0

آیا ائمه ( ع) معصومین برای تصرف در عالم هستی قدرتی دارند؟

 
hosinsaeidi
hosinsaeidi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1394 
تعداد پست ها : 23615
محل سکونت : کرمانشاه

آیا ائمه ( ع) معصومین برای تصرف در عالم هستی قدرتی دارند؟

 

آیا ائمه معصومین برای تصرف در عالم هستی قدرتی دارند؟!

آیا ائمه معصومین برای تصرف در عالم هستی قدرتی دارند؟!

منبع : پایگاه اندیشوران

 قدرتی که خداوند به ائمه معصومین برای تصرف در عالم هستی داده است

بنا برآموزه های حضرات ائمۀهُدی علیهم السلام این مطلب عینیّت و اساس دین است و دین و دین داری به غیر از این نیست.

-حضرت آیت الله العظمی سیّد صادق روحانی به پرسشی درباره معقول بودن خلقت آسمان وزمین بخاطر وجود نازنین ائمه پاسخ گفته است.

به گزارش شفقنا متن پرسش مطرح شده وپاسخ این مرجع تقلید شیعیان بدین شرح است:

آیا معقول است که خداوند، آسمان ها و زمین و کرات دیگر و انس و جن را تنها و تنها به خاطر وجود معصومین علیهم السلام، خلق کرده باشد و هدف نهایی او پنج تن آل عبا (یا اهل کسا) باشد به اعتبار این که ایشان، سرّ وجود سایر مخلوقات اند؟ این عظمت در وجود اهل بیت علیهم السلام، از چه چیزی نشأت می گیرد؟

جواب - منظور از عبارت مطرح شده در سؤال، که در حدیث مبارک کسا - که از بانوی برتر جهان (سیدة النساء العالمین) حضرت زهرا علیها السلام نقل شده - آمده آن است که وجود معصومین علیهم السلام هدف نهایی آفرینش کائنات است، چرا که وجود ایشان تجسم کامل ترین و بارزترین مصداق انسان کامل - که هدف خلقت به شمار می آید - است.

همانطور که هدف اصلی از کاشت یک درخت و آبیاری و رسیدگی به آن، دست یابی به میوه رسیده آن است، وجود مبارک معصومین علیهم السلام نیز در خلقت این عالم چنین است، چرا که ایشان در سیر تکاملی این جهان، میوه آن هستند، بنابراین، از برکت این نوع متون (حدیث کسا) و مانند آن است که می توانیم مقداری از رازهای عظمت معصومین علیهم السلام و کمال آن ها را کشف کنیم و گرنه ما از شناخت ایشان و پی بردن به عمق وجودشان ناتوانیم و کسی جز خداوند متعال که خالق ایشان است قدرشان را کامل نمی داند. ( کتاب خاتم پیامبران وامیر مومنان ص 2)

امام معصوم دارای شئون و مقاماتی هم در عالم تکوین و هم در عالم تشریع می باشد. امام در عالم تکوین به اذن خدا، قدرت بر ایجاد و یا عدم و تصرّف همه گونه در همه جای عالم دارد که از آن به ولایت تکوینی یاد می­شود. از دیدگاه مکتب شیعه، ولایت تکوینی برای معصومین علیهم السلام که شامل نبیّ مُکرّم اسلام(ص) و حضرت زهراء(س) و دوازده امام سلام الله علیهم اجمعین و انبیاء اولی العزم علی نبیّنا و آله و علیهم السلام میشود، اثبات شده است و مُراد از ولایت تکوینی این است که زمام عالم در دست آنها است و آن حضرات حکومت عام و سیطره تامّه بر تمامی عالم هستی دارند و قوام و پایداری تمامی مخلوقات بستگی به وجود مُبارک ایشان دارد و الزاماً تحت سیطرۀولایت آن بزرگواران قرار دارند، چه حاضر باشند و چه غائب، چه رؤیت شوند و یا نشوند. وجود مقدّس آنان است که تمام عالم ملک و ملکوت را بر جای خود مُستقر نموده و حیات آنها را تنظیم نموده و به یُمن وجود ذیجودشان است که به مخلوقات رزق و روزی مناسب رسانده میشود و میتوانند هرجور که بخواهند تصرّف در عالم نمایند یعنی برای مثال چیزی را از بین ببرند و یا چیزی را بوجود بیاورند. البتّه لازم به ذکر است که ارادۀمعصومین در طول اراده و خواست خداوند است و مُطابق با آن. بطور مُشخص یعنی قدرت تصرّف در عالم تکوین یا همان ولایت تکوینی اهلبیت عصمت علیهم السلام برای آن حضرات در طول ولایت عامّه و تامّۀخداوند مُتعال و به امر و اقتدار خداوند است، یعنی همانطور که خداوند قادر به ما قدرت داده است که افعال اختیاری خود مان را با کمال آزادی و اختیار انجام دهیم و در عین حال هم بتوانیم هیچ کاری نکنیم برای معصومین علیهم السلام نیز خداوند متعال این قدرت را عطا نموده است که هر تصرّفی را که بخواهند در عالم کون و هستی انجام دهند، قادر باشند و هر وقت خداوند نخواهد آنان نیز هیچ کاری نمیتوانند انجام دهند.

