تهران   3- قم     4- اصفهان

 

 

دوشنبه 30 دی 1398  7:31 PM
تشکرات از این پست
borkhar hosinsaeidi oskoui faraji5 niny200527 asker1333 kafokhon lotfi64431 mr_nariiman v_saeidi124 farshon mansoor67 mokary javadinejad khaliln mahdia1397 yamahdi200 farashbandzare negin9 sahel401 zeynab48 donya78 nargesza ramin04451 unknown amayen nakhjawan eramau esfahan11 alirezazaeri fatemehza 13321342 aza1393 ma1393 parisaaidin polkhajo
دسترسی سریع به انجمن ها