پاسخ به:پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام
معاويه پيروز مى شود، حجاج ستمگر بر شما مسلط مى شود
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
معاويه پس از نبرد صفين و جريان حكمين ، شروع نمود به قتل و غارت در بلاد اسلامى و مناطق تحت نفوذ حضرت امير عليه السّلام ، سرداران سپاه خود را براى غارت به شهرها بسيج مى كرد، آنها مى رفتند و بر سر راه خود، انسانهاى مظلوم را مى كشتند اموال را غارت و يا نابود كرده ، شهر و روستاها را در آتش مى كشيدند. يكى از همين جنايتكاران ، بسر بن ابى ارطاة است كه در تاريخ در مورد جنايات او بسيار نوشته اند، وقتى بسر بن ابى ارطاة به من حمله كرد و آنجا را تصرف كرده و حاكم حضرت امير عليه السّلام را اخراج نمود و جنايات متعددى در مكه و مدينه انجام شد، حضرت امير عليهم السلام براى خطابه ايستاد و پس از حمد و ثناى الهى و درود بر پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله فرمود: همانا بسربن ابى ارطاة بر يمن مسلّط شد، به خدا قسم نمى بينم اين گروه را مگر اينكه به زودى به آنچه در دست شماست (حكومت اسلامى ) پيروز مى شوند، اين پيروزى نه به جهت اين است كه حق با آنهاست بلكه بخاطر اطاعت و استقامت اين گروه است از صاحب (رهبر) خودشان و در مقابل نافرمانى شماست با من ، كمك آنها و دريغ شما، آباد كردن شهرهايشان و خراب نمودن شما. (يعنى اگر طرفداران حق سستى كنند، باطل بر آنها چيره مى شود و يا حيف كه اطاعت و استقامت اهل باطل از اطاعت و استقامت طرفداران حق بيشتر باشد). به خدا قسم اى اهل كوفه دوست دارم شما را معاوضه كنم (با سپاه شام ) معاوضه اى مانند معاوضه ده دينار به يك دينار، سپس حضرت دست خود را بلند نموده گفت : خدايا من سبب رنجش اينها شده ام (من اينها را از كثرت اصرار و دعوت به حق ملول كرده ام ) اينها نيز مرا ملول كرده اند، من از ايشان به ستوه آمدم و ايشان نيز از من به ستوه آمدند (هر دو طرف از هم رنجيده شديم ) خدايا براى من بهتر از ايشان نصيب نما و براى آنها بدتر از من مقرر نما. بار الها تعجيل فرما در (عذاب ) اينها به واسطه جوان ثقفى ، آن مرد متكبر كه (اموال را) حيف و ميل كند، ميوه هاى ايشان را بخورد و لباسشان را بپوشد (بر تمامى دارائى آنها مسلّط شود) واى بر شما از آن احكام جاهليت ، او از نيكوكار شما نمى پذيرد و از گنهكار نگذرد. كسى كه اين سخنان را گزارش نموده گويد: وقتى حضرت اين سخنان را مى فرمود هنوز حجاج (همان جوان خونريز ثقفى ) متولد نشده بود.(185) مؤ لف گويد: چقدر غم و غصه و ناراحتى در دل حضرت اميرعليهم السلام جمع شده بود كه اينگونه بر مردم كوفه نفرين نمود، و همچنانكه بعدا خواهيم ديد، سخنان حضرت به حقيقت پيوست و مردم عراق مبتلا به حاكمان ستمگر مخصوصا جوان ثقفى يعنى حجاج شدند. |
یک شنبه 18 اسفند 1387 4:21 PM
تشکرات از این پست