 به احادیث ذیل دقت نمایید.

 مفضل امام صادق علیه السلام نقل میکند که حضرت(علیه السلام ) فرمودند: اگر به ما اجازه داده شود که مردُم را از مقام و منزلت خود نزد خُداوند آگاه سازیم، تاب و توان آن را نخواهند داشت. مُفضّل میگوید از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم: آیا نظر شما در مورد علم و دانش است؟ حضرت(علیه السلام) فرمودند: علم کمترین مرتبۀآن است. همانا امام آشیانۀارادۀخُدای مُتعال است. نمی خواهد به غیر آن را که خُدا بخواهد.

«تشریع از کلمۀشرع آمده و به معنای راه اندازی و به عبارت ساده تر قانون گذاری است که از سوی خداوند انجام میشود و شارع دین کسی است که راه های خُدائی را به افراد می نمایاند و آنها را آشکارتر میسازد».

منظور از ولایت تشریعی این است که خُدای سُبحان با جعل و وضع قوانین نورانی، انسانها را از ظلمت گناه به نور اطاعت، هدایت می کند و آن همان جعل و ابلاغ احکام تکلیفی مانند نماز یا احکام وضعی مانند طهارت در عبادات و صحّت و فساد عقود و ایقات در مُعاملات است. ولایت تشریعی، خاص واجب الوجود است امّا ولایت تشریعی پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم بدین معناست که رسول الله( صلّی الله علیه و آله و سلّم) در مقام تصمیم گیری نسبت به اختیار، اراده و انتخاب بندگان خُدا، مُقدّم بر آنان است. بعد از پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم هر آنچه برای پیامبر( صلّی الله علیه و آله و سلّم) لازم بود تا بر مردُم حکومت کندو به ادارۀاُمور مُسلمین بپردازد و جامعه ای دین دار تشکیل دهد، همان ویژگی ها برای امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام و امامان معصوم علیهم السلام بعد از ایشان هم لازم است. در عالم تشریع نیز امام شئوناتی دارد از جمله:

1 - حکومت: که اجرای قانون عدل الهی است و مقابله با مُستکبران و پا برجا نگاه داشتن دین خُداست.

2 - مرجعیّت: که تببین و تشریح کنندۀاحکام و قوانین آسمانی و تعلیم علوم قُرآنی است.

3 - هدایت باطنی: که بزرگ ترین و نافع ترین شان امام نسبت به عالم انسان است که آدمی را در مرحله باطن اعمال عبادی حرکت می­دهد و روح و جان او را به سوی عالم قُرب بالا می برد.

امام معصوم در راستای ارشاد و هدایت ظاهری افراد اُمّت، دارای یک نوع هدایت و جذبه معنوی است که از سنخ عالم ملکوت می‎­باشد و به واسطه آن در قلوب افراد شایسته تأثیر می­گذارد و آن­ها را به سوی کمال هدایت می کند که از آن با عنوان هدایت باطنی یاد می­شود.

امام به وسیله هدایت باطنی که مُبتنی بر علم غیب است، قلب­ها را تطهیر و نورانی می­کند و جان­ها را به سوی خداوند حرکت می­دهد. امام به اذن خدا، بر جان و روح افراد اشراف دارد و قلوب شایسته و مُستعدی که نیاز دارند تا به گونه­ای مناسب به وادی کمال رهنمون شوند را در این مسیر یاری می­رساند. او همانند طبیبی است که مراقب و نگران حال بیمار می­باشد تا اختلالی در سلامت او پیدا نشود.

به جهت همین وظیفه ایکه امام در خصوص هدایت باطنی افراد اُمّت دارد و دلسوزی پدرانه ایکه برای پیروانش دارد است که اعمال آنها به دفعات چه در روز و شب و چه هفته و ماه و بصورت کلّی در سال به محضر امام معصوم عرضه میشود. موسی بن یسار نقل کرده است که به همراه حضرت امام رضا علیه السلام به سمت طوس در حرکت بودیم. هنگامی که به نزدیکی دیوارهای شهر طوس رسیدیم، ناگهان صدای ناله و فریادی شنیدم و به دنبال آن صدا رفتم که صاحب آن را بیابم. دیدم جنازه ای در آنجا افتاده و همینکه چشمانم به آن جنازه اُفتاد، آقا و سرورم حضرت رضا(ع) را دیدم که از اسب پیاده شدند و سپس به طرف آن جنازه آمدند و او را بلند کردند و همانند برّه ای که مادرش را در بر میگیرد و به او می چسبد جنازه را در بر گرفت و آنگاه رو به من کردند و فرمودند:

ای موسی بن یسار؛ هر کس جنازۀدوستی از دوستان ما را تشییع کند، از گناهان خارج می شود همانند روزی که از مادر مُتولد شده است و هیچ گونه گناهی ندارد.

و چون آن جنازه را مردم به کنار قبر منتقل کردند، دیدم که سرورم جلو آمدند و مردم را کنار زدند تا میّت برای ایشان پدیدار شد. در آن زمان دست مُبارک خود را بر روی سینۀاو نهادند و به او فرمودند:

ای فلان ابن فلان؛ تو را بشارت باد به بهشت، و بعد از این تا ساعتی دیگر هراس و وحشتی نخواهی داشت.

موسی بن یسار نقل میکند که چون این رفتار امام(علیه السلام) و فرمایش ایشان را با آن میّت مشاهده نمودم، به حضرت(علیه السلام) عرض کردم: آیا مگر شما این مرد را می شناسید؟ به خُدا قسم که این سرزمینی است که قبلاً در آن قدم نگذاشته بودید.

حضرت امام رضا علیه السلام رو به من کردند و فرمودند: ای موسی بن یسار؛ آیا نمی دانی که اعمال شیعیان هر صُبح و شام به ما عرضه میگردد؟ اگر در اعمال آنان تقصیری مُشاهده کنیم از خداوند گذشت و بخشش برای آنان طلب می نمائیم و اگر عملکردشان عالی باشد و اعمال نیکو در آن ثبت شده باشد توفیقات بیشتر و شکر الهی را برای آن نیکوکاران تقاضا مینمائیم.

ملاحظه میشود که در بخش آخر روایت موسی بن یسار، در رابطه با عرضۀاعمال شیعیان به محضر مُقدّس حضرت امام رضا علیه السلام، آن بزرگوار میفرمایند برای تقصیر و گناه و کوتاهی شیعه و مُحبّشان از خداوند طلب گذشت و بخشش می نمایند و آیا این رفتار و این گونه دعا کردن به جُز از پدری دلسوز و دل نگران از شخص دیگری متصور می شود؟ و تنها پدر مشفق است که اینگونه برای عذاب نکشیدن فرزندانش به درگاه ربوبی دعا می کند.

در حدیثی رسول اکرم (ص) خطاب به ابن مسعود فرمودند: «خداوند من و علی (ع) را هزار سال قبل از آنکه سایر خلائق را بیافریند، از نور عظمت و بزرگی خود، زمانی که هیچ تسبیح و تقدیسی وجود نداشت خلق کرد. پس نور مرا شکافت و از نور من آسمانها و زمین را آفرید. به خدای تبارک و تعالی قسم که من از آسمانها و زمین برترم، و چون نور علی (ع) را منتشر ساخت، عرش و کرسی از نور او خلق گردید؛ به پروردگار قسم که علی (ع) از عرش و کرسی افضل است؛ سپس نور حسن (ع) را باز کرد و لوح و قلم از نور حسن (ع) به وجود آمد و به خدا قسم که حسن (ع) از لوح و قلم نیز برتر است؛ و چون هستی را از نور حسین (ع) معطر کرد، بهشت و حوریان زیباروی از نور او پدیدار گشتند؛ واللَّه حسین (ع) از حورالعین برتر است. سپس همه هستی از شرق تا به غرب تاریک ماند. ملائکه بر پروردگار از آن همه تاریکی و ظلمت شکایت کردند و خواستند که پروردگار تاریکی را از ایشان برطرف کند، که پروردگار در اجابت خواسته آنان کلمه ای فرمود و از آن کلمه روحی خلق گردید، سپس کلمه ای دیگر فرمود و از آن کلمه نوری خلق شد، پس آن نور را به آن روح اضافه کرد و آن را در بلندترین مکان عرش قرار داد. همۀعالم از شرق تا به غرب نورانی شد. آن روح آمیخته به نور خلق شده از لطف پروردگار کسی نیست، جز فاطمه زهرا (ع) و به همین دلیل او را زهرا (ع) نامیدند زیرا نورش آسمانها را روشن ساخت. (بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 40، ص43 ).

 

 

سه شنبه 3 دی 1398  12:12 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها